سخنگوی دستگاه قضایی جمهوری اسلامی، روز جمعه، ۲۸ بهمنماه، تایید کرد که چندین نفر به اتهام ایجاد التهاب در بازار ارز و سکه دستگیر شدهاند.
یک روز پیشتر، حیدر مصلحی، وزير اطلاعات جمهوری اسلامی ايران نیز گفته بود که «برخی از خودی ها نيز دچار چالش و اشتباه شدند و جاهايی از نظام رفتند و ميلياردی سکه خريدند».
رادیو فردا در گفتوگو با مهرداد عمادی، اقتصاددان و مشاور مالی و پولی اتحادیه اروپا در لندن، از او پرسیده است که سخنان آقای مصلحی به چه بخشهایی از نظام ایران اشاره دارد.
مهرداد عمادی: این حرف اولا عمق نگرانی را نشان میدهد و در عین حال مستند بودن ارزیابیهایی که در همان زمان انجام شد. البته آن زمان دوستان از داخل این مسئله را رد کردند ولی آن موقع گزارشهایی داشتیم از کشورهای جنوبی خلیج فارس مانند امارات و قطر مبنی بر این که بعضی نهادها و شرکتهایی که داخل نظام بوده و نقاط بسیار حساسی بودند، معاملاتی با ارز و طلا با رقمهای افسانهای انجام میدادند که تاثیر آن برمیگشت به بازار ارز در ایران. حرف آقای مصلحی در واقع بخشی از داستانی است که چطور ریال تا این حد شکست.
آقای عمادی، چه بخشهایی از نظام دست اندرکار چنین معاملاتی بودند؛ دولت یا سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات و سایر نهادها یا مجموعهای از همه اینها؟
بر اساس گزارشها بیشتر اینها شرکتهای وابسته به نهادها بودند و بخشهایی از واحدهای بازرگانی و تجاری سپاه پاسداران. من در مورد وزارت اطلاعات چیزی ندیدم و نخواندم اما افرادی از داخل دولت بودند که در کوتاه مدت صدمه غیر قابل جبرانی به ارز ملی ما زدند. من فکر میکنم این مسئله از تیرهای خلاصی بوده که شاید ۱۰ سال بعد اقتصادانان ما در داخل دربارهاش کتاب بنویسند که چطور یک سیستم یا بخشهایی از خود نظام، پول ملی را نابود کردند.
در بحران اخیر ارز و سکه در ایران اقتصاددانان گفتند این رفتار طبیعی و منطقی مردم است که وقتی میبینند ارزش ریال کاهش یافته روی میآورند به تبدیل ریال به ارز و سکه. اما انگیزه آن بخشهای نظام چه میتوانسته باشد؟
دو انگیزه به نظر من میتواند وجود داشته باشد، اول این که اینها فکر کردند این فرصتی طلایی است تا درآمدهای کوتاه مدت خود را افزایش دهند برای مدیریت پروژههایی مانند انتخابات و از این قبیل. انگیزه دوم که برای من بهعنوان یک اقتصاددان بسیار نگران کننده است، این است که شاید عدهای فقط به دنبال انباشت ثروت برای خود و شبکههایی باشند که خودشان بخشی از آن هستند.
این رفتار را ما در روسیه دهه ۹۰ میلادی هم دیدم که عده ای از داخل دولت آقای یلتسین ثروتهای افسانهای انباشتند و بعد هم از کشور رفتند. سپس ما فروپاشی روبل را دیدیم به طوری که ارزش آن از ۶۰ روبل، معادل یک دلار رسید به چهار هزار روبل به ازای یک دلار.
چیزی که هم اکنون در ایران دارد اتفاق میافتد شبیه به تخریبهایی است که در روسیه دهه ۹۰ شاهد بودیم که پایان آن برای اقتصاد روسیه بسیار پر صدمه بود و زمانی تولید ملی روسیه ۴۵ درصد کاهش یافت.
اگر این بورس بازی از طرف کسانی از داخل سیستم بوده که میخواهند فقط انباشتگی ثروت برای خود و بستگانشان داشته باشند بسیار جای نگرانی است چون اینها بزرگترین تخریب را برای سیستم پولی و بانکی ایران ایجاد کردند.
در روزهای اوج بحران ارز و سکه در ایران آقای احمدی نژاد مرتب به بانک مرکزی دستور میداد بازار را کنترل کند، اما در شرایطی که بخشهایی از درون نظام به گفته وزیر اطلاعات در این بحران دست داشتند، چگونه میتوان اقتصاد را مدیریت کرد؟
این مسئله از نگرانیهای روزمره فراتر است و نشان دهنده عمق تضاد و چند دستگی درون سیستم و در حساسترین نقاط آن (است). این که وزیر اطلاعات چنین گزارشی ارائه میدهد نشان دهنده آن است که صدمه این مسئله بر امنیت اقتصادی و پول ملی تا چه اندازه عمیق است.
حداقل اولین گام باید این باشد که افراد دست اندر کار این مسئله به طور شفاف معرفی شوند و انگیزه آنها مشخص شود. اینها سوالاتی است که نمیتوان گفت دربارهاش صحبت نشود، چون امنیت اقتصادی و پول ملی کشور در اینجا صدمه دیده است.
یک روز پیشتر، حیدر مصلحی، وزير اطلاعات جمهوری اسلامی ايران نیز گفته بود که «برخی از خودی ها نيز دچار چالش و اشتباه شدند و جاهايی از نظام رفتند و ميلياردی سکه خريدند».
رادیو فردا در گفتوگو با مهرداد عمادی، اقتصاددان و مشاور مالی و پولی اتحادیه اروپا در لندن، از او پرسیده است که سخنان آقای مصلحی به چه بخشهایی از نظام ایران اشاره دارد.
مهرداد عمادی: این حرف اولا عمق نگرانی را نشان میدهد و در عین حال مستند بودن ارزیابیهایی که در همان زمان انجام شد. البته آن زمان دوستان از داخل این مسئله را رد کردند ولی آن موقع گزارشهایی داشتیم از کشورهای جنوبی خلیج فارس مانند امارات و قطر مبنی بر این که بعضی نهادها و شرکتهایی که داخل نظام بوده و نقاط بسیار حساسی بودند، معاملاتی با ارز و طلا با رقمهای افسانهای انجام میدادند که تاثیر آن برمیگشت به بازار ارز در ایران. حرف آقای مصلحی در واقع بخشی از داستانی است که چطور ریال تا این حد شکست.
آقای عمادی، چه بخشهایی از نظام دست اندرکار چنین معاملاتی بودند؛ دولت یا سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات و سایر نهادها یا مجموعهای از همه اینها؟
بر اساس گزارشها بیشتر اینها شرکتهای وابسته به نهادها بودند و بخشهایی از واحدهای بازرگانی و تجاری سپاه پاسداران. من در مورد وزارت اطلاعات چیزی ندیدم و نخواندم اما افرادی از داخل دولت بودند که در کوتاه مدت صدمه غیر قابل جبرانی به ارز ملی ما زدند. من فکر میکنم این مسئله از تیرهای خلاصی بوده که شاید ۱۰ سال بعد اقتصادانان ما در داخل دربارهاش کتاب بنویسند که چطور یک سیستم یا بخشهایی از خود نظام، پول ملی را نابود کردند.
در بحران اخیر ارز و سکه در ایران اقتصاددانان گفتند این رفتار طبیعی و منطقی مردم است که وقتی میبینند ارزش ریال کاهش یافته روی میآورند به تبدیل ریال به ارز و سکه. اما انگیزه آن بخشهای نظام چه میتوانسته باشد؟
دو انگیزه به نظر من میتواند وجود داشته باشد، اول این که اینها فکر کردند این فرصتی طلایی است تا درآمدهای کوتاه مدت خود را افزایش دهند برای مدیریت پروژههایی مانند انتخابات و از این قبیل. انگیزه دوم که برای من بهعنوان یک اقتصاددان بسیار نگران کننده است، این است که شاید عدهای فقط به دنبال انباشت ثروت برای خود و شبکههایی باشند که خودشان بخشی از آن هستند.
این رفتار را ما در روسیه دهه ۹۰ میلادی هم دیدم که عده ای از داخل دولت آقای یلتسین ثروتهای افسانهای انباشتند و بعد هم از کشور رفتند. سپس ما فروپاشی روبل را دیدیم به طوری که ارزش آن از ۶۰ روبل، معادل یک دلار رسید به چهار هزار روبل به ازای یک دلار.
چیزی که هم اکنون در ایران دارد اتفاق میافتد شبیه به تخریبهایی است که در روسیه دهه ۹۰ شاهد بودیم که پایان آن برای اقتصاد روسیه بسیار پر صدمه بود و زمانی تولید ملی روسیه ۴۵ درصد کاهش یافت.
اگر این بورس بازی از طرف کسانی از داخل سیستم بوده که میخواهند فقط انباشتگی ثروت برای خود و بستگانشان داشته باشند بسیار جای نگرانی است چون اینها بزرگترین تخریب را برای سیستم پولی و بانکی ایران ایجاد کردند.
در روزهای اوج بحران ارز و سکه در ایران آقای احمدی نژاد مرتب به بانک مرکزی دستور میداد بازار را کنترل کند، اما در شرایطی که بخشهایی از درون نظام به گفته وزیر اطلاعات در این بحران دست داشتند، چگونه میتوان اقتصاد را مدیریت کرد؟
این مسئله از نگرانیهای روزمره فراتر است و نشان دهنده عمق تضاد و چند دستگی درون سیستم و در حساسترین نقاط آن (است). این که وزیر اطلاعات چنین گزارشی ارائه میدهد نشان دهنده آن است که صدمه این مسئله بر امنیت اقتصادی و پول ملی تا چه اندازه عمیق است.
حداقل اولین گام باید این باشد که افراد دست اندر کار این مسئله به طور شفاف معرفی شوند و انگیزه آنها مشخص شود. اینها سوالاتی است که نمیتوان گفت دربارهاش صحبت نشود، چون امنیت اقتصادی و پول ملی کشور در اینجا صدمه دیده است.