رژه نت‌های سرگردان برای آزادی لبنان

صحنه‌ای از اعتراضات روز چهارشنبه در نزدیک پارلمان لبنان

«بَدی دوب» به لهجه عربی لبنانی یعنی «می‌خواهم غرق شوم». این نام آهنگی از «الیسا»، خواننده معروف لبنانی، است که در سراسر دنیا، از جمله ایران، طرفداران فراوانی دارد. آهنگ‌­های الیسا همواره در مورد عشق است و این ترانه را هم در وصف عشق خوانده بود.

اما به تازگی از دخالت‌های کشوری اشغالگر در خاک کشورش به خشم آمده و در اظهارنظری جنجالی گفته است: «باید لبنان را از اشغال ایران درآورد». البته فقط الیسا نیست که ایران را اشغالگری مداخله‌جو می‌داند. صحنه سیاسی لبنان این روزها سرشار از چنین اظهارنظرهایی است.

بسیاری از لبنانی‌ها ریشه همه بدبختی‌ها را ایران و گروه «حزب‌الله» می‌دانند. لیندا، خبرنگار ساکن بیروت، ریشه تمام این مشکلات را در یک جا می‌داند؛ «حزب‌الله».

او با نگاهی دقیق به مسائل روز این کشور، از دلیل ناکامی‌های لبنان می‌گوید: «مشکل اصلی لبنان، بازگشت به نقطه‌ای است که دعوای احزاب سیاسی مانع توسعه اقتصادی کشور می‌شود؛ سیاست خارجی لبنان همواره بر اقتصاد کشور و داد و ستدهای اقتصادی اثر دارد و چنانچه در این روزها شاهد هستیم، این سیاست است که باعث بالا رفتن نرخ ارز و در نتیجه این حجم بالای بیکاری شده است.»

افزون بر گفته‌های این خبرنگار، نشانه‌های دیگری را نیز می‌توان یافت که در به وجود آمدن این وضعیت دخیل بوده‌اند. یکی از آنها فساد در ساختار بانکی این کشور است. به ‌دلیل فساد گسترده، نظام بانکی لبنان به مرز ورشکستگی رسیده و به فرمان رئیس‌کل بانک مرکزی، حساب‌های شهروندان برای برداشت بدون سقف مسدود شده است.

بیشتر در این باره: خون و اشک؛ دستاورد جمهوری اسلامی در لبنان

تمام این‌ها در حالی است که دولت‌های سابق، لبنان را به کشوری با بدهی‌های سنگین خارجی تبدیل کرده‌اند و حالا تنها راه جبران این بدهی‌ها، اعمال سیاست‌های ریاضت اقتصادی به شدیدترین شکل ممکن است.

آقای نصر ساکن بیروت و از شیعیان این شهر است که به تازگی کارش را از دست داده است. او می‌گوید: «لبنان همواره چشم به کشورهای دیگر دوخته است اما هیچگاه دغدغه صنعت‌سازی و اقتصاد خودکفا نداشته است؛ زمانی ایران می‌خواهد حمایت کند، زمانی دیگر عربستان. هر کدام از آنها منافع خودشان را از لبنان می‌خواهند و دیگر مردم لبنان برایشان اهمیتی ندارد. این درد بزرگ مردم لبنان است که همواره مستعمره بوده‌اند؛ زمانی بریتانیا، زمانی عثمانی، حالا هم که به محل پیکار ایران و عربستان بدل شده است».

سقوط بازار سهام در لبنان امروزی شبیه بحران جهانی ۱۹۲۹ است. یعنی همان بحرانی که سقوط ارزش بازار سهام آمریکا و نرخ ارز طی آن روز جمعه سیاه را رقم زد. امروز لبنان شرایطی مشابه با جمعه سیاه را از سر می‌گذارند.

از نظر کارشناسان، اقتصاد لبنان اقتصاد ضعیفی است. صنعت گردشگری تنها منبع درآمدزای این کشور است که آن هم با همه‌گیر شدن بیماری کرونا متوقف شده است.

حتی پیش از همه‌گیری کرونا نیز، این صنعت به دلیل اوضاع سیاسی کشور و عدم وجود امنیت دچار بحران شده بود. این بحران با تشدید فساد در دولت، سیاست بانکی و سیستم مالی کشور شروع شد. برخی از تحریم‌ها علیه شخصیت های سیاسی و احزاب قدرت، بر شدت این بحران افزود.

لیندا می‌گوید: «پیامدهای این بحران همچنان ادامه دارد و تورم بیش از این ادامه خواهد داشت. ما شاهد سقوط فاجعه‌بار و افزایش دیوانه‌وار قیمت‌ها خواهیم بود؛ حتی اگر دولت شروع به حل بحران کند».

زمانی می‌گفتند که لبنان «عروس خاورمیانه» است، این روزها اما قبای وصله‌دار و کهنه‌ای بر تن دارد و مردم کوچه و خیابان به سمتش سنگ و آتش پرتاب می‌کنند. لبنان، این روزها صحنه اعتراضات مردمی است. بازتاب تظاهرات مردمی در این کشور در رسانه‌های جهان نه تنها میزان خشونت‌ها علیه ناکارامدی دولت را نشان می‌دهد، بلکه سفره‌های خالی مردم نیز دلیل دیگری است که بر آتش این اعتراضات افزوده است. حال باید دید که چه زمانی قبای درخوری بر تن عروس خاورمیانه پوشانده خواهد شد.

این تظاهرات سال گذشته نیز در خیابان‌های بیروت و دیگر شهرهای این کشور در جریان بود؛ چرا که در آن زمان هر ۱۶۰۰ لیره لبنان برابر با ۱۰۰ دلار آمریکا شده بود و این افول نرخ ارز بر کسب و کار بسیاری از مردم اثر منفی گذاشته بود. ارزش لیره در مقابل ارزهای خارجی به شدت افت کرده بود و مردم لبنان این سقوط ارزش پول ملی را ناشی از تصمیمات اقتصادی دولت می‌دانستند.

در آن زمان شعار شرکت‌کنندهگان در اعتراضات «کلکن یعنی کلکن» بود. اگر از ترجمه تحت‌اللفظی این عبارت درگذریم، مضمونش به زبان فارسی این‌گونه خواهد بود: «همه شما از یک قماش هستید!» این را مردم خطاب به دولتمردانی می‌گفتند که به زعم خودشان در بحران مالی سال پیش دخیل بوده‌اند.

با وجود این که مردم بسیاری از چهره‌های سیاسی و فرهنگی لبنان، حزب‌الله و ایران را مسبب این وضع می‌دانند، در هفته گذشته دبیرکل حزب‌الله در یک سخنرانی گفته بود که سلطه‌جویی آمریکا توان تصمیم‌گیری خردمندانه را از مردم لبنان و مسؤولان آن گرفته است.

این روزها، از بیروت تا بعلبک، صحنه خشم و آشوب است. «سعد حریری» بار دیگر از تشکیل دولت انصراف داده و آینده این کشور همچنان در وضعیت یک بام و دو هوا است. شاید در چنین شرایطی نیاز باشد که حسن‌نصرالله ترانه معروف «بدی دوب» (می‌خواهم غرق شوم) را بخواند!

بیشتر درباره اعتراض‌ها در لبنان

قتل لقمان سلیم، روشنفکر لبنانی و مخالف سرسخت حزب‌اللهعذرخواهی جنجالی روزنامه‌نگار لبنانی؛ حزب‌الله منتقدان حامی خود را هم سرکوب می‌کندبازگشت سعد حریری؛ راهی جدید در برابر راهبری دیریننقش جمهوری اسلامی در کشاندن نیمی از مردم لبنان به زیر خط فقرپس‌لرزه‌های سیاسی انفجار بیروت؛ تهران نگران چیست؟