عرفان ثابتی پژوهشگر علوم اجتماعی است.
یادداشتی از عرفان ثابتی: همچون رویایی که آلبر کامو برای اروپای متحد در سر داشت، در ایران متحدِ آینده لغو مجازات اعدام باید نخستین مادۀ قانون اساسی باشد.
آندریاس هوسلی این بار به سراغ دو شخصیت انقلابی دیگر، آیتالله روحالله خمینی و لخ والسا، رفته و به مقایسۀ انقلاب اسلامی و جنبش همبستگی پرداخته، اما با شبیه پنداشتن این دو رویداد مرتکب خطای بزرگی شده است.
مسئولیتگریزی فرمانده ارشد سپاه و «تبریکگویی» به مناسبت قتل یک شهروند ایرانی به دست نیروهای تحت امر خود، خشم و حیرت بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی را در پی داشت. توجه به بخشی از سخنرانیِ سوتلانا الکسیویچ به فهم این وضعیتِ همهنگام شگفتآور و غمانگیز کمک میکند.
در سه کشور ایران، چین و روسیه، رسانهها به مخاطبان چنین القا میکنند که قدرتهای غربی چشم طمع به سرزمین آنها دوختهاند و میخواهند، با تضعیف یا سرنگونی رهبران قدرتمند آنها، ثبات و امنیت این کشورها را از بین ببرند.
در حاشیه حملات به فیلم «خانه پدری» اثر کیانوش عیاری که به توقیف دوباره آن انجامید، این پرسش که دوستار واقعی میهن کیست، مداح یا منتقدِ آن، پرسش شاینِ درنگی است.
چهرۀ واقعی یک کشور را نه در اماکن گردشگری آن بلکه در قوانین حاکم بر آن باید جُست. احداث هزاران برج، هتل، جاده، فرودگاه و فروشگاه مجلل نمیتواند از کشورهای ناقض حقوق بشری همچون ایران و عربستان اعادهی حیثیت کند.
چرا «همنوایی» در جمهوری اسلامی چنان اهمیت دارد که آیتالله خامنهای مُهر تأیید بر سندی میگذارد که به صراحت میگوید بهائیان «در مدارس چنانچه اظهار نکردند بهائیاند ثبتنام شوند»؟ چرا در ایران ناهمنوایان از مشارکت در زندگیِ اجتماعی محروم میشوند؟
اگر حقیقت را مبنای دنیای مشترک، و دروغ را تخریب این جهان مشترک بدانیم، آثار رسولاف را میتوان استقامتی سازنده در برابر دستگاه عظیم پروپاگاندایی شمرد که بیوقفه در پی چنگ انداختن بر حافظه، القای دروغ و، به قول اورول، مهار واقعیت است.