بعد از ابراز نگرانیهای مسئولان مختلف کشور درباره جدی شدن بحران آب، اینبار محمد خاتمی، رئیس جمهور پیشین ایران در یک مراسم، تاکید کرد بحران آب در ایران جدی است.
او گفته است به تعبیر برخی تحلیلگران اگر جنگ جهانی سوم شروع شود، جنگ بر سر آب خواهد بود. البته این سخن محمد خاتمی، موضوع تازهای نیست. چند سالی است این روایت در فضای تحقیقاتی و مقالههای علمی، مطرح میشود؛ «در حالیکه تمرکز بر کمبود یا پایان نفت در دنیاست، احتمال دارد جنگ بر سر آب شکل بگیرد.» موضوعی که مورد علاقه برخی مسوولان کشور است و با داغشدن بحث بحران منابع آب مطرح میشود.
افزایش و توزیع نامناسب جمعیت
گذشته از کشورهای دیگر که مسئولان ایران گاهی به آنها اشاره میکنند، مشکلات منابع آب در ایران از کجا میآیند؟ از دولتهای قبلی؟ محمد خاتمی گفته دولت خودش را هم ایجاد این مشکلات، مبرا نمیداند. او غیرمستقیم به مدیریت نامناسب در زمینه محیط زیست در دولتهای مختلف هم اشاره کرده است.
این مشکلات از دید کاوه مدنی، استاد کالج سلطنتی لندن در زمینه مدیریت منابع آب و محیط زیست، سه ریشه قوی و جدی دارد.
او اولین دلیل را جمعیت ایران و توزیع نامناسب جمعیت در کشور میداند:« تا زمانی که جمعیت ما فقط در پنج کلانشهر و برخی نقاط شهری متمرکز باشند، ما همچنان مشکل خواهیم داشت و افزایش جمعیت کاملا برای سیستم کشنده خواهد بود. ما سالهاست که تبعات افزایش جمعیت و توزیع بد جمعیت را در کشور میبینیم و مشکلاتاش فقط به منابع آب محدود نمیشود.»
مصرف نامناسب آب در بخش کشاورزی
بحران آب در برخی استانها جدیتر و خطرناکتر توصیف شده است. به گفته معاون وزیر کشور، حسن قدمی، در وزارت کشاورزی باید در مورد تغییر الگوی کشت در برخی از استانها متناسب با آب مورد نیاز برنامهریزی شود؛ خراسان رضوی یکی از این استانهاست که معاون وزیر کشور میگوید هنوز موفق نشدهاند، مصرف آب را در بخش کشاورزی کاهش دهند.
خسارت خشکسالی به بخش کشاورزی، منابع طبیعی، محیط زیست و عشایری در سال جاری در استان سمنان نزدیک به چهار هزار میلیارد ریال برآورد شده است. هرمزگان هم به گفته مسئولان این استان ۱۵ سال است که در خشکسالی به سر میبرد.
مصرف نامناسب آب در بخش کشاورزی دومین عاملی است که کاوه مدنی، به عنوان ریشه بحران منابع آب در ایران به آن اشاره میکند. او که دکترای رشته عمران ومحیط زیست را از دانشگاه کالیفرنیا در دیویس دارد و مقالههای تحقیقی فراوانی درباره مدیریت منابع آب در دنیا منتشر کرده، میگوید مصرف آب در بخش کشاورزی بهرهوری بسیار پایینی دارد و اضافه میکند :«ما در بخش کشاورزی بیشتر از ۹۰ درصد آب را مصرف میکنیم در حالیکه این بخش حتی به اندازه ۱۵ درصد به تولید ناخالص ملی ایران کمک نمیکند. این آمار و ارقامی است که به تازگی دیدهام و واقعا متحیر شدم.»
به گفته این پژوهشگر محیطزیست، سیاستهای حمایتی دولت از بخش کشاورزی نتیجه مطلوبی نداشته است:« درست است که به ویژه پس از انقلاب و با توجه به شرایط سیاسی کشور، تاکید زیادی بر خودکفایی تولیدات در بخش کشاورزی شده است، اما اتفاقهایی که در حال حاضر در ایران میافتد و میزان محصولاتی که ما وارد میکنیم، نشان میدهد، در این سیاست شکست خوردهایم. حتی اگر این سیاست در اوایل و در دوران جنگ تا حدودی موفق عمل کرده باشد.»
اما چرا کشاورزی در ایران باید یکی از بزرگترین دلایل بحران منابع آب باشد؟ کاوه مدنی، متخصص مدیریت منابع آب در لندن میگوید، راه حل این است که کشاورزان ایران، مرفهتر بشوند. او در توضیح رفاه کشاورزان میگوید: «وقتی کشاورزی ایران، بهینه، صنعتی و مدرن شود، رفتار کشاورزان تغییر میکند و به جای استفاده از تکنولوژیهای منسوخ آبیاری و تولید محصول، سراغ تکنولوژیهای مدرن میروند و نوع محصولاتی که کشت می کنند، تغییر میکند.»
اما او تاکید دارد در تمام این مراحل، دولت باید انگیزههای اقتصادی را در کشاورزان تقویت و تلاش کند، بخش کشاورزی متمول شود: «یارانه آب و انرژی برای کشاورزان میتواند جایش را به وام و مشوقهای اقتصادی برای آنها بدهد تا به بهینهسازی و تغییر روش در کشاورزی تشویق شوند. تا زمانیکه کشاورزان ما از قشر مرفه جامعه نباشند و دولت آنها را با تمام قوایش حمایت نکند، وضعیت بحران منابع آب ایران هم در این بخش تفاوتی نخواهد کرد.»
محمد خاتمی میگوید، سازمان حفاظت محیط زیست باید در راْس قرار بگیرد و در همه برنامههای توسعهای، اجرا و نظارت داشته باشد.
مدیریت نادرست منابع آب
از طرف دیگر، رحیم میدانی، معاون وزير نيرو در امور آب و آبفا درباره كاهش منابع آب در چند سال گذشته هشدار داده و گفته، طرح بازنگري در اجرای پروژههای سدسازی و شبكه آغاز شده است. او مدیریت یکپارچه و صحیح را در مورد حل بحران آب در ایران، حیاتی توصیف کرده و گفته مديريت كيفي آب يک مديريت مستمر است و نبايد در دورهای قوی و در دوره ديگر ضعيف عمل شود. رئیس کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی هم از بحران کشور، در بخش آب گفته که در موردش غفلت و کملطفی شده است.
مدیریت درست منابع آب چه تعریفی دارد که هر بار یکی از مسوولان از غفلت و ناآگاهی مدیران قبلی، گله و شکایت دارد؟
از کاوه مدنی بشنویم که «گروه پژوهشی تحلیل نظامهای زیستآبی و انرژی را در دانشگاه فلوریدای مرکزی» راهاندازی و مدیریت کرده است:« ثابت کردیم که نگاه درازمدت و جامعی نسبت به مدیریت سیستم منابع آب نداشتهایم، منابع آب را جزیی از جامعه ندیدیم و در برنامهریزیهایمان به طور تفکیکی عمل کردهای؛ یعنی برای منابع آب جدا برنامهریزی کردهایم و برای توسعه کشاورزی، توسعه اقتصادی، توسعه شهرها و توسعه راهها هم برنامه مستقل دیگری داشتهایم.»
این استاد دانشگاه در زمینه مدیریت منابع آب میگوید:« این نوع برنامهریزی و رفتار بهعلاوه داشتن تعداد زیادی از تصمیمگیرندگان در بخشهای متفاوتی که به طور رقیب با هم کار میکنند، باعث میشود، هر روز منابع آبی ایران وضعیت بدتری پیدا کنند.»
به گفته او تا زمانیکه نتوانیم سیاستهایمان را در بخشهای مختلف با هم هماهنگ کنیم و تا وقتی سازمان محیط زیست قویتری نداشته باشیم، نمیتوان امید زیادی داشته باشیم که چیزی تغییر کند.
کاوه مدنی، پژوهشگر در زمینه مدیریت بحران آب که از جمله در مورد زایندهرود، کرخه و دریای خزر هم پژوهش کرده، معتقد است هیچکدام از روشهای مدیریتی بدون همکاری مردم یک کشور، به آبادی محیط زیست کمک نمیکند: «باید یک راه حل از طرف دولت به عنوان زمامدار امور، طراحی شود و دولت با نگرش درازمدت سیاستهای خود را طوری طراحی کند که جامعه به سمت احترام بیشتر برای محیط زیست حرکت کند. مردم نیز باید تغییر در رفتارهای زیست محیطی کنونی را بخواهند و درک کنند تا ما هم بتوانیم از دولت انتظار تغییر داشته باشیم.»
محمد خاتمی، رییس جمهور پیشین ایران هفته گذشته در سخنرانیای گفت، توسعهای که به نابودی محیط زیست بیانجامد فاجعه است؛ فاجعهای که البته بعضی مسوولان میگویند در بخش مدیریت منابع آب شکل گرفته است.
او گفته است به تعبیر برخی تحلیلگران اگر جنگ جهانی سوم شروع شود، جنگ بر سر آب خواهد بود. البته این سخن محمد خاتمی، موضوع تازهای نیست. چند سالی است این روایت در فضای تحقیقاتی و مقالههای علمی، مطرح میشود؛ «در حالیکه تمرکز بر کمبود یا پایان نفت در دنیاست، احتمال دارد جنگ بر سر آب شکل بگیرد.» موضوعی که مورد علاقه برخی مسوولان کشور است و با داغشدن بحث بحران منابع آب مطرح میشود.
افزایش و توزیع نامناسب جمعیت
گذشته از کشورهای دیگر که مسئولان ایران گاهی به آنها اشاره میکنند، مشکلات منابع آب در ایران از کجا میآیند؟ از دولتهای قبلی؟ محمد خاتمی گفته دولت خودش را هم ایجاد این مشکلات، مبرا نمیداند. او غیرمستقیم به مدیریت نامناسب در زمینه محیط زیست در دولتهای مختلف هم اشاره کرده است.
این مشکلات از دید کاوه مدنی، استاد کالج سلطنتی لندن در زمینه مدیریت منابع آب و محیط زیست، سه ریشه قوی و جدی دارد.
او اولین دلیل را جمعیت ایران و توزیع نامناسب جمعیت در کشور میداند:« تا زمانی که جمعیت ما فقط در پنج کلانشهر و برخی نقاط شهری متمرکز باشند، ما همچنان مشکل خواهیم داشت و افزایش جمعیت کاملا برای سیستم کشنده خواهد بود. ما سالهاست که تبعات افزایش جمعیت و توزیع بد جمعیت را در کشور میبینیم و مشکلاتاش فقط به منابع آب محدود نمیشود.»
مصرف نامناسب آب در بخش کشاورزی
بحران آب در برخی استانها جدیتر و خطرناکتر توصیف شده است. به گفته معاون وزیر کشور، حسن قدمی، در وزارت کشاورزی باید در مورد تغییر الگوی کشت در برخی از استانها متناسب با آب مورد نیاز برنامهریزی شود؛ خراسان رضوی یکی از این استانهاست که معاون وزیر کشور میگوید هنوز موفق نشدهاند، مصرف آب را در بخش کشاورزی کاهش دهند.
خسارت خشکسالی به بخش کشاورزی، منابع طبیعی، محیط زیست و عشایری در سال جاری در استان سمنان نزدیک به چهار هزار میلیارد ریال برآورد شده است. هرمزگان هم به گفته مسئولان این استان ۱۵ سال است که در خشکسالی به سر میبرد.
مصرف نامناسب آب در بخش کشاورزی دومین عاملی است که کاوه مدنی، به عنوان ریشه بحران منابع آب در ایران به آن اشاره میکند. او که دکترای رشته عمران ومحیط زیست را از دانشگاه کالیفرنیا در دیویس دارد و مقالههای تحقیقی فراوانی درباره مدیریت منابع آب در دنیا منتشر کرده، میگوید مصرف آب در بخش کشاورزی بهرهوری بسیار پایینی دارد و اضافه میکند :«ما در بخش کشاورزی بیشتر از ۹۰ درصد آب را مصرف میکنیم در حالیکه این بخش حتی به اندازه ۱۵ درصد به تولید ناخالص ملی ایران کمک نمیکند. این آمار و ارقامی است که به تازگی دیدهام و واقعا متحیر شدم.»
به گفته این پژوهشگر محیطزیست، سیاستهای حمایتی دولت از بخش کشاورزی نتیجه مطلوبی نداشته است:« درست است که به ویژه پس از انقلاب و با توجه به شرایط سیاسی کشور، تاکید زیادی بر خودکفایی تولیدات در بخش کشاورزی شده است، اما اتفاقهایی که در حال حاضر در ایران میافتد و میزان محصولاتی که ما وارد میکنیم، نشان میدهد، در این سیاست شکست خوردهایم. حتی اگر این سیاست در اوایل و در دوران جنگ تا حدودی موفق عمل کرده باشد.»
اما چرا کشاورزی در ایران باید یکی از بزرگترین دلایل بحران منابع آب باشد؟ کاوه مدنی، متخصص مدیریت منابع آب در لندن میگوید، راه حل این است که کشاورزان ایران، مرفهتر بشوند. او در توضیح رفاه کشاورزان میگوید: «وقتی کشاورزی ایران، بهینه، صنعتی و مدرن شود، رفتار کشاورزان تغییر میکند و به جای استفاده از تکنولوژیهای منسوخ آبیاری و تولید محصول، سراغ تکنولوژیهای مدرن میروند و نوع محصولاتی که کشت می کنند، تغییر میکند.»
اما او تاکید دارد در تمام این مراحل، دولت باید انگیزههای اقتصادی را در کشاورزان تقویت و تلاش کند، بخش کشاورزی متمول شود: «یارانه آب و انرژی برای کشاورزان میتواند جایش را به وام و مشوقهای اقتصادی برای آنها بدهد تا به بهینهسازی و تغییر روش در کشاورزی تشویق شوند. تا زمانیکه کشاورزان ما از قشر مرفه جامعه نباشند و دولت آنها را با تمام قوایش حمایت نکند، وضعیت بحران منابع آب ایران هم در این بخش تفاوتی نخواهد کرد.»
محمد خاتمی میگوید، سازمان حفاظت محیط زیست باید در راْس قرار بگیرد و در همه برنامههای توسعهای، اجرا و نظارت داشته باشد.
مدیریت نادرست منابع آب
از طرف دیگر، رحیم میدانی، معاون وزير نيرو در امور آب و آبفا درباره كاهش منابع آب در چند سال گذشته هشدار داده و گفته، طرح بازنگري در اجرای پروژههای سدسازی و شبكه آغاز شده است. او مدیریت یکپارچه و صحیح را در مورد حل بحران آب در ایران، حیاتی توصیف کرده و گفته مديريت كيفي آب يک مديريت مستمر است و نبايد در دورهای قوی و در دوره ديگر ضعيف عمل شود. رئیس کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی هم از بحران کشور، در بخش آب گفته که در موردش غفلت و کملطفی شده است.
مدیریت درست منابع آب چه تعریفی دارد که هر بار یکی از مسوولان از غفلت و ناآگاهی مدیران قبلی، گله و شکایت دارد؟
از کاوه مدنی بشنویم که «گروه پژوهشی تحلیل نظامهای زیستآبی و انرژی را در دانشگاه فلوریدای مرکزی» راهاندازی و مدیریت کرده است:« ثابت کردیم که نگاه درازمدت و جامعی نسبت به مدیریت سیستم منابع آب نداشتهایم، منابع آب را جزیی از جامعه ندیدیم و در برنامهریزیهایمان به طور تفکیکی عمل کردهای؛ یعنی برای منابع آب جدا برنامهریزی کردهایم و برای توسعه کشاورزی، توسعه اقتصادی، توسعه شهرها و توسعه راهها هم برنامه مستقل دیگری داشتهایم.»
این استاد دانشگاه در زمینه مدیریت منابع آب میگوید:« این نوع برنامهریزی و رفتار بهعلاوه داشتن تعداد زیادی از تصمیمگیرندگان در بخشهای متفاوتی که به طور رقیب با هم کار میکنند، باعث میشود، هر روز منابع آبی ایران وضعیت بدتری پیدا کنند.»
به گفته او تا زمانیکه نتوانیم سیاستهایمان را در بخشهای مختلف با هم هماهنگ کنیم و تا وقتی سازمان محیط زیست قویتری نداشته باشیم، نمیتوان امید زیادی داشته باشیم که چیزی تغییر کند.
کاوه مدنی، پژوهشگر در زمینه مدیریت بحران آب که از جمله در مورد زایندهرود، کرخه و دریای خزر هم پژوهش کرده، معتقد است هیچکدام از روشهای مدیریتی بدون همکاری مردم یک کشور، به آبادی محیط زیست کمک نمیکند: «باید یک راه حل از طرف دولت به عنوان زمامدار امور، طراحی شود و دولت با نگرش درازمدت سیاستهای خود را طوری طراحی کند که جامعه به سمت احترام بیشتر برای محیط زیست حرکت کند. مردم نیز باید تغییر در رفتارهای زیست محیطی کنونی را بخواهند و درک کنند تا ما هم بتوانیم از دولت انتظار تغییر داشته باشیم.»
محمد خاتمی، رییس جمهور پیشین ایران هفته گذشته در سخنرانیای گفت، توسعهای که به نابودی محیط زیست بیانجامد فاجعه است؛ فاجعهای که البته بعضی مسوولان میگویند در بخش مدیریت منابع آب شکل گرفته است.