کتاب نگاهی به آموزش علمی موسيقی در تبريز، تاليف جواد حسينی، که هفته گذشته منتشر شد ، پژوهشی است ارزنده درباره تاريخچه هنرستان موسيقی و دانشسرای هنر تبريز.
از کتاب های عامه پسند ، ترجمه ها و يکی دو اثر با ارزش که بگذريم، ادبيات موسيقی در ايران، در مقايسه با ديگر ژانرها، چندان غنی نيست و تاريخ موسيقی ايران در دوران معاصر، چون تاريخ موسيقی ايران پيش از مشروطه، به تقريب نانوشته مانده است و به همين دليل هر پژوهشی در اين عرصه گامی است ارزنده و مغتنم.
کتاب نگاهی به آموزش علمی موسيقی در تبريز با طرح مباحثی چون زمينه های فرهنگی و هنری و مقدمات تاسيس هنرستان موسيقی تبريز و تاثير اين هنرستان بر ارتقاء موسيقی در آذربايجان، کارنامه اين نهاد فرهنگی را به دست داده و همراه با آن تاريخچه دانشسرای هنر تبريز را نيز روايت می کند.
نگاهی به آموزش علمی موسيقی در تبريز با استناد به اسناد، مدارک ، خاطرات و گفتگو با شاهدان دست اول و دست اندرکاران، تاريخچه دو مرکز آموزشی موسيقی را در ايران ثبت کرده است.
«مثلا برادرم»، اثر اوو تيم
با انتشار رمان «مثلا برادرم»، اثر اوو تيم، يکی از مهم ترين رمان های سال های اخير آلمان و اروپا به فارسی منتشر و يکی از بزرگ ترين نويسندگان معاصر آلمان به فارسی زبانان معرفی شد.
اين رمان نخستين اثر اوو تيم است که به فارسی ترجمه و منتشر شده است.
اوو تيم که در سال ۱۹۴۰ متولد و اکنون در آستانه ۷۰ سالگی است، از دفترچه خاطرات برادر خود ، که در جنگ جهانی دوم کشته شد، چون دستمايه ای غنی برای خلق اين رمان بهره گرفته است.
«مثلا برادرم» فضای جامعه آلمان را به روزگار ظهور هيتلر و جنگ جهانی دوم، با خلاقيت تصوير و در قالب روايت داستانی جامعه ای درگير جنگ و بحران و فقر، خصوصيات بشری را در رمانی جذاب و ساختاری منسجم و پر کشش به چالش می طلبد.
اوو تيم گر چه در رمان «مثلا برادرم» و رمان های ديگری چون شکارچی آدم، دوست و بيگانه و تابستان داغ درون مايه های تاريخی و سياسی را دستمايه خلق اثر خود قرار می دهد، اما با تسلط بر تکنيک های روايتگری، خلق شخصيت های زنده و خوندار، ساختارهای منسجم و پرداخته و بافت و زبانی روائی از تم مايه های سياسی فراتر رفته و به لايه های درونی انسان های داستان خود نقب می زند.
اوو تيم جنبش دانشجویی آلمان را در دهه ۶۰، که با مسافرت محمد رضا پهلوی، شاه سابق ايران، به آلمان و برخورد خشن ماموران امنيتی آلمان و ايران با تظاهر کنندگان ضد شاه، به قتل يک دانشجوی معترض آلمانی انجاميد، دستمايه رمان «تابستان داغ» خود کرد و يکی از ماندنی ترين آثار ادبی را در باره جنبش آرمانخواهانه دهه های ۶۰ و ۷۰ اروپا خلق کرد.
«مثلا برادرم» را محمود حسينی زاد به فارسی روان و وفادار به اصل ترجمه کرده است.
حسينی زاد پيش از اين آثاری چون خون در گلوی گربه، شهر زباله، حمايت از هيچ، گذران روز، مقبره دار و مرگ، داستان های قرن بيستم و برخی آثار برتولد برشت را از آلمانی به فارسی برگردانده است.
رويای بابل
با انتشار ترجمه فارسی رمان رويای بابل، يکی از خواندنی ترين و خوش ساخت ترين رمان های ريچارد براتيگان نيز در دسترس فارسی زبانان قرار گرفت.
رويای بابل در قالب روايت جهان درون و برون شخصيت اول داستان خود، در فرم و ساختاری نو و خلاق، نقدی ريشه ای از مناسبات حاکم بر جامعه آمريکای دوران جنگ جهانی دوم را به دست می دهد.
رويای بابل را پيام يزدانجو به فارسی ترجمه کرده است.
براتيگان در سال ۱۹۵۳ چشم به جهان گشود و در اکتبر ۱۹۸۴ با گلوله تفنگ شکاری به زندگی خود پايان داد.
براتيگان در خانواده ای درهم پاشيده متولد شد. در ۲۰ سالگی به دليل شکستن شيشه های پاسگاه پليس شهر با سنگ يک هفته زندانی و پس از آن به بيمارستان دولتی منتقل شد. پزشکان گفتند که او به بيماری جنون جوانی و پارانوئيد دچار است.
براتيگان به سانفرانسيسکو رفت که در آن روزگار از مراکز تجمع هنرمندان جنبش بيت بود که عليه هنجارهای مسلط بر جامعه، فرهنگ ، هنر و ادبيات سر به شورش برداشته بودند .
براتيگان با چهره های بزرگ ادبی جنبش بيت چون جک کرواک و آلن گينزبرگ آشنا شد و نخستين مجموعه شعر خود را در ۲۱ سالگی منتشر کرد.
در ۱۹۶۱ با همسر و فرزند خود به آيداهو رفت و رمان صيد ماهی قزل آلا را نوشت که ۶ سال بعد در سال ۱۹۶۷ منتشر و براتيگان را به عنوان نويسنده ای خلاق، منتقد و نوآور تثيبت کرد.
صيد ماهی قزل آلا با اقبال گسترده منتقدان و خوانندگان رو به رو و به اغلب زبان های دنيا ترجمه شد.
براتيگان در کنار داستان نويسی خلق شعر را نيز ادامه داد و از جمله به سفارش جان لنون و پل مک کارتی، اعضای گروه بيتلز، مشهورترين و مهم ترين گروه موسيقی آن روزگار، چند شعر و بخش هایی از رمان های خود را با صدای خود در قالب نواری با عنوان «گوش دادن به ريچارد براتيگان» منتشر کرد.
برخی از مهم ترين آثار براتيگان از جمله دو مجموعه از شعرهای او با عنوان های فارسی دری لولا شده به فراموشی و کلاه کافکا و داستان های صيد ماهی قرل آلا، انتقام چمن، که در فارسی با عنوان اتوبوس پير منتشرشده است و رمان در قند هندوانه در چند سال اخير به فارسی ترجمه و منتشر شده اند