این مقاله در سه قسمت به مطالعه رویدادها، کنشها و واکنشهای بینالمللی در سال گذشته میپردازد. در قسمت اول عمدتا تحولات خاورمیانه در کشورهای تونس لیبی، عراق و مصر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و در این بخش به تحولات سیاست بینالملل در سوریه، ایران، اسرائیل و ترکیه خواهیم پرداخت.
اگرچه در مجموع بايد سال ٢ ٢٠١ را سال ظهور قدرتهای جديد در خاور ميانه دانست چرا که دست کم در چند کشور مهم اين منطقه پر فراز و نشيب ملت ها تاريخ ساز شدند و دولت های جديدی را بر سر کار آوردند تا دموکراسی را به سبک خود تجربه کنند.
اما در سوريه کوشش مردم برای دگرگونگی موفق نبود و دولت سوريه وارد دومين سال منازعه خونين با مردم شد. از طرفی مردم تحت تاثير آنچه که بهار عربی ناميده شده مترصد هستند بهار را به سوريه ببرند و از طرف ديگر دولت خانوادگی اسد با فجيع ترين و خشن ترين وجه ممکن با خواستهای مردم و اوپوزيسيون که هر روز بيش از روز پيش مصمم ترو مسلح تر می شود به منازعه ای خونين پرداخته است.
اسمش خيزش مردم عليه ديکتاتوری حاکم باشد يا فقط يک جنگ داخلی، قضيه اين است که دولت در اين مخاصمه بی امان مخالفان را با ابزارهای جنگی غير معمول سرکوب می کند. در ٢١ ماهی که از منازعه سوريه ميگذرد حدود ٤٠٠٠٠ نفر در درگيری های سوريه کشته شده اند.
در طول سال ٢ ٢٠١ اين شيوه سرکوب فقط شديد تر و شديد تر شده به نحوی که در روزهای پايانی سال بر اساس گزارش هايی که البته قابل تاييد صد در صد نيستند دولت بشار اسد از موشک های بالستيک دقيق و کوتاه برد "فاتح" که ساخت ايران است برای حمله به نقاط تجمع اوپوزيسيون استفاده کرده است. قبلا گفته می شد اين موشک ها از نوع اسکاد بوده اند. صرفنظر از نوع موشک اينکه قريب به نود نفرفقط در يک حمله در صف نانوايی کشته شدند يک جنايت جنگی است که رژيم اسد بايد در جايی برايش پاسخ بدهد.
فاکتور های مختلفی موضوع سوريه را پيچيده می کند که در زير به اختصار به آن می پردازيم:
الف - تشکيل و يک کاسه گردن اپوزيسيون سوريه هم برای آينده مردم سوريه و هم برای همسايگان و کشورهای غربی حائز اهميت است اما رسيدن به ترکيبی سالم از اپوزيسيون کار مشکلی است. سوريه در تقاطع نفوذ القاعده و گروههای تروريستی قرار دارد و در صورتی که چنين گروههايی به درون اپوزيسيون مسلح نفوذ کنند امنيت لبنان، عراق، ترکيه، اسرائيل، و حتی ايران و بخشهايی از اروپا در خطر خواهد بود.
ترکيب قومی – مذهبی سوريه پيچيده تر از ساير کشور های مسلمان منطقه است و با حدود ١٠ در صد مسيحی سوريه بيشترين درصد جمعيت غير مسلمان را در منطقه دارد. بديهی است نفوذ گروههای راديکال به درون اپوزيسيون می تواند برای ترکيب اقليت ها و روابط بين گروه های قومی- ملی فاجعه آميز باشد.
ب- سوريه به ميزان قابل ملاحظه ای تسليحات و توانائيهای شيميايی در اختيار دارد. در حال حاضر دو خطر اساسی اين توانايی را نشانه گرفته است: اول اينکه امکان دارد رژيم برای ضمانت بقای خود از تسليحات شيميايی استفاده کند و دوم اينکه امکان دسترسی اپوزيسيون و در درون آن گروههای تروريستی به اين ذخاير وجود دارد.
هر دو حالت می تواند برای مردم سوريه، لبنان، اسراييل، و ترکيه وبه طور کلی منطقه، نتايج فاجعه باری را به همراه داشته باشد ضمن اينکه امنيت بين المللی برای دهها سال با مشکل بزرگتر و شايد غير قابل مهاررتی روبرو خواهد بود. در ماه دسامبر گزارش هايی منتشر شد که حاکی بود از جابجايی تسليحات شيميايی و احتمال بکار گيری آن بر عليه مردم. بيش از همه آمريکا و اروپا از اين نظريه بيمناک بودند ولی سوريه آن را رد می کرد.
پ - همسايگی سوريه با اسرائيل پيچيدگی ديگر اين مساله است. تا بحال رژيم اسد اقدام قابل ملاحظه ای در جهت ايجاد يا گسترش نا امنی به مناطق مرزی اسرائيل انجام نداده است ولی، عليرغم آمادگی دايم اسرائيل در مناطق مرزی و ارتفاعات جولان، هرگونه گسترش بحران به آن مناطق فاجعه بار خواهد بود. در حقيقت بخاطرهمين نگرانی ها بود که در ماه سپتامبر اسرائيل اقدام به مانور نظامی در ارتفاعات جولان نمود.
ت – حمايت قدرتهای خارجی به ويژه روسيه از يک طرف سپر حمايتی مهمی را در سازمان ملل به برای سوريه فراهم می کند. حمايت ايران از سوريه صرفنظر از اهميتی که از جنبه تاکتيکی برای خود سوريه دارد از ديدگاه تهران موجب توسعه قدرت منطقه ای ايران نيز هست.
هر دو کشور ايران و روسيه در طول سال گذشته با هرگونه طرح خارجی برای پايان دادن به خصومت ها از طريق تقويت اپوزيسيون مسلح و يا حتی مذاکره با اسد به منظور کناره گيری از قدرت مخالفت کرده اند.
ث - بر اساس گزارش سازمان جهانی پناهندگان در طول ماه نوامبر تعداد پناهندگان به روزانه ٣٢٠٠ نفر رسيده و فقط در دو شب ٢٧ و ٢٨ دسامبر ٢ ٢٠١ يکهزا رنفر به اردن گريخته اند.
محتوای مذاکرات اخضر ابراهیمی نماينده سازمان ملل متحد با بشار اسد و مقامات روسی نيز بر اين موضوع تاکيد داشته و گفته می شود در صورت سقوط رژيم اسد چيزی حدود نيم ميليون ديگر از جمعيت ٢٦ ميليونی سوريه آواره و پناهنده خواهند شد.
در شرايطی که اردوگاه های ترکيه هم اکنون فاقد ظرفيت پذيرش پناهندگان سوری هستند بيش از نيم ميليون سوری به پناهگاه های ترکيه، اردن، لبنان، عراق و حتی ليبی و بخشهايی ازشمال آفريقا منتقل شده اند.
بنا براين در صورت سقوط سوريه اين موج انسانی عظيم بايد بين اردن و لبنان سر شکن شوند که فاقد ظرفيت اسکان آنان هستند و در نتيجه قضيه تبديل به يک فاجعه منطقه ای خواهد شد. به همين دليل سازمان ملل خواهان حل و فصل سياسی قضيه قبل از تبديل آن به يک فاجعه منطقه ای است.
البته نماينده سازمان ملل فقط بر وجه انسانی قضيه تکيه می کند در حاليکه ديگر کشور های منطقه هر نگران جنبه های ژئواستراتژيک و تحولات ژئوپوليتيک منطقه هستند. در همين راستا ترکيه که زمانی سوريه را برای گسترش مراودات اقتصادی و تجاری خودمناسب می ديد در خلال سال ٢ ٢٠١ چرخش قابل ملاحظه ای در جهت دور شدن از رژيم فعلی و حمايت از اپوزيسيون نشان داد.
در ماههای ژوئن و ژوئيه درگيری ترکيه و سوريه از اصطکاک در زمين شروع وبه هوا کشيده شد که طی آن حد اقل دو هواپيمای ترک توسط سوريه ساقط شد. در چند مورد در ماههای سپتامبر و اکتبرنيز درگيری های داخلی سوريه منجر به شليک توپخانه و موشک سوری به داخل خاک ترکيه و پاسخ نظاميان ترکيه شد.
در مجموع سوريه مايل يا قادر نبود جبهه جديدی در بحران ايجاد کند و ترکيه نيز فقط به حمايت از مبارزان و تامين اردوگاههای پناهندگان بسنده کرد. سوريه نمی خواست با درگير شدن با ترکيه پای نيرو ها و کشور های عضو ناتو را به عنوان حمايت از ترکيه به منازعه باز کند. عليرغم همه اين محاسبات ترکيه به عنوان عضو ناتوخواهان حمايت اين سازمان بود و سر انجام نيزقضيه به اسقرارموشک های پاتريوت در مناطق مرزی ترکيه گرديد.
ايران استقرار موشک های پاتريوت را در مرزبين ترکيه و سوريه گسترش نا امنی در منطقه و دخالت نابجای آمريکا در سوريه قلمداد کرد. وزير امور خارجه ايران آن را "تحريک کننده" ناميد در حاليکه مقامات آمريکايی آنرا پاسخ و هشدار به تهديدات سوريه دانستند. مقامات ناتو اعلام کردند استقرار موشک های پاتريوت فقط برای اهداف دفاعی است و نه آنطور که قبلا ترکيه ابراز اميواری کرده بود ايجاد منطقه ممنوعه پرواز. در مجموع اين مباحثات موجب باز شدن سر زخم ديگری بين ترکيه و ايران شد و وزير امور خارجه ترکيه با انتقاد از سياست ايران در سوريه پيشنهاد کرد " ايران بهتر است به جای اعتراض به پاتريوتها از نفوذ سياسی خود بر دولت بشار اسد در راستای توقف خشونتها در سوريه استفاده کند.
لازم است اشاره شود که روابط ايران و ترکيه در حال تحول ماهوی است و در شرايط فعلی نقاط اصطکاک زيادی دارد که هرازگاه گوشه ای از آن ظاهر می شود.
به نظر می رسد ترکيه از پيوستن به اتحاديه اروپا – حد اقل در اين مقطع از تاريخ – مايوس شده ودست کشيده است و لذا سعی دارد در منطقه نقش بزرگتری را ايفا کند. يکی از دلايل اين است که ترکيه می خواهد در بازسازی سياسی پس از بشار اسد در سوريه دست بالا را داشته باشد و آنرا به سمت و سويی هدايت کند که برای سرزمين های کرد نشين مناطق شرقی ترکيه کمترين خطر را ايجاد کند.
يکی از ويژگی های خاورميانه پيوستگی مسايل هر يک از کشور های عضو با ديگر اعضاء است حتی اگر پيوستگی جغرافيايی در ميانشان وجود نداشته باشد. مثلا ترکيه و ايران با اينکه فاقد مرز جغرافيای با اسرائيل هستند هر يک می توانند بر سياست های اسرائيل در قبال فلسطين اثرگذار باشند. ايران بدون داشتن مرز مشترک با سوريه،و لبنان، و فلسطين تعامل دارد ودر نتيجه براسرائيل و فلسطين و بخش محصور شده آن يعنی نوار غزه و گروه حماس تاثير گذار است.
گرچه اين تاثيرات عمدتا ريشه های ايوئولوژيک دارد ولی ابزار و سکه رايج آن پول و کمک های نقدی است. گفته می شود حزب الله سالانه چيزی بين ٦٠ تا ٢٠٠ ميليون دلار از ايران پول دريافت می کند. حماس تا اوايل سالهای ٢٠٠٠ و قبل از شروع محاصره اسرائيل فقط ٣ ميليون دلار دريافت می کرد ولی جالب اينجاست که پس از شروع تحريم ها احتمالا اين مبالغ بيشتر شده و به موازات آن تکنولوژی موشک های کوتاه برد ايران را نيزبه همراه آموزش های نظامی دريافت کرده است.
اين حمايت ها موجب شد تا در جنگ کوتاهی که در ماه نوامبر بين اسرائيل و حماس در گرفت حماس از موشک ايرانی يا تکنولوژی ايرانی استفاده کند و با اسرائيل بجنگد. گفته می شود رهبران حماس در نوار غزه در شرايطی که تحت محاصره کامل اسرائيل هستند موفق شدند حدود ١٢٠٠٠راکت کوتاه برد توليد کند.
ترکيه در اين ميان بين اهداف خاورميانه ای و اروپايی اش دچار سردرگمی است. در مجموع روابط ترکيه و اسرائيل در سال گذشته چندان دوستانه نبوده است ولی در عين حال اين امر موجب نزديکی ترکيه به ايران هم نشده است.
در طول سال گذشته ترکيه به دفعات اقدام به فرود آوردن اجباری و بازرسی چندين هواپيمای باری ايرانی کردکه با استفاده از فضای ترکيه به سوريه پرواز می کردند. سياست ايران در حمايت از سوريه به هيچ وجه مورد پذيرش ترکيه نيست ضمن اينکه هردو در نگرانی بخاطر ناآرامی در مناطق کرد نشين شريک و سهيم هستند.
در طول سال گذشته فشار اسرائيل و ايالات متحده بر ايران بخاطر برنامه اتمی اش لحظه ای کاهش نيافت و روزی نبود که بحث حمله اسرائيل به تاسيسات اتمی ايران مطرح نباشد، هر چند رئيس جمهور آمريکا پيوسته با نحوه اجرايی شدن طرح اسرائیل برای اينکار موافق نبود. در مجموع تحولات مربوط به روابط ايران، اسرائيل و ايالات متحده با سر نوشت انتخابات اسرائيل و انتخاباتی که در ماه نوامبر موجب برگزيدن مجدد باراک اوباما به رياست جمهوری اين کشور شد گره خورد و جنگ هشت روزه اسراييل و حماس نيز به عملی نشدن حمله به ايران کمک کرد.
در اين وسط طرفداران عمده نقشه حمله به ايران از صحنه شطرنج سياسی اسرائيل جابجا يا حذف شدند و اسرائيل درآستانه انتخابات جديدی قرار گرفت. به لحاظ اينکه تعاملات ايران، اسرائيل و ايالات متحده (در خلال سال گذشته) نيازمند بحث و تحليل طولانی تری است که در حجم اين مقاله نمی گنجد و اميدواريم بحث بعدی را درچند روز آينده به اين موضوع اختصاص بدهيم.
___________________________________________________
دکتر جلیل روشندل استاد علوم سیاسی و امنیت بینالمللی در دانشگاه کارولینای شرقی در آمریکاست. وی در مراکز مطالعاتی مختلف از جمله دانشگاه استنفورد، دوک، یوسیالای و دانشگاه تهران سابقه تدریس و پژوهش داشته است. از وی تالیفات متعددی در زمینه امنیت بینالمللی، خاورمیانه و خلیج فارس منتشر شده است.
اگرچه در مجموع بايد سال ٢ ٢٠١ را سال ظهور قدرتهای جديد در خاور ميانه دانست چرا که دست کم در چند کشور مهم اين منطقه پر فراز و نشيب ملت ها تاريخ ساز شدند و دولت های جديدی را بر سر کار آوردند تا دموکراسی را به سبک خود تجربه کنند.
اما در سوريه کوشش مردم برای دگرگونگی موفق نبود و دولت سوريه وارد دومين سال منازعه خونين با مردم شد. از طرفی مردم تحت تاثير آنچه که بهار عربی ناميده شده مترصد هستند بهار را به سوريه ببرند و از طرف ديگر دولت خانوادگی اسد با فجيع ترين و خشن ترين وجه ممکن با خواستهای مردم و اوپوزيسيون که هر روز بيش از روز پيش مصمم ترو مسلح تر می شود به منازعه ای خونين پرداخته است.
اسمش خيزش مردم عليه ديکتاتوری حاکم باشد يا فقط يک جنگ داخلی، قضيه اين است که دولت در اين مخاصمه بی امان مخالفان را با ابزارهای جنگی غير معمول سرکوب می کند. در ٢١ ماهی که از منازعه سوريه ميگذرد حدود ٤٠٠٠٠ نفر در درگيری های سوريه کشته شده اند.
در طول سال ٢ ٢٠١ اين شيوه سرکوب فقط شديد تر و شديد تر شده به نحوی که در روزهای پايانی سال بر اساس گزارش هايی که البته قابل تاييد صد در صد نيستند دولت بشار اسد از موشک های بالستيک دقيق و کوتاه برد "فاتح" که ساخت ايران است برای حمله به نقاط تجمع اوپوزيسيون استفاده کرده است. قبلا گفته می شد اين موشک ها از نوع اسکاد بوده اند. صرفنظر از نوع موشک اينکه قريب به نود نفرفقط در يک حمله در صف نانوايی کشته شدند يک جنايت جنگی است که رژيم اسد بايد در جايی برايش پاسخ بدهد.
فاکتور های مختلفی موضوع سوريه را پيچيده می کند که در زير به اختصار به آن می پردازيم:
الف - تشکيل و يک کاسه گردن اپوزيسيون سوريه هم برای آينده مردم سوريه و هم برای همسايگان و کشورهای غربی حائز اهميت است اما رسيدن به ترکيبی سالم از اپوزيسيون کار مشکلی است. سوريه در تقاطع نفوذ القاعده و گروههای تروريستی قرار دارد و در صورتی که چنين گروههايی به درون اپوزيسيون مسلح نفوذ کنند امنيت لبنان، عراق، ترکيه، اسرائيل، و حتی ايران و بخشهايی از اروپا در خطر خواهد بود.
سوريه در تقاطع نفوذ القاعده و گروههای تروريستی قرار دارد و در صورتی که چنين گروههايی به درون اپوزيسيون مسلح نفوذ کنند امنيت لبنان، عراق، ترکيه، اسرائيل، و حتی ايران و بخشهايی از اروپا در خطر خواهد بود.
ترکيب قومی – مذهبی سوريه پيچيده تر از ساير کشور های مسلمان منطقه است و با حدود ١٠ در صد مسيحی سوريه بيشترين درصد جمعيت غير مسلمان را در منطقه دارد. بديهی است نفوذ گروههای راديکال به درون اپوزيسيون می تواند برای ترکيب اقليت ها و روابط بين گروه های قومی- ملی فاجعه آميز باشد.
ب- سوريه به ميزان قابل ملاحظه ای تسليحات و توانائيهای شيميايی در اختيار دارد. در حال حاضر دو خطر اساسی اين توانايی را نشانه گرفته است: اول اينکه امکان دارد رژيم برای ضمانت بقای خود از تسليحات شيميايی استفاده کند و دوم اينکه امکان دسترسی اپوزيسيون و در درون آن گروههای تروريستی به اين ذخاير وجود دارد.
هر دو حالت می تواند برای مردم سوريه، لبنان، اسراييل، و ترکيه وبه طور کلی منطقه، نتايج فاجعه باری را به همراه داشته باشد ضمن اينکه امنيت بين المللی برای دهها سال با مشکل بزرگتر و شايد غير قابل مهاررتی روبرو خواهد بود. در ماه دسامبر گزارش هايی منتشر شد که حاکی بود از جابجايی تسليحات شيميايی و احتمال بکار گيری آن بر عليه مردم. بيش از همه آمريکا و اروپا از اين نظريه بيمناک بودند ولی سوريه آن را رد می کرد.
پ - همسايگی سوريه با اسرائيل پيچيدگی ديگر اين مساله است. تا بحال رژيم اسد اقدام قابل ملاحظه ای در جهت ايجاد يا گسترش نا امنی به مناطق مرزی اسرائيل انجام نداده است ولی، عليرغم آمادگی دايم اسرائيل در مناطق مرزی و ارتفاعات جولان، هرگونه گسترش بحران به آن مناطق فاجعه بار خواهد بود. در حقيقت بخاطرهمين نگرانی ها بود که در ماه سپتامبر اسرائيل اقدام به مانور نظامی در ارتفاعات جولان نمود.
ت – حمايت قدرتهای خارجی به ويژه روسيه از يک طرف سپر حمايتی مهمی را در سازمان ملل به برای سوريه فراهم می کند. حمايت ايران از سوريه صرفنظر از اهميتی که از جنبه تاکتيکی برای خود سوريه دارد از ديدگاه تهران موجب توسعه قدرت منطقه ای ايران نيز هست.
هر دو کشور ايران و روسيه در طول سال گذشته با هرگونه طرح خارجی برای پايان دادن به خصومت ها از طريق تقويت اپوزيسيون مسلح و يا حتی مذاکره با اسد به منظور کناره گيری از قدرت مخالفت کرده اند.
ث - بر اساس گزارش سازمان جهانی پناهندگان در طول ماه نوامبر تعداد پناهندگان به روزانه ٣٢٠٠ نفر رسيده و فقط در دو شب ٢٧ و ٢٨ دسامبر ٢ ٢٠١ يکهزا رنفر به اردن گريخته اند.
محتوای مذاکرات اخضر ابراهیمی نماينده سازمان ملل متحد با بشار اسد و مقامات روسی نيز بر اين موضوع تاکيد داشته و گفته می شود در صورت سقوط رژيم اسد چيزی حدود نيم ميليون ديگر از جمعيت ٢٦ ميليونی سوريه آواره و پناهنده خواهند شد.
در شرايطی که اردوگاه های ترکيه هم اکنون فاقد ظرفيت پذيرش پناهندگان سوری هستند بيش از نيم ميليون سوری به پناهگاه های ترکيه، اردن، لبنان، عراق و حتی ليبی و بخشهايی ازشمال آفريقا منتقل شده اند.
بنا براين در صورت سقوط سوريه اين موج انسانی عظيم بايد بين اردن و لبنان سر شکن شوند که فاقد ظرفيت اسکان آنان هستند و در نتيجه قضيه تبديل به يک فاجعه منطقه ای خواهد شد. به همين دليل سازمان ملل خواهان حل و فصل سياسی قضيه قبل از تبديل آن به يک فاجعه منطقه ای است.
در صورت سقوط سوريه اين موج انسانی عظيم بايد بين اردن و لبنان سر شکن شوند که فاقد ظرفيت اسکان آنان هستند و در نتيجه قضيه تبديل به يک فاجعه منطقه ای خواهد شد.
البته نماينده سازمان ملل فقط بر وجه انسانی قضيه تکيه می کند در حاليکه ديگر کشور های منطقه هر نگران جنبه های ژئواستراتژيک و تحولات ژئوپوليتيک منطقه هستند. در همين راستا ترکيه که زمانی سوريه را برای گسترش مراودات اقتصادی و تجاری خودمناسب می ديد در خلال سال ٢ ٢٠١ چرخش قابل ملاحظه ای در جهت دور شدن از رژيم فعلی و حمايت از اپوزيسيون نشان داد.
در ماههای ژوئن و ژوئيه درگيری ترکيه و سوريه از اصطکاک در زمين شروع وبه هوا کشيده شد که طی آن حد اقل دو هواپيمای ترک توسط سوريه ساقط شد. در چند مورد در ماههای سپتامبر و اکتبرنيز درگيری های داخلی سوريه منجر به شليک توپخانه و موشک سوری به داخل خاک ترکيه و پاسخ نظاميان ترکيه شد.
در مجموع سوريه مايل يا قادر نبود جبهه جديدی در بحران ايجاد کند و ترکيه نيز فقط به حمايت از مبارزان و تامين اردوگاههای پناهندگان بسنده کرد. سوريه نمی خواست با درگير شدن با ترکيه پای نيرو ها و کشور های عضو ناتو را به عنوان حمايت از ترکيه به منازعه باز کند. عليرغم همه اين محاسبات ترکيه به عنوان عضو ناتوخواهان حمايت اين سازمان بود و سر انجام نيزقضيه به اسقرارموشک های پاتريوت در مناطق مرزی ترکيه گرديد.
ايران استقرار موشک های پاتريوت را در مرزبين ترکيه و سوريه گسترش نا امنی در منطقه و دخالت نابجای آمريکا در سوريه قلمداد کرد. وزير امور خارجه ايران آن را "تحريک کننده" ناميد در حاليکه مقامات آمريکايی آنرا پاسخ و هشدار به تهديدات سوريه دانستند. مقامات ناتو اعلام کردند استقرار موشک های پاتريوت فقط برای اهداف دفاعی است و نه آنطور که قبلا ترکيه ابراز اميواری کرده بود ايجاد منطقه ممنوعه پرواز. در مجموع اين مباحثات موجب باز شدن سر زخم ديگری بين ترکيه و ايران شد و وزير امور خارجه ترکيه با انتقاد از سياست ايران در سوريه پيشنهاد کرد " ايران بهتر است به جای اعتراض به پاتريوتها از نفوذ سياسی خود بر دولت بشار اسد در راستای توقف خشونتها در سوريه استفاده کند.
لازم است اشاره شود که روابط ايران و ترکيه در حال تحول ماهوی است و در شرايط فعلی نقاط اصطکاک زيادی دارد که هرازگاه گوشه ای از آن ظاهر می شود.
به نظر می رسد ترکيه از پيوستن به اتحاديه اروپا – حد اقل در اين مقطع از تاريخ – مايوس شده ودست کشيده است و لذا سعی دارد در منطقه نقش بزرگتری را ايفا کند. يکی از دلايل اين است که ترکيه می خواهد در بازسازی سياسی پس از بشار اسد در سوريه دست بالا را داشته باشد و آنرا به سمت و سويی هدايت کند که برای سرزمين های کرد نشين مناطق شرقی ترکيه کمترين خطر را ايجاد کند.
يکی از ويژگی های خاورميانه پيوستگی مسايل هر يک از کشور های عضو با ديگر اعضاء است حتی اگر پيوستگی جغرافيايی در ميانشان وجود نداشته باشد.
يکی از ويژگی های خاورميانه پيوستگی مسايل هر يک از کشور های عضو با ديگر اعضاء است حتی اگر پيوستگی جغرافيايی در ميانشان وجود نداشته باشد. مثلا ترکيه و ايران با اينکه فاقد مرز جغرافيای با اسرائيل هستند هر يک می توانند بر سياست های اسرائيل در قبال فلسطين اثرگذار باشند. ايران بدون داشتن مرز مشترک با سوريه،و لبنان، و فلسطين تعامل دارد ودر نتيجه براسرائيل و فلسطين و بخش محصور شده آن يعنی نوار غزه و گروه حماس تاثير گذار است.
گرچه اين تاثيرات عمدتا ريشه های ايوئولوژيک دارد ولی ابزار و سکه رايج آن پول و کمک های نقدی است. گفته می شود حزب الله سالانه چيزی بين ٦٠ تا ٢٠٠ ميليون دلار از ايران پول دريافت می کند. حماس تا اوايل سالهای ٢٠٠٠ و قبل از شروع محاصره اسرائيل فقط ٣ ميليون دلار دريافت می کرد ولی جالب اينجاست که پس از شروع تحريم ها احتمالا اين مبالغ بيشتر شده و به موازات آن تکنولوژی موشک های کوتاه برد ايران را نيزبه همراه آموزش های نظامی دريافت کرده است.
اين حمايت ها موجب شد تا در جنگ کوتاهی که در ماه نوامبر بين اسرائيل و حماس در گرفت حماس از موشک ايرانی يا تکنولوژی ايرانی استفاده کند و با اسرائيل بجنگد. گفته می شود رهبران حماس در نوار غزه در شرايطی که تحت محاصره کامل اسرائيل هستند موفق شدند حدود ١٢٠٠٠راکت کوتاه برد توليد کند.
ترکيه در اين ميان بين اهداف خاورميانه ای و اروپايی اش دچار سردرگمی است. در مجموع روابط ترکيه و اسرائيل در سال گذشته چندان دوستانه نبوده است ولی در عين حال اين امر موجب نزديکی ترکيه به ايران هم نشده است.
ترکيه در اين ميان بين اهداف خاورميانه ای و اروپايی اش دچار سردرگمی است. در مجموع روابط ترکيه و اسرائيل در سال گذشته چندان دوستانه نبوده است ولی در عين حال اين امر موجب نزديکی ترکيه به ايران هم نشده است.
در طول سال گذشته ترکيه به دفعات اقدام به فرود آوردن اجباری و بازرسی چندين هواپيمای باری ايرانی کردکه با استفاده از فضای ترکيه به سوريه پرواز می کردند. سياست ايران در حمايت از سوريه به هيچ وجه مورد پذيرش ترکيه نيست ضمن اينکه هردو در نگرانی بخاطر ناآرامی در مناطق کرد نشين شريک و سهيم هستند.
در طول سال گذشته فشار اسرائيل و ايالات متحده بر ايران بخاطر برنامه اتمی اش لحظه ای کاهش نيافت و روزی نبود که بحث حمله اسرائيل به تاسيسات اتمی ايران مطرح نباشد، هر چند رئيس جمهور آمريکا پيوسته با نحوه اجرايی شدن طرح اسرائیل برای اينکار موافق نبود. در مجموع تحولات مربوط به روابط ايران، اسرائيل و ايالات متحده با سر نوشت انتخابات اسرائيل و انتخاباتی که در ماه نوامبر موجب برگزيدن مجدد باراک اوباما به رياست جمهوری اين کشور شد گره خورد و جنگ هشت روزه اسراييل و حماس نيز به عملی نشدن حمله به ايران کمک کرد.
در اين وسط طرفداران عمده نقشه حمله به ايران از صحنه شطرنج سياسی اسرائيل جابجا يا حذف شدند و اسرائيل درآستانه انتخابات جديدی قرار گرفت. به لحاظ اينکه تعاملات ايران، اسرائيل و ايالات متحده (در خلال سال گذشته) نيازمند بحث و تحليل طولانی تری است که در حجم اين مقاله نمی گنجد و اميدواريم بحث بعدی را درچند روز آينده به اين موضوع اختصاص بدهيم.
___________________________________________________
دکتر جلیل روشندل استاد علوم سیاسی و امنیت بینالمللی در دانشگاه کارولینای شرقی در آمریکاست. وی در مراکز مطالعاتی مختلف از جمله دانشگاه استنفورد، دوک، یوسیالای و دانشگاه تهران سابقه تدریس و پژوهش داشته است. از وی تالیفات متعددی در زمینه امنیت بینالمللی، خاورمیانه و خلیج فارس منتشر شده است.