آیتالله خامنهای همیشه ناقد غرب و خصوصاً آمریکا بوده است. اما چند سالی است که مبلغ شرقگرایی شده است. در مورد این رویکرد او پیش از این در مقالههای «ایران و روسیه، و سیاست دوگانه خامنهای»، «خامنهای چگونه دو قطبی روسگرایان و غربگرایان را ساخت؟»، «خامنهای و حکم قطعی ایران و اسلام و شیعهستیزی دولت آمریکا» و «پوتینیسم: الگوی خامنهای و محافظهکارانی که روسیه را متحد خود میدانند» سخن گفتهام. با این همه، سخن گفتن در مورد این استراتژی مهم دارای اهمیت فروان است. همیشه میتوان از منظر متفاوتی به مسئله یا محل نزاع نگریست.
آیتالله خامنهای در ۲۹ بهمن ۱۳۹۶ دوباره گفت: «در سیاست خارجی، ترجیح شرق بر غرب، ترجیح همسایه بر دور، ترجیح ملّتها و کشورهایی که با ما وجه مشترکی دارند بر دیگران، یکی از اولویّتهای امروز ماست».
توجیه تغییر رویکرد از سوی مریدان
تبدیل شعار «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» به شعار «نه غربی، شرقگرایی» نیازمند توجیه است. برخی از مریدان آیتالله خامنهای کوشش کردهاند تا به گونهای این رویکرد را موجه سازند. به دو مورد زیر بنگرید:
اول- علیاکبر ولایتی، مشاور عالی رهبری در امور بینالملل، در ۲۵ شهريور ۱۳۹۷ در مصاحبه بلندی با خبرگزاری تسنیم کوشید تا از راهبرد نگاه به شرق آیتالله خامنهای را تئوریزه کرده و به نقدهای ناقدان پاسخ بگوید. او گفت: الف- شعار آرمانگرایانه «نه شرقی، نه غربی» علیه لیبرال دموکراسی و کمونیسم بود. شوروی و کمونیسم نابود شدند و روسیه پوتین نه تنها کمونیستی نیست، بلکه او روزهای مقدس به همراه اسقفها به کلیسا میرود. ب- مقام رهبری در عین عدم نفی غرب، گفتهاند که باید نگاه استراتژیک به شرق (روسیه، چین، هند، ژاپن، پاکستان، و...) داشته باشیم. برای اینکه اینک «همه دنیا نگاه به شرق دارند». پ- درحالیکه غربیها به رهبری آمریکا ایران را تحریم کردهاند، هیچ فرد عاقلی کشور را در بنبست قرار نمیدهد. اولاً: فروش نفت برای ایران حیاتی است و چین بزرگترین خریدار نفت ایران است. چین «نزدیک ۴۰ میلیارد دلار در سال از ما نفت خریداری میکند». ثانیاً: چین، روسیه و هند گفتهاند حتی به شرط تحریم آمریکاییها هم از ایران نفت خریداری خواهند کرد. ثالثاً: این کشورها که در تکنولوژی رشد چشمگیری داشته و در آینده حرف اول را خواهند زد، با انتقال تکنولوژی به ایران مشکلی ندارند. روسیه به ایران «اس ۳۰۰» فروخت. «ما برای اینکه نیازمندیهای پیشرفته دفاعیمان را از روسیه فراهم کنیم هیچ مشکلی نداریم. هماکنون تولید برق اتمی در بوشهر توسط روسها در حال انجام است». رابعاً: روسیه و چین در شورای امنیت سازمان ملل قطعنامههای ضد ایرانی را «وتو» میکنند. چین در اقتصاد و روسیه در صنایع دفاعی میتوانند نیازهای ایران را بر طرف سازند.
ادعاهای ولایتی حداقل متضمن دو دروغ آشکار است؛ اولاً: دولت چین در هیچ سالی ۴۰ میلیارد دلار از ایران نفت خریداری نکرده است. بالاترین سال هم رقمی بسیار پایینتر است. ثانیاً: روسیه و چین به همه قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران رأی دادند. اگر نمیدادند که آنها تصویب نمیشد تا پس از توافق هستهای با قطعنامه جدیدی لغو شوند.
دوم- سرلشکر سیدیحیی صفوی، دستیار و مشاور عالی آیتالله خامنهای، نیز در ۲۳ مهر ۹۷ در همین مورد گفت: «از نظر سیاست خارجی بایستی نگاه ما به شرق باشد». برای اینکه، الف- درگیری و رقابتهای ژئواستراتژیکی آمریکا با روسیه و رقابتها و درگیریهای ژئواکونومیکی با چین و اتحادیه اروپا و یا برخی از کشورها مثل کره شمالی فرصت متحد شدن علیه یکجانبهگرایی آمریکا را پیش روی جمهوری اسلامی ایران قرار داده است. بنابراین، باید روابط اقتصادی و سیاسیمان را با قدرتهای آسیایی نظیر روسیه و هند و چین توسعه دهیم و برای حضور دائمی در سازمان همکاریهای شانگهای اقدامهای عملی کنیم. ب- توسعه دیپلماسی دفاعی و اقتصادی با ۱۵ کشور همسایه برای جمهوری اسلامی فرصتهای بسیاری پدید میآورد. عقد پیمانهای عدم تخاصم با کشورهای همسایه همچون پاکستان و عراق و اتصال راههای ارتباطی از طریق پاکستان، عراق تا مدیترانه و حتی آسیای مرکزی در کنار عایدات اقتصادی برای کشور، میتواند در مسائل امنیتی نیز بسیار راهگشا باشد، اگر راه آهن خرمشهر را به بصره متصل کنیم مفهومش این است که آسیای مرکزی را از طریق راه آهن به مدیترانه وصل کردهایم. پ- برای تبدیل ایران به قدرت اول خاورمیانه باید از موقعیت و وزن برتر ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی ایران در منطقه خاورمیانه برای دسترسی به اهداف چشمانداز ۱۴۰۴ حتی با تأخیر ۱۰ ساله استفاده کرد.
توجیه نگاه به شرق با پیشرفت علمی
آیتالله خامنهای، در ۲۵ مهر ۱۳۹۷ در دیدار با بیش از دو هزار نفر از «نخبگان جوان و استعدادهای برتر علمی» گفت، تنها با پیشرفت علمی میتوان خطر دشمنان تمدنیمان را کم کرد. بدین ترتیب، «ارتباط علمی با کشورهایی که در مسیرِ رشدِ جهشی قرار دارند، [یعنی] کشورهای آسیا. عمدتاً نگاه باید طرف شرق باشد؛ نگاه طرف غرب و اروپا و مانند اینها برای ما جز معطّل کردن، جز دردسر، جز منّت کشیدن و کوچک شدن هیچ اثری ندارد. باید نگاهمان طرف شرق باشد؛ کشورهایی هستند که میتوانند به ما کمک کنند، میتوانیم با چهره برابر با آنها مواجه بشویم، ما به آنها کمک کنیم، آنها هم به ما کمک کنند، تبادل علمی با آنها داشته باشیم».
توجیه جدید آیتالله خامنهای به شرح زیر است: الف- برخی کشورهای شرقی رشد جهشی داشته و دارند. ب- به دنبال غرب رفتن بینتیجه است. پ- ارتباط با کشورهای شرقی از موقعیت برابر است. ت- ارتباط علمی با شرق، نوعی مبادله دادن و گرفتن است، نه گدایی و منت کشیدن.
آیا ایران چیزی جز مواد خام -به خصوص نفت- برای ارائه به کشورهای پیشرفته شرقی که رشد جهشی داشته و دارند؛ دارد؟ پاسخ آیتالله خامنهای مثبت است. او از پیشرفتهای علمی ایران سخن میگوید. او گفت که جمعیّت ایران تقریباً یک درصد جمعیّت جهان بوده و هست. بنابراین لااقل یک درصد از تولید علم جهان باید سهم ایران باشد. اما تولید علم ایران که در سال ۵۷ که انقلاب شد، یک دهم درصد جهان بود، اینک به ۱.۹ تا ۲ درصد افزایش پیدا کرده است.
در مورد تولید علم، چندین مرکز کشورها را رتبهبندی میکنند. رشد انتشار مقالههای ایرانیان در مجلات علمی، در هاآرتص ۲ می ۲۰۱۸ نیز انعکاس پیدا کرده است. به گزارش وبسایت اسکوپس Scopus، ایران مقام اول را در خاورمیانه از لحاظ تعداد کل مقالات علمی منتشر شده در مجلات معتبر علمی دارد. مقام ایران در سطح جهانی ۱۷ است. در بیوشیمی، ژنتیک، و بیولوژی مولکولی ایران، ترکیه، عربستان و اسرائیل به ترتیب رتبه اول تا چهارم را دارا هستند. در مهندسی شیمی، ایران اول و اسرائیل پنجم است. در شیمی و مهندسی کامپیوتر، ترکیه اول، ایران دوم و اسرائیل چهارم است. در اقتصاد در سال ۲۰۱۶ ایران شانزدهم و اسرائیل سی و دوم بود.
بر اساس منبع دیگری، رتبهبندی جهانی به شرح زیر است: ۱- آمریکا. ۲- چین. ۳- بریتانیا. ۴- آلمان. ۵- ژاپن. ۶- فرانسه. ۷- کانادا. ۸- ایتالیا. ۹- هند. ۱۰- اسپانیا. ۱۱- استرالیا. ۱۲- کره جنوبی. ۱۳- روسیه. ۱۴- نیوزلند. ۱۵- برزیل. ۱۶- سوییس. ۱۷- تایوان. ۱۸- سوئد. ۱۹- هلند. ۲۰- ترکیه. ۲۱- بلژیک. ۲۲- ایران. ۲۳- دانمارک. ۲۴- اتریش. ۲۵- اسراییل.
بر اساس پژوهش همین مؤسسه رتبه کشورهای خاورمیانه به شرح زیر است: ۱- ترکیه. ۲- ایران. ۳- اسرائیل. ۴- مصر. ۵- عربستان سعودی. ۶- امارات متحده. ۷- اردن. ۸- لبنان. ۹- کویت. ۱۰- قطر. ۱۱- عراق. ۱۲- عمان. ۱۳- سوریه. ۱۴- فلسطین. ۱۵- بحرین. ۱۶- یمن.
اما ردهبندی نیچر به شرح زیر است: ۱- آمریکا. ۲- چین. ۳- آلمان. ۴- بریتانیا. ۵- ژاپن. ۶- فرانسه. ۷- کانادا. ۸- سوییس. ۹- کره جنوبی. ۱۰- استرالیا. ۱۱- اسپانیا. ۱۲- ایتالیا. ۱۳- هند. ۱۴- هلند. ۱۵- سنگاپور. ۱۶- سوئد. ۱۷- اسراییل. ۱۸- روسیه. ۱۹- تایوان. ۲۰- دانمارک. ۲۱- اتریش . ۲۲- بلژیک- ۲۳- برزیل. ۲۴- لهستان. ۲۵- فنلاند. ۲۶- چک . ۲۷- نروژ. ۲۸- پرتغال. ۲۹- نیوزلند. ۳۰- عربستان سعودی. ۳۱- ایرلند. ۳۲- ایران. ۳۳- شیلی. ۳۴- آرژانتین. ۳۵- مکزیک.
در همه رتبه بندی ها، آمریکا اول و چین دوم است. ژاپن، کره جنوبی، هند و روسیه هم دارای جایگاه خوبی هستند. در این جا چند مسئله وجود دارد:
الف- تفاوت زیاد جمعیت کشورها: کشور ۱۰ میلیونی ، ۸۰ میلیونی، ۳۰۰ میلیونی و بالای میلیاردی با یکدیگر تفاوت دارند.
ب- درصد بالای انتشار مقاله در نشریات تخصصی به تنهایی گویا نیست، میزان ارجاع به این مقالهها رتبهبندی جدیدی به کشورها میدهد. با توجه به این متغیر، اگر چه وضع ایران همچنان خوب است، اما رتبه ایران تنزل میکند.
پ- بیش از نیمی از تولید علم آمریکا محصول مهاجران است. فرید زکریا در سال ۲۰۰۸ نوشت: «پیشتازی آمریکا در ابداع در حد چشمگیری محصول مهاجرت است. دانشجویان خارجی و مهاجران ۵۰ درصد پژوهشگران علمی کشور را تشکیل میدهند که در سال ۲۰۰۶ توانستهاند ۴۰ درصد مدارک دکتری در علوم و مهندسی و ۶۵ درصد مدارک دکتری در علوم رایانه را کسب کنند. در سال ۲۰۱۱ دانشجویان خارجی بیش از ۵۰ درصد مدارک دکتری را، در هر رشتهای، در آمریکا کسب خواهند کرد. در حوزه علوم این رقم نزدیک به ۷۵ درصد خواهد بود. بنیانگذار نیمی از شرکتهای نوپای مستقر در سیلیکون ولی، یک مهاجر یا آمریکایی نسل اول است. دستاورد آمریکا در موج جدید بهرهوری، پیشتازی آن در فناوری نانو، فناوری زیستی، و قابلیت آن در اختراع آینده، همه متکی بر سیاستهای مهاجرت این کشور است. چنانچه آمریکا بتواند نیروهایی را که تربیت میکند در این کشور نگاه دارد، ابداعات نیز در همین جا رخ خواهند داد و چنانچه این نیروها به کشورشان باز گردند، ابداعات آنان نیز همسفرشان خواهند بود». (فرید زکریا، جهان پسا-آمریکایی، ترجمه احمد عزیزی، هرمس، صص ۲۰۶- ۲۰۵).
واقعیت از پیشبینی فرید زکریا هم جلو زد. بر اساس گزارش بنیاد ملی سیاست آمریکا، اکثر فارغالتحصیلان فوق لیسانس و دکتری رشتههای علوم و مهندسی دانشجویان خارجی هستند. یعنی ۸۱ درصد فارغ التحصیلان مهندسی برق و نفت، ۷۹ درصد فارغ التحصیلان علوم کامپیوتر و ۶۳ درصد فارغ التحصیلان اقتصاد دانشجویان خارجیاند.
آمریکا دارای بهترین دانشگاههای جهان است. این عامل و دیگر امکانات در جذب مغزهای دیگر کشورها بسیار مؤثر بودهاند. اگر به جایزه نوبل و تئوریهای علوم طبیعی تجربی و علوم انسانی تجربی و فلسفه بنگریم، سهم بالای جهان غرب غیر قابل انکار است.
ارتباط با رشدهای اقتصادی جهشی
آیتالله خامنهای بر رابطه با کشورهای شرقی/آسیایی که رشد اقتصادی جهشی داشتهاند، تأکید میکند. چین بهترین مصداق این نوع کشورها است.
به گزارش بانک جهانی، میانگین سالانه رشد اقتصادی چین و ایران در ۴۰ سال ۲۰۱۸- ۱۹۷۹ به ترتیب ۹.۵ درصد و ۲ درصد بوده است.
به گزارش بانک جهانی، میانگین سالانه سرمایهگذاری خارجی در چین و ایران در ۴۰ سال ۲۰۱۸- ۱۹۷۹ به ترتیب ۸۳ میلیارد دلار و یک میلیارد دلار بوده است.
به گزارش بانک جهانی، کل بدهی خارجی ترکیه در پایان سال ۲۰۱۶ به ۴۰۵ میلیارد و ۶۵۶ میلیون دلار رسید. کل بدهی خارجی ایران در پایان سال ۲۰۱۶ بالغ بر ۵ میلیارد و ۳۷۸ میلیون دلار شد. کل بدهی خارجی چین در پایان سال ۲۰۱۶ به ۱ تریلیون و ۴۲۹ میلیارد دلار رسید.
البته ذخایر ارزی چین بینظیر است. کل بدهی دولت آمریکا ۲۱ تریلیون و ۶۶۵ میلیارد دلار است. حدود یک و نیم تریلیون دلار از بدهی خارجی آمریکا متعلق به چین است.
نظام سیاسی غیردموکراتیک ویژگی مشترک ایران و چین است. دیکتاتوری چین از نظر دوری از دموکراسی و آزادی و حقوق بشر از ایران عقبتر است. هیچ نقدی و هیچ صدای مخالفی از چین شنیده نمیشود، برخلاف ایران که حتی همه زمامداران شبانه روز علیه یکدیگر سخنان تندی بیان میکنند. چین یک میلیون مسلمان ، عمدتاً از اقلیت ایغور، را روانه اردوگاههایی موسوم به «مراکز بازآموزی عقیدتی» کرده تا از طریق شستشوی مغزی، باورهای سنتی اسلامی آنان را به ایدئولوژی کمونیسم چینی تغییر دهد. نسلکشی مسلمانان میانمار را هم مسئلهای داخلی قلمداد کرده و به همراه روسیه مانع محکومیت این کشور در شورای امنیت سازمان ملل است. در ۲۴ اکتبر روسیه و چین حتی کوشش کردند تا مانع برگزاری جلسه شورای امنیت سازمان ملل در مورد قرائت گزارش کمیته حقیقتیاب درباره نسلکشی مسلمانان در میانمار و جنایت علیه بشریت توسط حکومت این کشور شوند. اما جلسه تشکیل شد و فجایع بازگو شد، اگرچه روسیه و چین نگذاشتند چیزی علیه میانمار تصویب شود. همیشه پشتیبان تمام عیار حکومت کمونیستی توتالیتر کره شمالی بوده است. به همراه روسیه از محکوم کردن قتل خاشقچی توسط سعودیها خودداری کردند.
پس چه متغیر یا متغیرهایی میتواند تفاوتهای عظیم اقتصادی چین و ایران را موجه سازد؟
سیاست خارجی، متغیری بسیار مهم است و نقش تعیینکنندهای در این داستان دارد. پس از دومین انتخاب حسن روحانی در مقالههای «روحانی بدون توافق قادر به حل مسائل اقتصادی نخواهد بود»، «تغییر سیاست خارجی، شرط حل مسائل اقتصادی» و «برجام منطقهای، آری؟ نه؟ هزینههای سازش و مقاومت» به این مسئله اساسی پرداختم. اما آیتالله خامنهای و مریدانش گوش شنوایی ندارند. اینک که قرار بر «نگاه به شرق» و درسگیری از «رشد جهشی» چینیهاست، بهتر است همین اصل تنظیمکننده را از زبان رهبری چین بشنویم.
حسن روحانی در سال ۱۳۸۲ به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی و مسئول پرونده هستهای دیداری خصوصی با وزیر امور خارجه چین دارد. وزیر امور خارجه چین به روحانی میگوید: «نخست اینکه شما سه کشور اروپایی را رها نکنید، زیرا به این راحتی قدرت جایگزین دیگری پیدا نخواهید کرد. دنبال چین و روسیه نباشید، چون در آژانس و در صحنه بینالملل اثربخشی اروپا با چین و روسیه قابل مقایسه نیست. به ما تکیه نکنید و فکر نکنید ما در شورای امنیت میتوانیم بایستیم و از حق وتو استفاد کنیم. دوم اینکه گفت من به شما به صراحت میگویم که حجم روابط اقتصادی و تجاری ما با اروپا و آمریکا بسیار بالا است. حجم صادرات و واردات ما در مجموع به هزار میلیارد دلار بالغ میشود. طرفهای تجاری ما عمدتاً آمریکا، ژاپن و اروپا هستند و سهم بقیه کشورها با این سه قابل مقایسه نیست؛ بنابراین، اگر توقع دارید ما رو در روی آمریکا و اروپا بایستیم، ما این کار را دست کم تا ۲۰ سال دیگر نمیتوانیم انجام دهیم. ما نیاز به دورهای آرامش داریم تا از لحاظ اقتصادی و تکنولوژیکی به اهداف خود برسیم. من اگر در ایران مسئولیتی داشتم، میگفتم دورهای برای پیشرفتهای اقتصادی و علمی خودتان مشخص کنید، بعد جلوی قدرتهای بزرگ دنیا بایستید. سوم اینکه ما در آژانس و شورای امنیت میتوانیم از طریق چانهزنی تغییراتی در قطعنامهها ایجاد کنیم. ولی بیش از این از ما توقع نداشته باشید». (حسن روحانی، امنیت ملی و دیپلماسی هستهای، مرکز تحقیقات استراتژیک، چاپ دوم با اصلاحات: بهار ۱۳۹۱ ، صص ۱۵۷- ۱۵۶).
در طی ۱۵ سالی که از این رهنمودهای مهم گذشت، چین به رشد جهشی خود با همین سیاست خارجی ادامه داد و ایران نیز با سیاست خارجی استکبارستیزانه و مخالف اسرائیل، راههای رشد را به روی خود بست.
با سه شاهد در عمر ۴۰ ساله جمهوری اسلامی میتوان رابطه سیاست خارجی با رشد اقتصادی را نشان داد.
الف- سرشت انقلاب نابودی نظم مستقر داخلی و تغییر روابط با جهان بود. شعار صدور انقلاب هم زاده انقلاب بود. سپس جنگ ۸ ساله عراق علیه ایران آغاز شد. به گزارش بانک جهانی، میانگین سالانه رشد اقتصادی ۱۰ سال ۱۹۸۸- ۱۹۷۹ به ترتیب: منفی ۱۰.۵، منفی ۲۷.۵، منفی ۵.۱، مثبت ۲۷.۲ ، مثبت ۸.۵ ، منفی ۸.۷ ، مثبت ۲.۱ ، منفی ۱۰.۲ ، مثبت ۰.۶ ، منفی ۵.۴ بوده است. میانگین سالانه منفی ۲.۹ درصد شد.
ب- تحریمهای فلج کننده دوران اوباما در سالهای ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳ رشد اقتصادی ایران را به منفی ۷.۵ و منفی ۱.۹ کاهش داد. تورم هم به ۳۵ درصد افزایش یافت.
پ- با شروع مذاکرات و توافق هستهای، رشد اقتصادی ایران در ۴ سال ۲۰۱۷- ۲۰۱۴ به ترتیب: مثبت ۴.۶، منفی ۱.۳، مثبت ۱۳.۴ و مثبت ۴.۳ شد. با میانگین سالانه مثبت ۵.۲ درصد. پیشبینی بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول برای سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰، رشد اقتصادی بالای ۴ درصد بود. اما با خروج آمریکا از برجام و آغاز تحریمهای فلجکننده، صندوق بینالمللی پول برآورد خود از رشد اقتصادی سال ۲۰۱۸ ایران را به منفی ۱.۵ درصد کاهش داد. تورم ۳۵ درصدی در دوران پسا برجام تکرقمی شد، اما در سال ۲۰۱۸ به بالای ۳۵ درصد افزایش خواهد یافت.
روابط دوستانه با غرب و شرق براساس منافع ملی
وقتی روابط ایران با آمریکا و اسرائیل خصمانه باشد، این دو قادرند که اکثر راههای رشد را به روی ایران ببندند. نه تنها کشور از توسعه باز خواهد ماند، بلکه مردم ایران با تحریمهای فلجکننده به وضعیت دردناک و فلاکتباری دچار خواهند شد. روابط دوستانه با جهان غرب شرط لازم توسعه پایدار ایران است.
بنابر همین ملاحظات کشورهای قدرتمند چین و روسیه به هیچ وجه حاضر نیستند با آمریکا و اسرائیل درگیر شوند. با اینکه آمریکا سیاستهای خصمانه ای نسبت به چین و روسیه اتخاذ کرده، اما این دو کشور تمام سعی خود را میکنند تا روابط دوستانه ای با آمریکا داشته باشند.
تجویز برقراری روابط دوستانه با آمریکا به معنای نفی رابطه با کشورهای مهمی چون چین، روسیه ، هند، و... نبوده و نیست. اینک کشورهای قدرتمند آسیایی پروژههای عظیم اقتصادی در دست دارند که با این پروژهها خود و دیگران را قدرتمند میسازند.
چین در پروژه عظیم جاده ابریشم، در تأسیسات زیربنایی، در ابتدا ۹۰۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری خواهد کرد. به گفته چینیها، تا پایان این پروژه ۸ تریلیون دلار برای زیربنای ۶۸ کشور جهان در ۲ جاده هزینه خواهد شد. یکی از طریق روسیه، آسیای مرکزی و اروپای شرقی به ایتالیا میرسد، و دیگری از طریق دریا، اقیانوس آرام و هند، دریای سرخ و کانال سوئز به همان جا در ایتالیا خواهد رسید. در طول ۵ سال آینده ۵۰۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری در ۶۲ کشور خواهد شد، ولی بیشتر آن به هند، مصر، ایران، روسیه، اندونزی، فیلیپین و پاکستان خواهد رسید.
هند، ترکیه، ژاپن و روسیه هم از همین نوع پروژههای بزرگ دارند. روسیه به دنبال کریدور شمال و جنوب است. ایران باید در همه این پروژهها مشارکت داشته باشد. اگر حضور نداشته باشد، تقلیل پیدا میکند و قدرت چانهزنی نخواهد داشت و از گردونه قدرت حذف میشود. فقط فرض کنیم که جاده ابریشم به جای عبور از ایران، ایران را دور بزند. بدین ترتیب امنیت و منافع ملی ایران به خطر خواهد افتاد.
اما، و این اما بسیار مهم است، دموکراسی و حقوق بشر و عدالت به مثابه عدم تبعیض، عواملی هستند که کشور را قدرتمند میسازند. شایستهسالاری و تخصصگرایی کارها را پیش میبرند، نه پیرسالاری و خودیسالاری. با فقیهسالاری نمیتوان وزن درخوری در جهان پیدا کرد، باید از دیکتاتوری جمهوری اسلامی به نظام دموکراتیک عادلانه که به همه صور و اشکال تبعیض حساس است، گذر کرد.