دوازدهم فروردين ماه امسال سی امين سالگرد اعلان رسمی جمهوری اسلامی در ايران است. در روزهای دهم و يازدهم فروردين ۱۳۵۸ همه پرسی به صورت انتخاب از ميان دو گزينه «آری» و «نه» انجام شد و يک روز بعد، دوازدهم فروردين ماه، اعلام شد ۹۸.۲ درصد از شرکت کنندگان در انتخابات به جمهوری اسلامی «آری» گفته اند.
شيوه اجرای همه پرسی از مدت ها قبل بحث ها و مجادله های بسياری بر انگيخته بود. آيت الله خمينی برای پايان دادن به اين مجادله ها اعلام کرد «جمهوری اسلامی؛ نه يک کلمه کم و نه يک کلمه زياد.»
فرخ نگهدار، تحليلگر سياسی در لندن، به راديو فردا می گويد: «از ابتدا معلوم بود نظر آقای خمينی همين جمهوری اسلامی است. اما آقای بازرگان پيشنهاد داد که چون همه به دمکراسی معتقديم و با استبداد مخالفيم، عبارت جمهوری دمکراتيک اسلامی را به کار ببريم. ولی آقای خمينی در برابر اين پيشنهاد گفتند فقط جمهوری اسلامی نه يک کلمه کم و نه يک کلمه زياد. البته عده ای هم می خواستند عبارت حکومت اسلامی به کار رود و از کلمه جمهوری خوش شان نمی آمد.»
اما سعيد رجايی خراسانی، تحليلگر سياسی در تهران، باور دارد حتی اگر خواسته مهدی بازرگان نيز عملی می شد باز نتيجه همه پرسی نظامی با مشخصات فعلی پديد می آورد.
آقای رجايی به راديو فردا می گويد: «اگر دمکراتيک اسلامی هم می گفتند باز هم همين جمهوری اسلامی می شد. دمکراتيک يعنی مجلس، يعنی انتخابات و همين چيزهايی که اکنون هست. اگر مرحوم بازرگان زنده بود و شما از او می پرسيديد که منظور از دمکراتيک اسلامی چيست و با جمهوری اسلامی چه تفاوتی دارد، در جواب چه می گفت؟»
اما فرخ نگهدار می گويد: خواسته دمکراتيک و ملی بودن نظام جديد منحصر به مهدی بازرگان نبود و طرفدارانی کنشگر نيز در ميان مردم داشت.
- «اگر دمکراتيک اسلامی هم می گفتند باز هم همين جمهوری اسلامی می شد. دمکراتيک يعنی مجلس، يعنی انتخابات و همين چيزهايی که اکنون هست. اگر مرحوم بازرگان زنده بود و شما از او می پرسيديد که منظور از دمکراتيک اسلامی چيست و با جمهوری اسلامی چه تفاوتی دارد، در جواب چه می گفت؟»
او مي گويد: «جريانی که بعدا به ملی - مذهبی مشهور شد همگی از جمهوری دمکراتيک اسلامی حمايت می کردند. بيم آن را داشتند که در آينده دمکراسی، به قول آقای خمينی، منسی (فراموش) شود. در آن روزها تظاهرات بسياری در اطراف دانشگاه و خيابانهای اصلی در جريان بود و شعار دمکراتيک و ملی مطرح می شد. يک جبهه دمکراتيک ملی هم تشکيل شده بود و می خواست از نيروهای مخالف جمهوری اسلامی، البته آنها که در انقلاب شرکت کرده بودند، تشکلی درست کند. آنها نام خود را جبهه دمکراتيک ملی ايران گذاشته بودند. ولی طرفداران آقای خمينی شعار می دادند که دمکراتيک و ملی هر دو فريب خلق است.»
از سوی ديگر، سعيد رجايی خراسانی باور دارد همه پرسی بايد به همين شيوه «آری» يا «نه» برگزار می شد و اين بهترين شيوه بوده است.
او می گويد: «اين شيوه يکی از بهترين شيوه ها بود. شما چه شيوه ديگری به ذهنتان می رسد؟ وقتی عنوان نظام مطرح بوده است، بايستی چه می گفتند؟ جمهوری اسلامی: آری يا نه.»
آيت الله خمينی نيز رای «آری» به جمهوری اسلامی را «اتفاق آراء» ناميد و آن را «بی سابقه» توصيف کرد. او در سخنرانی خود پس از همه پرسی گفت: «ايران از ۳۵ ميليون جمعيت، ۲۲ ميليون رأی داد به جمهوری اسلامی، سابقه ندارد.»
صرف نظر از کنکاش تاريخی در باره شباهت ها ميان نظام هايی با آرای نزديک به صد در صد، می توان از گروه هايی سراغ گرفت که در همه پرسی دهم و يازدهم فروردين سال ۱۳۵۸ شرکت نکردند يا رای منفی به آن دادند.
فرخ نگهدار در همين زمينه می گويد: «ما، به عنوان سازمان فداييان، نظرمان اين بود که ابتدا بايد قانون اساسی روشن شود. مخالف بوديم که رفراندوم بر روی کلمه انجام شود. به همين دليل به جمهوری اسلامی رای نداديم.»
طبق آماری که مسئولان جمهوری اسلامی در روز دوازدهم فروردين آن سال اعلام کردند تنها يک و هشت دهم درصد از شرکت کننده ها به جمهوری اسلامی رای منفی داده بودند.
فرخ نگهدار مي گويد: «اولا اگر مبنا بر دمکراسی باشد، حتی اگر مخالف در حد يک قطره هم باشد نبايد حق آن يک قطره در مقابل دريا ناديده گرفته شود. اما اصلا وضعيت اين گونه نبود که ۹۸ درصد موافق جمهوری اسلامی باشند و يک و نيم درصد هم مخالف.»
شايد گمان بر اين باشد که در سی امين سالگرد همه پرسی جمهوری اسلامی، بازخوانی ريشه های تاريخی آن رويداد، به دليل فرو نشستن شور و هيجان های انقلابی، آسان تر شده باشد؛ اما همچنان اين بازخوانی، با اين که يک ضرورت است، البته دشواری های خاص خود را نيز دارد.