در روز هفتم اسفند همراه با انتخابات مجلس، انتخابات مجلس خبرگان نیز انجام میشود. آیا این انتخابات در سطح انتخابات ریاست جمهوری یا مجلس جمهوری اسلامی اهمیت دارد (فارغ از میزان اهمیت آنها)؟ آیا صرف انتخاب رهبر آینده توسط این مجلس (و نه نظارت بر رهبر جمهوری اسلامی که سه دهه است از دستور کار آن خارج شده) دلیل خوبی برای اهمیت انتخابات آن است؟
اختیار به معنای انتخاب نیست
مجلس خبرگان نقش و اختیار مهمی در جمهوری اسلامی دارد چون دستگاههای امنیتی و نظامی در کنار دیوانسالاری دینیِ حکومتی مجبور هستند ظواهر انتخاب رهبر بعدی در این مجلس را درست کنند تا فرد مورد نظر آنان انتخاب فقها به نظر آید. اما انتخابات این مجلس هیچ اهمیتی ندارد چون با انتخابات- به صورتی که برگزار میشود- هیچ تغییری در ترکیب یا کارکرد این مجلس به وجود نمیآید و افکار عمومی نیز اطلاع چندانی سازوکارهای درونی این مجلس در فرایند انتخابات به دست نمیآورند.
انتخابات خبرگان هیچ کدام از استانداردهای انتخابات مثل وجود گزینه، ارائه برنامههای متفاوت توسط نامزدها، امکان عموم برای پرسش از نامزدها، نمایندگی اقشار و طبقات مختلف توسط نامزدها و امکان نظارت عمومی را برآورده نمیکند. حتی تلاشی نشده که این انتخابات همانند انتخابات مجلس و ریاست جمهوری نمایش انتخابات باشد. برگزارکنندگان انتخابات خبرگان به گونهای این انتخابات را اجرا میکنند که نیازی به مهندسی تبلیغات و نتایج آن نیز نباشد.
اعضای مطلوب
کاست حکومتی مجلسی خبرگانی میخواهد که
۱) همهی اعضا به رهبر موجود صد در صد وفادار باشند؛ به همین دلیل علیمحمد دستغیب عضو این مجلس از استان فارس پس از چند دوره نمایندگی این مجلس پس از انتقاد از حکومت در باب رفتار با موسوی و کروبی رد صلاحیت شد؛
۲) اصولاً در حوزهی نظارت بر رهبری و نهادهای تحت نظر وی ساکت باشند و نقش اعضای خبرگان را تأیید و تقویت رهبر موجود بدانند و نه نظارت بر اعمال وی و نهادهای تحت نظر وی؛
۳) در باب انتخاب رهبر آینده چشم و نگاه اعضا به نهادهای نظامی و امنیتی باشد و کسی را انتخاب کند که این نهادها مد نظر دارند.
فرایند نظارت استصوابی فقهای منصوب رهبر بر نامزدهای این مجلس سه شرط فوق را به صورت تضمینی تأمین میکند. جمهوری اسلامی در این زمینه خواهان ریسک نزدیک به صفر است. نتیجهی ریسک نزدیک به صفر انتخاباتی کاملاً غیررقابتی است.
بدون رقابت
تعداد اعضای مجلس خبرگان برای دورهی پنجم ۸۸ نفر خواهد بود. برای انتخابات این مجلس ۱۶۶ نفر تأیید صلاحیت شدهاند. اگر بنا بود مردم میان دو یا چند نامزد حق انتخاب داشته باشند تعداد تأیید صلاحیت شدهها باید حداقل ۱۷۶ نفر میبود. این بدین معنی است که برای هر کرسی این مجلس حتی دو نامزد هم به رقابت نخواهند پرداخت و در برخی حوزهها مردم تنها میان رأی دادن و رأی ندادن حق انتخاب دارند و نه گزینش میان دو نفر. با توجه به تأیید ۳۷ نفر در تهران برای ۱۶ کرسی این استان، تعداد نامزدها برای ۷۲ کرسی در غیر از استان تهران ۱۲۹ نامزد خواهد بود که این بدین معناست که ۱۵ (۱۴۴ منهای ۱۲۹) کرسی مجلس خبرگان غیررقابتی است.
در شش استان هرمزگان، سمنان، خراسان شمالی، بوشهر، اردبیل، و آذربایجان غربی تعداد نامزدهای انتخابات خبرگان مساوی است با تعداد کرسیها و رأیدهندگان حتی از میان روحانیون طرفدار نظام و خامنهای هیچ گزینهای ندارند. در استانهای آذربایجان شرقی، خوزستان، سیستان وبلوچستان، همدان و قزوین تعداد نامزدها تنها یک نفر بیش از تعداد کرسیهاست. در استانهای فارس، گرکان، خراسان رضوی و گیلان تعداد نامزدها کمتر از دو برابر تعداد کرسی هاست.
حتی در حوزههایی که بیش از یک نامزد برای یک کرسی وجود دارد، نامزدها ماهیتاً تفاوتی با یکدیگر ندارند. آنها باید از میان محصولات بسیار شبیه به هم کارخانهی تولید فقیه در حوزههای علمیهی تحت نظارت و کنترل حکومت یکی را انتخاب کنند. در کرسیهایی که دو نامزد برایشان وجود دارد نیز مردم میتوانند میان یک روحانی و پسرش (محمدصادق حائری و محمدحسن حائری) یا میان دو وزیر اطلاعات (محمد علوی و دری نجفآبادی) یا دو روحانی که در فتوای قتل و اعدام بر هم پیشی گرفتهاند (مصباح و جنتی) در حوزهی تهران انتخاب کنند. یا در شیراز مردم میتوانند میان امام جمعهی فعلی (محمد ایمانی) و خواهرزادهی (علیاصغر دستغیب) امام جمعهی اسبق انتخاب کنند. این دو در تفرب به نظام و دست بوسی خامنهای بر هم سبقت میگیرند.
عدم ارتباط نامزدها با حوزههای انتخابیه
نامزدهای حوزههای انتخابیه آن چنان با حوزههای انتخابیه بیربط هستند که هیچ کدام نیازی نیست در آن حوزه ساکن باشند یا حتی برای حوزههای خاصی ثبتنام کرده باشند و الزاماً خود را به حوزهی مربوطه اختصاص داده باشند. به عنوان نمونه نماینده ولی فقیه و امام جمعه یزد که از حوزه انتخابیه تهران برای مجلس خبرگان رهبری ثبتنام کرده بود، حوزه انتخابیه خود را تغییر داد. (تابناک، ۱۵ بهمن ۱۳۹۴) این بدین معناست که به صلاحدید شورای نگهبان افرادی برای نامزدی در نظر گرفته شدهاند و اگر در یک حوزه نیازی به آنها نباشد، آنها را به حوزههای دیگر میفرستند یا افرادی برای حوزههای مختلف دستچین شدهاند و اگر فرد مناسب برای یک حوزه پیدا نشود فرد دیگری را که برای حوزهای دیگر ثبتنام کرده جابهجا میکنند.
کپی برابر اصل
وقتی ۸۸ نفر به علاوهی ۷۸ نفر دیگر که «کپی برابر اصل» ۸۸ نفر دیگر هستند برای یک انتخابات به مردم معرفی میشوند، مشخص است که ادارهکنندگان انتخابات از پیش تصمیم خود را گرفتهاند. رئیس مجلس خبرگان رهبری و عضو شورای نگهبان به صراحت ملاکهای انتخاب این اعضا را معرفی کرده است: «مجلس خبرگان رهبری جای جناحبازی و سیاسیکاری و جوانگرایی و همچنین جای پیران از کارافتاده که نمیتوانند کاری انجام دهند نیست، بلکه مجلسی مرکب از فقهای جامع است». (تسنیم ۱۵ بهمن ۱۳۹۴) او فقط ملاک عرضه نمیکند بلکه در مقام فقیه شورای نگهبان کسانی را که چنین ملاکهایی نداشته باشند، رد صلاحیت میکند.
احمد خاتمی، یکی از امامان جمعهی تهران، نیز یکی از ملاکهایی را که بر اساس آن اعضا (۸۸ به علاوهی ۷۸ عضو علیالبدل منصوب) تعیین شدهاند چنین معرفی میکند: «مجلس خبرگان مجلس شیوخ است». (ایسنا ۱۰ بهمن ۱۳۹۴) البته فرزند حائری شیرازی چون مثل پدر از دستبوسان درگاه خامنهای و مطیع نهادهای امنیتی و نظامی است «شیخ» به حساب می آید و صلاحتیش تأیید میشود اما نوهی خمینی چون در آن میزان در حلقههای امنیتی مورد اعتماد نیست، شیخ نیست و رد صلاحیت میشود.
بیتأثیر بودن میزان مشارکت
انتخابات خبرگان حتی اگر با حضور یک نفر بر سر صندوقهای آن در هر حوزهی انتخابیه به انجام برسد به تشکیل مجلس منجر خواهد شد. البته حضور یک میلیون یا ۱۰ میلیون نفر در انتخابات هیچ تأثیری در ترکیب مجلس نخواهد داشت. بر اساس قانون انتخابات خبرگان این انتخابات یک مرحلهای است و هیچ کفی برای آرا در نظر گرفته نشده است: «خبرگان با اکثریت نسبی آرای شرکتکنندگان انتخاب میشوند». (مادهی ۸)
***
تنها کسی که حضور و عدم حضورش و انتخاب و عدم انتخابش در انتخابات مجلس خبرگان پنجم معنادار است هاشمی رفسنجانی است، چون اخیراً حرفهایی میزند که به مذاق اعضای شورای نگهبان و بیت رهبری خوشایند نیست، درست بر خلاف حرفهایی که خود او در گذشته زده است. او هم در شش سال گذشته آن چنان مورد حملهی نزدیکان بیت و فرماندهان سپاه واقع شده (با عناوینی مثل فتنهگر، هوچیگر، کمظرفیت، فاسد و منحرف) که دیگر هیچ یک از اعضای خبرگان جرئت نمیکند در چارچوب این مجلس کاری با وی انجام دهد. مخالفان هاشمی در منزوی کردن وی در خبرگان پس از به زیر کشیدن وی از ریاست آن موفق بودهاند.