مجموعه سی قسمتی «۳۰ جنجال یک رئیسجمهور»، هر بار یکی از مهمترین جنجالهای محمود احمدینژاد را در طول هشت سال دوران ریاست جمهوریاش ورق میزند. دهمین بخش از این مجموعه رادیویی به جنجال «الحاق سازمان حج و زیارت به سازمان میراث فرهنگی و گردشگری» میپردازد.
*****
اردیبهشت سال ۱۳۸۸ است.
شورای عالی اداری که ریاست آن برعهده محمود احمدینژاد است، «سازمان حج و زیارت» را از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خارج میکند و مسئولیت آن را به سازمان «میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری» واگذار میکند.
اسفندیار رحیم مشایی، معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، بلافاصله رئیس سازمان حج و زیارت را تغییر میدهد و سرپرست جدیدی را منصوب میکند. احسان مهرابی، خبرنگار پارلمانی روزنامه توقیف شده اعتماد ملی، در این زمینه میگوید:
«مصوبه شورای عالی اداری با پیگیری آقای مشایی و آقای احمدینژاد صادر شده بود. آقای مشایی که مسئولیت سازمان میراث فرهنگی را بر عهده داشت معتقد بود که درست است به لحاظ محتوا ممکن است حج و یا سازمان گردشگری متفاوت باشند ولی شکل و جنس کار یکی است و هر با بحث سفر سر و کار دارند.
از سوی دیگر آقای مشایی این پیشنهاد را به دلیل پیگیریهایی که دفاتر خدمات مسافرتی و گردشگری داشتند انجام داده بودند. چون آنها معتقد بودند که بخش عمده تورهای داخلی زیانده است ولی در عوض تورهای زیارتی سود کلانی را نصیب برگزارکنندگانش میکند و در آن شرایط تورهای زیارتی زیر نظر سازمان حج و زیارت فعالیت میکردند و تورهای گردشگری زیر نظر سازمان میراث فرهنگی اداره میشدند. به این ترتیب شاید میخواستند که با ترکیب این تورها بخشی از درآمد تورهای زیارتی هم نصیب تورهای گردشگری شود.»
از سوی دیگر آقای مشایی این پیشنهاد را به دلیل پیگیریهایی که دفاتر خدمات مسافرتی و گردشگری داشتند انجام داده بودند. چون آنها معتقد بودند که بخش عمده تورهای داخلی زیانده است ولی در عوض تورهای زیارتی سود کلانی را نصیب برگزارکنندگانش میکند و در آن شرایط تورهای زیارتی زیر نظر سازمان حج و زیارت فعالیت میکردند و تورهای گردشگری زیر نظر سازمان میراث فرهنگی اداره میشدند. به این ترتیب شاید میخواستند که با ترکیب این تورها بخشی از درآمد تورهای زیارتی هم نصیب تورهای گردشگری شود.»
به فاصله کوتاهی آیتالله ناصر مکارم شیرازی، از مراجع تقلید قم، از اولین کسانی است که انتقاد تندی بر دولت وارد میکند. او ادغام دو سازمان حج و گردشگری را شتابزده و توهینآمیز میخواند و با اشاره به اسفندیار رحیم مشایی میگوید: «این اقدام از سوی فردی که سوابق او بر همه روشن است هیچ مبنای قانونی ندارد.»
این روحانی همچنین تأکید میکند: کسانی که سازمان حج و زیارت را با میراث فرهنگی و گردشگری ادغام کردهاند، اهمیت زیارت خانه خدا و حج را درک نکردند.
انتقادها تنها به این روحانی با نفوذ قم خاتمه نمییابد و اعتراض چهرههای مذهبی و برخی از نمایندگان مجلس در روزهای بعد بیشتر میشود. احسان مهرابی، روزنامهنگار، در این زمینه میگوید:
«برخی از نمایندگان مجلس معتقد بودند که حج و زیارت به لحاظ محتوا با جهانگردی تفاوتهای فاحشی دارد. حج یک عمل زیارتی است و نه سیاحتی و بنابر این سازمان حج و زیارت نمیتواند بخشی از سازمان گردشگری باشد و این مصوبه عملاً جایگاه حج و زیارت را تنزل میدهد. برخی دیگر از نمایندگان عنوان میکردند که چون سازمان حج و زیارت زیر نظر رهبری اداره میشود، باید ادغام آن هم با نظر نماینده رهبری در این سازمان انجام شود .»
احسان مهرابی درباره دیگر واکنش نمایندگان مجلس میگوید:
«برخی از نمایندگان هم اعلام میکردند که خود سازمان میراث فرهنگی به این دلیل که در سطح معاونت رئیس جمهور است، مجلس نمیتواند در این مورد چندان نظارتی داشته باشد و باید این سازمان تبدیل به وزارتخانه شود و بنابر این جدا کردن حج و زیارت که زیر نظر وزارت ارشاد است و به نوعی باعث میشود که در مورد حج و زیارت هم نشود سؤال کرد، کار درستی نیست. اکثر روحانیون مجلس هم در این باره اطلاعیهای را منتشر کردند و بیشتر این نگاه را داشتند که حج یک عمل مقدس است و ادغام سازمان مربوط به این عمل مقدس در سازمان گردشگری، عملاً باعث ازبین رفتن شأن و منزلت حج میشود و آن قداست حج را از بین میبرد.»
تندترین واکنش را محمد محمدی ریشهری، نماینده آیتالله خامنهای و سرپرست حجاج ایرانی از خود نشان میدهد. او با اشاره به اینکه حکم انتصاب سرپرست جدید بدون هماهنگی با او صادر شده و فاقد مبنای قانونی است، تأکید میکند: «موضوع حج و زیارت از شئون ولی فقیه است و الحاق سازمان حج به میراث فرهنگی بدون اخذ نظر از رهبر جمهوری اسلامی انجام شده است»
اسفندیار رحیم مشایی چندی بعد در یک سخنرانی مواضع تندی علیه محمدی ریشهری نماینده آیتالله خامنهای در سازمان حج میگیرد:
«موقعی که سازمان حج خواست با سازمان گردشگری ادغام شود، یکی از آقایان یک نامه نوشتند و گفتند که آقا! حج از شئون ولی فقیه است. شما برای چه دخالت میکنید؟ ما یک سازمان دولتی بودیم دیگر. من تعجب کردم. گفتم چطور این آدم، عالم است -اسم نمی برم- عالم است. چطور این میگوید حج از شئون ولی فقیه است؟ آیا او ولی فقیه را فقط یک روحانی دانسته؟ کیه ولی فقیه؟ اون ولی فقیه که ما فهمیدیم در مکتب علما و امام، همه چیز مال اوست. هستهای از شئون ولی فقیه است. آقا داخله ندارد. خارجه ندارد. هستهای ندارد. شیمیایی ندارد. حج از شئون ولی فقیه است، سیاست خارجی از شئون ولی فقیه است، هوا- فضا از شئون ولی فقیه است. اما آن آقا که آن جور میخواهد خودش را ولایت فقیهی نشان بدهد، برای اینکه خودش را نگه بدارد میگوید حج از شئون ولایت فقیه است، بعد در انتخابات کجا رفت؟ کدام طرف رفت؟»
روزهای بعد از الحاق سازمان حج به سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، رسانهها مینویسند: محمد حسین صفارهرندی، وزیر فرهنگ ارشاد اسلامی دولت نیز از این تغییر و تحولات بیاطلاع بوده است.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی پس از جلسه هیئت دولت در جمع خبرنگاران حاضر میشود و درباره جنجال به وجود آمده بر سر الحاق سازمان حج میگوید: «وقتی میخواهند چنین اتفاقی بیفتد باید حرفهای کارشناسی زده شود و کارشناسترین افراد کسانی هستند که در آن مجموعه حضور دارند».
رسانهها همچنین خبر میدهند علاوه بر وزیر ارشاد، مقامات سازمان حج و زیارت نیز برای اولین بار از طریق خبرگزاریها، از الحاق این سازمان به گردشگری با خبر شدهاند.
علیاصغر رمضان پور، معاون وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی، میگوید:
«سازمان میراث فرهنگی و گردشگری از نظر سازمانی متمرکز تر از وزارت ارشاد است و اگر سازمانی زیر نظر آنجا برود، رئیس سازمان بیشتر و دقیقتر میتواند آن را کنترل کند و بنابر این میخواستند سازمان حج و زیارت را بیاورند زیر نظر سازمان گردشگری و نه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. حالا چرا کلا میخواستند این کار را بکنند؟ دو جهت داشت؛ از نظر بینالمللی مسئله حجاج ایران بسیار مهم بود و کسی که اداره کننده حجاج ایران است از نظر سیاسی و مذهبی در عربستان سعودی و بین مسلمانان مهم است. اینها میخواستند این بخش کنترل خارجی را در دسترس خودشان داشته باشند و از نظر داخلی هم آن گروههایی که جمع کردن حجاج را سازمان میدادند، برایشان مهم بود و میخواستند ارتباط بیشتری با این هیئتها و مداحان داشته باشند و به نظر میرسد که دولت میخواست در واقع ریشه سیاسی ارتباط خودش را با این نهادها هم توسعه بدهد.»
جواد آرینمنش، نایب رئیس کمیسیون فرهنگی وقت مجلس هشتم، در یادداشتی در وب سایت «خبرآنلاین» خواهان این میشود که سازمان حج و زیارت به جای سازمان گردشگری در وزارت ارشاد ادغام شود تا به جای اینکه هر روز مدیریت این سازمان به تعبیر این نماینده با اقداماتش سر و صدا به پا کند هم یک وزیر در رأس امور باشد و هم مجلس بتواند به نظارت بهتری بر این سازمان بپردازد.
اما گوش رئیسجمهور و معاون او، اسفندیار رحیم مشایی از این حرفها پر است. محمود احمدینژاد به این انتقادها گوش نمیدهد تا اینکه آیتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی وارد ماجرا میشود.
رهبر ایران نامهای علنی به محمد محمدی ریشهری، نماینده خود در سازمان حج و زیارت مینویسد.
او در این نامه با «ناشایسته» خواندن الحاق سازمان حج و زیارت به سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، دستور میدهد «وضعیت به شیوه سابق باقی بماند».
در نامه آیتالله خامنهای به محمدی ریشهری، سرپرست حجاج ایرانی، همچنین اشاره میشود که به محمود احمدینژاد، رئیسجمهور ایران «تذکر مؤکد» داده که «الحاق این سازمان به مجموعه گردشگری شایسته نیست».
تلاش محمود احمدینژاد و تیم او در الحاق سازمان حج به سازمان گردشگری ناکام میماند و نامه رهبر جمهوری اسلامی پایانی میشود بر تمام جنجالهایی که برای چند هفته، مصوبه شورای عالی اداری به ریاست محمود احمدینژاد به وجود آورده بود.