حالا نام محمود احمدینژاد هم در کنار سایر روسای جمهوری تاریخ جمهوری اسلامی ایران به فهرستی اضافه شد که نقطه اشتراک و تشابه آنها، سرنوشتهای غیر قابل پیشبینی است
آیا او آمده است تا از توفان خبری ثبت نامش به نفع کاندیداتوری یار خود بهره ببرد؟ آیا آمده است تا جایگاهش را به عنوان «اپوزیسیون» سرکش داخل نظام تثبیت کند؟ آیا آن طور که برخی از منتقدان حکومت می گویند، بحث فقط بحث گرم کردن تنور انتخابات است؟ یا نه، جدا اعتقاد دارد که باید رئیس جمهور بعدی باشد؟
آیا روحانی رئیس جمهوری یک دوره ای خواهد شد؟ جایگزینی او با یکی از رقبای جناح مخالف، چه پیامدی برای ایران خواهد داشت؟ پیروزی او چطور؟ آیا گزینه «مطلوبی» در این میان به چشم می خورد؟
مقامات ایران از همان نخستین سال های بعد از انقلاب ۵۷، فعالانه کمر به ریشه کن کردن مراسم چهارشنبه سوری بستند. اما سال به سال، هر چه تلاش حکومت شدت گرفت، صدای ترقه ها و نارنجک های دست هم بلند تر شد. هفت ترقه تبدیل شد به گوگرد و کاربیت؛ گوگرد تبدیل شد به زرنیخ، زرنیخ به اکلیل سرنج و نارنجک و ...
از جشنی باستانی برای رد و بدل کردن زردی رخ با سرخی شعله و پایکوبی تا رویدادی سالانه با چند کشته و چندین مجروح و صدها بازداشت.
تقصیر با کیست؟ حکومت و قوانینش؟ بستر فرهنگی جامعه با بافت سنتی اش؟ مذهب و رویکردش؟ مردان و عادات مردسالارانه ای که «هنجار» شده است؟ زنان و پذیرش عادات مردسالارانه؟ وقتی صحبت از «نابرابری» زن و مرد می شود، انگشت اتهام بیشتر رو به کیست؟
هنگامی که زن قانونا «مکلف» به کسب اجازه از مرد است، وقتی که «شرط» ریاست جمهوری اعتقاد به شیعه اثنی عشری است، آن زمان که تدریس زبان قومیت ها در مدارس نه «حق» قانونی، که نگرانی امنیتی است... آن هنگام است که منتقدان، ایران را به اعمال «سیستماتیک» تبعیض متهم می کنند.
مذهب، قومیت و جنسیت؛ خط قرمز حکومت در قبال هر یک از این حوزه ها کجاست؟ چرا مفهوم «برابری» در جاهایی رنگ و بوی امنیتی می گیرد؟ تبعیض در هر کدام از این حوزه ها تا چه حد برآمده از بستر فرهنگی جامعه و تا چه اندازه نشات گرفته از سیاست های حکومتی است؟
آیا زبان فارسی ستون هویت ایرانی است؟ آیا اساسا زبان واحد و هویت ملی، لازم و ملزوم یکدیگرند؟ آیا تاکید بر آموزش به زبانی دیگر – زبان مادری – به مفهوم تجزیهطلبی است؟
آیا «ملت» فقط اصلاحطلبها و اصولگرایان هستند؟ اگر این آشتی، «ملی» است، جای سکولارها و دموکراسیخواهان از ملیگرا تا چپ و لیبرال و بقیه کجاست؟ اگر حتی واژه «ملی» را به دوقطبی اصلاح طلب – اصولگرا محدود بدانیم، دستیابی به یک «آشتی» میانجناحی در شرایط فعلی تا چه حد واقعبینانه است؟
اگر این آشتی، «ملی» است، جای سکولارها و دموکراسیخواهان از ملیگرا تا چپ و لیبرال و بقیه کجاست؟ آیا «ملت» فقط اصلاحطلبها و اصولگرایان هستند؟ حتی اگر واژه «ملی» را به دوقطبی اصلاح طلب – اصولگرا محدود بدانیم، دستیابی به یک «آشتی» میانجناحی در شرایط فعلی تا چه حد واقعبینانه است؟
همزمان با سی و هشتمین سالگرد انقلاب، برنامه زنده ساعت ششم میزبان دو فعال سیاسی با دو گرایش متفاوت بود: فرخ نگهدار، از رهبران چپ در انقلاب و در سوی دیگر شهریار آهی از بنیانگذاران اتحاد برای دموکراسی.
چرا ایرانیها؟ آیا این به مفهوم قطع ارتباط دو ملت است؟ آینده ارتباط ایرانیان و آمریکاییها به چه سمتی پیش میرود؟ مشاور خاورمیانه کمپین انتخاباتی دونالد ترامپ در شهر سیاتل میهمان برنامه ساعت ششم بود تا به پرسش های ما و مخاطبان رادیو فردا پاسخ دهد.
اگرچه با نهایی شدن آواربرداری، پرونده تلفات و خسارات پلاسکو رو به بسته شدن است، اما این پرونده با پرسش ها و ابهامات پرشمار همچنان در نگاه بسیاری از شهروندان و رسانه ها باز است. پرسش هایی که می تواند پاسخ سوالی مهم را در خود داشته باشد: آیا شهر آمادگی دست و پنجه نرم کردن با بحران بعدی را دارد؟
روز جمعه دونالد جی ترامپ در حضور صدها هزار نفری که برای تماشای مراسم تحلیف در واشینگتن دی سی گرد هم آمده بودند، حاضر شد تا باراک اوباما در پایان یک دوره هشت ساله، سنت انتقال مسالمت آمیز قدرت را در قبال یکی از بزرگ ترین منتقدانش به جا آورد و سکان فرماندهی ایالات متحده آمریکا را به او بسپارد.
بیشتر