اسرائیل در رهگذر جنگ یکساله در غزه و سپس تشدید عملیات نظامی علیه حزبالله در لبنان، که طولانیترین دوره بحران نظامی در تاریخ ۷۶سالهٔ این کشور است، دستخوش تلاطمهای زیادی در زمینههای گوناگون شده است.
جنگ یکساله با حماس و تشدید درگیریها با حزبالله لبنان، جامعه و نهادهای مهم اسرائیل را بهشدت تحتتأثیر قرار داده است.
با وجود انتقادها از مدیریت جنگ و نگرانی از سرنوشت گروگانها، نتانیاهو همچنان قدرتمندترین چهرهٔ سیاسی اسرائیل باقی مانده و نظرسنجیها نشان میدهند حمایت عمومی از او، بهرغم شکست اطلاعاتی در حملهٔ ۷ اکتبر حماس، پابرجا است.
گروه حماس را آمریکا و اتحادیه اروپا یک سازمان تروریستی میدانند و حزبالله یک گروه شبهنظامی و در عین حال حزب سیاسی است که ایالات متحده آن را یک سازمان تروریستی میداند، اما اتحادیه اروپا شاخهٔ نظامی آن را در فهرست سیاه قرار داده و شاخهٔ سیاسیاش را تروریستی نمیداند.
آنچه میخوانید گزارشی است از اثرات یک سال جنگ در غزه بر جامعه، اقتصاد و فضای سیاسی اسرائیل که از تش آن در هفتههای اخیر عملیات زمینی در لبنان را هم آغاز کرده است.
گسست عهد دولت و ملت تا آزادی گروگانها
کنترل ارتش اسرائیل بر باریکه غزه تاکنون دو هدف از سه هدف دولت اسرائیل در جنگ غزه را بهطور نسبی تأمین کرده است: از بین بردن زیربنا و توانمندیهای نظامی گروه افراطی حماس و رفع خطرات از جانب غزه برای زندگی مردم اسرائیل، بهویژه ساکنان شهرهای جنوبی نزدیک به این باریکه محصور.
اما هدف سوم که بازگرداندن شهروندان ربودهشدهٔ اسرائیلی در دست حماس بود، هنوز مشکل بزرگ دولت و جامعه است.
نخستوزیر اسرائیل با تأکید بر ادامهٔ جنگ در غزه میگوید این منطقه باید در کنترل نظامی اسرائیل بماند تا هر زمان که ارتش و نهادهای امنیتی لازم دانستند، مانند عملیاتی که منظم در نقاط مختلف کرانه باختری انجام میدهند، بهسهولت وارد غزه شوند.
هنوز کشوری برای پذیرش مسئولیت اداری غزه ابراز آمادگی نکرده و راهکارهای آمریکا برای تشکیل ائتلافی از کشورها و سازمان ملل که ادارهٔ امور غزه را در دست بگیرد، در مذاکرات نصف و نیمهٔ ماههای جنگ بهطور جدی مورد بحث قرار نگرفت.
عمیقترین احساسات جمعی جامعه در یک سال اخیر در رویدادهای مرتبط با سرنوشت گروگانها بروز یافت: شادی بزرگ رهایی شش گروگان در عملیات کوماندویی یا اندوه عمیق از کشته شدن شش گروگان دیگر در تونلها یا آتشباری مرگبار «اشتباهی» نیروهای اسرائیلی به سه گروگانی که خود را نجات داده بودند.
اکثریت جامعهٔ اسرائیل تأکید دارد تا زمانی که گروگانها از غزه به آغوش خانواده بازنگردند، اسرائیل دیگر هرگز آن کشور پیشینِ تا قبل از حملهٔ حماس نخواهد بود و عهد دیرین بین حاکمیت و ملت، که در هر شرایطی بر حفاظت از جان مردم خود تأکید میکرد، شکسته شده است.
«شهر ارواح»
هدف چهارم از جنگ جاری روز ۲۷ شهریور امسال رسماً به اهداف جنگ افزوده شد: «بازگرداندن امن» دهها هزار اسرائیلی که خانهٔ خود را به دستور ارتش و دولت یا به اختیار خود از بیم حملهٔ گروه حزبالله لبنان ترک کرده و یک سال است که در هتلهای شهرهای مختلف اسرائیل اسکان یافته و از نبود چشماندازی برای بازگشت به زندگی پیشین شاکیاند.
افزودن هدف چهارم به جنگ روند رویدادهای یک سال اخیر را به میزان محسوسی تغییر داد و همانگونه که وزیر دفاع این کشور در هفتههای منتهی به پایان سال نخست جنگ گفت، «نقطهٔ ثقل» از جنوب متوجه شمال شد.
مناطق وسیعی از شمال اسرائیل تا پیش از جنگ سرسبز و از جاذبههای گردشگری داخلی و خارجی بود. باغات و مزارع و شرابسازیها و کارگاههای زیاد آن منبع درآمد مهم به حساب میآمد و ساکنانش عمدتاً خانوادههای جوان بودند.
اما در یک سال اخیر، در پی حملات حزبالله، این مناطق به «شهر ارواح» تبدیل شد؛ جایی که نزدیک مرز آن ۵۰ نظامی و غیرنظامی اسرائیلی کشته شدهاند و در شهرهایی مانند مطولا از هر دو خانهٔ تخلیهشده یک خانه اکنون ویران است.
برخی از صاحبان کسبوکارهای شمال با غرامتی که از دولت گرفتند، کار تازهای را در سایر شهرها به راه انداختهاند؛ اما این امر برای دیگر کاسبان و بازرگانان بهآسانی مقدور نبوده است.
هتلها و خانوادههایی در شمال که از راه اجارهٔ اتاقهای ییلاقی خود به گردشگران امرار معاش میکردند، با وجود دریافت غرامت از خزانه، اطمینانی به آیندهٔ مالی خود ندارند و مستمری دریافتی تخلیهشدگان هزینهٔ زندگی آنها در شهرهایی مانند تلآویو و اورشلیم را تأمین نمیکند.
کم نیستند ساکنانی از شمال که در این یک سال تأکید داشتهاند با بودن نیروهای حزبالله در آن سوی مرز دیگر احساس امنیت نخواهند کرد و نقطهٔ دیگری از مرکز اسرائیل یا حتی در کشورهای خارجی را برای زندگی خود و فرزندانشان جستوجو میکنند.
ضربهٔ اقتصادی در پی کاهش منابع بزرگ درآمد
گردشگری اسرائیل در یک سال جنگ بیشترین ضربه را دیده است. این در حالی است که اسرائیل با داشتن جاذبههای متعدد تاریخی و مذهبی یکی از قطبهای توریستی منطقه و دنیا است و سالانه دهها هزار یهودی نیز از کشورهای دیگر برای اعیاد مذهبی و مناسبتهای خود مدتی را در اسرائیل میگذراندند.
اکنون تقریباً تمامی هتلهای اسرائیل محل اسکان آوارگان جنگی است.
هشدارهای مسافرتی دولتهای جهان بهدلیل وضع امنیتی منطقه گردشگران را از سفر به اسرائیل بازداشته و دانشگاههای دنیا نیز سفرهای دانشجویی خود و تبادل دانشجو با دانشگاههای اسرائیل را متوقف کردهاند.
یک ماه اخیر که بحران میان اسرائیل و حزبالله لبنان تشدید شد، دوباره دهها شرکت هوایی که تازه مدتی بود برخی پروازهای خود را به اسرائیل از سر گرفته بودند، سیاست توقف پروازها را تجدید کردند.
استارتآپها در عرصهٔ فناوریهای نوین که یکی دیگر از منابع مهم درآمد مالیاتی اسرائیل هستند، در رهگذر جنگ انتقال دفاتر خود به کشورهای دیگر را در پیش گرفتهاند و جذب سرمایهٔ آنها کاهش یافته است.
رکود در ساختوساز در سراسر کشور در پی ممنوعیت ورود روزانه دهها هزار کارگر فلسطینی از کرانهٔ باختری و غزه، بهای مسکن را بالا برده است.
وزیران اقتصاد و راه و مسکن در یک سال اخیر بارها راهی کشورهای آسیای دور یا اروپای شرقی شدند تا با بستن قرارداد با دولتهای این کشورها کارگران را برای کمک به ساختوساز و کشاورزی به اسرائیل بیاورند. موفقیت آنها نسبی بوده و تشدید بحران با حزبالله، کشوری مانند چین را نیز وادار کرد تا هزاران کارگر اعزامیاش به اسرائیل را به بازگشت به خانه فرا بخواند.
کمک ۱۴ میلیارد دلاری آمریکا به اسرائیل برای ابراز همبستگی با این کشور متحدش عمدتاً صرف خریدهای تسلیحاتی و مهمات میشود، درحالیکه بر اساس گزارش بانک مرکزی اسرائیل، هر هفته از جنگ عملاً تا کنون ۶۰۰ میلیون دلار هزینه داشته، تولید ناخالص ملی را ۸ درصد کاهش داده و خطر رسیدن این رقم به ۱۰ درصد نیز وجود دارد.
در مقابل، بتسالئل اسموتریچ، وزیر دارایی اسرائیل، معتقد است کشور از توان کافی برای بازسازی سریع پس از جنگ برخوردار است، سرمایهگذاران خارجی را دوباره به خود جلب خواهد کرد و تصمیمات شرکتهای جهانی اعتبارسنجی را به سود اسرائیل تغییر خواهد داد.
کاهش اختلافات و تقویت راست افراطی
جنگ اختلافات عمیقی را که در یک سال پیش از آن در جامعهٔ اسرائیل وجود داشت، تا حد زیادی کاهش داد و اتحاد اجتماعی را تقویت کرد.
براساس تحقیقات مرکز پیو، که یک اندیشکدهٔ مستقر در واشینگتن است، در میانهٔ جنگ، درگیریهای داخلی میان حامیان جناح چپ و راستگرایان اسرائیل به نسبت سال قبل از شروع جنگ غزه، ۳۲ درصد کاهش یافت.
بسیاری از مخالفان سیاسی دولت که در تجمعهای «ضد کودتای قضایی» مشارکت میکردند، همراه با حامیان دولت و راستگرایان دوشادوش هم در جبهه جنگیدند.
جنگ باعث شد موضع حامیان صلح با فلسطینیان هم ضعیفتر از هر زمان دیگری شود.
بر اساس تحقیقات مرکز پیو، در ماه هشتم جنگ تنها ۲۶ درصد از یهودیان اسرائیل هنوز فکر میکردند که شاید راهی برای زندگی مسالمتآمیز در کنار فلسطینیان و تشکیل کشور فلسطین وجود داشته باشد. این میزان در سال پیش از جنگ ۳۵ درصد بود.
جنگ همچنین موجب تقویت جایگاه شهرکهای اسرائیلینشین در کرانهٔ باختری شد. برخی از اسرائیلیها اکنون استدلال رهبران و ساکنین این شهرکها را با سهولت بیشتری میپذیرند که اگر چنین شهرکهایی وجود نمیداشت، شبهنظامیان فلسطینی در کرانهٔ باختری حمله به شهرهای مرکز اسرائیل را مانند یورش غافلگیرانه گروه افراطی حماس به مردم جنوب اسرائیل تکرار میکردند.
تقویت نتانیاهو با وجود تلاطم در ساختار قدرت
شرمساری ناشی از عدم تشخیص به موقع برنامهریزی حماس برای حملهٔ هفتم اکتبر به اسرائیل، کادر نظامی و امنیتی اسرائیل را متلاطم کرد.
رئیس ستاد، فرمانده سازمان اطلاعات نظامی ارتش و رئیس سازمان امنیت داخلی با پذیرش مسئولیت خود در ناکامی اطلاعاتی برای برکناری از مقامشان در پایان جنگ یا هر مرحله از آن ابراز آمادگی کردند.
این نهادها سعی کردند این ناکامی را در طول جنگ ازجمله از طریق حملات هدفمند دقیق علیه فرماندهان و رهبری حماس و حزبالله جبران کنند و توان بالای خود را بهویژه در ضربه زدنهای هفتههای اخیر به گروه حزبالله به رخ بکشند.
با وجود انتقادات و ناخشنودی بخشی از جامعه از دولت حاکم و خشم گروهی از خانوادههای گروگانها و تقلای بیوقفهٔ رهبران اپوزیسیون در ساقط کردن دولت، نظرسنجیها در روزهای منتهی به سالگرد جنگ حاکی بود که حزب حاکم لیکود هنوز برندهٔ اول هر انتخابات احتمالی است و اکثریت در پاسخ به این پرسش که کدام سیاستمدار را شایستهٔ رهبری میدانند، امتیاز بیشتری به نتانیاهو در مقایسه با بنی گانتس و یائیر لاپید دادند.
نتانیاهو بخشی از جامعه را قانع کرده که موفقیتهای ارتش و نهادهای اطلاعاتی بهویژه در برخورد با حزبالله لبنان در روزهای پایانیِ سال نخست جنگ، نتیجهٔ دستورات او به این نهادها بوده است.
ظاهراً با استناد به این حمایت است که بنیامین نتانیاهو تا کنون در برابر خواستههای عوامل متعدد در اسرائیل برای تشکیل کمیسیون تحقیق ملی دربارهٔ دلایلی که به حماس امکان داد حمله به اسرائیل را عملی کند، خودداری کرده و هنوز بر تشکیل یک کمیتهٔ تحقیق با ریاست چند قاضی دادگاه عالی اسرائیل اصرار دارد.
کمیتهای که ملی نباشد، اختیار ارائهٔ توصیه در مورد مسئولیت او را نخواهد داشت.