«آقایان و خانم لوپینو»: یک زن در برابر هالیوود

  • محمد عبدی

آیدا لوپینو (نفر دوم از چپ) به هنگام اهدای جایزه اسکار به جوزف منکیه‌ویچ در مارس ۱۹۵۰

جشنواره جهانی فیلم روتردام، امسال میزبان فیلم مستندی است به نام «آیدا لوپینو: آقایان و خانم لوپینو» که کنکاشی است در احوال تنها فیلمساز زن هالیوود در دهه پنجاه میلادی.

این مستند که توسط جولیا و کلارا کوپربرگ ساخته شده، بر مبنای گفت‌وگو با چند تاریخ‌نگار و محقق و با اتکا به منابع آرشیوی و همین طور کتاب خود-زندگینامه لوپینو شکل گرفته و سازندگان سعی دارند تصویرگر زندگی و آثار یکی از زنان مهم تاریخ هالیوود باشند که برخلاف جریان حرکت کرد و در برابر جو غالب ایستاد.

هالیوود در پیش از دهه بیست میزبان زنان متعددی در عالم فیلمسازی بود؛ از زنان به عنوان کارگردان تا تدوینگر و سایر شغل های مربوط به صنعت سینما، اما از نیمه دوم دهه بیست، با قوت گرفتن استودیوهای فیلمسازی، زنان از این چرخه حذف شدند و تنها می‌توانستند به عنوان بازیگر در جلوی دوربین ظاهر شوند تا آنجا که خود لوپینو در کتاب بیوگرافی اش با نام پشت دوربین، می‌نویسد:«در دهه چهل و پنجاه هالیوود سیستمی داشت که به نظر من یکی از اهداف مهمش حذف زنان بود.»

آیدا لوپینو در اکتبر ۱۹۴۴

اما آیدا لوپینو که در ۱۳ سالگی به عنوان بازیگر وارد هالیوود شده بود و خیلی زود به کمپانی پارامونت که از او تنها نقش زنان فاحشه یا عشوه‌گر را می‌خواست، نه گفت و بالاخره در اولین فرصت راهش را با فیلمسازی از استودیوهای هالیوودی جدا کرد.

لوپینو در سال ۱۹۴۹ اولین فیلمش را ساخت؛ «ناخواسته» که در آن بر موضوعی ممنوع دست گذاشت: حاملگی ناخواسته.

مصاحبه‌شوندگان در این مستند، اشاره درستی دارند که لوپینو بر خلاف جریان «رویای آمریکایی» که همه چیز را روبه‌راه نشان می‌داد حرکت کرد؛ یعنی زمانی که آوردن کلماتی چون سقط جنین و تجاوز در هالیوود ممنوع بود و در واقع هالیوود تنها ادامه‌ای بود بر نمایش رویای آمریکایی پس از جنگ، لوپینو انگشت اشاره‌اش را به سوی معضلات و مشکلات اجتماعی‌ای گرفت که هالیوود علاقه‌ای به پرداختن به آنها نداشت.

اما این تفاوت، تنها به دستمایه‌های داستانی ختم نمی‌شد، لوپینو در ساختار هم شکل متفاوتی را در پیش گرفت؛ ناخواسته پیش از آنکه شباهتی به فیلم‌های هالیوودی دهه چهل داشته باشد، شکل و شمایلی مستندگونه دارد و بیشتر به فیلم‌های نئورئالیستی ایتالیا پهلو می‌زند. لوپینو دوربین را از داخل استودیوها به فضاهای باز و بیرونی آورد و به جای ستارگان سینما از آدم‌های معمولی برای نقش‌آفرینی در فیلمش استفاده کرد.

او همین روش را در چند فیلم بعدی‌اش هم ادامه داد، اما این روند در سال ۱۹۵۳ متوقف شد، چون لوپینو قادر به پخش فیلم‌هایش نبود. در نتیجه ناگهان برای مدتی طولانی از سینما دست کشید و شروع به کار در تلویزیون کرد و صدها اپیزود برای تلویزیون کارگردانی کرد.

بازگشت او به سینما در سال ۱۹۶۶ با فیلم «دردرسر با فرشتگان» بود که در آن همه شخصیت‌ها زن هستند. (این در حالی است که پیشتر لوپینو یک فیلم نوآر به تمامی با شخصیت‌های مرد کارگردانی کرده بود و در واقع فم فاتال مشهور این ژانر را از آن حذف کرده بود).

زمانی که لوپینو در دهه پنجاه دست از سینما کشید، با فیلم‌های موفق و درخوری که ساخته بود، به نظر می‌رسید که استودیوهای فیلمسازی باید قاعدتاً به سراغ او بروند، اما هیچ استودیویی حاضر به استخدام او نشد.

لوپینو در ژوئن ۱۹۴۵ در هتلی در نیویورک

لوپینو با آنکه خود را فمینیست نمی‌دانست، اما آشکارا در تضاد با یک جریان کاملاً مردانه حرکت کرد و توانست با همین معدود فیلم، نام خود را در تاریخ سینما تثبیت کند.

«هتک حرمت» (۱۹۵۰) داستان تجاوز به یک زن را روایت می‌کند، در حالی که در هالیوود آن زمان حتی آوردن نام تجاوز در فیلم‌ها ممنوع بود. در این مستند ادعا می‌شود که این اولین فیلم تاریخ سینماست که تجاوز را از نگاه یک زن تصویر می‌کند و نکته مهم‌تر این که فیلم نه تنها به خود تجاوز، بلکه به دنیای پس از این اتفاق و مشکلات روانی و اجتماعی آن می‌پردازد و تصویری درونی و زنانه ارائه می‌دهد.

اما لوپینو در دنیایی کاملاٌ مردانه، چطور می‌توانست کار کند؟ در این مستند توضیح داده می‌شود که او خودش همیشه در ابتدای جلسه در میان گروه مردانه‌اش با این جمله شروع می‌کرده: «خب حالا، آقایان و خانم لوپینو!»

او در کتاب خاطراتش اشاره دارد که مردان از رئیس‌بازی زنان خوش‌شان نمی‌آید، در نتیجه برای رام کردن آنها در نقش مادر ظاهر می‌شده است. بر روی صندلی او به هنگام فیلمبرداری نوشته شده بود: «مادر همه ما» و خودش توضیح می‌دهد برای حل مشکلاتش این طور با مردان برخورد می‌کرده: «عزیزم، مادر به یک مشکلی برخورده، می‌تونی حلش کنی؟»

هالیوود در دهه شصت و هفتاد رفته رفته رفتارش را در برابر زنان فیلمساز تغییر داد، اما لوپینو راه را برای زنان نسل بعدش هموار کرده بود.

جشنواره روتردام از نگاه محمد عبدی

جشنوارهٔ روتردام؛ از اعدام‌های ایران تا مفهوم انتقامباد از شرق در جشنواره روتردامجشنواره روتردام و سینمای پیش از انقلاب ایران«کرم‌های شب تاب»؛ همجنس‌گرای ایرانی سردرگم در مکزیکجشنواره روتردام؛ ۹ فیلمساز ایرانی و محسن نامجو در کنار متالیکا از جایزه ببر تا ادای دین به سینمای ایران