هم کلینتون و هم سندرز، حسابی امیدوارند؛ چرا؟
- کیوان حسینی
سرانجام روزی که سندرز از مدتها پیش وعده داده بود از راه رسید و گذر پوست کمپین هیلاری کلینتون به دباغخانه ایالتهای غربی افتاد!
در روزهای سوم و هفتم فروردین، انتخابات درون حزبی دموکراتها در شش ایالت غربی برگزار شد و کلینتون در پنج ایالت از این شش تا، به سختی شکست خورد. «به سختی» یعنی اینکه به طور متوسط در این پنج ایالت، حدود ۷۰ درصد شرکتکنندگان به سندرز رای دادند!
به بیان دیگر، سندرز به آنچه در فردای شکستهای دنبالهدار در ایالتهای جنوبی گفته بود عمل کرد و در غرب آمریکا، پشت حریف را به آسانی به خاک مالید. مشاوران سندرز میگویند این همان جرقهای است که در نهایت به انفجار سیاسی مهیبی در ایالتهای بزرگ مانند نیویورک و کالیفرنیا تبدیل خواهد شد و «انقلاب سیاسی» سندرز را به ثمر مینشاند.
و درست در زمانی که به نظر میرسد همه چیز برای پیروزی بزرگ سندرز آماده است، کمپین کلینتون جوری رفتار میکند که گویی هیچ اتفاقی نیافتاده. مشاوران کلینتون هنوز او را پیروز نهایی معرفی میکنند. و حتی خود او نیز مانند نامزدی صحبت میکند که برای رقابت اصلی با جمهوریخواهان آماده است و چندان وقتی برای رقابت درون حزبی ندارد.
چگونه است که به رغم پیروزیهای خیرهکننده سندرز در ایالتهای غربی، کمپین کلینتون کماکان خود را بخت اصلی پیروزی نهایی میداند؟
پیروزی کلینتون
در کمپین کلینتون وقتی صحبت از نتیجه نهایی است، مشاوران او ابتدا به آمار و ارقام ارجاع میدهند. او هنوز با فاصله قابل توجهی از رقیب خود جلوتر است و میزان آرایی که تا امروز به دست آورده، از میزان آرایی که باراک اوباما در مدت زمان مشابه در رقابتهای سال ۲۰۰۸ به دست آورد، بیشتر است.
کلینتون رقابت را در پنج ایالتی باخت که تنها یکی از آنها یعنی ایالت واشنگتن، هموزن ایالتهای پرجمعیت جنوبی بودند و باقی ایالتهایی بودند که سهم چندانی در تعداد فرستادگان حزبی (delegate) در کنوانسیون سراسری دموکراتها ندارند. به همین دلیل کلینتون از این نظر نیز فاصله خود را با سندرز حفظ کرده است.
اگر نظرسنجیهای فعلی راست بگویند، اصولا کار این انتخابات به نفع کلینتون تمام است. او که برای ادامه رقابت تنها به چیزی حدود یک سوم آرای باقیمانده نیاز دارد، در تمامی ایالتهای مهم از جمله نیویورک، پنسیلوانیا، مریلند و کالیفرنیا از سندرز جلو است.
نکته مهم بعدی که میتواند کمپین کلینتون را امیدوار نگاه دارد، پایان رقابت در زمین حریف است. در ادامه رقابت، ایالتهایی با اکثریت سفیدپوست و تمایلات پیشرو، جایشان را به ایالتهایی با جمعیتی متکثر خواهند داد؛ یعنی جایی که میدان بازی کلینتون است و به واسطه محبوبیتش میان غیرسفیدپوستان، کارت برنده بیشتری در دست دارد.
ضمن اینکه در حزب دموکرات، در تمامی ایالتها، فرستادگان حزبی به شکل متناسب و بر اساس آرا میان نامزدها تقسیم میشود و در هر حالت در ادامه به تعداد فرستادگان حزبی کلینتون اضافه خواهد شد.
شکل رأیگیری هم یکی دیگر از امیدواریهای کلینتون است. تا اینجای کار، سندرز در ایالتهایی که انتخابات به شکل گردهمایی حزبی (caucus) برگزار میشد و از صندوق و رأیگیری مخفی خبری نبود، موفقتر عمل کرده و در مقابل در ایالتهایی که انتخابات (primary) برگزار شده٬ نتیجه خوبی نگرفته است.
همزمان سندرز در میان رأیدهندگان مستقل محبوبیت قابل توجهی دارد و به همین دلیل در ایالتهایی که انتخابات درونحزبیشان به ثبتنام شدگان حزب دموکرات محدود است، وضعیتش تعریفی ندارد. از اینجای کار به بعد کمابیش در تمامی ایالتهای اصلی (به جز کالیفرنیا)، انتخابات به شکل رأیگیری از ثبتنام شدگان دموکرات برگزار خواهد شد.
و از همه اینها مهمتر، اگر نظرسنجیهای فعلی راست بگویند، اصولاً کار این انتخابات به نفع کلینتون تمام است. او که برای ادامه رقابت تنها به چیزی حدود یک سوم آرای باقیمانده نیاز دارد، در تمامی ایالتهای مهم از جمله نیویورک، پنسیلوانیا، مریلند و کالیفرنیا از سندرز جلو است.
مجموعه این عوامل موجب شده تا نه تنها کلینتون و هوادارنش از پیروزیهای سندرز خم به ابرو نیاورند، بلکه بیوقفه به جای صحبت درباره انتخابات درون حزبی، از خطرات دونالد ترامپ حرف بزنند. در واقع آنها در تلاشند تا ژست نامزد پیروز را از دست ندهند.
پیروزی سندرز
در اردوگاه رقیب، نخستین و مهمترین هدف، در هم شکستن همین «ژست نامزد پیروز» است. مشاوران سندرز معتقدند که قبل از هر چیز باید این روایت را که بازی تمام است، در هم بشکنند.
هواداران سندرز برای اینکار ابزار کافی هم در دست دارند. پیروزیهای پیاپی اخیر و مهمتر، اعداد و ارقام این پیروزیها و فاصله چشمگیر سندرز با کلینتون، مهمترین وسیلهای است که آنها در اختیار دارند تا نشان بدهند بازی تمام نشده است. که اگر تمام شده بود، دیگر چرا ۷۲ درصد در ایالت واشنگتن، ۷۰ درصد در هاوایی، ۷۹ درصد در یوتا، ۷۸ درصد در آیداهو و ۸۲ درصد در آلاسکا به سندرز رأی دادند؟
اگر سندرز موفق شود در ایالت نیویورک با آرایی حدود ۶۰ درصد پیروز شود، فارغ از تعداد فرستادگان حزبی که دو نفر جمع کردهاند، به بخت اصلی پیروزی در رقابت نهایی تبدیل خواهد شد.
این آرا شاید نتوانند ضربهای که سندرز در جنوب خورد را جبران کنند، اما میتوانند همان جرقهای باشند که بشکه باروت انقلاب سندرز به آن نیاز دارد. چگونه؟ بدین شکل:
انتخابات بعدی دموکراتها در روز ۱۷ فروردین در ایالت ویسکانسین برگزار میشود. این ایالت، آخرین جایی است که تعداد فرستادگان حزبی قابل توجهی دارد (۹۶ تا) و شکل برگزاری انتخابات در آن، رأیگیری آزاد است. یعنی همه – از جمله مستقلها – میتوانند در رأیگیری شرکت کنند؛ شبیه به ایالت میشیگان. بر اساس نظرسنجیها هر چند که کلینتون از سندرز جلو است، اما رقابت بسیار نزدیک است؛ باز هم شبیه به میشیگان.
این موضوعات در کنار هیجان به وجود آمده بعد از پیروزیهای اخیر به این گمانه دامن میزند که سندرز بتواند مانند میشیگان، در ویسکانسین هم پیروز شود. بعد از این ایالت و پیروزی احتمالی، یک انتخابات تا اندازهای بیاهمیت در ایالت زیبا ولی کمجمعیت وایومینگ برگزار میشود و بعد از آن، رقابت سرنوشتساز از راه میرسد: نیویورک!
بر اساس سناریوی خوشبینانه کمپین سندرز، انتخابات در ایالت نیویورک که در روز ۳۱ فروردین برگزار خواهد، سرنوشت نهایی را رقم خواهد زد. این ایالت، با ۲۹۱ فرستاده حزبی، خوان نعمت است برای نامزدی که در آنجا محبوب باشد.
و نیویورک در سال ۲۰۱۶ به وضوح بر سر دو راهی غریبی گیر افتاده: در یک سو برنی سندرز ایستاده که اهل نیویورک است و مواضع سیاسیاش جوانهای همیشه پیشروی این شهر را به مرز پرواز رسانده. و در دیگر سو هیلاری کلینتون که هشت سال سناتور این ایالت بوده و هر چند زاده این ایالت نیست، اما همه جوره خودش را نیویورکی میداند و پیوند عمیقی با این شهر دارد. حتی دفتر مرکزی کمپین کلینتون هم در نیویورک قرار دارد. (در حالی که دفتر مرکزی کمپین سندرز در ایالت ورمانت قرار دارد.)
اگر آنطور که سندرز میگوید، «انقلابی سیاسی» در راه است، نقطه آغاز این انقلاب در روز ۳۱ فروردین در نیویورک خواهد بود. او برای پیروزی نهایی باید در انتخابات این ایالت که کماکان بر اساس تمامی نظرسنجیها، کلینتون در آن پیشتاز است، او را شکست بدهد. و البته این شکست هم باید به شکلی باشد که بر روی فرستادگان حزبی دو نفر تأثیر جدی بگذارد؛ چیزی مانند پیروزی در ایالتهای غربی با دستکم ۶۰ درصد آرا.
هواداران سندرز معتقدند که این کار شدنی است. و اگر این اتفاق رخ بدهد، موجی سهمگین باقی رقابت را چنان تحت تأثیر قرار خواهد داد که سندرز بتواند دو سوم آرای باقی مانده را از آن خود کند و کلینتون را کنار بزند.
اگر سندرز موفق شود در ایالت نیویورک با آرایی حدود ۶۰ درصد پیروز شود، فارغ از تعداد فرستادگان حزبی که دو نفر جمع کردهاند، به بخت اصلی پیروزی در رقابت نهایی تبدیل خواهد شد.
اینکه آیا چنین اتفاقی ممکن است یا نه، یک سؤال چندین میلیون دلاری است که پاسخ به آن، بیشتر تمایل سیاسی گوینده را افشا میکند تا ردی در حقیقت موجود داشته باشد! طرفداران کلینتون میگویند این اتفاق غیرممکن است و طرفداران سندرز میگویند برای تحققش تا آخرین نفس تلاش خواهند کرد...