به تازگی مدیران چندین شبکه تلویزیونی صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران به یکباره تغییر یافتند و افراد جوان کمسابقه به جای مدیران پیشین منصوب شدند.
این تغییر سریع، بر خلاف ادعای اخیر رئیس سازمان صداوسیما، نه تنها نشاندهنده تحولی بنیادین یا تغییری در رویکردها و روشها در صداوسیما در جهت «نزدیکی به مردم» نیست، بلکه بیشتر شبیه یک کوتای دستهای از حکومتیان علیه دسته دیگری از آنان، و نیز حاکی از تلاش جمهوری اسلامی به طور عام، و سازمان صداوسیما به طور خاص، برای بهکارگیری افرادی است که خود جمهوری اسلامی از سنین پایین آنان را پرورش داده و ذهنیتشان را قالببندی کرده است.
این انتصابات، همچنین نمادی از بحران نبود یا طرد افراد کاردان در جمهوری اسلامی، یا به عبارت دیگر، افراد متخصصی است که «تعهد» مورد نظر حکومت را ندارند.
در سالهای اخیر دو نمونه حذف عادل فردوسیپور و سروش صحت از برنامههای تلویزیونی، نشاندهنده عدم اعتماد حکومت به افراد مورد اقبال مردم است.
این در حالی است که رئیس کنونی صداوسیما، در واکنش به حذف این افراد، مدعی شده در دوره او تلاش خواهد شد «که حداکثر امکان استفاده از تریبون رسانه ملی برای نزدیکتر شدن به مردم فراهم شود».
جوانگرایی، یا سربازان تازهنفس برای «جنگنرم»؟
روز دوشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۱، پیمان جبلی رئیس صداوسیما هفت ماه پس از انتصابش به این مقام، یکی از معاونان خود، معاون سیما، را تغییر داد و محسن برمهانی ۴۳ ساله را جایگزین حمید شاهآبادی ۵۸ ساله کرد.
معاونت سیما یکی از مهمترین معاونتهای سازمان عریض و طویل صداوسیمای جمهوری اسلامی به شمار میرود که مسئولیت نظارت بر نزدیک به بیست شبکه و مرکز تولید تلویزیونی را برعهده دارد.
همچنین معاونت سیما به دلیل در اختیار داشتن شبکههای تلویزیونی متعدد و سراسری، دارای بیشترین مخاطب در میان دیگر معاونتهاست و هر تغییری در آن، بازتاب و تأثیرات بیشتری در میان مخاطبان صداوسیما دارد.
جبلی در حکم خود برای برمهانی، از او خواسته رویکرد، محتوا و سازوکارهای معاونت سیما را «در جهت هویتمحوری و عدالتگستری» متحول و در مسیر «سیمای تراز انقلاب اسلامی» تلاش کند.
با گذشت بیش از چهل سال از انقلاب ایران، هنوز حکومت برآمده از این انقلاب، خود در تعریف عبارتهایی چون «هنر انقلابی»، «ادبیات انقلابی» و «صداوسیمای انقلابی» درمانده و همواره مدعی است که آنچه اکنون وجود دارد، در «تراز انقلاب اسلامی» نیست.
اما عملاً آنچه در این زمینه اتفاق افتاده و مشاهده شده، این است که هنر و ادبیات و رسانه جمهوری اسلامی (یا همان انقلاب اسلامی) بیشتر نفی هنر و ادبیات و رسانه در معنا و کارکرد متداول و جهانی آن بوده و همچنین جمهوری اسلامی از این ابزارها و شیوههای بیان، برای تبلیغات سیاسی و ایدئولوژیک (پروپاگاندا) خود و دشمنی با غرب استفاده کرده است.
علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی در حکم خود برای جبلی، صداوسیما را «آوردگاهی برای مقابله با امواج خصمانه تحریف و تفتین» توصیف کرده که منظورش از این «امواج خصمانه»، همان رسانههایی است که خارج از اختیار جمهوری اسلامی فعالیت میکنند.
رهبر جمهوری اسلامی نه تنها به طور مستقیم و غیرمستقیم، متولی همه نهادها و سازمانهای بزرگ و کوچک تبلیغاتی و رسانهای در ایران است، بلکه حضور و فعالیت هیچگونه رسانه فارسیزبان با هدف برنامهسازی برای ایرانیان را خارج از اراده خود برنمیتابد.
او در آخرین سخنرانی خود برای مسئولان نظام جمهوری اسلامی از صداوسیما به عنوان یکی از سازمانهایی نام برد که در خط اول جبهه تبلیغاتی حکومت قرار دارند.
خامنهای همچنین پیشتر با به کار بردن عبارت «جهاد تبیین» خواستار شدت بخشیدن به همان سیاست قدیمی خود مبنی بر «جنگ نرم» شده بود.
در جستوجوی مدیر «مطلوب» جمهوری اسلامی
نگاهی به کارنامه و سوابق کوتاه محسن برمهانی معاون جدید سیما و کسانی که او آنان را به عنوان مدیران شش شبکه تلویزیونی منصوب کرده، به خوبی تصویر یک مدیر مطلوب جمهوری اسلامی را نشان میدهد.
برمهانی پس از انقلاب و در سال ۱۳۵۸ متولد شده و در سه سالگی پدرش را در جنگ ایران و عراق، که جمهوری اسلامی در تبلیغات سیاسی خود از آن به عنوان «دفاع مقدس» نام میبرد، از دست داد.
این فرزند «شهید»، پس از دیپلم وارد دانشکده صداوسیمای جمهوری اسلامی شد که ورود به آن مشروط به قبولی در یک گزینش عقیدتی-سیاسی (در قالب مصاحبه حضوری) است.
برمهانی به نوشته رسانههای ایران «از نزدیکترین شاگردان نادر طالبزاده» فعال رسانهای حکومتی است که به تازگی درگذشت.
او چندین سال پیش، با تأسیس شرکت پخشی با نام مذهبی «آیات مدیا» نزدیک به سازمان هنری-رسانهای اوج وابسته به سپاه پاسداران، برخی تولیدات این سازمان مثل «ایستاده در غبار»، «بادیگارد»، «فهرست مقدس» و «به وقت شام» را در رویدادهای سینمایی خارجی مثل جشنواره کن فرانسه به نمایش درآورد.
سپاه پاسداران سازمان اوج را پس از حوادث سال ۸۸، برای حضور همهجانبه در فعالیتهای فرهنگی تأسیس کرد و تاکنون در بخشهای گوناگونی چون سینما، تئاتر، موسیقی، گرافیک و تبلیغات شهری فعالیت گستردهای داشته است.
برمهانی همچنین از طریق سازمان اوج وارد شبکه افق صداوسیما شد. شبکهای که گفته میشود بخش عمدهای از برنامههایش از سوی سازمان اوج، تهیه و تولید میشود و طالبزاده یکی از اعضای «شورای اندیشهورزی» این شبکه بود.
او در سالهای اخیر برنامهای را در شبکه افق اجرا میکرد که در آن برنامههای ضدغربی با حضور مهمانان مورد تأیید جمهوری اسلامی پخش میشد. او در این برنامه بیشتر به دنبال معضلات و اعتراضات سیاسی-اجتماعی دنیای غرب میگشت تا از این طریق، «حقانیت» جمهوری اسلامی و «باطل بودن» غرب اثبات شود.
همچنین گفته میشود که او در جریان درگیریهای سوریه به این کشور رفته بود و «قرارگاه فرهنگی و هنری» را زیر نظر جمهوری اسلامی در سوریه تاسیس کرده بود.
محسن برمهانی جانشین مدیرکل تولید و مدیریت مستندهای خارجی شبکه پرس تیوی نیز بوده است. این شبکه پیشتر با پخش اعترافات اجباری زندانیان سیاسی در ایران، به نقض حقوق بشر متهم شده و برخی ماهوارهها پخش این شبکه را متوقف کردند.
علاوه بر سوابق معاون جدید سیما که به فعالیتهای ایدئولوژیک در خود این سازمان یا سازمانهای حکومتی دیگر محدود میشود، سوابق افرادی که او به عنوان مدیر منصوب کرده نیز تقریباً در همین سطح است.
مدیر جدید شبکه یک منصوب شده، متولد ۱۳۶۱ و دانشجوی دانشگاه آزاد اسلامی است که پیشتر سمتهایی مثل «معاون راهبردی استانهای حوزه هنری» داشته است.
مدیر جدید شبکه قرآن متولد ۱۳۶۴، مدیر جدید شبکه دو متولد ۱۳۶۵ و مدیر جدید شبکه چهار متولد ۱۳۶۷ هستند.
برنامههای مبهم معاونت جدید سیما در دوران بحران مخاطب
با وجود استقبالی که در شبکههای اجتماعی از سوی چهرههای حکومتی شده، هنوز مشخص نیست برنامه محسن برمهانی برای شبکههای تلویزیونی صداوسیما چیست؛ همانطور که برنامههای دیگر مدیران ارشد این سازمان نیز مشخص نیست.
برمهانی دو روز پس از انتصابش در سمت جدید، به همراه مدیران تازهمنصوب شده شبکهها در نمایشگاه کتاب تهران حاضر شد و «جلسه فوقالعاده»ای را با حضور وحید جلیلی، قائم مقام رئیس صداوسیما برگزار کرد.
وحید جلیلی از چهرههای تندرو اصولگرا و برادر سعید جلیلی، دبیر پیشین شورای عالی امنیت ملی و نامزد انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ است.
در حالی که نمایشگاه کتاب تهران یکی از بیرونقترین دورههای خود را میگذراند، جلیلی در این نشست از «فضای نشاط و بهجت حاکم بر نمایشگاه کتاب» گفت و مدعی شد در آن «سه ضلع مردم، نخبگان و نظام» با هم تلاقی میکنند.
به نظر میرسد این دیدگاه که منکر بیرونق شدن فرهنگ در ایران است و بحران مخاطب را نادیده میگیرد، برای صداوسیما که اتفاقاً درگیر ریزش شدید مخاطب است، به هیچ وجه چارهساز نیست.
در حالی که مدیران صداوسیما هرازگاهی از درصدهای بالای مخاطبان این سازمان خبر میدهند، اما گزارشهای خود صداوسیما کاهش مخاطب این رسانه را تایید میکند.
روابط عمومی سازمان صداوسیما به تازگی فهرست پربینندهترین سریالهای ماه رمضان را اعلام کرد. بر اساس این اعلام رسمی، این سریالها در سال ۱۴۰۱ نسبت به سال ۱۴۰۰ و سالهای پیش از آن افت میزان مخاطب داشتند.
پیشبینی میشود با وجود مدیران کمسابقه و دیدگاههای ایدئولوژیک، شبکههای تلویزیونی صداوسیما در دوران جدید نیز بیش از گذشته مخاطبان خود را از دست بدهند.