لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳ تهران ۱۶:۱۶

وبلاگ انتخابات آمریکا

برنی سندرز (چپ) در کنار هیلاری کلینتون در آغاز مناظره روز پنج‌شنبه
برنی سندرز (چپ) در کنار هیلاری کلینتون در آغاز مناظره روز پنج‌شنبه

کی فکرش را می‌کرد؟! اینکه وسط مناظره نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، یکی نام «مصدق» را به زبان بیاورد و با یادآوری وقایع ۷۰ سال پیش ایران، سیاست‌ خارجی رقیبش را نقد کند ...

برنی سندرز، سیاستمدار چپ‌گرایی که در تلاش است نامزدی حزب دموکرات را در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به دست بیاورد، روز پنج‌‌شنبه در آخرین مناظره‌اش در برابر هیلاری کلینتون، در میان مجادله، استدلال‌هایش را به روایت سرنوشت محمد مصدق در آمیخت و به هیجانی کم سابقه در میان گروهی از ایرانی‌ها که مناظره را دنبال می کردند دامن زد.

چه شد که سندرز رفت سراغ «دکتر مصدق» و وقایع سال ۳۲؟

دعوا بر سر سیاست خارجی بود؛ مساله‌ای که برای هیلاری کلینتون اهمیت ویژه‌ای دارد چرا که مهمترین سابقه او در قوه مجریه، تصدی وزارت امور خارجه آمریکا در دوره نخست ریاست جمهوری باراک اوباما است.

و گویا در جریان مجادله بر سر سیاست خارجی هم خانم کلینتون علاقه ویژه‌ای به صحبت درباره ایران دارد. (او پیشتر هم یک بار وقتی نام «ایرانیان» را به زبان آورد که بسیاری دوستداران ایرانی-آمریکایی او ناامید شدند. او گفت که با اقداماتش «ایرانی‌ها» را با خودش دشمن کرده و به این دشمنی افتخار می‌کند.)

چه کسی با کلینتون دشمن است؟ ایرانی‌ها یا رژیم ایران؟

در نقطه مقابل هیلاری کلینتون، برنی سندرز مصر است که اساسا با سیاست خارجی تهاجمی میانه‌ای ندارد و معتقد است که منافع ملی آمریکا باید از طریق همکاری و یافتن منافع مشترک با دیگران تامین شود. و مشخصا با نام بردن از کشور ایران گفته که هوادار عادی‌سازی روابط با تهران است.

کلینتون در مناظره پنج‌شنبه همین موضع برنی سندرز را هدف حمله قرار داد؛ حمله‌ای که با ضد حمله برنی سندرز روبه‌رو شد. سندرز تشریح کرد که به نظرش ایران «حامی تروریسم در اقصی نقاط جهان» است و به هیچ وجه نمی‌خواهد «همین فردا رابطه با ایران را عادی کند» بلکه معتقد است مساله «عادی سازی روابط با ایران» باید به شکل یک روند گام به گام، اجرا شود.

وقتی بحث دو نامزد بالاگرفت، سندرز در تشریح دیدگاهش مساله «مداخله در امور دیگر کشورها» را مطرح کرد و به سرنگونی صدام حسین در عراق و معمر قذافی در لیبی اشاره کرد. او گفت که معتقد است سرنگونی این دو نفر به خلاء قدرت در کشورهای عراق و لیبی و قدرت گرفتن گروههایی مانند داعش منجر شده است.

و در اینجا بود که سندرز روایتی را نقل کرد که برای برخی از ایرانی‌ها از اهمیت تاریخی فوق‌العاده‌ای برخوردار است: «کودتای ۲۸ مرداد سال ۳۲».

سندرز گفت که در آن زمان، آمریکا در سرنگونی «نخست وزیری که به شکل دموکراتیک انتخاب شده بود» مشارکت کرد و محمدرضا شاه را به ایران برگرداند و چندین سال بعد، به دلیل همین وقایع در ایران انقلاب شد و وضعیت شد به شکلی که امروز هست.

البته او در این نگاه انتقادی به «مداخله آمریکا در سرنگونی محمد مصدق در سال ۳۲» در آمریکا تنها نیست و پیشتر موضعی مشابه هم از سوی کاخ سفید و هم از وزارت خارجه این کشور نیز بیان شده است.

اما شاید مهمتر از این سخنان، آنچه تفاوتهای سیاست خارجی سندرز را با هیلاری کلینتون نمایان کرد، مجادله این دو بر سر هنری کسینجر، وزیر خارجه افسانه‌ای آمریکا در دهه ۷۰ میلادی بود.

هیلاری کلینتون پیشتر گفته بود که کسینجر جمهوریخواه را چونان استادی برای خود می‌داند و از علاقه‌اش به او سخن گفته بود. اما سندرز برای اینکه تفاوتهای بنیادین سیاست خارجی خود را با هیلاری کلینتون به رخ بکشد، به همین مساله اشاره کرد و خیلی خونسرد گفت، هیچ میانه‌ای با دیپلماسی با مدل کسینجر ندارد و آن را بسیار مخرب می‌داند.

قدم بعدی در جریان مبارزات درون حزبی دموکراتها، برپایی گردهمایی حزبی در روز ۲۰ فوریه (اول اسفند) در ایالت نوادا است و پیش‌بینی می‌شود هیلاری کلینتون برنده نهایی آن رقابت باشد.

بعد از نوادا، یک انتخابات درون حزبی در روز ۲۷ فوریه (هشتم اسفند) در کارولینای جنوبی برگزار می‌شود و بعد از آن در روز اول مارس (۱۱ اسفند)، سه‌شنبه بزرگ از راه خواهد رسید. در این روز در حزب دموکرات تکلیف ۱۲ ایالت روشن خواهد شد.

ترامپ و سندرز بردند؛ حالا چه می‌شود؟

ایالت نیوهمشایر نخستین ایالتی است که در آن انتخابات درون حزبی برگزار می‌شود و دموکراتها و جمهوریخواهان برای اینکه چه کسی در انتخابات اصلی نامزدشان باشد، رای می‌دهند.
ایالت نیوهمشایر نخستین ایالتی است که در آن انتخابات درون حزبی برگزار می‌شود و دموکراتها و جمهوریخواهان برای اینکه چه کسی در انتخابات اصلی نامزدشان باشد، رای می‌دهند.

کابوس جمهوریخواهان تثبیت شده به واقعیت تبدیل شد و دونالد ترامپ در نخستین انتخابات درون حزبی، با فاصله قابل توجهی نسبت به نفر دوم، پیروز شد.

در نخستین انتخابات درون حزبی دموکراتها نیز اتفاق مشابهی رخ داد! آنجا نیز هیلاری کلینتون که حمایت قابل توجهی از هسته مرکزی حزب دموکرات را پشت سر خود دارد به برنی سندرز باخت که لایه‌های چپ پیشروی دموکراتها را نمایندگی می‌کند. البته سندرز مانند ترامپ با دنیای سیاست بیگانه نیست و یک سیاستمدار حرفه‌ای است.

هم ترامپ و هم سندرز برای هفته‌های متوالی در نظرسنجی‌ها در ایالت نیوهمشایر از رقبایشان پیش بودند، اما کمتر کسی منتظر چنین پیروزی خیره‌کننده‌ای بود؛ ترامپ موفق شد بیش از ۳۵ درصد آرا را به دست بیاورد و سندرز هم با ۶۰ درصد آرا، پیروزی خیره‌کننده‌ای را به نام خود ثبت کرد.

حالا دیگر در مسیر انتخاب نامزد نهایی دو حزب دموکرات و جمهوریخواه، تکلیف دو ایالت کلیدی آیووا (اولین جایی که از طریق گردهمایی حزبی یا Caucus نامزد مورد نظر انتخاب می‌شود) و نیوهمشایر (که نخستین انتخابات درون حزبی یا Primary برگزار می‌شود)، روشن شده است و نگاه کمپین‌های نامزدها از همین حالا متوجه ۴۸ ایالت باقی مانده است.​

پیروزی ترامپ

خبر مهم انتخابات درون حزبی جمهوریخواهان در نیوهمشایر به پیروزی ترامپ ختم نمی‌شود.

در این حزب، دومین خبر مهم این بود که جان کیسیک، فرماندار ایالت اوهایو دوم شد. هر چند که او با حدود ۱۵ درصد آرا، فاصله زیادی با ترامپ داشت، اما به دلیل جایگاه پایین کیسیک در نظرسنجی‌ها، او با این پیروزی عملا به شگفتی انتخابات نیوهمشایر تبدیل شد.

هر چند که کیسیک استراتژی متفاوتی نسبت به باقی رقبایش پیش گرفته بود و با زدن قید ایالت آیووا، تمام انرژی‌اش را بر روی نیوهمشایر متمرکز کرده بود و ۶۲ روز را در این ایالت، کمپین کرده بود. در نهایت نتیجه‌اش را هم گرفت و با دوم شدن ناگهان به خبر مهم انتخابات تبدیل شد.

تد کروز، نامزد محافظه‌کاران مذهبی و تندرو که در آیووا برنده شده بود، در نیوهمشایر سوم شد.

شگفتی بعدی، سقوط آزاد مارکو روبیو به جایگاه پنجم و صعود جب بوش به جایگاه چهارم بود. این در حالی بود که تا آخرین نظرسنجی‌های قبل از انتخابات، مارکو روبیو دوم بود. استراتژیست‌های روبیو می‌گفتند که او در آیووا سوم شده. در نیوهمشایر دوم و در کارولینای جنوبی (ایالت بعدی که در آن جمهوریخواهان رای خواهند داد) اول خواهد شد.

حالا اما اول شدن در کارولینای جنوبی برای مارکو روبیو از هر زمان دیگری دشوارتر شده است.

علت اصلی بلایی که سر روبیو آمد، آخرین مناظره جمهوریخواهان بود که از هر طرف هدف انتقادها قرار گرفت و متهم شد که مانند ماشین هر چه مشاورانش می‌گویند را تکرار می‌کند و در مواجهه با چالش‌های واقعی، ابتکار و خلاقیت کافی برای یافتن راه‌حل را ندارد.

او نتوانست از شر این انتقاد خلاص شود و در نهایت برخلاف همه پیش‌بینی‌ها در نیوهمشایر زمین خورد.

همزمان جب بوش با چهارم شدن نفس راحت‌تری کشید. حالا دیگر او مجبور نیست زیر فشار حامیان مالی حزب جمهوریخواه از رقابت کنار بکشد.

اما احتمال اینکه دیگر نامزد وابسته به هسته مرکزی حزب یعنی کریس کریستی از رقابت کنار بکشد، وجود دارد. او تنها هفت و نیم درصد آرا را به دست آورد.

پیروزی سندرز

در میان دموکراتها، پیروزی سندرز شگفت‌انگیز نبود. اما رای ۶۰ درصدی هوادارانش و مشارکت گسترده جوانان در انتخابات، نه تنها از سوی برخی شگفت‌آور توصیف شد بلکه انرژی فوق‌العاده‌ای نیز به کمپین او تزریق کرد.

این نامزد پپیشرو که با سوسیالیست خواندن خود و حرف زدن درباره لزوم «انقلاب سیاسی»، تا همین جای کار خون‌تازه‌ای به رگهای انتخابات آمریکا دمیده، با رای بالای خود فضایی احساساتی و هیجان‌آور در اطراف خود به وجود آورده که از نظر برخی، ضروری‌ترین لازمه پیروزی نهایی است.

او نطق پیروزی خود را نیز به فرصتی طلایی برای تبلیغ برنامه‌هایش استفاده کرد و همزمان با تشکر از هیلاری کلینتون و طرفدارانش، وجهه متفاوت خود را نسبت به دیگر نامزدها به رخ کشید.

اما تجربه هیلاری کلینتون در نیوهمشایر، کاملا نسبت به حضور قبلی او در این ایالت در سال ۲۰۰۸ متفاوت بود. در آن زمان، باراک اوباما بعد از پیروزی در آیووا، با خیل هواداران پرشورش در صدر بسیاری از نظرسنجی‌ها بود و به نظر می آمد که با بردن نیوهمشایر به راحتی به نامزد نهایی دموکراتها تبدیل خواهد شد. اما در آن دوره هیلاری کلینتون نیوهمشایر را برد و با انرژی مضاعفی که از این پیروزی گرفت، رقابت خود را با اوباما با سرسختی بسیار ادامه داد.

این‌بار اما نیوهمشایر به کلی به کلینتون پشت کرد. او با کسب رایی حدود ۴۰ درصد، به نامزدی باخت که بیش از هر گروهی به آرای جوانان تکیه دارد؛ گروهی که احتمالا از امروز بیش از گذشته هدف برنامه‌های تیلیغاتی هیلاری کلینتون خواهد بود.

گام بعدی

از اینجای کار تقویم مبارزات درون حزبی دموکراتها و جمهوریخواهان با تفاوتهایی دنبال خواهد شد.

در حزب جمهوریخواه انتخابات بعدی در روز ۲۰ فوریه (اول اسفند) در ایالت کارولینای جنوبی برگزار خواهد شد. در این ایالت تا امروز ترامپ با فاصله از باقی نامزدها جلو بوده و با پیروزی نیوهمشایر، کارش برای یک پیروزی دیگر، آنقدرها دشوار نخواهد بود.

در حزب جمهوریخواه انتخابات بعدی در روز ۲۰ فوریه (اول اسفند) در ایالت کارولینای جنوبی برگزار خواهد شد. در این ایالت تا امروز ترامپ با فاصله از باقی نامزدها جلو بوده و با پیروزی نیوهمشایر، کارش برای یک پیروزی دیگر، آنقدرها دشوار نخواهد بود.

اما بعد از او، آرای مارکو روبیو، جان کیسک و جب بوش مساله‌ای است که برای ناظران جمهوریخواه اهمیت دارد. این سه نفر در کنار کریس کریستی نامزدهای محبوب کله‌گنده‌های حزب هستند. آنها سیاستمداران باسابقه‌اند و برخی معتقدند که تا امروز آرای گروه بزرگ و تعیین کننده جمهوریخواهان میانه‌رو میان این چهار نفر تقسیم شده است.

به همین دلیل کناره گیری هر کدام از این چهار نفر به نفع یکی دیگر، نه تنها می‌تواند نتیجه نهایی را به کلی متحول کند، بلکه چه بسا ابتکاری باشد برای مقابله با نامزدی دونالد ترامپ. برای اینکه کدام یک از این چهار نفر بماند و کدام برود، انتخابات کارولینای جنوبی و بعدش نوادا (در روز چهارم اسفند) اهمیت فوق‌العاده دارند.

اگر تا آن روز تکلیف اینکه کدام یک از اینها بماند و کدام برود روشن نشده باشد، احتمالا کار برای جمهوریخواهان تثبیت شده دشوارتر شود چرا که در روز اول مارس (۱۱ اسفند)، «سه‌شنبه بزرگ» یا «Super Tuesday» از راه خواهد رسید و تکلیف ۱۴ ایالت برای حزب جمهوریخواه در یک روز روشن خواهد شد. اگر ترامپ تا آن روز در صدر بماند و «سه‌شنبه بزرگ» را نیز از آن خود کند، دیگر شکست دادنش تقریبا غیرممکن خواهد شد.

در میان دموکراتها هم ابهامات درباره ادامه رقابت کم نیست. آنها بر خلاف جمهوریخواهان گام بعدی را در ایالت نوادا بر می‌دارند و بعد از آن به کارولینای جنوبی می‌روند. در نظرسنجی‌ها در هر دو ایالت تا امروز هیلاری کلینتون جلو بوده، اما سئوال اصلی این است که آیا بعد از پیروزی خیره کننده سندرز در نیوهمشایر، شرایط در این دو ایالت به همین شکل باقی خواهد ماند یا نه.

حتی اگر کلینتون هر دوی این ایالت‌ها را ببرد نیز باز این احتمال وجود دارد که سندرز تعدادی از ایالتهای روز «سه‌شنبه بزرگ» را از آن خود کند و با قدرت در رقابت بماند. چنین وضعیتی در سال ۲۰۰۸ بین کلینتون و اوباما رخ داد و خود هیلاری کلینتون بعد از «سه‌شنبه بزرگ» نشان داد که به راحتی از رقابت کنار نخواهد رفت.

در نهایت با روشن شدن تکلیف آیووا و نیوهمشایر، این رقابت انتخاباتی بیش از همیشه شکل و شمایل واقعی خودش را پیدا کرده و از حدس و گمانه‌زنی‌های همیشگی فاصله گرفته است.

تا اینجای کار برندگان یعنی سندرز، کلینتون، کروز و ترامپ، هنوز بختهای مهم پیروزی نهایی هستند.

اما این پایان رقابت نیست. بر اساس آنچه که از سال ۱۹۷۲ تا امروز در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا رخ داده، نه تنها باقی نامزدها کماکان می‌توانند امیدوار باشند، بلکه همیشه در چنین روزهایی، می‌توانند به کمپین یک نامزد انتخاباتی فکر کنند و روحیه بگیرند: بیل کلینتون در سال ۱۹۹۲. او در آن سال در آیووا سوم شد. و بعد در نیوهمشایر هم بازی را باخت و دوم شد. اما نه تنها در نهایت نامزد دموکراتها شد. بلکه انتخابات اصلی را نیز برد و رئیس جمهور شد. هر کدام از نامزدهای جمهوریخواهان که در رقابت مانده می‌تواند به معجزه کلینتون در سال ۹۲ فکر کند و هنوز امیدوار باشد که روزی رئیس جمهور شود و نامش در تاریخ ثبت شود!

بیشتر

XS
SM
MD
LG