برگزاری انواع انتخابات در یک کشور نشاندهنده التزام مقامهای ارشد آن کشور به تبعیت از اراده مردم در یک جامعه است. در تعریف جامعه گفته شده مجموعهای است از افراد انسانی که با نظامها و سنن و آداب و قوانین خاص به یکدیگر پیوند خورده و زندگی دسته جمعی دارند.
اگر این تعریف را بپذیریم، پس باید قبول کنیم افرادی که به سنن، آداب و قوانین یک کشور تعلق داشته باشند، ولو اینکه در خارج از آن کشور زندگی کنند، جزو آن جامعه محسوب میشوند.
از همین رو است که سفارتخانهها و نمایندگیهای سیاسی کشورها در خارج امکان رأی دادن را برای اتباع خود که مقیم کشوری دیگر هستند، فراهم میسازند.
چه بسا در میان این افراد گروههای اپوزیسیونی وجود داشته باشند که از اساس مخالف یک رژیم یا نظام سیاسی آن کشور باشند ولی این حق در اختیارشان گذاشته میشود که در تعیین سرنوشت آن کشور از راه رأی دادن مشارکت داشته باشند.
Your browser doesn’t support HTML5
اپوزیسیون ایرانیان مقیم خارج از کشور طی سالیان پس از انقلاب اسلامی به دلیل مهاجرتهای گسترده تبدیل به نیروهای فکری با گرایشهای گوناگون شدهاند که نمیتوان اهمیتشان را در شکل دادن به باورهای سیاسی بخشی از جامعه ایرانی را انکار کرد.
این اپوزیسیون غالباً با تأمل و کسب تجربه از زندگی در کشورهای دموکراتیک به شکلی متفاوت به ساختار انتخاب نامزدهای انتخابات در ایران مینگرد، که این نامزدها ابتدا باید از سوی شورای نگهبان تأیید شوند.
جواد خادم، از اپوزیسیون مقیم خارج از کشور و یکی از بنیانگذاران اتحاد برای دموکراسی در ایران که وزیر مسکن و شهرسازی در دولت شاپور بختیار نیز بوده، در مورد این ساختار و همینطور در تحلیل تعداد قابل توجه نامزدهایی که برای انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی شرکت جستهاند، معتقد است:
«گرفتاری انتخابات در ایران مسئله [نظارت] استصوابی است. تا [نظارت] استصوابی است رژیم حربهای دارد که بتواند مانع نمایندگان واقعی مردم شود. چون از گفتمان مردم در یک حالت آزاد میترسد و مانع میشود و فکر میکند اگر چنین اجازهای را بدهد به احتمال زیاد رژیم سریعتر فرو میریزد. ولی خب مردم این تاکتیک را استفاده خواهند کرد، و تاکتیک خوبی است. هرچه بیشتر نماینده باشند رژیم ممکن است اشتباه کند. یا اینکه، امیدوارم این چیزی که من میگویم صحت نداشته باشد، خود رژیم خواسته ازشان که کاندید شوند که در سطح بیشتری بتواند عمل کند. چون فراموش نکنید این رژیم، اتاق فکر پاسداران کار میکند. چون آنها هم نقشههای مردم را به راحتی میخوانند، میفهمند. بنابراین ممکن است بدل آن را بزنند.
شاید تعداد زیادی از این کاندیداها مال خودشان باشد. این وسط یک بازی هم هست. ولی به نظر من تأثیری ندارد. رژیم چارهای ندارد که از طریق استصوابی مانع ورود نمایندههای واقعی مردم به مجلس شود. ولی آنچه مسلم است پارلمان آینده یک پارلمانی خواهد بود که کمک کند آقای روحانی در این دوسال آخرش بتواند یک مقدار از برنامههایش را جلو ببرد. شاید فشار برداشته شود شاید مردم یک نگاه دوباره به رژیم کنند. ولی من نمیبینم که اینها حتی با مجلس بهتری بتوانند این ساختارهای خراب اقتصادی و اجتماعی مملکت را درست کنند. چیز وحشتناکی است. مردم باید به فکر یک تحول بزرگ باشند.»
مشارکت مردم در انتخابات نکتهای است که همواره مورد تأکید مقامهای جمهوری اسلامی بوده است. این مسئلهای بوده که حتی رهبر جمهوری اسلامی از آن به عنوان دلیل اعتماد مردم به نظام تعبیر کرده است:
«مردم به خاطر اعتمادی که به نظام داشتند در دورههای مختلف و دولتهای مختلف در عرصه انتخابات شرکت کردند، حضور پیدا کردند، حضور پرشور پیدا کردند. چرا به دست خودشان بعضیها این اعتماد را میخواهند خدشهدار کنند؟ مردم به نظام اعتماد دارند. وقتی انتخابات هست میآیند وارد انتخابات میشوند. رأی میدهند.»
نازیلا گلستان، یکی از اعضای شورای ملی ایران ساکن فرانسه در تشریح دغدغه مشارکت مردم که همواره در آستانه هر انتخابات مطرح میشود و همینطور بیان موضع این شورا به رادیو فردا میگوید:
«اینکه آحاد مردم بخواهند در این انتخابات که اسمش را هم نمیشود انتخابات گذاشت چون نه آزاد است نه سالم، در کشوری که آزادی احزاب نداریم، فعالیت احزاب نداریم، فعالیت حزبی نداریم، آزادی بیان و رسانهای وجود ندارد، شما اگر ببینید رسانههای ما مستقیم و غیرمستقیم وابسته هستند به نهادهای موازی مثل سپاه که خود آن مستقیم وابسته است به نهاد رهبری. در نتیجه وقتی در رسانهها و مطبوعات آزادی وجود ندارد، وقتی گردش اطلاعات و دسترسی به آن برای شهروندان ایرانی آزاد نیست و وقتی که فعالیتهای حزبی آزاد نیست در چنین چارچوبی نمیتوانیم بگوییم انتخابات آزاد است.
به نظر ما شرکت مردم در چنین انتصاباتی در چنین نمایشهایی فقط مشروعیت دادن به ساختار نظامی است که رو به فروپاشی است و در حال دست و پا زدن در منجلابی است که خودش برای خودش درست کرده و مردم را در آن منجلاب به مرداب کشانده. در نتیجه شرکت در چنین انتصاباتی یا انتخابات نمایشی فقط برای درست کردن ویترین این نظام برای جامعه جهانی و خودشان هست که نشان بدهند که مجلسی دارند و میخواهند انتخاباتی برگزار کنند و یک ویترین دموکراتیک به جهان بیرون ارائه دهند.
این شرکت به طور کلی از لحاظ شورای ملی کاملاً اشتباه است. نباید مردم شرکت کنند. اینکه گفته میشود که مشارکت مردمی میتواند وضعیت را بهتر کند، دوستان یا هموطنانی که این عقیده را دارند باید بیایند کارنامه این چهار دهه را به خصوص پس از دولت اصلاحات، به مردم ایران ارائه دهند که کجا در کدام قانون و کدام شرایط ما میبینیم که یک چیزی یک ذره بهتر شده.
اگر به تاریخ این رژیم گذر کنید و رژیمهای مشابه آن در اتحاد جماهیر شوروی میبینید که در چنین رژیمهایی شما نمیتوانید اصلاحات انجام دهید. مشکل آنجاست که عدم تفکیک قوا وجود دارد. مشکل آنجاست که تمام نیروهای تصمیمگیرنده مستقیم و غیرمستقیم توسط رهبری انتخاب میشوند. ویترین را نباید نگاه کرد. اینکه مردم صحبت بد از بدتر را میکنند این یک فاجعه است. این یک تراژدی تاریخی کشور ما است. ما چرا نباید آنچه را که بایسته و برازندهمان است را بخواهیم؟»
تحریم انتخابات یکی از راههایی است که مورد تأیید سازمان مجاهدین خلق ایران نیز هست. شاهین قبادی سخنگوی مطبوعاتی این سازمان در این زمینه چنین میگوید:
«صحبت از مقولهای به نام انتخابات در نظام ولی فقیه یعنی نظامی که همه چیز را ولی فقیه مشخص میکند و تمامی اهرمهای قدرت در دست ولی فقیه است، این نمایش هرچه هست مبین خواست و تمایل مردم ایران نیست و نمیتواند باشد.
در همین رابطه چیزی هم که به اذعان خود نفرات رژیم نهادینه شده انواع و اقسام تقلبهایی است که خیلی از موارد باندهای رژیم دست یکدیگر را در این رابطه رو میکنند و افشا میکنند. این تا جایی که به کل مقوله انتخابات و نمایش انتخابات برمیگردد.
در رابطه با نمایشی هم که در هفت اسفند امسال قرار است برگزار شود مثل بقیه انتخابات این رژیم پس از ۱۳۶۰ کشاکشی هست بین سرسپردگان و ولی دولت فقیه و طبعاً ضد مردم ایران است. لذا از سوی مردم همه نیروهای آزادیخواه ایران تحریم و طرد میشود.
مردم ایران موضع خودشان را در رابطه با این رژیم بارها و بارها نشان دادند. در سال ۸۸ در قیام خودشان هنگامی که میلیونها نفر به خیابانها ریختند و علیه دولت فقیه و این نظام و این دیکتاتوری شعار میدادند نشان دادند. تا جایی که به مردم ایران برمیگردد این یک نمایش است و جنگ و دعوا بین جناحهای این رژیم.»
ولی به باور حسن شریعتمداری، فرزند آیتالله شریعتمداری و تحلیلگر سیاسی ساکن آلمان تحریم انتخابات در شرایط فعلی کارساز نیست. زیرا وی معتقد است که شرایط تحریم انتخابات هنوز فراهم نیست:
«عدهای در انتخابات به طور اصولی شرکت نمیکنند. حدود ۳۳ درصد رأیدهندگان از ابتدای انقلاب تاکنون در هیچ انتخاباتی شرکت نکردهاند و من نهایت احترام را به چنین تصمیمی دارم.
ولی علاوه بر این افراد یک مسئله سیاسی هم در تحریم انتخابات هست. موقعی که اپوزیسیونی بتواند این ۳۳ درصد را که همیشه شرکت نمیکنند به بیش از ۵۰ درصد برساند حتماً باید انتخابات را تحریم کند برای اینکه این یک اکت سیاسی است و اثر میگذارد و نظام را وادار میکند که به خاطر به دست آوردن مجدد این بیست سی درصدی که اپوزیسیون توانسته در اثر تحریم آنها را به پای صندوق رأی نبرد دوباره به نفع خودش جذب کند. بنابراین شروع به اصلاحات پایینی میکند.
اما تا هنگامی که اپوزیسیون چنین قدرتی ندارد، در حقیقت تحریم انتخابات وسیله مؤثری در دست اپوزیسیون نیست. بیشتر شرکت در انتخابات و سعی کردن استفاده از خلأهای قانونی یا فرصتهایی که به دست میدهد تا حداقل حرفهای خود را بزنند. این یک تصمیم سیاسی است که باید به آن احترام گذاشت و مؤثر هم هست، مادامی که اپوزیسیون نتواند آن کار اصلی خودش را که بهره گیری از اهرم انتخابات برای فشار روی حاکمیت است، استفاده کند. فعلاً متأسفانه اپوزیسیون در چنین وضعیتی نیست.»
دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در حالی برگزار میشود که جامعه ایران اعم از مردم داخل یا اپوزیسیون خارج از کشور همچنان در مورد تحریم انتخابات یا شرکت در آن به دو گروه تقسیم شدهاند.
موضع کسانی که تحریم انتخابات را توصیه میکنند مشخص است: تا کی باید با این شرکت جستنها به نظام حاکم بر ایران مشروعیت داد. ولی موافقان شرکت در انتخابات نیز بر این باورند که با این کار میتواند در روندی مسالمتآمیز به تحقق اراده مردم در اداره کشور رسید.