سینمای ایران در حالی آخرین سال قرن گذشته را به پایان برد که در یکی از دشوارترین مقاطع خود در زمینههای مختلفِ ناشی از افزایش مشکلات اقتصادی و اجتماعی و سیاسی قرار دارد.
بحران ارتباط با مخاطب، افزایش چشمگیر هزینههای تولید فیلم، شدت گرفتن محدودیتهای حکومتی در کنار افزایش حضور نهادهای حکومتی در سینما از جمله مشکلات گریبانگیر سینمای ایران در سال ۱۴۰۰ بودند.
بخش رسمی سینمای ایران که سازوکار فعالیتهایش ذیل مجوزهای حکومت در زمینه ساخت و نمایش فیلم تعریف میشود، سال ۱۴۰۰ را زیر سایه همهگیری ویروس کرونا و تغییر افراد تصمیمگیر در نتیجۀ روی کار آمدن دولتی تازه سپری کرد. ادامه همهگیری کرونا باعث کاهش فعالیت سینماها در مقاطعی از سال شد، هرچند در نیمه دوم سال، با کاهش محدودیتها، سینماها هم با تمام ظرفیت خود به فعالیت ادامه دادند.
پرفروشترین فیلم سال ۱۴۰۰ کمدی «دینامیت» بود که با حدود ۲ میلیون و ۶۰۰ هزار تماشاگر بار دیگر سیطره فیلمهای کمدی بر سینمای رسمی را نشان داد. بهویژه که دومین فیلم پرتماشاگر سال هم کمدی دیگری بود با نام «گشت ۳» که آن هم در حدود ۲ میلیون نفر را به سینماها کشاند.
هرچند تعداد تماشاگران این دو فیلم با فیلمهای پرفروش سالهای قبل به نسبت زیاد است، اما اختلاف تعداد تماشاگران این دو فیلم با سایر فیلمهای اکرانشده در سال ۱۴۰۰، بهویژه فیلمهای جدی با مضمون اجتماعی، نمایشگر وجود بحرانی در ارتباط سینمای رسمی ایران با مخاطبان بود؛ بحرانی که ریشه در افزایش شکافها در جامعه ایران بهویژه در زمینه نوع مراوده سینمای رسمی ایران با حکومت و نوع بازتاب تحولات سیاسی و اجتماعی در فیلمها دارد.
سینما در میانه دوقطبی شدید اجتماعی و سیاسی
سال ۱۴۰۰ عرصه ورود آشکار و کامل منازعات سیاسی و اجتماعی به سینما بود. فضای تغییریافته در جامعه ایران، بهویژه پس از اتفاقات سال ۱۳۹۸ که به ایجاد شکاف آشکار میان جامعه و حکومت منجر شده، در سینمای ایران هم اثرگذار بوده است؛ آنچنانکه موضعگیریهای سینماگران در زمینه تحولات سیاسی و اجتماعی یا آنچه آنها از رویدادهای سیاسی معاصر یا تصویر جامعه در آثارشان ارائه میدهند، زمینه قضاوت و موضعگیری در بخشهایی از جامعه شده است.
اتفاقاتی که پیرامون فیلم «قهرمان»، آخرین فیلم اصغر فرهادی، در سال ۱۴۰۰ روی داد، بازتاب کامل این فضا بود. این فیلم در جشنواره فیلم کن برنده جایزه بزرگ هیئت داوران شد، اما اظهارات کارگردانش در این جشنواره بحثانگیز شد و سپس انتخابش بهعنوان نماینده سینمای ایران برای شرکت در بخش بهترین فیلم بینالمللی جوایز اسکار به این بحثها دامن زد.
«قهرمان» از رسیدن به جمع پنج نامزد نهایی اسکار بهترین فیلم بینالمللی بازماند، اما اصغر فرهادی در آخرین گفتوگویش در سال ۱۴۰۰ به روزنامه نیویورکتایمز گفت که «برای همهچیز، برای هر جنبهای از زندگی ایرانیها، دوقطبی شکل گرفته و این سؤال که هرکس کجا ایستاده، مطرح است.»
سختگیری نظارتی مدیران جدید
افزایش سختگیریهای نظارتی یا همان سانسور در سینمای ایران با روی کار آمدن دولت ابراهیم رئیسی از دیگر اتفاقات مهم سال ۱۴۰۰ بود. مدیران سینمایی دولت ابراهیم رئیسی در اقدامی کمسابقه، با نادیده گرفتن مجوزهای صادرشده از سوی مدیران دولت حسن روحانی، شروع به بازبینی دوباره فیلمهای مجوزدار قبلی کردند که باعث اعتراضات خبرسازی شد.
از مهمترینِ آنها نامه سرگشاده منوچهر محمدی، تهیهکننده فیلمی به نام «چپ، راست» و از سینماگران نزدیک به حکومت و از مدیران بخش سانسور وزارت ارشاد در دولت محمد خاتمی، به محمدمهدی اسماعیلی، وزیر ارشاد فعلی بود که در آن از «روزهای تلخ و اندوهبار» برای سینمای ایران خبر داد و نوشت: «من از هزینه دادن باکی ندارم. امیدوارم شما هم که باب زبان داغ و درفش با اهل فرهنگ گشودهاید، آماده هزینه دادن باشید.» این نامه بهشکلی آشکار شدت گرفتن منازعات درونی سینما حتی در میان سینماگران نزدیک به حکومت با مدیران سینمایی دولت ابراهیم رئیسی را نمایش داد.
لزوم بازبینی فیلمهای مجوزگرفته با اعتراضهای سینماگران دیگری هم مواجه شد. آخرین آنها اعتراضاتی بود که داریوش مهرجویی فیلمساز شناختهشده تاریخ سینمای ایران انجام داد که بعد با دو اظهارنظر متناقض از سوی او همراه شد و همین اتفاق هم به بحثهای پیشین درباره رویکردهای سینماگران ایرانی دامن زد.
خانه سینما ناتوان از بیان حقیقت مرگ شاعر و مستندساز
از دیگر اتفاقات خبرساز سال ۱۴۰۰ در سینمای ایران بیانیه خانه سینما، نهاد صنفی سینماگران ایرانی، برای جان باختن بکتاش آبتین، نویسنده و مستندساز زندانی، بود.
بکتاش آبتین بهدلیل ابتلا به بیماری کووید و اهمال مسئولان زندان در فرستادنِ بهموقع او به بیمارستان درگذشت، اما مدیران خانه سینما در بیانیهای، بدون هرگونه اشارهای به علت درگذشت او، صرفاً نوشت: «علیرغم واکسیناسیون گسترده و فروکش کردن امواج کرونا، عضوی دیگر از هنرمندان خانه سینما با ابتلا به این بیماری مرموز جان سپرد.»
انتشار این بیانیه موج گستردهای از محکومیت این رویکرد خانه سینما را به دنبال داشت و بیش از سیصد عضو این نهاد صنفی با امضا و انتشار متنی سرگشاده خطاب به هیئت مدیره خانه سینما نوشتند: «آنجا که با اصحاب قدرت طرف میشوید، بهجای مطالبه و حقجویی، خوشرقصی میکنید.»
شدت گرفتن اعتراضها باعث عذرخواهی هیئت مدیره خانه سینما شد، اما همچنان از بیان حقیقت زندانی بودن شاعر و فیلمساز جانباخته خودداری کرد.
مجموع این اتفاقات شدت وابستگی و کنترل نهادهای صنفی حوزه سینما از سوی حکومت را نشان داد. این اتفاق همچنین نمایشگر شدت تفاوت و افتراق در برداشت از فعالیت فرهنگی و هنری در میان فعالان این عرصه در ایران امروز و نهادهای درگیر در آن بود.
جشنواره فجر حاشیهساز
با آنکه مدیران سینمایی دولت تلاش کردند که با در نظر گرفتن همه تمهیدات، از جمله حذف تعداد زیادی از فیلمهای متقاضی، جشنواره فجر بیحاشیهای برگزار کنند، اما چهلمین دوره این رویداد که اولین دوره آن در دولت ابراهیم رئیسی محسوب میشد، با حاشیههای فراوان برگزار شد.
از انصراف مسعود کیمیایی، فیلمساز سرشناس سینمای ایران، از حضور در این رویداد برای دومین بار تا اعتراضها نسبت به نحوه رأیگیری از مخاطبان برای انتخاب «بهترین فیلم مردمی» که منجر به حذف اهدای این جایزه شد، از جمله موارد بحثانگیز این جشنواره بود.
اما حاشیهها با اظهارنظر یکی از سینماگران درباره ازدواج سفید به اوج خود رسید و مدیران فرهنگی دولت ابراهیم رئیسی را زیر تیغ انتقاد همفکران تندرو خود قرار داد.
با آنکه تلاش شد با عذرخواهی سینماگر بیانکننده این صحبتها (نوشین معراجی، فیلمنامهنویس فیلم «نمور») از اعتراضها کاسته شود، اما موج انتقادها به تریبونهای نمازجمعه رسید و برخلاف پیشبینیها عملکرد وزارت ارشادی که وزیرش با وعده سختگیری و محدودیت بیشتر بر سر کار آمده بود، موضوع انتقاد جریانهای حامی دولت قرار گرفت. این موضوع باعث احتیاط هرچه بیشتر مدیران سینمایی و افزایش سختگیریهای شد.