كنكورى ديگر: اضطراب هاى هميشگى و نگرانى هاى جديد

با توجه به ظرفيت اعلام شده دانشگاه هاى دولتى ۴۰ در صد از داوطلبان امسال در يكى از رشته هاى دانشگاهى پذيرفته خواهند شد.

بيش از يك ميليون و ۲۸۷ هزار داوطلب ورود به دانشگاه از ۱۰ تا ۱۲ تير ماه در گروه هاى پنج گانه آزمايشى (رياضى و فنى، هنر، زبان هاى خارجى، علوم تجربى، علوم انسانى) به رقابت مى پردازند.

با توجه به ظرفيت اعلام شده دانشگاه هاى دولتى ۴۰ در صد از داوطلبان امسال در يكى از رشته هاى دانشگاهى پذيرفته خواهند شد. با افزودن ظرفيت دانشگاه آزاد كه دانشجويانش را از طريق آزمون جداگانه اى مى پذيرد، در مجموع مي توان گفت كه حدود ۷۰ درصد كل پشت كنكورهاى امسال مى توانند به يكى از موسسات آموزش عالى در بخش دولتى و يا خصوصى راه يابند.

شركت در آزمون سراسرى ورود به دانشگاه يا همان كنكور كه از ماه ها قبل با ثبت نام اوليه آغاز شده مهم ترين مرحله ورود به دانشگاه به شمار مى رود. داوطلبان بايد پس از دريافت نتيحه اين آزمون و آگاهى از رتبه اى كه به دست آورده اند دست به انتخاب رشته بزنند. آخرين مرحله هفت خوان كنكور اعلام نتايح نهايى پذيرفته شدگان است كه قرار است در دو ماه آينده صورت گیرد.

مسئولين سازمان سنجش وزارت علوم با توجه به اعتراضات گسترده سال هاى گذشته به نحوه انتخاب دانشجو و خبرهايى كه درباره تقلب و يا فروش سئوالات وجود داشت تلاش كردند آزمون امسال را «بى عيب» و «سالم» جلوه دهند. شخصى سازى دفترچه سئوالات آزمون يكى از اقدامات سازمان سنجش در راستاى جلب اعتماد افكار عمومى است.

در سال هاى گذشته بارها مسئولين سياسى از حذف كنكور ورود به دانشگاه در ايران سخن به ميان آورده اند و هر بار وعده اى را به ميان كشيده اند كه هيچگاه عملى نشده است. اما به هر حال امروز ديگر كنكور همان شرايط سال هاى دشوار دهه هفتاد را كه گاه فقط ۱۰ درصد داوطلبان مى توانستند به دانشگاه راه يابند را ندارد.

كاهش چشمگير جمعيت دانش آموزى ايران طى ۱۰ سال گذشته به همراه بالا رفتن ظرفيت پذيرش دانشجو در دانشگاه هاى دولتى، آزاد و يا غير انتفاعى سبب شده است شكاف ميان عرضه و تقاضا در آموزش عالى ايران بسيار كمتر شود و با ادامه اين روند در سال هاى آينده در عمل فاصله ميان تعداد داوطلبان و ظرفيت دانشگاه ها از ميان خواهد رفت. آنچه كه مسئولين سياسى از آن به عنوان حذف كنكور ياد مى كنند در حقيقت همين متعادل شدن عرضه و تقاضا در زمينه آموزش عالى در ايران است.

نكته اى كه اما همزمان نبايد از ياد برد اين است كه با وجود كاهش فاصله ميان عرضه و تقاضا براى آموزش عالى شكلى از كنكور براى گزينش دانشجو همچنان باقى خواهد ماند. دانشگاه هاى ايران و نيز رشته هاى مختلف تحصيلى همگى داراى جايگاه يكسانى نيستند و تقاضا براى برخى دانشگاه ها و شمارى از رشته ها بسيار بيش از ديگران خواهد بود.

دانشگاه هاى معتبر و قديمى شهرهاى بزرگ همچنان بيش از ساير موسسات در مركز توجه قرار دارند و رشته هاى پرطرفدارى مانند پزشكى، مهندسى برق، عمران و يا كامپيوتر و معمارى هيچگاه به اندازه تقاضاى موجود دانشجو نخواهند پذيرفت و رقابت براى ورود به اين رشته ها همچنان ادامه خواهد داشت.

درست به همين دليل است كه برخى از مسئولين وزارت علوم نيز بتدريج از شعار عوام فريبانه حذف كنكور فاصله مى گيرند و از تغيير شكل آزمون ورودى سخن به ميان مى آورند.

كنكور به شكل كنونى آن يعنى گزينش متمركز و برگزارى آزمون سراسرى از چهار دهه پيش به اين سو همزمان با رشد پر شتاب تقاضا براى ورود به دانشگاه بوجود آمد و به تدريج به يك معضل آموزشى و اجتماعى بزرگ ايران تبديل شد.

از ديد آموزشى اين آزمون الگوى مناسب و علمى براى سنجش توانايى و دانش واقعى داوطلبان نيست. منوط كردن سرنوشت يك جوان به يك امتحان خاص روشى غير علمى و ضد آموزشى است. كنكور در عمل نظام آموزشى پيش از دانشگاهى ايران را هم به گروگان گرفته است چرا كه نگاه خانواده ها، جوانان و آموزش و پرورش بروى اين هدف «غايى» متمركز شده اند.

شكل خاص امتحان كنكور هم سبب مي شود حتى روش يادگيرى در مدارس هم در خدمت اين آزمون باشد و بسيارى از دانش آموزان از همان سال هاى راهنمايى براى شركت در اين آزمون آماده شوند. براى خانواده هايى كه داراى امكانات مالى نيستند و يا در مناطق دورافتاده زندگى مى كنند كنكور در عمل به نوعى تبعيض آشكار آموزشى – اجتماعى هم تبديل مى شود.

مشكل بزرگ ديگر كنكور نحوه انتخاب رشته توسط داوطلبان ورود به دانشگاه است كه نه بر پايه علاقه شخصى و يا آينده شغلى كه بر اساس نمره و رتبه بدست آمده در آزمون سراسرى صورت مى گيرد. يكى از دلايل طولانى شدن صف پشت كنكورى ها در حقيقت شركت دوباره و گاه چند باره كسانى است كه با وجود قبولى نتوانسته اند به رشته و يا دانشگاه مورد نظر خود راه يايند.

درست به همه اين دلايل است كه از كنكور به عنوان هيولا و بختك در نظام آموزشى ايران صحبت مى شود و كمتر كسى است كه در دوره جوانى با دلهره و اظطراب پايان ناپذير كنكور زندگى نكرده باشد و آن سال ها و ماه هاى دشوار را به ياد نياورد.

كنكور امسال بدون شك در مقايسه با سال هاى دورتر به دليل بخت بالاى قبولى اظطراب، دلهره و فشار روانى كمترى براى داوطبان و خانواده هاى آنها به همراه دارد. اما آنچه كه سه يا چهار سالى است به دغدغه مهم همگان تبديل شده تغييرات پى در پى و گاه مبهم و غير قابل درك در قوانين و قواعد انتخاب دانشجو است. بومى گزينى كه هدف محدود كردن جابجايى جغرافيايى جوانان را دنبال مى كند يك نمونه از اين سياست هاى مشكل آفرين است.

براى افكار عمومى اين گونه سياست ها راه را براى تقلب و اعمال نفوذ در گزينش دانشجو باز مى كند. سال گذشته مسئولين سازمان سنجش در پاسخ اعتراضات گسترده كسانى كه حتى با كسب رتبه هاى بالا نتوانسته بودند به دانشگاه راه يابند مسئله بومى گزينى را به ميان مى كشيدند. پاسخى كه هيچ كس را قانع نكرد و رد پاى ترس ها و نگرانى هاى سال گذشته را اين بار نيز مى توان در رسانه ها و حرف هاى جوانان بروشنى مشاهده كرد.
_______________________________________________________________________________________________________
* دیدگاه های مطرح شده در این مقاله الزاما بازتاب دهنده دیدگاه های رادیو فردا نیست.