عارف در مهمانی‌اش از سربلندی و نجات ایران می‌گوید

میزبان این هفته ما عارف است. عارف یکی از معروف‌ترین خوانندگان پاپ ایرانی است که بیش از نیم قرن سابقه هنری دارد و صدها ترانه خوانده است. او به خصوص در دهه چهل و پنجاه شمسی بسیار محبوب بود و بارها به عنوان خواننده برتر سال برگزیده شد.

عارف در آن سال‌ها به عنوان سلطان قلب‌ها معروف شد. بعد از آن که در فیلمی به همین نام صدای او با لب‌خوانی فردین هنرپیشه معروف آن دوره پخش شد. او همچون بسیاری دیگر از خوانندگان پاپ پس از انقلاب مجبور به ترک ایران شد. عارف پس از یک اقامت طولانی در لس‌آنجلس حال در دوبی زندگی و برنامه اجرا می‌کند و من در این شهر به دیدن او آمده‌ام.

Your browser doesn’t support HTML5

عارف در مهمانی‌اش از سربلندی و نجات ایران می‌گوید

میزبان/ عارف

میزبان: عارف
میهمانان: رهبر کاتولیک‌های جهان و آیت‌الله خامنه‌ای، محمد مصدق، مولانا، غلامرضا تختی، گوگوش
موسیقی: شکایت هجران با صدای محمد اصفهانی
منوی شام: کباب کوبیده

خیلی ممنون عارف عزیز که در برنامه میزبان شرکت می‌کنی. قبل از هر چیز ممکن است به من بگویی برای مهمانی شام چه کسانی را دعوت کردی؟

من قبل از این خدمت شنوندگان عزیز عرض ادب می‌کنم و درود دارم خدمت تک‌تک‌شان هر جای دنیا که هستند. در مورد مهمانانی که گفتید خیلی‌ها در مغزم می‌جوشند. ولی نفر اول که به نظرم رسید پاپ رهبر کاتولیک‌های جهان است و همزمان حضرت آیت‌الله خامنه‌ای است و بعد دکتر محمد مصدق و مولانا و غلامرضا تختی است. در انتها سرکار خانم گوگوش است.

این شد شش تا ولی شما آقای خامنه‌ای و پاپ را با هم دعوت کردید. به یک دلیلی. ولی قبل از هر چیز می‌خواستم یک سؤال سخت تر از شما بکنم و آن این است که برای مهمانی شام چه موسیقی می‌خواهید پخش کنید. از این جهت این سؤال سخت است که شما خواننده هستید خودتان و نیم قرن بیشتر در کار موسیقی بودید و همه را می‌شناسید، شاید از بین همه موسیقی‌ها یک چیزی انتخاب کردن کار راحتی نباشد. ولی می‌شود لطفا به من بگویید می‌شود یکی را انتخاب کنید که در مهمانی پخش شود.

درباره عارف

عارف عارف‌کیا از معروف‌ترین خوانندگان پاپ ایرانی است که بیش از نیم قرن سابقه هنری دارد و صدها ترانه خوانده است. او به خصوص در دهه چهل و پنجاه شمسی، بارها به عنوان خواننده برتر سال برگزیده شد. او همچون بسیاری دیگر از خوانندگان پاپ پس از انقلاب مجبور به ترک ایران شد، و اکنون در دوبی زندگی می‌کند.

سلیقه‌ها در موسیقی خیلی متنوع است و افرادی که سر میز شام هستند نمی‌دانم چه نوع موسیقی را دوست دارند. بعضی‌هایشان موسیقی دوست ندارند. ولی اگر سلیقه شخصی من است آن چیزی را که ازش لذت می‌برم آن را برایشان پخش می‌کنم.

بسیار عالی، آن چیست؟

پیش‌درآمدی است برای ترانه‌ای که دکتر محمد اصفهانی خوانده به نام شکایت هجران. من کاری به ترانه و حتی صدای آقای دکتر محمد اصفهانی که دوستشان دارم، ندارم. این پیش درآمد آنقدر زیبا و دلنشین است که حد و حساب ندارد. آن را می‌خواهم پخش کنم.

برگردیم به مهمانانی که شما انتخاب کردید. ابتدا از آقای خامنه‌ای و پاپ رهبر کاتولیک‌های جهان با هم به عنوان یک مهمان دعوت کردید. دلیلش چیست؟ برای چه می‌خواهی آقای خامنه‌ای و پاپ...

عارف/ شکایت هجران

موسیقی انتخابی: شکایت هجران
با صدای: محمد اصفهانی
سروده: هوشنگ ابتهاج- سایه
آهنگساز: آریا عظیمی‌نژاد
آلبوم: نون و دلقک

خیلی از بحث‌ها هست که همه ما می‌دانیم و جرئت گفتنش را نداریم. یک مسئله از نظر مذهبی وجود دارد. من یک آدم خداپرستی هستم شدید. ولی راجع به مذهب همیشه پیش خودم فکر می‌کنم خدایا این توراتی که در ۴ هزار سال پیش نوشته شده بر اساس زمان و مکان آن زمان نوشته شده و بعد دو هزار سال پیش که حضرت عیسی ظهور کرد انجیل که برداشتی است از همان تورات و برگردیم به هزار و چهارصد سال پیش حضرت محمد، ادامه همان بحث‌ها دوباره در قران هست.

مسئله جهنم و بهشت در این کتاب‌های آسمانی همیشه مطرح است و الان رهبر کاتولیک‌های جهان در این زمان تصمیم می‌گیرد و می‌گوید خداوند ظالم نیست. هیچوقت جهنم را برای بشر درست نکرده و نمی‌کند. به این دلیل جهنم و بهشت را رد می‌کند. این است که آدم و حوا و آن داستانی که در کتاب‌های آسمانی نوشته شده واقعیت علمی ندارد.

میهمانان عارف/ پاپ فرانسیس

پاپ فرانسیس (۱۹۳۶- م.): رهبر کاتولیک‌های جهان
شهرت: اولین اهل قاره آمریکا که به مقام پاپی رسیده است. او تئوری مه‌بانگ و نظریه تکامل را تأیید کرده و در بسیاری از زمینه‌ها از جمله حقوق همجنس‌گرایان و دگرباشان دیدگاه‌هایی منحصر به فرد دارد.
دلیل دعوت: پاپ جرئت داشت و با اشاره به کشفیات دانشمندان فیزیک، بعضی مسائلی که در کتاب‌های آسمانی به آن اشاره شده را رد کرد.

پاپ اشاره می‌کند به کشفیات و مطالبی که دانشمندان فیزیک الان در این زمان پیدا کردند و بعد این را مطرح می‌کند که اینها افسانه است در کتاب‌های آسمانی. خب این یک جرئت می‌خواهد که پاپ داشت و این حرف را زد. الان مردم مسیحی تکلیفشان با خرافاتشان روشن است. مذهب را بر اساس زمان و مکان الان بایستی درست کنند که این قدم اول را پاپ برداشته.

حالا من می‌خواهم بدانم که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای که خودش را رهبر شیعیان جهان می‌داند نظرشان چیست؟ اگر نظر ایشان تا حدودی... حتی یک قدم کوچک بردارند زندگی ما ایرانی‌ها ما مسلمانان ایرانی زیر و رو خواهد شد. یعنی همه ما متوجه خواهیم شد یک سری خرافات یک سری مسائل موهوم در کار است و دور بریزیم.

اگر حضرت آیت‌الله خامنه‌ای نظرشان را در این بحث بگویند آن زمان تکلیف یک سری انسان‌های خرافی که با دهان باز نگاه می‌کنند که ولایت فقیه آنها چه می‌گوید روشن خواهد شد. این یک آرزو است برای من.

میهمانان عارف/ علی خامنه‌ای

علی خامنه‌ای (۱۳۱۸- ه.ش.): سیاستمدار ایرانی
شهرت: دومین رهبر جمهوری اسلامی
دلیل دعوت: پاسخ به این پرسش که در مورد نظرات پاپ و نیز درباره خرافاتی که در اسلام هست، چه فکر می‌کند.

پس شما می‌خواهید که آقای خامنه‌ای که در این مهمانی شما شرکت می‌کند از او بپرسید آقای خامنه‌ای شما این چیزهایی که کاتولیک‌ها پذیرفتند درباره علم جدید آیا شما می‌پذیرید؟

بله تقاضایم این است که اگر حرف‌هایم بی‌ربط است به من توضیح بدهند و راهنمایی کنند. اگر نه فحش ندهند. برای اینکه آدمی که وا می‌ماند و جوابی ندارد می‌‌رود سراغ فحش.

برویم سر مهمان دیگرتان دکتر محمد مصدق. علاقه شما به او چیست؟ چرا می‌خواهید در مهمانی تان شرکت کند؟

دکتر محمد مصدق انسانی بود که اول خودش را خادم مردم می‌دانست. ایشان دولت بریتانیای کبیر را به زانو در آورد. رفت در دادگاه لاهه و شکایت کرد ازشان. صحبت می‌کند و می‌گوید انگلیس از مملکت ما چه می‌خواهد؟ جنوب ایران را اشغال کردند. نفت ما را دارند می‌برند. ما می‌خواهیم که نفت مال خودمان باشد. می‌خواهیم که دولت انگلیس از ایران بیرون برود. ایشان دولت انگلیس را محکوم می‌کند. وقتی این اتفاق می‌افتد برمی‌گردد و نفت ایران ملی می‌شود. مال مردم می‌شود. انگلیس‌ها را بیرون می‌کند.

میهمانان عارف/ محمد مصدق

محمد مصدق (۱۲۶۱-۱۳۴۵ ه.ش.): حقوقدان، سیاستمدار و نخست‌وزیر ایران
شهرت: رهبری نهضت ملی‌سازی نفت
دلیل دعوت: برای من انسان بزرگی بود که خودش را خادم ملت می‌دانست و بریتانیا را به زانو درآورد. اما علیه او کودتا شد و بعد محاکمه‌اش کردند.

انگلیس‌ها بعدها از طریق شاه ایران دوباره کودتا می‌کنند و دوباره با آمریکایی‌ها برمی‌گردند. این بار دکتر محمد مصدق این انسان دوست داشتنی و بی‌نظیر را... از نظر من از گاندی برای ما بالاتر بود... محاکمه‌اش می‌کنند. شما فکر کنید و دق می‌کند از غصه. در احمدآباد دق می‌کند می‌میرد. این برای من انسان بسیار بزرگی بود.

غلامرضا تختی هم که دعوتش کردید او هم ارتباطاتی داشت با جبهه ملی و اینها.

بله.

شما برای چه تختی را دعوت می‌کنید؟

ما قهرمان‌های بسیار مهم و زیادی داشتیم که مدال‌های طلا در کشتی و هالتر و رشته‌های دیگر گرفتند و بسیار از نظر ورزشی با ارزش بودند. تختی بهترین آنها نبود. ولی یک جوانمرد بود. اولین مطلبی که وجود داشت توی کشتی وقتی یکی از حریفانش که دستش ضرب دیده بود و نمی‌توانست کشتی بگیرد، توی تمام کشتی دست به دست او نزد. و کشتی را گرفت. آخرش هم باخت به او. ولی شکست برای او یک پیروزی بود. این یک موردش بود.

میهمانان عارف/ غلامرضا تختی

غلامرضا تختی (۱۳۰۹-۱۳۴۶ ه.ش.): کشتی‌گیر نامدار ایرانی
شهرت: جوانمردی و مرام پهلوانی
دلیل دعوت: یک جوانمرد بود، بیش از اندازه محبوبیت داشت. آدمی بود که در خدمت مردم بود.

مورد بعدی این بود که محبوبیت بیش از اندازه داشت، بیش از اندازه. یک روز وارد استادیوم می‌شود... ما هم تمام برنامه‌ها را می‌رفتیم می‌دیدیم. من عاشق این لحظه ها هستم. چون ایران همیشه اول بود و قهرمان دنیا.

معمولاً مسئولیت ورزش مملکت به عهده شاپور غلامرضا پهلوی بود. وقتی ایشان وارد استادیوم شدند بلندگو اعلام کرد که شاپور غلامرضا وارد شدند. همه دست زدند و تشویق کردند و رفت نشست. بعد از یک مدتی که گذشت از گوشه کنار استادیوم زمزمه‌ها شروع شد، نگو غلامرضا تختی از در معمولی وارد شده بود. چنان تشویقی شد و چنان سروصدایی شد که من یادم هست بلندگو اعلام می‌کرد غلامرضا تختی به جایگاه خودش را معرفی کند. یعنی منظور این که بیا بالا. ولی اینقدر مردم بغلش کرده بودند گرفته بودند و نمی‌گذاشتند که ۱۰ دقیقه طول کشید تا بیاید بالا. وقتی آمد بالا غلامرضا پهلوی بسیار عصبانی بود ازش و با اخم و تخم گذاشت رفت.

که او را بیشتر تشویق کردند به این دلیل...

اجازه بدهید. مسئله به اینجا تمام نمی‌شود. ایشان به عرض اعلیحضرت رساند که یک آدمی پهلوانی هست اینجوری، من که برادر تو هستم، یک دستی زدند وقتی آمدم تو. ولی این وقتی آمد تمام استادیوم به هم ریخت. یک آدمی بود که در خدمت مردم بود. او هم ملی بود.

میهمانان عارف/ مولانا

مولانا جلال‌الدین بلخی رومی (۵۸۶ - ۶۵۲ ه.ش.): شاعر و عارف نامدار
اثر مهم: مثنوی معنوی، فیه ما فیه، کلیات شمس تبریزی
دلیل دعوت: مولانا واقعاً انسان بسیار والایی بوده. خیلی از درس‌های زندگی را من از ایشان گرفتم. گذشت و عشق و محبت و دوست داشتن را...

مهمان دیگرتان مولوی است.

مولانا برای من بسیار بسیار شخصیت بزرگی است. آن زمان شهامت این را داشت که گفت خداوند همه جا هست. اینجوری نیست که شما یک اتاقی درست کردید و خانه‌اش فقط آنجاست. فقط شما به چشم یک بچه یتیم نگاه کنی، خدا را آنجا می‌بینی. بنابراین احتیاجی نیست این همه راه... آنوقت که هواپیما اینها نبود. همه اینها می‌رفتند که خدا را آنجا ببینند. مولانا می‌گوید خداوند همسایه دیوار به دیوار تو یک بچه یتیم است و گرسنه است و احتیاج به محبت تو دارد، برو توی چشمانش نگاه کن. خدا آنجاست.

حالا من توضیح دارم می‌دهم. شعر مولانا خیلی محکم‌تر و خیلی... ای قوم به حج رفته کجایید بیایید معشوق همین جا است بیایید... این را من ترانه‌اش را هم خواندم. مولانا واقعاً انسان بسیار والایی بوده. خیلی از درس‌های زندگی را من از ایشان گرفتم. گذشت و عشق و محبت و دوست داشتن را... زندگی تمامش همین است. در غیر اینصورت زندگی غیر قابل تحمل است. اگر عشق نباشد، مهربانی نباشد فایده ندارد.

می‌رسیم به مهمان آخرتان خانم گوگوش. شما خودش را دوست دارید یا ترانه‌هایش را دوست دارید؟

میهمانان عارف/ گوگوش

گوگوش (۱۳۲۹- ه.ش.): خواننده و هنرپیشه ایرانی
آثار: نیمه گمشده، همسفر، جاده، مرداب، کویر، من و گنجیشکای خونه، در امتداد شب، دو ماهی، حجم شب، اعجاز، عکس خصوصی، و آثار دیگر
دلیل دعوت: گوگوش را خیلی دوست دارم و رابطه محترمانه‌ای با هم داریم. اما من تنها کسی نیستم که دوستش دارم. ملتی گوگوش را از سه سالگی بزرگ کرده‌اند و بچه خودشان می‌دانند و دوستش دارند. هنر در ذات اوست و می‌فهمد که چه کار دارد می‌کند

اصلاً من تنها کسی نیستم که گوگوش را دوست دارم. یک ملتی گوگوش را از سه سالگی بزرگ کردند تا به اینجا. بچه خودشان می‌دانند. و گوگوش یک دختر هنرمند است. خیلی هنرمند است. بیش از اندازه. این توی ذاتش هست. از پدرش به ارث برده. گوگوش همه چیز را دارد. همه چیز.

آهنگی خوانده به اسم عشق. این را به هر خواننده می‌دادند حتی به من هم می‌دادند، اینجوری اجرا نمی‌توانستم بکنم. فقط آن کلمه عشق را طوری تلفظ می‌کند که تا ریشه‌های آدم می‌رود. می‌فهمد چه کار می‌کند. بسیار وارد است. بازیگر خوبی است. قبل از اینکه خواننده باشد. نتیجتاً بلد است چطوری القا کند.

من خود گوگوش را هم خیلی دوست دارم. بسیار دختر خوبی است. رابطه بسیار محترمانه با هم داریم و من هم دوستش دارم و احترام برایش قایلم. گله‌ای که من از گوگوش دارم این است که... موضوع را دارم باز می‌کنم، این بین من و گوگوش بود... ولی الان دلم می‌خواهد مثل نامه سرگشاده باشد که همه عالم و آدم بدانند. برای اینکه من آهنگی را تصمیم گرفته بودم بخوانم که آقای بابک صحرایی شعرش را به من دادند. خودت را بشناس. من دلم می‌خواهد این را مثل «we are the worlds» که آهنگی بود که تمام خواننده‌های دنیا خواندند مطرح کنم با همکارانم از آقای داریوش، آقای ابی، آقای معین و خانم گوگوش و همه خواهش کنم که بیاییم با هم ترانه را بخوانیم...

دسته جمعی بخوانید...

من با خانم گوگوش که مطرح کردم استقبال کردند. آهنگ این ترانه را آقای حسن شماعی‌زاده استاد ساختند و من به آقای شماعی‌زاده گفتم که یادآوری کنید که این آهنگ مانده در هوا. بیایند بخوانند. یک خانمی که مدیر برنامه‌های ایشان است گفته بودند که اجازه بدهید فکر کنیم جوابش را می‌دهیم. جوابش را ندادند. این کار ماند. الان هم با همین مصاحبه‌هایی که می‌کنم حرفم را دارم می‌زنم.

در مهمانی شام هم شاید از خانم گوگوش بخواهید که بخواند.

نه من اجبار نمی‌کنم. اگر سلیقه‌شان و فکرشان این است که نباید بخوانند نخوانند. ولی من به خاطر ایشان این کار را انجام دادم. مخارجش را هم متحمل شدم. آهنگش هم ساخته شد. شعرش هم هست و جای ایشان خالی است. اگر دلشان خواست که بیایند و گرنه اصلاً این کار را می‌گذاریم کنار.

مهمان‌هایتان معلوم شدند. موسیقی هم که انتخاب کردید معلوم شد. ولی مهمانی شام‌تان هنوز یک چیز کم دارد. آن هم خود شام است. شام به مهمان‌هایتان چه می‌خواهید بدهید؟

خودم آشپزی را خیلی دوست دارم. نه اینکه بروم توی آشپزخانه. من اهل باربکیو هستم و کباب خیلی دوست دارم که درست کنم. خودم کباب کوبیده درست می‌کنم همه می‌دانند. یک جوری است که من خیلی به این کار وارم. اگر بخواهید توضیح بدهم؟

بله. حتما می‌خواهیم بدانیم کباب کوبیده به سبک عارف چیست.

همه می‌گویند ما کباب درست می‌کنیم روی آتش می‌ریزد. ولی خیلی مطالب وجود دارد که این روی سیخ بماند. اول گوشت تان اگر یخ زده باشد فایده‌ای ندارد.

گوشت باید تازه باشد؟

گوشت باید تازه باشد. گوشت گوسفند باشد حتما. معمولا گوشتی که می‌گیرم من سردست و قلوه گاه است. اینها را می‌گیرم. اینها را چرخ می‌کنیم و پیاز می‌زنیم. پیاز قرمز معمولا استفاده می‌‌کنم. خیلی خوش عطر و تند است. باید آبش گرفته شود. این می‌رود توی گوشت و فلفل و نمک و همین. ماساژ به اصطلاح. وردش می‌دهیم با دست. پیازش هم باید اندازه باشد. زیاد باشد خراب می‌کند کار را. بعد شما اگر بخواهید کباب سالم درست کنید، کبابی که چربی نداشته باشد و اینها این داستانش چیز دیگری است. کباب کوبیده باید چرب و خوشمزه باشد.

اشکی باشد؟

اشکی هم هست. شابدولظیمی هست، اشکی هست...

یعنی قطرات چربی...

به دلیل چرب بودن و خوشمزه بودنش هست. سرهای گوشت را هم با انگشت صاف می‌کنیم که وقتی آتش می‌خورد باز نشود. بعد کوبیده‌ها را می‌خوابانم توی آتش و تند برش می‌گردانم. چون هر وری که گرما می‌خورد و رنگش عوض می‌شود آن ور هم باید همانقدر گرما بخورد و توازن برقرار شود.

این طوری نیست که یک طرفش کاملاً بپزد و بعد برش گردانیم...

نه. اگر این کار را بکنی می‌ریزد. چون یک ور که می‌پزد سنگین می‌شود و آن ور که شل است می‌ریزد.

در مورد کباب کوبیده شما مدعی هستید که کباب‌تان خوشمزه است؟

چیزی که من درست می‌کنم هر کسی نمی‌تواند درست کند. واقعیت است!

دوستان و خانواده تأیید می‌کنند؟

خیلی دوست دارند. من مثلاً اوایل عسل خانم...

همسرتان...

... یک خورشتی چیزی فسنجان و اینها درست می‌کرد می‌گذاشت. کباب می‌آمد کسی دست به خورشت‌ها نمی‌زد.

عسل خانم حتماً ناراحت می‌شد!

بعد گفت که من دیگر غذا نمی‌پزم وقتی تو کباب داری! بعد دیگر تکلیف روشن شد. می‌رود می‌نشیند کنار حتی کمک هم نمی‌کند!

آقا دهان ما آب افتاد. کاش این مجازی نبود و این را درست می‌کردید ما هم یک خورده مزه می‌کردیم. حالا مهمان‌های شما معلوم است، موسیقی پخش می‌کنید معلوم است، کوبیده به سبک عارف هم معلوم است. مهمان‌ها دارند می‌خورند. حالا آقای خامنه‌ای و پاپ یک طرف نشستند و گوگوش و مولوی و تختی و اینها هستند با دکتر محمد مصدق. اینها سر میز شام دارند درباره چه چیزهایی صحبت می‌کنند؟ شما با اینها می‌خواهید چه چیزی را مطرح کنید؟

مطلب فقط و فقط سربلندی ایران است و نجات ایران است از وضعیتی که آمده. من خیلی غصه می‌خورم. سن من جوری است که من عمرم را کردم. همیشه آرزویم این است که تا وقتی زنده‌ام آزادی و آسایش ایران را ببینم. این است که بچه‌های خیابانی کار می‌کنند، مرا عذاب می‌دهد. فقر انسان‌هایی که زندگی می‌کنند و سخت زندگی می‌‌کنند مرا آزار می‌دهد. یک جوری شود که همه مردم ایران در راحتی و آسایش باشند. به آدم‌هایی که سنشان بالا است باید برسند. بچه‌های‌مان دلم می‌خواهد که آزادی داشته باشند هر لباسی که می‌خواهند بپوشند. هرجوری که دوست دارند فکر کنند عقیده‌شان را بگویند. اینها کسانی هستند که فردای ایران را می‌سازند.

متأسفانه آنهایی هم که خیلی می‌دانستند و متخصصان ما بودند همه از ایران فرار کردند و رفتند و بیرون هستند و آمریکا دارد از اینها بهره برداری توی ناسا می‌کند. اینها باعث تاسف من است. آرزوی من برای مردم ایران که می‌دانم به دلیل گذشته پرافتخارشان به دلیل مهربانی‌هایشان و به دلیل ذات‌شان که اصلاً فرق می‌کند با اطراف دلم می‌خواهد موفق باشند و پیروز باشند. این بحثی است که من...

... در مهمانی شام می‌‌خواهید مطرح کنید. بسیار خب خیلی ممنونم از شما آقای عارف که در برنامه میزبان شرکت کردید و امیدوارم به شما و مهمانانتان خوش بگذرد با آن کباب کوبیده که شما درست کردید و ترانه محمد اصفهانی که گوش می‌دهند. خیلی ممنونم که در این برنامه شرکت کردید.