اهميت شاهنامه فردوسی تنها در ويژگی های منحصر به فرد ادبی اش نيست، بلکه اين اثر جاودانه به خاطر تاثيرش بر هويت ملی و خودآگاهی تاريخی ايرانيان نيز از جايگاه ويژه ای برخوردار است.
همين موضوع سبب شده که هنرمندان ايرانی و غير ايرانی تا به امروز اين اثر را دست مايه ای برای خلق آثار جديد قرار دهند، ولی با وجود تلاش های همه جانبه همچنان در دو زمينه مهم هنری، يعنی موسيقی و سينما آثار قابل توجهی که برگرفته از شاهنامه باشند، شکل نگرفته اند.
شهرام ناظری، خواننده نامدار ايرانی، قصد دارد اين کمبود را در عرصه موسيقی سنتی برطرف کند.
آقای ناظری مدت ها است که با همکاری پسرش، حافظ ناظری بر روی اشعار شاهنامه کار می کند تا بتواند آنها را در قالب موسيقی سنتی به اجرا در آورد.
او می گويد در تاريخ ثبت شده موسيقی ايرانی، يعنی از اواخر دوره قاجار تا کنون، از اشعار شاهنامه خبری نيست و از همين رو يافتن يک شيوه بيان مناسب برای اين اشعار کاری دشوار و البته بی نظير است.
به گفته هوشنگ کاووسی، از منتقدان پيش کسوت سينما، در ايران تا کنون يک اثر ماندگار و قوی مبتنی بر داستان های شاهنامه شکل نگرفته است.
اين در حالی است که در سال ۱۹۶۳ ميلادی در هند و در سال ۱۹۹۱ در تاجيکستان دو فيلم سينمايی نسبتا خوب براساس داستان های شاهنامه توليد شده است.
شهرام ناظری، هوشنگ کاووسی به همراه احمد کريمی حکاک، استاد ادبيات فارسی در دانشگاه واشينگتن، آرش شريف زاده عبدی، ايران شناس مقيم دانمارک، آرام قاسمی، کارگردان تئاتر مقيم ايتاليا و چاندر شکر، استاد زبان فارسی در دانشگاه دهلی نو مهمان برنامه اين هفته نگاه تازه هستند و در باره اهميت شاهنامه برای ايران و ايرانی و نمودهای آن در موسيقی، تئاتر و سينما سخن می گويند.