لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ تهران ۲۱:۰۰

تلگرام؛ از محبوبیت تا محدودیت


پیام‌رسانی‌ که بیش از ۴۰ میلیون کاربر در ایران دارد این روزها در صدر خبرها قرار گرفته. خبر کوتاه بود اما واکنش‌ها به آن زیاد بود و گسترده. تلگرام فیلتر شد.

مدتی‌ست تلگرام سرگرمی پیر و جوان و زن و مرد است. بسیاری برای خبرگرفتن از حال هم از آن استفاده می‌کنند، بسیاری با آن داد و ستد می‌کنند و بسیاری برای به اشتراک‌گذاری خبرها و مطالب خواندنی از آن استفاده می‌کنند.

در برنامه دیدگاه‌های این هفته این سوال را مطرح کرده‌ایم که دلیل محبوبیت تلگرام چیست و آیا این محبوبیت ارتباطی با فیلتر شدن آن دارد یا نه؟

همراه با سیامک آرام، پژوهشگر تحلیل داده‌ها و استاد دانشگاه هریسبرگ در پنسیلوانیا و مرتضی کاظمیان، تحلیلگر سیاسی در پاریس.

دیدگاه‌ها/ تلگرام؛ از محبوبیت تا محدودیت
please wait

No media source currently available

0:00 0:24:30 0:00
لینک مستقیم

آقای آرام، با شما شروع کنیم. علت محبوب بودن پیام رسان تلگرام چیست و آیا اصولا این محبوب بودن تلگرام ربطی به فیلترشدنش دارد؟

یکی از دلایل محبوبیتش امکانی است که تلگرام داشته و آن، رمزنگاری پیام‌هایی است که بین کاربران رد و بدل می‌شود. در واقع اگر شنوندگان شما خاطرشان باشد، مردم در برهه‌های مختلف نرم‌افزارهای مختلفی را استفاده می‌کرده‌اند. ولی نهایتا تلگرام را انتخاب کردند برای این که این اطمینان وجود داشت که پیام‌هایی که باهم رد و بدل می‌کنند و مطالبی که برای هم ارسال می‌کنند، رمزنگاری می‌شود و امکان دسترسی به حریم شخصی و اطلاعات آن‌ها وجود ندارد. عمده دلیلی که تلگرام همه‌گیر شد و در نهایت، حاکمیت و نهادهای دولتی و تمام ارگان‌ها مجبور شدند که به آن رجوع کنند، انتخابی بود که مردم [کردند و] تلگرام را به این دلیل درنظر گرفتند.

آقای کاظمیان، شما هم لطفا به همین سوال پاسخ بدهید. چه ارتباطی بین فیلتر شدن تلگرام و محبوبیتش وجود دارد؟

من ترجیح می‌دهم از یک زاویه سیاسی-امنیتی به ماجرا نگاه کنم، چون این اتفاق از یک نقطه عزیمت سیاسی-امنیتی برخاسته، به هرحال کانون مرکزی قدرت در جمهوری اسلامی متاسفانه به یک اقتدار دموکراتیک، مستظهر نیست. چون با یک رژیم دموکراتیک با رویکردها و لوازم دموکراتیک روبه‌رو نیستیم، طبیعتا همه رفتارها باید از این زاویه ارزیابی بشود، از جمله سرکوبی که متوجه رسانه به معنای عامش در ایران می‌شود و اجزا یا صورت‌های مختلف آن، از جمله در این مورد مشخص، تلگرام. به ویژه که فراموش نکنیم، در ماه‌های گذشته تلگرام نقش ویژه ای را ایفا کرد، به خصوص در اعتراض‌های دی ماه ۹۶، و طبیعتا این اطلاع‌رسانی، وقتی با اعتراض‌های اجتماعی همراه می‌شود و این اعتراض‌های اجتماعی از طرف حکومت به یک تهدید امنیتی تبدیل می‌شود، طبیعتا باید با همین عینک هدف قرار بگیرد.

متاسفانه در سال‌های پیش شاهد این بودیم، از فیلتر اینترنت تا پارازیت‌افکنی روی تلویزیون‌ها و رادیوهای ماهواره‌ای و حالا به فیلتر تلگرام و مسدودسازی این نرم افزار رسیده‌اند که این همه در کشور رایج است و مطابق داده‌های رسمی و غیررسمی، بیش از چهل میلیون و حتی چهل و پنج میلیون از این نرم‌افزار استفاده می‌کنند. این فقط به‌نوعی بازتاب‌دهنده اقتدار غیردموکراتیک کانون مرکزی قدرت است و این که این نرم‌افزار را تهدیدی می‌بیند، به ویژه در بزنگاه‌های اقتصادی کشور به نظر می‌رسد کسانی که این تصمیم را گرفته‌اند، خیلی به فوریت این اقدام را در دستورکار قرارداده‌اند، پیش از این که اتفاق دیگری مثل اعتراض های دی ماه ۹۶ رخ بدهد.

آقای آرام، یک مقداری فنی‌تر به قضیه نگاه کنیم. آیا فیلتر کردن کامل تلگرام به‌طوری که حتی امکان استفاده از آن حتی با فیلترشکن هم ممکن نباشد، برای مقام‌های جمهوری اسلامی اصلا امکانپذیر هست؟

اجازه بدهید که هم پاسخ بلی-نه به این پرسش بدهم و همین این که توضیحاتی را اضافه کنم. اگر اینترنت را مشابه یک سیستم پستی درنظر بگیریم و زیربنای اینترنت را اداره پست، این بسته‌هایی که برای مقاصد مختلف ارسال می‌شود و قرار است اداره پست آن‌ها را به مقصد ببرد، روش‌های ابتدایی فیلترینگ که امروز روسیه هم دارد از آن استفاده می‌کند، به این شکل است که به پستچی ها دستور می‌دهند چه بسته‌هایی را به چه نقاطی ببرند. در واقع دستور می‌دهند چه بسته‌هایی را به چه صندوق‌های پستی ارسال نکنند و تحویل ندهند. اِشکالی که در روسیه فقط پیش آمد این بود که تعداد این صندوق‌های پستی زیاد است و کار را برای دولت روسیه سخت کرده.

اما سیستم فیلترینگ در ایران، چندلایه است. یعنی هم مشابه آن حالتی است که روسیه دارد، یعنی بسته‌ها را به مقاصد پستی نمی‌رساند، هم این که امکانی را می‌دهد که پستچی‌ها بسته‌ها را چک بکنند. یعنی نگاه می‌کنند، اگر قرار است مقصدش فرض کنید به تلگرام باشد یا آن نرم افزار یا اپلیکیشنی که حاکمیت تمایل ندارد، به آن‌ها نرود، آن‌ها را مسدود و از حوزه خارج می‌کند. یکی از دلایل سیستمی که الان در ایران دارد اِعمال می‌شود و امکانش نیست که در روسیه اِعمال بشود، این است که تعداد صندوق‌های پستی و تعداد بسته‌ها به دلیل سرعت بالا در روسیه بالاست و هزینه‌های سرسام آوری خواهد داشت اگر روسیه بخواهد این کار را بکند، یکی از دلایل گرانی اینترنت در ایران هم همین است و در واقع تمام پستچی‌ها بسته‌ها را چک می‌کنند، اگرچه ممکن است نتوانند داخل و محتوا را ببینند ولی مقصد و جایی را که قرار است ارسال شود، می‌بینند.

از این منظر بله، به لحاظ فنی ممکن است. اما همان طور که امکانش نیست یک سری امکانات ابتدایی را، که امروز اینترنت هم جزو همان امکانات است، مثل آب مثل برق، از مردم و خانوار ایرانی بگیرند، در دراز مدت تداوم این روش امکانپذیر نیست، همان‌طوری که از زمانی که هر تکنولوژی وارد ایران شد، از فکس فرض کنید تا ویدئو و وبسایت‌ها و تمام این چیزهای جدیدی که وارد ایران شد را نتوانستند در عمل [از مردم بگیرند.] شما اگر دقت کنید، عملا مسئله ماهواره‌ها، مسئله گمشده‌ای است در میان تمام مشکلات رسانه‌ای و فضای مجازی حاکمیت.

علی رغم این که ممکن است مدتی بتوانند به لحاظ فنی یک تکنولوژی را از دایره خارج بکنند، اما در درازمدت این امکان وجود ندارد. ضمن این که این روش فیلترینگ چندلایه‌ای که ایران به کار می‌برد، لطماتی را به دیگر سرویس‌ها و خدمات می‌زند، کما این که این چند روز گذشته بعضی از سرویس‌های اینترنتی از جمله بلاگفا و وبلاگ‌ها و سرویس‌های خدماتی اینترنتی دیگر را هم فلج کرده است.

مرتضی کاظمیان: «آقای روحانی باید پیش‌بینی می‌کرد که جریان تمامیت‌خواه در حاکمیت و به‌ویژه شخص اول نظام چه موضعی در قبال تلگرام دارد و به نوعی باید آماده می‌بود یا همین الان یک واکنشی نشان می‌داد که بیشتر از یک کار تبلیغاتی و رسانه‌ای، بدنه حامی خود را راضی نگهدارد و افزون بر این رضایت یک رفتار عملیاتی از خود بروز بدهد.»

آقای کاظمیان، حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران در اولین واکنش رسمی به فیلترینگ تلگرام گفت که دولتش نقشی در مسدود کردن تلگرام نداشته و این کار مورد تایید دولت هم نیست. در دی ماه ۹۶ بعد از آن که تلگرام به دلیل اعتراض‌های سراسری چند روزی مسدود شد، انتقاد شدیدی از این کار کرد و گفت که چهل میلیون نفر هنگام مسدود شدن تلگرام گرفتار شدند و عده ای هم سوءاستفاده کردند و تلگرام را مسدود کردند. قبلا هم آقای روحانی گفته بود که دست وزیر ارتباطاتش روی دکمه فیلترینگ نخواهد رفت. پس چه اتفاقی افتاد و شما اصولا عملکرد و موضع آقای روحانی را در این باره چه طور ارزیابی می کنید؟

واکنش آقای روحانی خیلی معنی‌دار و بااهمیت بود و البته حداقل انتظاری است که بدنه اجتماعی حامی آقای روحانی در انتخابات گذشته از او انتظار داشت. اما مبتنی بر مجموعه رخدادهای هفته‌های اخیر آقای روحانی باید پیش‌بینی می‌کرد که جریان تمامیت‌خواه در حاکمیت و به‌ویژه شخص اول نظام چه موضعی در قبال تلگرام دارد و به نوعی باید آماده می‌بود یا همین الان یک واکنشی نشان می‌داد که بیشتر از یک کار تبلیغاتی و رسانه‌ای، بدنه حامی خود را راضی نگهدارد و افزون بر این رضایت یک رفتار عملیاتی از خود بروز بدهد.

به عنوان نمونه به‌هرحال آقای روحانی این امکان را داشت که به وزیر خودش دستور بدهد که شرکت ارتباطات زیرساخت با این دستوری که صادر شده، همکاری نکند. یا بعنوان اینکه او ریاست شورای‌عالی فضای مجازی را دراختیار دارد، می‌توانست دربرابر دستوری که صادر شده واکنش نشان دهد و به رهبر جمهوری اسلامی بگوید که این اقدام خلاف قانون است و اساسا این شورا دیگر بلا موضوع شده.

حتی در سطحی فراتر می‌توانست نسبت به حکم یک بازپرس دستگاه قضایی واکنش تند نشان دهد در مقام کسی که برای پاسداری از حقوق شهروندان سوگند یاد کرده بعنوان نمونه به رییس قوه قضاییه نامه بنویسد و به تعبیری نشان دهند که جدی است برای اینکه که در برابر این اقدام تنگ‌نظرانه و واجد سانسور و محدود سازی جامعه مدنی ایران واکنش جدی از خودش نشان دهد و دیدگاه‌ خود را عملیاتی کند. اما متاسفانه تا این لحظه فقط به یک موضع‌گیری تبلیغاتی- رسانه‌ای اکتفا کرده که هرچند قابل احترام و قابل توجه است، اما گمان نمی‌کنم حامیان او را راضی کند و بویژه که در واقعیتی که رخ داره تغییر معنی‌داری هم ایجاد نکرده یا بعید است که این دست موضع‌گیری‌ها تغییر معنی‌داری ایجاد کند.

این اراده آقای خامنه‌ای هست، اراده مجموع نیروهای امنیتی و جریان امنیتی حاکم بر سپاه و داده‌هایی است که آن ها به رهبر جمهوری اسلامی منتقل کرده‌اند و جمع‌بندی این مجموعه، که حالا به این نتیجه رسیده که فیلتر تلگرام را بر مبنای همه شایعاتی که در هفته‌های گذشته بود و احتمال‌هایی که داده می‌شد، در نهایت متحقق کند. بماند که، چنان که خود آقای روحانی، وزیرش و مجموع گزارش‌های اقتصادی که وجود دارد، همه اذعان می‌کنند و دال بر این است که بخش مهمی از جامعه در بحران اقتصادی موجود، از شبکه تلگرام برای کار و برای اطلاع رسانی درباره فعالیت‌های اقتصادی خودش استفاده می‌کند.

آقای کاظمیان، اشاره کردید به قاضی. خب این حکم فیلترینگ توسط بازپرس شعبه دوم دادسرای فرهنگ و رسانه صادر شده.آیا اصولا صدور چنین حکم‌هایی از طرف چنین اشخاصی معمول است؟

سابقه و پیشینه جمهوری اسلامی نشان داده که اتفاق‌های غیر معمول در دستگاه قضایی خیلی عادی است، چنان که در مورد توقیف فله‌ای مطبوعات در بهار ۷۹ هم شاهدش بودیم. این اتفاق بعد از سخنرانی آقای خامنه‌ای افتاد. در این مورد مشخص هم می‌تواند یک چالش حقوقی-قضایی شکل بگیرد که آیا این بازپرس، اختیار دارد یا نه؟ تا پیش از این، به نظر می‌رسید که این دادستان پایتخت است که در مقام مدعی‌العموم، یک اراده مافوق قانونی و بروز و ظهور امنیتی فراتر از اختیارات خودش بروز می‌دهد و آن‌ها را به جامعه مدنی تحمیل می‌کند.

اما متاسفانه در این موردی که کاملا رخدادی کلان است و ما فقط با یک نرم‌افزار به نام تلگرام روبه‌رو نیستیم. این ماجرا هم با اطلاع‌رسانی و هم با زندگی معیشتی و اقتصادی بخش مهمی از جامعه گره خورده ، حتی با حیات روزمره آن‌ها، با زیست‌جهان شهروندانی که دارند برای مبادلات خانوادگی، اطلاع‌رسانی در مورد وضعیت همدیگر و حتی تفریح، از تلگرام استفاده می‌کنند. خب یک بازپرس عادی، یک مقام قضایی دون پایه می‌آید و این [حکم] را تأمین می‌کند اما مجموع واکنش وزیر، رئیس‌جمهور و شورای‌عالی امنیت ملی نشان می دهد که همه می‌دانند این تصمیم فقط تصمیم یک بازپرس نیست و اتفاقی است که از یک جای دیگری تحمیل شده و بازپرس فقط شکل قضایی-حقوقی آن را پیگیری کرده.

همه هم می‌دانند آن که این فرمان را صادر کرده کسی نیست جز آقای خامنه‌ای و حالا این توپ در جامعه مدنی ایران است و تکنولوژی ارتباطات و البته آقای روحانی. البته به نظر می‌رسد که مدیریت تلگرام در بحث تکنولوژی دارد خودش را با این وضع جدید آداپته می کند یا تلاش می‌کند مقاومت کند، شهروندان هم دارند با استفاده از فیلترشکن‌ها یا امکاناتی که در اختیار دارند همچنان مقاومت می‌کنند.

حالا باید دید آقای روحانی تا چه اندازه می‌تواند مقاومت کند یا این وضعیت را تغییر بدهد. هرچند که من فکر می‌کنم باید نسبت به فرجام این توازن قوا در حاکمیت سیاسی، ناامید باشیم، چون اگر قرار بود یک مقاومت جدی شکل بگیرد، باید تا قبل از این رخ می‌داد. یعنی آقای روحانی می‌توانست آقای خامنه‌ای را قانع کند که تلگرام همچنان بدون فیلتر فعالیت کند ولی متاسفانه این اتفاق رخ نداده.

آقای آرام، صحبت‌های آقای کاظمیان را در مورد نقش آقای روحانی شنیدیم. شما علاوه بر نقش آقای روحانی، چه نقشی برای وزیر ارتباطات قائل هستید؟ بعد از فیلترشدن تلگرام، در توئیترش نوشت که دسترسی شهروندان به منابع اطلاعات توقف ناپذیر است و هر چند استفاده از یک نرم‌افزار متوقف بشود، نرم‌افزارهای دیگری شناسایی می‌شوند و فعال خواهند شد. ولی یک اشاره‌ای هم کرده به این که مقررات کشورها هم باید محترم شمرده شود. موضع و نقش آقای آذری جهرمی را چه طور ارزیابی می‌کنید؟

بله، اتفاقا من می‌خواستم به نقش وزیر ارتباطات اشاره کنم که علی‌رغم ظاهر متفاوتی که در قالب دولت نشان می‌دهند اما در عمل، همراهی وزیر ارتباطات را با فیلترینگ نشان می‌دهد. همان پنج بندی را که ایشان در توئیترشان اعلام کردند ، که البته توئیترهم فیلتر است، در بند آخر اشاره می‌کنند که این اپلیکیشن‌ها یا نرم‌افزارها اگر با حکومت‌ها همراهی نکنند، طبیعتا حکومت‌ها هم نسبت به آن‌ها واکنش نشان می‌دهند، که [با این حرف،] بحث فیلترینگ را تلویحا دفاع می‌کنند یا تایید می‌کنند. من یک اشاره‌ای کنم به سال ۸۸ و بعد از «تقلب انتخاباتی» و اعتراضات وسیع مردمی که شکل گرفته بود، در آن زمان تعداد موبایل هایی که در اختیار مردم بود نزدیک به ۵۵ میلیون تخمین زده می‌شود. از این ۵۵ میلیون موبایل، ۲درصد اسمارت‌فون بودند، یعنی تلفن‌های هوشمندی بودند که امکان دسترسی به اینترنت و نرم افزارهای اینترنتی را می‌دهند.

سیامک آرام:«حاکمیت با گردش آزاد اطلاعات مشکل دارد. هیچوقت نتوانسته خودش را در راستای اهداف خودش و در واقع استراتژی‌هایی که در قالب جمهوری اسلامی تعریف می‌کند، با پیشرفت‌های تکنولوژی سازگار کند.»

درسال ۲۰۱۶ یعنی دوسال پیش، آمار ۸۰ میلیون کاربر یعنی مشترک تلفن همراه و از این میان ۴۱ درصد استفاده کننده تلفن هوشمند هستند که الان در این دوسال اخیر حتما این [آمار] افزایش پیدا کرده. یعنی به اضافه حضور ۴۰ میلیون نفر کاربر ایرانی در تلگرام و نرم‌افزارها و اپلیکیشن‌های دیگر مجازی، با تصمیم اشتباهی که مجموعه حاکمیت گرفته و همراهی که به زعم من وزارت ارتباطات به لحاظ فنی با این تصمیم برای اِعمال فیلترینگ انجام م‌ دهد، عملا مردم را به مقاومت مدنی و نافرمانی مدنی دعوت کرده‌اند و اگر در سال ۸۸ این تعداد ۲ درصد بوده، امسال بالای ۵۰ درصد است که این تعداد کاربر تلگرامی، همه الان در پی پیدا کردن فیلترشکن، پراکسی‌های مختلف، وی‌پی‌ان‌ها برای دسترسی به این اپلیکیشن‌ها هستند.

حاکمیت با گردش آزاد اطلاعات مشکل دارد. هیچوقت نتوانسته خودش را در راستای اهداف خودش و در واقع استراتژی‌هایی که در قالب جمهوری اسلامی تعریف می‌کند، با پیشرفت‌های تکنولوژی سازگار کند. الان با پمپاژ و دوپینگ حکومت سعی دارد با استفاده از پیام‌رسان‌های داخلی، [مردم را دعوت کند.] که می‌شود گفت خوشبختانه استقبال کمی از آن‌ها شد، برای این که مردم به پیام‌رسان‌های داخلی، آن اعتماد را ندارند، به دلیل همان رمزنگاری و به دلیل این که نمی‌دانند آیا حریم شخصی‌شان رعایت خواهد شد، اطلاعاتشان کجا و به چه مقاصدی استفاده خواهد شد، کما اینکه دیدیم، چندوقت پیش اتفاقی برای محیط بانان و فعالین محیط زیست افتاد و بعد عکس‌ها و اطلاعات خصوصی‌شان برای پرونده‌سازی مورد استفاده قرار گرفت... عملا به صورت تاریخی، مردم اعتمادی به روش‌ها و آن چه حکومت پیشنهاد می‌دهد ندارند و مقاومت مدنی می‌کنند.

آقای کاظمیان، از قبل از این که تلگرام فیلتر بشود، از چند روز قبل خبرگزاری‌های نزدیک به حکومت از جمله فارس و تسنیم گزارش‌های متعددی در مورد این که تلگرام بستری برای به گفته آن‌ها تروریست‌هاست و برای هماهنگی بین آن‌ها برای حملات تروریستی استفاده می‌شود، منتشر کردند. این زمینه‌چینی به نظر شما به چه منظوری بوده؟

مشخص است که در شرایط فعلی، آن چه ایران را تهدید می‌کند، تروریست‌ها نیستند، یا مجموعه‌هایی که مثل داعش پیرامون ایران در سوریه یا افغانستان اعلام موجودیت کردند یا فعال بودند یا هستند. آن‌چه برای جمهوری اسلامی ایران تهدید محسوب می‌شود، جامعه‌مدنی و شبکه‌های اجتماعی هستند. این شبکه‌های اجتماعی آنلاین خودش بالقوه تهدیدی است برای حکومتی که به پشتوانه‌های اجتماعی مستظهر نیست و اقتدار دموکراتیک ندارد و طبیعتا این شبکه‌های اجتماعی و آنلاین، با توجه به مجالی که برای اطلاع‌رسانی سریع پیدا می‌کنند، که این را همان‌طور که اشاره کردم در تظاهرات و راهپیمایی‌های گسترده دی ماه ۹۶ شاهد بودیم، در اینجا طبیعتا شاهد تهدیدی هستیم برای آن جریان امنیتی حاضر در بلوک قدرت و از این زاویه آن‌ها دارند به توجیه این مسدودسازی می‌پردازند.

این را البته هم در ادامه این صحبت و هم در [ادامه] توضیحات آقای آرام اشاره کنم که به هرحال این فیلتر کردن و این محدودسازی جدید، دست‌کم دو ما به‌ازا خواهد داشت: یکی این است که باعث افزایش خشم و نارضایتی لایه‌های اجتماعی تغییرخواه و ناراضی از وضع موجود می‌شود و به شکل غیرمستقیم و حتی خلاف آن چیزی که خود حاکمیت می‌خواهد، باعث دامن زدن به نارضایتی و خشم اکثریت جامعه از هسته اصلی قدرت در جمهوری اسلامی می‌شود، و از طرف دیگر هم، از نظر جامعه‌شناختی من فکر می‌کنم ما شاهد وضعی در ایران بودیم که به تعبیر مهندس بازرگان، نوعی سازگاری ایرانی هم وجود دارد. یعنی اکثریت جامعه تلاش می‌کند با وجود این سرکوب و اختناقی که هست و با توجه به همه محدودیت‌ها و تهدیدی که متوجه تحرک آزادش می‌شود، به نوعی مفری و راه گریزی برای خودش پیدا کند و به زیست متمایل به خودش با حکومت ادامه بدهد. از این زاویه، شاهد افزایش استفاده از فیلترشکن‌ها هستیم و هم شاهد پیدا کردن شبکه‌های اجتماعی جدید و نرم افزارهای متفاوت، این‌ها طبیعتا در دستور کار جامعه قرار خواهند گرفت.

از این زاویه، من گمان می‌کنم به نوعی حکومت در معنای عامش و به‌ویژه آن هسته سخت قدرت در جمهوری اسلامی، فقط دارد این بحران سیاسی را برای خودش به تعویق می‌اندازد یا به تعبیری تلاش می‌کند تا مثل سال‌های پیش، صورت مسئله را نادیده بگیرد. صورت مسئله‌ای که با مشارکت اجتماعی-سیاسی و لوازم حکمرانی خوب در ایران از جمله حاکمیت قانون و توسعه سیاسی و مشارکت اجتماعی و دسترسی شهروندان به اطلاعات آزاد و مشارکت فعال آن‌ها در حکومت گره می‌خورد. که خب این وجود ندارد.

یک نکته را هم اشاره کنم که تلگرام به‌ویژه در ماه‌های گذشته یک ابزاری شده بود برای شفاف‌سازی فسادها و سوءاستفاده‌های مالی و طبیعتا نقد حکومت و این برای حاکمان برخورنده است و حالا دارند با این مسائلی که شما اشاره کردید [فیلترینگ را] توجیه می‌کنند که مثلا این امکانی است برای فعالیت‌های تروریستی و مخرب برای امنیت ملی . که فکر می‌کنم این را فقط خود آقایان و اقلیت جامعه ایران که با حکومت مرتبط و همدل‌اند، باور می‌کنند نه اکثریتی که دارند زندگی خودشان را می‌کنند و از وضعیت موجود در اَشکال مختلف، البته هر زمان ناراضی‌اند.

آقای آرام، تلگرام در نهایت چه سرنوشتی پیدا خواهد کرد؟ مثل توئیتر و شبکه‌های اجتماعی دیگر می‌شود که مردم با فیلترشکن از آن استفاده می‌کنند یا مردم مجبور می‌شوند به پیام‌رسان‌های داخلی روی بیاورند؟ یک صحبتی کردید شما درباره پیام‌رسان های داخلی. آن بحث بی‌اعتمادی مردم مطرح است، ولی در نهایت چه خواهد شد؟

در بدترین حالت، اتفاقی که خواهد افتاد، شامل همان سرنوشتی خواهد بود که امروز بعد از چهل سال مردم وقتی دارند با تلفن صحبت می‌کنند، یا برای هم پیام کوتاه و اس‌ام‌اس می‌فرستند هم دچارش هستند و از یک نگرانی برای شنود احتمالی، احتیاط های لازم را می‌کنند که چه چیزی برای هم ارسال بکنند یا وقتی دارند پای تلفن صحبت می‌کنند چه مسئلی را مطرح بکنند یا نکنند. اتفاقی که خواهد افتاد، اگر هم بتوانند با این پمپاژ و این دوپینگ حکومتی، عده‌ای از مردم و نهادهای دولتی را به سمت پیام‌رسان‌های داخلی با فشار و زور سوق بدهند، در نهایت به دلیل عدم اعتمادی که وجود دارد، باعث می‌شود مردم اگر مجبور شوند استفاده کنند، ولی آن اعتماد لازم و آن کاربری را که در تلگرام آزادانه داشتند، دیگر نداشته باشند.

در واقع حکومت، حکومت بی دورنمایی است که برای فقط پاک کردن صورت مسئله بدون توجه به مجموعه نارضایتی‌ها در حوزه‌های مختلف، و در اقشار مختلف از روستاییان، کشاورزان، کارگران، معلمان، دانشجویان، اقشار مختلف و در حوزه‌های مختلف، اقدام می‌کند. امروز شاهد هستیم که در حوزه دانشگاهی، محیط زیست و حوزه‌های مختلف، حکومت ورود کرده و وجود ابزاری مثل تلگرام و عدم کنترلشان به اطلاعاتی که بین مردم رد و بدل می‌شود، باعث می‌شود نگرانی و ترس در بدنه حاکمیت ایجاد شود و سعی کنند سریع فضایی را مهیا کنند یا فشاری را ایجاد کنند که مردم به سمت پیام‌رسان‌های داخلی سوق داده شوند.

آقای کاظمیان، اشاره‌ای کردید به کسب و کارهایی که در تلگرام به دادوستد می‌پرداختند. رئیس انجمن صنفی کسب و کارهای اینترنتی گفته حدود نیم میلیون فرصت شغلی که وارد این شبکه‌های مجازی شده‌اند و شرکت‌های دانش‌بنیان تخصصی معلق شده‌اند. آقای روحانی هم قول داده بود به وضعیت کسانی که از تلگرام کسب و کار می‌کنند، رسیدگی شود. فکر می‌کنید که واقعا این وعده‌ها عملی خواهد شد؟

من همان‌طوری که قبلا هم گفتم، متاسفانه از یک تغییر وضعیت معنی‌دار برای تلگرام ناامیدم. یعنی اگر اتفاقی بخواهد رخ بدهد، باید در حوزه تکنولوژی ارتباطات اطلاعات و آن تمهیداتی رخ بدهد که خود مدیران ارشد تلگرام و موسسه آن پیش‌بینی خواهند کرد. همین طور، میزان جدیت و پیگیری شهروندان برای این که همچنان از این شبکه اجتماعی آنلاین و نرم‌افزار استفاده کنند. اما قطعا این اختلال اقتصادی رخ خواهد داد، همچنان که رخ داده. بخشی از درآمد این دست از کانال‌ها از تبلیغات و جذب آگهی بود و خیلی به دشواری می‌شود داوری کرد که چه میزان از شهروندان متضرر می‌شوند از اتفاقی که رخ داده.

این را باز من در ادامه صحبت‌های آقای آرام اضافه کنم که به هرحال ببینید حتی مسئله اعتراض کشاورزان اصفهانی به آب یا مسائل کوچک محیط زیستی یا اعتراضات مدنی در نقاط مختلف کشور در ماه‌های گذشته خیلی سریع توسط تلگرام بازتاب داده شد و متاسفانه چون هسته اصلی قدرت نمی‌تواند پاسخ جدی یا قانع کننده یا واقع بینانه‌ای به اعتراض‌ها بدهد، حالا آمده صورت مسئله را پاک و تلاش می‌کند با بستن تلگرام مانع از افزایش اعتراض‌ها یا دامن زدن به نارضایتی‌های حوزه‌های مختلف بشود. با وجود این که تلگرام را مسدود می‌کند که جلو این اعتراض‌ها را بگیرد، اما به نظر می‌رسد همین اعتراض‌های اقتصادی و مشکلی که برای جوانان و شاغلان و فعالان اقتصادی و حتی برای خانواده‌ها ایجاد می‌کند، خود به خود به این نارضایتی‌ها کمک می‌کند.

به تعبیری، من فکر می‌کنم حکومت به زیان خودش عمل می‌کند و این البته رویکردی است که رژیم‌های اقتدارگرا دارند و گمان می‌کنند به این ترتیب می‌توانند اقتدار خودشان یا وضعیت موجود را تداوم ببخشند. اما من فکر می‌کنم که فقط باعث افزایش نارضایتی‌ها می‌شوند. تا کی این نارضایتی‌ها قابل کنترل باشد، طبیعتا به پتانسیل جامعه مدنی و میزان نارضایتی موجود در جامعه بر می‌گردد و این که چه قدر می تواند خودش را در قالب نیرویی علیه هسته اصلی قدرت در نظام مستقر، متبلور کند.

XS
SM
MD
LG