از سال گذشته بخشهای مختلفی از سطوح بالا و میانی سپاه پاسداران با حکمهای شخص علی خامنهای و گاه فرمانده کل سپاه پاسداران دستخوش تغییر و تحول شدهاند. در طی چهار دهه حیات جمهوری اسلامی، چنین سرعت و سطحی از تغییراتِ مناصبِ نظامیان، کمتر سابقه داشته و این بدان معناست که در زیر پوست شهر، خبرهایی است.
سطوح ارشد:
علی خامنهای در اول شهریورماه با صدور احکامی جداگانه، علیرضا تنگسیری را به سمت «فرمانده نیروی دریایی سپاه» و علی فدوی را به مقام «معاون هماهنگ کننده سپاه» منصوب کرد. این معاونت، از حساسیت بالایی در هماهنگی بخشهای مختلف سپاه با کاربردهای نظامی، داخلی و امنیتی برخوردار است و از این روست که ولی فقیه نظام از علی فدوی خواست تا برای «کسب آمادگیهای همهجانبه در پاسداری از انقلاب اسلامی و حفظ دستاوردهای آن» بکوشد.
فدوی از سپاهیان مورد اعتماد شخص علی خامنهای و از جمله فرماندهانی است که در دی ماه ۱۳۹۴ شماری از ملوانان امریکایی را در نزدیکی آبهای ایران متوقف و دستگیر کرد و به این سبب، از خامنهای «نشان فتح» دریافت کرد.
دو ماه پیش از آن، سرتیپ پاسدار جمالالدین آبرومند با حکمی از سوی محمدعلی جعفری، فرماندهکل سپاه پاسداران، به عنوان «جانشین فرمانده کل سپاه» در قرارگاه امنیتی «جنگ نرم سپاه» منصوب شد. آبرومند تا پیش از آن، «معاون هماهنگکننده سپاه» بود اما بعد از او، این سرتیپ حسین سلامی، جانشین فرمانده کل سپاه بود که با حفظ سمت و به طور موقت تا شهریورماه گذشته «سرپرست معاون هماهنگکننده سپاه» شد.
فروردین ماه گذشته نیز سرتیپ پاسدار محمدحسین سپهر با حکم محمدعلی جعفری به عنوان «جانشین رئیس سازمان بسیج مستضعفان» جایگزین علی فضلی شد. سپهر پیش از این معاون علی سعیدی (نماینده ولی فقیه در سپاه) بود اما بیشتر در سپاه غرب کشور بویژه در کرمانشاه حضور داشته است و چنین به نظر میرسد که با توجه به افزایش مشکلات امنیتی نظام در غرب کشور (اعم از اعتراضهای خیابانی و ناامنیهای مرزی) چنین فردی به این سمت منصوب شده است. از همین روست که محمدعلی جعفری در مراسم معارفه سپهر میگوید که «در چهل سالگی انقلاب، دشمنان همه توان خود را برای آسیب رساندن به انقلاب به کار گرفتهاند و البته در داخل کشور نیز مسائلی وجود دارد که باید آنها را حل کنیم.»
پیش از اینها اما این علی سعیدی، روحانی تندرو و نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران بود که جای خود را به یک روحانی تندروی دیگر یعنی عبدالله حاجیصادقی داد و بلافاصله با حکم علی خامنهای، «رئیس دفتر عقیدتی-سیاسی فرمانده کل قوا» شد.
«نمایندگی ولیفقیه در سپاه پاسداران» طی سالهای اخیر و بویژه در دوران علی سعیدی به سمتی مهم در ساختار سیاسی-امنیتی سپاه پاسداران و بیت رهبری تبدیل شد؛ به گونهای که در چند سال گذشته رادیکالترین مواضع نزدیک به علی خامنهای، در سخنان علی سعیدی جاری شد.
از این منظر، به نظر میرسد که عبدالله حاجیصادقی گزینهای است که در سمتهای «نماینده ولی فقیه در دانشگاه امام حسین»، «مسئول معاونت ارتباطات حوزوی بیت رهبری» و «فرماندهی سپاه قم» سالها برای نشستن بر این صندلی تربیت شده، به طوری که علیرغم ناشناخته بودن اتفاقاً کارنامه پُرباری در حمد و ستایش علی خامنهای و تهدید مخالفان داخلی و خارجی دارد: «باید نعمت ولیفقیه را شُکر کرد»؛ «جامعه بیولایت، مرده است»؛ «کاندیداها مُجری سیاستهای نظام هستند نه سیاستگذار»، «ما امروز آماده فتح بیتالمقدس و نابودی رژیم اشغالگر قدس هستیم».
سطوح استانی:
علاوه بر موارد فوق، تغییرات و جابهجاییهای معناداری را در سطوح میانی و استانی سپاهیان نیز شاهد بودهایم. از جمله، با حکم محمدعلی جعفری در آذرماه سال گذشته، محمدتقی شاهچراغی، فرمانده پیشین سپاه قائم آلمحمد استان سمنان و سپاه کربلای مازندران، به عنوان «فرمانده سپاه استان تهران» موسوم به «سپاه سیدالشهدا» جایگزین علی نصیری شد. او تا مهرماه گذشته در این سمت ماند و جایش را به سرتیپ حسن حسنزاده داد.
تنها چندماه پیش از آن نیز محمدرضا یزدی به فرماندهی سپاه تهران بزرگ موسوم به «محمد رسولالله» منصوب و جایگزین محسن کاظمینی شده بود؛ این سپاه به طور مشخص، مسئول مسائل امنیتی شهر تهران است و بویژه برای سرکوب اعتراضهای خیابانی بلافاصله نیروهای بسیج و سپاه و لباس شخصیها را سازماندهی و رهبری میکند.
این تغییرات در سطح سپاهیان تهران البته بلافاصله بعد از حمله مسلحانه به مجلس شورای اسلامی صورت گرفت و به نظر میرسد که نارضایتی علی خامنهای، نهادهای امنیتی و فرماندهان ارشد سپاه دلیل تغییرات سریع در سپاهیان امنیتی تهران بوده است.
در همین حال، یک تغییر ساختاری مهم در بدنه سپاه نیز صورت گرفت به طوری که فرماندهی سپاه پایتخت و جانشین فرمانده سپاه در قرارگاه ثارالله از یکدیگر تفکیک شدند؛ حکم فرماندهی سپاه محمد رسولالله پایتخت به نام محمدرضا یزدی و قرارگاه ثارالله نیز به نام اسماعیل کوثری صادر شدند. کوثری از جمله امنیتیترین فرماندهان سپاه به شمار میرود و عضو دورههای هشتم و نهم مجلس شورای اسلامی بود.
مهرماه گذشته نیز در حالی که کشمکشهای سیاسی «درون نظام» بر سر ماجرای مدرسه فیضیه قم و تهدید آشکار حسن روحانی به قتل، همچنان ادامه داشت، ابتدا فرمانده تیپ امام صادق قم و سپس فرمانده سپاه علی ابن ابیطالب استان قم بی سر و صدا تغییر کردند. نکته جالب اینکه فرمانده سپاه استان قم، از تهران آمد؛ سرتیپ محمدتقی شاهچراغی، متخصص سپاههای استانی که تا چند روز پیش از آن فرمانده سپاه استان تهران بود.
در کنار همه این موارد، قرارگاه خاتمالانبیا نیز از دامنه تغییرات مصون نماند؛ در مهرماه گذشته، محمد سعید، سپاهی ۵۰ ساله ای که از ۱۹ سالگی به عضویت سپاه درآمده، به عنوان فرمانده جدید این قرارگاه منصوب و جایگزین عبادالله عبداللهی شد.
پایانبندی؛ از تنگه هرمز تا اعتراضهای خیابانی
این تغییرات گسترده در سطوح میانی و ارشد سپاه، بیمعنا نیست:
یکم. به طور عام میتوان گفت که نظامهای سیاسی بسته همچون جمهوری اسلامی همواره در هراس از شکلگیری ظرفیت کودتای نظامی سعی میکنند تا از ایجاد کاست نظامی جلوگیری کنند و ابتداییترین راهکار برای این منظور تغییر مناصب، محدوده جغرافیایی و سازمانی است.
دوم. به طور خاص میتوان تحلیل کرد که شخص علی خامنهای و مسئولان پیدا و پنهان امنیتی نظام، اساساً کنترل امنیتی کشور را بر عهده سپاه قرار دادهاند؛ از این رو، پس از هر مشکل امنیتی همچون حمله به ساختمان مجلس شورای اسلامی تا ماجرای مدرسه فیضیه، بلافاصله سپاهیانِ امنیتیِ مسئول در این زمینه (در تهران و قم) برکنار شدند یا تغییر کردند.
سوم. شماری از این تغییرات در مناصبی از بدنه سپاه صورت گرفته که سالهای طولانی در اختیار این افراد بوده است. علی فضلی بعد از ۹ سال از بسیج مستضعفان، علی سعیدی بعد از ۱۲ سال از نمایندگی ولی فقیه در سپاه، علی نصیری بعد از ۶ سال از فرماندهی سپاه استان تهران، محسن کاظمینی بعد از ۶ سال از فرماندهی سپاه محمد رسول الله تهران بزرگ و عبادالله عبداللهی پس از ۶ سال از فرماندهی قرارگاه خاتم الانبیا کنار گذاشته شدند. فقط همین پنج نفر مجموعاً ۳۹ سال در پنج سمت فوقالعاده حساس در سپاه حضور داشتند که به طور معناداری تقریباً عمری به درازای عمر خود جمهوری اسلامی است.
به این ترتیب، به نظر میرسد که نظام به دلایلی همچون تحریمهای بینالمللی، خروج ایالات متحده امریکا از برجام و جدیت پرزیدنت ترامپ در مقابله با حکومت ایران در کنار افزایش دامنه و کاهش بازه زمانی اعتراضهای مردمی در داخل ایران و همچنین شکنندگی روزافزون اقتصاد ایران عملاً این بار خطر فروپاشی را بیش از هر زمان دیگری احساس کرده است.
این خطر جدی و همچنین احتمال آغاز دور جدید اعتراضهای خیابانی بویژه بعد از فشارهای اقتصادی ناشی از دور جدید تحریمها باعث شده تا نظام نیروهای تازه، رادیکالتر، گوش به فرمانتر و البته با سابقه امنیتی-اطلاعاتی بیشتری را در بخشهای امنیتی سپاه به کار گیرد.
به هرحال، تهدید جمهوری اسلامی به بستن تنگه هرمز، به فرماندهان تندرویی همچون علیرضا تنگسیری در سمت «فرمانده نیروی دریایی سپاه» نیاز دارد که در امریکاستیزی و غربستیزی، شُهره است و حتی در اطمینان از آمادگی برای حملات انتحاری علیه منافع امریکا، «قسم جلاله» میخورد: «والله اگر جایش برسد، هستند کسانی که با مواد منفجره خود را به ناوهای آمریکا بزنند.»
چهارم. این همه البته به معنی بیاعتمادی شخص علی خامنهای به سپاهیان نیست؛ او از خاطر نبرده که این سپاه و بسیج بودند که جنبشهای اجتماعی همچون جنبش سبز را بیرحمانه سرکوب کردند و نظام را از گرداب فروپاشی نجات دادند؛ این (به قول محمود احمدینژاد) «برادران قاچاقچی» هستند که همچنان از درگاههای پیدا و پنهان اقتصادی از جمله اسکلههای نامرئی و «فرودگاه پیام»، منافع مالی نظام را تأمین میکنند و تحریمها را دور میزنند؛ و این نیروی قدس سپاه است که متحدان استراتژیک حکومت مثل دیکتاتور سوریه را بر سر قدرت نگه داشتهاند.
از همین روست که از بین همه گزینههای موجود، علی خامنهای همچنان نزدیکترین مناصب به خود را به سپاهیان هدیه میدهد آنچنانکه علی فدایی، این سپاهی قدیمی، در آبان ماه سال گذشته از سوی علی خامنهای به عنوان «رئیس دفتر بازرسی بیت رهبری» منصوب شد.
پنجم. سپاه، روزهای مهمی را میگذراند؛ افزایش اعتراضهای مردمی، فعالیتهای جدید و پردامنهتر گروههای اپوزیسیون و فروپاشی اقتصادی نظام در کنار مجموعه فشارهای بینالمللی عملاً سپاه را به یکی از مهمترین و شاید «اصلیترین» نیروی ضامن بقای نظام تبدیل کرده است. این «ضمانت» البته معنایی جز سرکوب بیشتر در داخل و ایجاد ناامنی بیشتر در منطقه ندارد.