ژنرال مصطفی طلاس که دهها سال یکی از ستونهای استوار حکومت خاندان اسد در سوریه بود، اما در آخرین سالهای عمرش به صف مخالفان پیوست، چهارشنبه هفتم تیر در خانه خود در فرانسه درگذشت.
ژنرال طلاس در سن هشتاد و پنج سالگی در خانه تبعیدیاش در بوبینی در حومه پاریس فوت شد.
در سوریه و خاورمیانه چند نسل در حالی زاده و بزرگ شدند که ژنرال طلاس در مقام وزارت دفاع و معاونت یا ریاست ستاد کل ارتش سوریه، باقی مانده بود.
مصطفی عبدالقادر طلاس زاده سال ۱۹۳۲ در شهرک الرستن در استان حمص سوریه زمانی بدنیا آمد که سوریه در دوران بعد از فروپاشی عثمانی تحت قیمومیت فرانسه بود و تا استقلال کشور و مبدل شدن به جمهوری عربی سوریه در اکتبر ۱۹۴۵ سالها فاصله داشت.
او شاید یکی از معدود افرادی بود که پستهای بالای امنیتی و نظامی را در منطقه و جهان در یک دوره طولانی سی و چند ساله در دست داشت.
مصطفی عبدالقادر طلاس از سال ۱۹۶۸ رییس ستاد کل ارتش سوریه بود؛ از سال ۱۹۷۲ که حافظ اسد در دهه نخست حاکمیت این خاندان شیعی علوی در سوریه بود، به وزارت دفاع گماشته شد و تا سال ۲۰۰۲، دو سال بعد از مرگ حافظ اسد نیز این پست را حفظ کرده بود.
ژنرال طلاس در حالی در تقویت حکومت خاندان پدر و پسر علوی اسد نقش داشت که خودش از یک خانواده متنفذ سنی مسلمان بود.
او در سن پانزده سالگی به حزب بعث سوریه پیوسته بود؛ در دوره جمهوری متحد عربی سوری- مصری در سالهای ۱۹۵۸ تا ۱۹۶۱ در قاهره در کنار حافظ اسد ایستاده بود تا اتحاد پان عربی را تقویت کند.
اما حکومت جمال عبدالناصر حافظ اسد را زندانی کرد و طلاس نیز از مصر گریخت؛ اسد و طلاس بر این باور بودند که سهم سوریه در جمهوری متحد عربی سوری- مصری کمرنگ شده است.
در سال ۱۹۶۳ که در کودتای حزب بعث سوریه، صلاح الجدید و نیروهایش توانستند امین الحافظ را از حکومت خلع کنند و حافظ اسد به مقام وزارت دفاع رسید، اسد جوان پاداش وفاداری طلاس را با تقویت جایگاه و پیشبرد او داد- هرچند که طلاس نقش مستقیمی در کودتا نداشت.
زمانی که حافظ اسد در سال ۱۹۷۰ در چارچوب «الزامات انقلابی» به رهبری حزب بعث و رهبری کشور رسید، نقش طلاس در حاکمیت پررنگ تر شد تا جایی که در سال ۱۹۷۲ وزارت دفاع در ید او قرار گرفت.
مصطفی طلاس در تمامی سالها همزمان تلاش کرده بود، یک چهره فرهنگی از خود نشان دهد و بویژه به ادبیات و هنر توجه می کرد و کتاب می نوشت و انتشاراتی «نشر طلاس» را پایه گذاری کرد- هر چند که این انتشاراتی انتقادهایی از سوی غرب را بدنبال داشت زیرا کتاب هایی با محتوای یهودستیزی منتشر کرده بود.
در تمامی بحرانهای داخلی حاکمیت سوریه و از جمله، کشته شدنهای مشکوک برادران و فرزندان حافظ اسد، ژنرال طلاس وفاداری خود را به رهبرش رها نکرده بود.
زمانی که بشار اسد فرزند کمتر موفق حافظ اسد و علاقمند به تحصیل در رشته چشم پزشکی در بریتانیا بر اثر ناچاری، در پی مرگ پدر در سال ۲۰۰۰، از بریتانیا برگردانده شد تا به رهبری سوریه برسد، ژنرال طلاس در تقویت پایههای رژیم بشار نیز او را یاری داد.
اما بشار اندکی بعد ژنرال با تجربه را کنار گذاشت تا سپهبد حسن علی ترکمانی را به پست وزارت دفاع منصوب کند.
در سال ۲۰۰۴ گفته می شد که نفوذ ژنرال بازنشسته طلاس در حکومت سوریه رو به ضعف نهاده است.
با وجود این، ژنرال طلاس هنوز در سوریه بود، بویژه آنکه مناف طلاس پسر خوش قامت و خوش سیمایش، درجههای ترقی را در ارتش سوریه طی کرده و یکی از فرماندهان مهم گارد ریاست جمهوری بشار اسد شده بود.
جنگ داخلی سوریه در سال ۲۰۱۱ دیو هولناک نزاعهای طایفهای و قومیتی و مذهبی را که دهها سال با زور کشتارهای استخبارات سوری در چراغ نگاهداشته شده بود، به بیرون پراند.
ژنرال طلاس همانند بخشی از مقامات و چهرههای سرشناس سوری با آغاز جنگ داخلی در صدد فاصله گرفتن از بشار اسد برآمد زیرا بر این گمان بود که نیروهای ملی بزودی جای حاکم خودکامه را خواهند گرفت؛ او با این اشتباه مانند بسیاری از اعضای خاندان اسد و یا نخست وزیران و وزیران پیشین راه زندگی در تبعید خود خواسته در اروپا را در پیش گرفت.
پسر کوچک ژنرال طلاس، سرهنگ مناف طلاس دوست نزدیک باصل اسد برادر بشار اسد بود که در یک تصادف مشکوک کشته شده بود؛ بسیاری از گزارشها در طول سالها این تصادف را تسویه حساب داخلی خاندان اسد می دانست.
مناف طلاس با وجود از دست دادن دوست نزدیکش، زمانی که بشار به حاکمیت رسید، در کنار او ماند و هنگامی که بشار در سال ۲۰۰۵ «انقلاب اصلاحات» را اعلام کرد، به حمایت قوی از بشار ندا سر داد.
در سال نخست جنگ داخلی سوریه، مناف طلاس تلاش کرده بود با بشار اسد به دیالوگی برسد که یک راه حل دیپلماتیک را برای کشور تضمین کند اما خود مورد غضب واقع شد و خانه نشین گردید.
مناف طلاس تنها مدتی کوتاه رصد شدن از سوی استخبارات سوری را تحمل کرد و ابتدا به ترکیه گریخت و سپس راهی فرانسه شد.
مناف طلاس با چهره جذاب و کلام نافذ خود از اواخر ۲۰۱۲ به بعد به یکی از سخنگویان موفق معارضین مبدل شد اما با طولانی شدن جنگ داخلی سوریه، او نیز کوششها را تا حدی رها کرد. مناف که اکنون ۵۳ ساله است اکثر اوقات ساکن اروپا است.
افزون بر مناف طلاس، فیراس طلاس پسر بزرگ ژنرال طلاس که اکنون ۵۸ ساله است، به عنوان یک بازرگان سرشناس در میان سوریها چهرهای شناخته شده است؛ او نیز با وجود نزدیکی زیاد به خاندان بشار اسد، و داشتن نسبت فامیلی با او، مانند پدر و برادرش از حکومت اسد گریخت و راهی اروپا شد و حتی شایعات مراودات تجاریاش با اسرائیلیها در نشریات مطرح شد.
عبدالرزاق طلاس پسرعموی فیراس طلاس نیز که در ارتش سوریه افسری مهم بود، در تابستان ۲۰۱۲ فرماندهی نیروهای معارضین در حمص را بدست گرفته بود.
ژنرال طلاس پیر در حالی هفتم تیر ۱۳۹۶ درگذشت که سوریه همچنان شاهد یکی از خونینترین جنگهای تاریخ معاصر است؛ کشور چند پاره شده؛ میلیونها تن آواره و جا به جا شده و شمار کشتههای جنگ که داعش و فتح الشام و جبهه النصره و دیگران نیز در آن کشتارهای فراوان و هولناک کردند، هنوز بیحساب باقی مانده است.