برگی از کتاب مجازی «تفریح المسائل»، -بر وزن «توضیح المسائل»- که مسائل شرعیِ را شعری میکند.
فرمودند: قول میدهم تنها کسی که به من وفادار بماند، همین حجتالاسلام خاتمی است. وگرنه یارو از لندن هم توئیت میفرستد که ما را بگو پاچه چه کسی را میخاراندیم.
بیمقدمه فرمودند: دلم خنک شد علمدار. سنگ قبر قاتل امام جمعه کازون کنده شد. یارو زده امام جمعه را با چاقو کشته، ابراز ندامت هم نکرده، بخشش هم نخواسته، کرکری هم خوانده، اعدام شده، ببین چی حکشده روی سنگ قبرش...
احضار فرمودند. راجع به خودسوزی دختری که میخواسته برود تماشای فوتبال خاطرشان آزرده بود. فرمودند: حالا درست، ولی انصافاً حقش سوختن و کشته شدن نبود.
مصاحبه با یک مقام برجسته درباره آتش گرفتن تانک ایران در مسکو.
پایان شما سرخوشی کشور ماست/ عمّامه که رفت، تاج گل بر سر ماست/ با رفتنتان، زندگی آغاز شود/ چون مرگ شما، تولد دیگر ماست
امروز که وارد شدم، حضرت آقا یواشکی کتابی را که مطالعه میفرمودند زیر تشکچه سُر دادند. من با توجه به جریانات اخیر و مسائل خلیج فارس، جسارتاَ پرسیدم «دائی جان ناپلئون مطالعه میفرمودید؟» حضرت آقا سرشان را بلند کردند، دست چپ مبارکشان را آوردند جلوی چشم من و فرمودند «دروغ چرا؟ تا قبر آ آ آ آ»
برایش نوشتم «آقای خامنهای، از سر راه این ملت مظلوم کنار بروید. لحظهای با این پرسش ساده خلوت کنید که: چه تفاوتی است میان من و حسنی مبارک، یا سرهنگ قذافی و چرا استبداد در مصر و لیبی نامبارک و مذموم است، در ایران و سوریه ستودنی است؟»
عالیجناب علیاکبر ولایتی، مشاور مقام معظم رهبری و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام هشت ماه پیش گفت: «مردم ما باید از یمنیها یاد بگیرند که به عنوان غذا، فقط چند تکه نان خشک میخورند.»
فرموند: یادم میآید آن سالها در مشهد برای من هم فرستادند. آمد، خوش بر و رو بود، جوان بود، گفت شنیدهام شما روحانی نجیبی هستید، میخواهم خدمتتان تَلَمُّذ کنم. مدتی میآمد و میرفت. ولم نمیکرد. عرض کردم انسان باید خودش حواسش جمع باشد.
بیشتر