در حالی که اوضاع بحرانی لیبی و نیز حاکمیت مطلقالعنان معمر قذافی در این کشور همچنان زیر ذرهبین رسانههای مختلف قرار دارد، روزنامه واشینگتن پست در مطلبی به بررسی پنج «افسانه» پرداخته که در اذهان عمومی در مورد قذافی وجود دارد. رهبر انقلاب لیبی اکنون بیش از ۴۰ سال است که حکومت را در این کشور در اختیار دارد.
قذافی دیوانه است
«قذافی دیکتاتوری است دیوانه. کافی است نگاهی بیاندازید به اراجیف بی سر و ته او در کتاب سبزش و سخنرانی ۹۰ دقیقهای در مجمع عمومی سازمان ملل. به این ملغمه اضافه کنید گارد شخصی آمازونی زنان و چادر اعراب بدوی که با خود به رم، پاریس و نیویورک میبرد.»
در مقابل این استدلال ها باید بگوییم که قذافی نمیتوانست برای مدتی چنین دراز بر کشوری چنین متفرق مانند لیبی حکومت کند بی آنکه سیاستمدار قابلی باشد. او در طول این سالها برای خوشایند مردمی نامتحد هم از آرمانهای پانعربی دفاع کرده، هم سخنانی باب میل پانآفریقاییها گفته و از سوی دیگر با اتخاذ روش غربستیزی و سوسیالیزم عجیب و غریب به حکومت ادامه داده است.
نفت لیبی به قذافی این امکان را داده که وفادارانی برای خود بخرد. او یک به یک دشمنانش را از میان برداشته و ارتش را ضعیف و قبایل را متفرق نگاه داشته است. او ترفندی به کار بسته است که دشمنان او به جای این که با هم متحد شوند، همیشه در حال ستیز باهم هستند. او حتی میان فرزندان خود نوعی حس رقابت ایجاد کرده است. نمیتوان او را با عنوان دیوانه کنار گذاشت.
قذافی تا آخرین قطره خون خود دفاع خواهد کرد
پس از آنکه ریگان قذافی را «سگ هار خاورمیانه» نامید، خیلیها گفتند که این خودکامه تا روزی که زنده است از قدرت کنارهگیری نخواهد کرد.
اما گذشته قذافی نشان داده که او میتواند در آخرین لحظه از لبه پرتگاه برگردد. پس از حمله نظامی آمریکا به عراق ترس در دل قذافی افتاد که مبادا پس از عراق نوبت به رژیم او برسد. از همین رو بود که از ادامه برنامه هستهای خود چشم پوشید و آماده شد به خانواده قربانیان بمبگذاری لاکربی غرامت بپردازد به شرط آنکه آمریکا دیوار تحریم را بردارد.
اگر در گذشته چنین سازشی با او صورت گرفته است، چرا اکنون نگیرد؟ به گزارش رسانههای عرب قذافی گزینه کنار رفتن را در ازای مصونیت از محاکمه و امکان پناهندگی رد نکرده است.
قذافی را نیروهای نظامی مزدور خارجی در قدرت نگاه داشتهاند
به این سادگی نیست. هسته اصلی محافظان او را هواداران لیبیایی او تشکیل میدهند. این هواداران را نیروهای زیرفرمان پسران او، نیروهای امنیتی سهمگین، وفاداران قبیله ای او یعنی قبیله «قذاذفه» تشکیل میدهند.
«خارجی»های لیبی نیز هستند که سالهاست در این کشور زندگی میکنند. آنها عمدتاً از چاد، مالی و نیجریه هستند که کمابیش از دهه ۱۹۷۰ به لژیون اسلامی قذافی پیوستهاند. لژیون اسلامی یک نیروی شبه نظامی است که هدفش کمک به کنترل شمال آفریقا توسط لیبی است.
مسئله نژادپرستی را نیز نباید فراموش کرد. بسیاری از لیبیاییها حضور شهروندان خارجیتبار این کشور را که شمارشان نزدیک به نیم میلیون نفر را تشکیل میدهد، بر نمیتابند. ناآرامیهای تازه لیبی تهدیدی برای کارگران خارجی به شمار میآید.
ایجاد منطقه ممنوعه پرواز میتواند رژیم قذافی را به زانو درآورد
بعید است. رابرت گیتس، وزیر دفاع و ژنرالهای بلندمرتبه آمریکا بر هزینه و خطرات ناشی از حمله به تأسیسات هوایی لیبی تأکید کردند. از سوی دیگر در حملات علیه نیروهای شورشی توسط حکومت لیبی تاکنون از هواپیما استفاده نشده و نیروهای زمینی و هلیکوپترها این مهم را برعهده گرفتهاند که در صورت ایجاد منطقه ممنوعه پرواز نیز همچنان میتوانند به عملیات خود ادامه دهند.
یک نکته را هم یادآوری کنیم: هر نوع پیشنهاد مداخله نظامی در ناتو با مخالفت ترکیه روبهرو خواهد شد و در شورای امنیت سازمان ملل نیز احتمال این که چین و روسیه آن را وتو کنند وجود دارد. حتی اگر بپذیریم که چنین اقدامی بتواند قذافی را سرنگون سازد، پرسش این است که آیا اوباما خواهان چنین چیزی هست یا نه؟
شکستهای آمریکا در عراق و افغانستان کار در لیبی را سختتر میکند. آمریکا محتاطانه عمل میکند زیرا از مداخله حساب نشده در یک کشور اسلامی و وارد شدن به میان معرکه اصلی شورشهای خاورمیانه هراس دارد. تا زمانی که قذافی از هواپیماهایش برای کشتار جمعی استفاده نکند، ایجاد منطقه ممنوعه پرواز تنها میتواند میان نیروهای شورشی و حکومتی توازن ایجاد کند.
قذافی را بردارید و مسائل لیبی حل میشود
زمامداری قذافی تاکنون یک فایده داشت. او توانست یک کشور نامتحد را یکپارچه نگاه دارد. با خروج قذافی از قدرت خلائی ایجاد خواهد شد. قدافی در طول حکومت خود چنان نیروهای مخالف را سرکوب کرده است، که هیچ حزب، ایدئولوژی و رهبر بالقوهای به جا نگذاشته است. لیبی از نظر سیاسی یک صفحه سفید است.
اما تنها چیزی که شورشیان را گرد هم آورده است بیزاری آنها از قذافی است. سکولارها، سلطنتطلبان و حتی جهادیون در این پیکار دوشادوش هم میروند. وابستگیهای قبیلهای راه رسیدن به یک جبهه مشترک را پیچیدهتر میکند. نیروهای مخالف از جامعه جهانی انتظار دارند که با مداخله خود قذافی را بیرون بیاندازند. اما آنها هنوز روی اصول با هم به توافق نرسیدهاند.
هنوز تازه آغاز کار است. دعوا برای تصاحب سمت رهبری شورای مخالفان نزدیک به یک هفته طول کشید. حتی اگر شورشیان لیبی در میدان نبرد پیروز شوند - که این خود یک «اگر» بسیار بزرگ است- کار ایجاد یک جبهه ائتلاف ملی در یک جامعه نامتحد کاری خواهد بود کارستان.