دو روز از پایان نشست شورای عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد در ژنو که در آن وضعیت حقوق بشر در ایران مورد رسیدگی قرار گرفت، میگذرد.
محمد جواد لاریجانی، دبیر ستاد حقوق بشر جمهوری اسلامی ایران، در راس هیئت اعزامی ایران به ژنو و در حاشیه این نشست، در مصاحبهای با کریستین امان پور از شبکه تلویزیونی سی اِن اِن، شرکت کرد.
در این مصاحبه آقای لاریجانی به نکاتی اشاره کرد که همچنان در کانون توجه تحلیلگران و فعالان حقوق بشر است.
ازجمله آنکه وی گفت: هیچکس به خاطر اعتراض، در ایران زندانی نیست.
گودرز اقتداری، فعال حقوق بشر در شهر پورتلند در ایالت اُورِگان در آمریکا، در مورد بخشهایی از گفتههای محمد جواد لاریجانی به کریستین امان پور به رادیو فردا میگوید: خود آقای لاريجانی بهتر از هر کس ديگری میداند اين حرف حقيقت ندارد و بسياری از کسانی که بعد از اعتراضات انتخاباتی به زندان افتادهاند به هيچ عنوان در اقدامات خشونت آميز نقشی نداشتند. اينها با سفسطه ماهرانهای اين مسايل را مطرح میکنند، ولی آقای لاريجانی خوب میداند چنين چيزی حقيقت ندارد.
آقای لاريجانی گفته که هيچ روزنامه نگاری به خاطر کار روزنامه نگاری زندانی نشده است. نظر شما در مورد اين سخنان چيست؟
نمونههای واضح آن روزنامه نگاران زندانی هستند، از جمله آقايان زيدآبادی و عمادالدين باقی و بسياری ديگر از زنان و مردانی که کارشان با قلم است. ادعای آقای لاريجانی به نظر من و افرادی که سخنان ايشان را شنيدند بسيار تعجب آور است اين که به اين صراحت دروغ میگويد، آن هم در مورد موضوعی که مردم از آن خبر دارند.
روزنامه نگاران زندانی نه خشونت را با نوشتههای خود تشويق کرده اند و نه کسانی هستند که اين وصلهها به آنان بچسبد. مثال بارز آن آقای زيدآبادی است که هيچکس شک ندارد او فقط با زبان و قلم خود اتفاقات ايران را نقد کرده است.
واکنش آقای لاريجانی را نسبت به خانم امانپور چگونه ارزيابی میکنيد؟
آقای لاريجانی به دو شيوه مختلف تلاش میکند خانم امانپور را در يک محاوره لفظی شکست دهد، يکی بر سر اشتباه خانم امانپور در مورد حکم اعدام آقای باقی و ديگر در مورد مسئله گوانتانامو. آقای لاريجانی روی گوانتانامو تاکيد میکند تا خانم امانپور برای آن جوابی پيدا کند، در حالی که امانپور فقط يک خبرنگار است و مسئوليت دولتی ندارد که پاسخی در اين زمينه بدهد و در نهايت با تعهد حرفهای که دارد سعی میکند در بحث با آقای لاريجانی بیطرف بماند.
اين شيوه را نه فقط آقای لاريجانی بلکه آقای احمدی نژاد هم در مصاحبههای خود در آمريکا به کار گرفته است يعنی از سفسطه و مغلطه استفاده میکنند، سوال در برابر سوال مطرح می کنند و می کوشند در مصاحبه امتياز بگيرند. در واقع مصاحبه را تبديل میکنند به يک مناظره با خبرنگاری که کوچکترين مسئوليتی در اين باره ندارد.
گاهی اوقات هم حرفهايی می زنند که تاسف آور است، به عنوان مثال آقای لاريجانی که مسئول حقوق بشر ايران است در مورد خانم عبادی به مسايل مالی ايشان اشاره میکند و اين که در قصر خود در لندن نشسته است.
اين حرفها برازنده نماينده سياسی يک کشور نيست که خصوصاً در يک کنگره بينالمللی بخواهد اين گونه پاسخ بدهد. اين سخنان نه حرفهای است و نه حقيقت دارد، کسی چه میداند خانم عبادی کجا زندگی میکند يا چه امکاناتی در اختيار دارد. مطرح کردن اين موضوعات نشان میدهد اينها چون نمیتوانند به سوالات جواب بدهند سعی میکنند مسئله را جور ديگری جلوه دهند.
محمد جواد لاریجانی، دبیر ستاد حقوق بشر جمهوری اسلامی ایران، در راس هیئت اعزامی ایران به ژنو و در حاشیه این نشست، در مصاحبهای با کریستین امان پور از شبکه تلویزیونی سی اِن اِن، شرکت کرد.
در این مصاحبه آقای لاریجانی به نکاتی اشاره کرد که همچنان در کانون توجه تحلیلگران و فعالان حقوق بشر است.
ازجمله آنکه وی گفت: هیچکس به خاطر اعتراض، در ایران زندانی نیست.
گودرز اقتداری، فعال حقوق بشر در شهر پورتلند در ایالت اُورِگان در آمریکا، در مورد بخشهایی از گفتههای محمد جواد لاریجانی به کریستین امان پور به رادیو فردا میگوید: خود آقای لاريجانی بهتر از هر کس ديگری میداند اين حرف حقيقت ندارد و بسياری از کسانی که بعد از اعتراضات انتخاباتی به زندان افتادهاند به هيچ عنوان در اقدامات خشونت آميز نقشی نداشتند. اينها با سفسطه ماهرانهای اين مسايل را مطرح میکنند، ولی آقای لاريجانی خوب میداند چنين چيزی حقيقت ندارد.
آقای لاريجانی گفته که هيچ روزنامه نگاری به خاطر کار روزنامه نگاری زندانی نشده است. نظر شما در مورد اين سخنان چيست؟
نمونههای واضح آن روزنامه نگاران زندانی هستند، از جمله آقايان زيدآبادی و عمادالدين باقی و بسياری ديگر از زنان و مردانی که کارشان با قلم است. ادعای آقای لاريجانی به نظر من و افرادی که سخنان ايشان را شنيدند بسيار تعجب آور است اين که به اين صراحت دروغ میگويد، آن هم در مورد موضوعی که مردم از آن خبر دارند.
روزنامه نگاران زندانی نه خشونت را با نوشتههای خود تشويق کرده اند و نه کسانی هستند که اين وصلهها به آنان بچسبد. مثال بارز آن آقای زيدآبادی است که هيچکس شک ندارد او فقط با زبان و قلم خود اتفاقات ايران را نقد کرده است.
واکنش آقای لاريجانی را نسبت به خانم امانپور چگونه ارزيابی میکنيد؟
آقای لاريجانی به دو شيوه مختلف تلاش میکند خانم امانپور را در يک محاوره لفظی شکست دهد، يکی بر سر اشتباه خانم امانپور در مورد حکم اعدام آقای باقی و ديگر در مورد مسئله گوانتانامو. آقای لاريجانی روی گوانتانامو تاکيد میکند تا خانم امانپور برای آن جوابی پيدا کند، در حالی که امانپور فقط يک خبرنگار است و مسئوليت دولتی ندارد که پاسخی در اين زمينه بدهد و در نهايت با تعهد حرفهای که دارد سعی میکند در بحث با آقای لاريجانی بیطرف بماند.
اين شيوه را نه فقط آقای لاريجانی بلکه آقای احمدی نژاد هم در مصاحبههای خود در آمريکا به کار گرفته است يعنی از سفسطه و مغلطه استفاده میکنند، سوال در برابر سوال مطرح می کنند و می کوشند در مصاحبه امتياز بگيرند. در واقع مصاحبه را تبديل میکنند به يک مناظره با خبرنگاری که کوچکترين مسئوليتی در اين باره ندارد.
گاهی اوقات هم حرفهايی می زنند که تاسف آور است، به عنوان مثال آقای لاريجانی که مسئول حقوق بشر ايران است در مورد خانم عبادی به مسايل مالی ايشان اشاره میکند و اين که در قصر خود در لندن نشسته است.
اين حرفها برازنده نماينده سياسی يک کشور نيست که خصوصاً در يک کنگره بينالمللی بخواهد اين گونه پاسخ بدهد. اين سخنان نه حرفهای است و نه حقيقت دارد، کسی چه میداند خانم عبادی کجا زندگی میکند يا چه امکاناتی در اختيار دارد. مطرح کردن اين موضوعات نشان میدهد اينها چون نمیتوانند به سوالات جواب بدهند سعی میکنند مسئله را جور ديگری جلوه دهند.