از ماهها پیش، حبیبالله عسگراولادی - از سران حزب مؤتلفه و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام- کوشید تا قفل فتنه را با کلید خود باز کند. او با تفکیک «سران فتنه» از «افراد مفتون» شده، آمریکا و برخی دیگر از دولتهای خارجی را سران فتنه قلمداد کرد و میرحسین موسوی و مهدی کروبی را مفتون به شمار آورد. آن دو را برادر خود نامید که خدمات ارزندهای به انقلاب و جمهوری اسلامی کردهاند و باید از حصر در آیند. تهاجمات اصولگرایان افراطی به او نتیجهای در بر نداشت و عسگراولادی طرح خود را فعالانه دنبال کرد. در آخرین مورد، خواستار آن شد تا موسوی و کروبی با اذعان به عدم تقلب و عذرخواهی، راه رفع حصر را تا عید فطر بگشایند.
مسئله مهمتر این بود که حسن روحانی در سخنرانیهای دوران انتخابات چندین بار وعده داد که اگر به او رأی دهند، موسوی و کروبی را از حصر خارج خواهد کرد، همچنان که آیتالله حسینعلی منتظری را از حصر درآورد.
علی مطهری نیز ماههاست که مدعای مقصر بودن محمود احمدینژاد به اندازه موسوی و کروبی را مطرح میسازد. مدعای او این بود که اولاً: بدون محاکمه نمیتوان کسی را در منزلش زندانی کرد. ثانیاً: دیگر هیچ ضرورتی به ادامه حصر وجود ندارد. مطهری در ششم مرداد ۹۲ در نطق پیش از دستور مجلس خواهان آزادی کلیه زندانیان سیاسی شد و گفت که تنها جرم آنان انتقاد کردن از حکومت بوده است. سپس به موضوع حصر موسوی و کروبی پرداخت و گفت که باید تکلیف آنها روشن شود:
«اگر این دو نفر باید عذرخواهی و توبه کنند آیا نیازی به عذرخواهی و توبه آقای احمدینژاد که هیزم فتنه را با مناظره و رفتارهای بعدی خود فراهم آورد نیست؟! حداقل این است که به آنها اجازه دفاع از خود داده شود. به هر حال مجازات و محروم شدن از حقوق اجتماعی بدون حکم دادگاه شرعاً و عقلاً پذیرفته نیست. امید است رییس جمهوری منتخب این مسئله را با تدبیر حل نمایند که استحکام وحدت ملی در سیاست خارجی و اقتصاد ما تاثیرگذار است».
نطق مطهری صبح ایراد شد و آیتالله علی خامنهای در بعد از ظهر همان روز خواهان عذرخواهی موسوی و کروبی و محمد خاتمی شد. واکنش خامنهای را چگونه باید معنا کرد؟ ابتدا نگاهی به مواضع خامنهای در این زمینه در سال جاری بیندازیم:
الف- در سخنرانی یکم فروردین ۹۲ در مشهد گفت:
«در مسئله انتخابات و غیر انتخابات، همه باید تسلیم رأی قانون باشند؛ در مقابل قانون تمکین کنند. آن حوادثی که در سال ۸۸ پیش آمد ــ که برای کشور ضرر داشت و ضایعهآفرین بود ــ همه از همین ناشی شد که کسانی نخواستند به قانون تمکین کنند؛ نخواستند به رای مردم تمکین کنند. ممکن است رای مردم برخلاف آن چیزی باشد که منِ شخصی مایل به آن هستم؛ اما باید تمکین کنم. آنچه که اکثریت مردم، اغلبیت مردم آن را انتخاب کردند، باید همه تمکین کنند؛ همه باید زیر بار بروند. خوشبختانه سازوکارهای قانونی برای رفع اشکال، رفع اشتباه، رفع شبهه وجود دارد؛ از این راهکارهای قانونی استفاده کنند. این که وقتی آنچه که اتفاق افتاده است، برخلاف میل ما شد، مردم را به شورش خیابانی دعوت کنیم ــ که این در سال ۸۸ اتفاق افتاد ــ یکی از خطاهای جبرانناپذیر است. این تجربهای شد برای ملت ما، و ملت ما همیشه در مقابل یک چنین حوادثی خواهد ایستاد».
ب- در سخنرانی شانزدهم اردیبهشت ۹۲ گفت:
«دشمن تلاش میکند زحمت مردم را باطل کند - همچنان که در سال ۸۸ کردند - این هم یکى از کارهاى دشمنان بود؛ کسانى را وادار کردند که برخلاف قانون، توقعاتى بکنند و بر اساس آن توقعات، سعى کنند مردم را در مقابل نظام قرار دهند؛ که البته به توفیق الهى موفق نشدند ... آنهایی که آن سال آن خسارت را به کشور و به ملت وارد کردند و براى کشور هزینه درست کردند، اگر تسلیم قانون بودند، اینجورى نمیشد. قانون معین کرده است که اگر کسى اعتراضى دارد، بیاید. آن سال گفته شد؛ حتّى ما از شوراى محترم نگهبان خواهش کردیم، آن زمان را تمدید هم کردند که آراء بازشمارى شود؛ گفتیم هر تعداد معقولى و هر صندوقى که بخواهند بازشمارى شود، بازشمارى شود؛ خب، زیر بار نرفتند! کارشان منطقى نبود، معقول نبود؛ براى کشور هزینه درست کردند. خب، کشور بر این مسائل فائق مىآید. نظام جمهورى اسلامى قوى است. این خرابکارىها و انگشت توى چشم کردنها و این مزاحمتها و آزارها، جمهورى اسلامى را که از پا نمىاندازد...جمهورى اسلامى که با این حرفها از پا در نمىآید، منتها براى کشور هزینه درست میشود. راه هزینه درست نشدن، التزام به قانون است».
پ- در سخنرانی بیست و پنجم اردیبهشت ۹۲ گفت:
«سال ۸۸ اشکالاتى که وارد شد، خسارتى که به کشور وارد کردند و نگذاشتند کشور و ملت طعم آرای چهل میلیونى را درست بچشد، به خاطر تخلف از قانون بود. یک عدهاى یا براى خاطر اغراض نفسانى، یا هدفهاى خلاف سیاسى، یا هرچه - حالا در آن زمینه نمی خواهیم قضاوتى بکنیم - از قانون تخلف کردند، خطا کردند، از راه غیر قانونى وارد شدند؛ هم به خودشان صدمه زدند، هم به ملت صدمه زدند، هم به کشور صدمه زدند.»
ت- در سخنرانی چهاردهم خرداد ۹۲ گفت که دشمنان خارجی قصد دارند در انتخابات:
«فتنه به وجود بیاورند؛ کما این که در سال ۸۸ به دنبال آن انتخابات پرشور، فتنه درست کردند».
ث- در سخنرانی بیست و دوم خرداد ۹۲ گفت:
«در سال ۸۸ عدم تبعیت از قانون، لگد زدن به قانون، به کشور لگد زد؛ این را مردم دیدند. یکى از پدیدههاى برجسته امروز این است که مردم نگاهشان، گرایششان قانونگرایى است...سال ۸۸، آن روز هم شور و هیجان بود منتها همراه با فحش و فضیحت! در این شهر تهران - حالا شهرستانها کمتر - مردم در این خیابانها راه می رفتند، یک عدّه به این یک عدّه به آن، یک عدّه علیه این یک عدّه علیه آن، شعار میدادند، حرف میزدند، به همدیگر میپریدند، بعضىها در این بین پیدا میشدند بددهنى میکردند، فحش میدادند؛ در این انتخابات نه، شور و هیجان هست، احساسات هست، امّا بىادبى نیست، بىاحترامى نیست. این خیلى باارزش است».
ج- در سی ام تیرماه ۹۲ خطاب به مسئولان نظام گفت:
«در برخى از کشورها انسان مشاهده میکند، که جابهجایی قدرتها با زورآزمایی، با خونریزى، با خشونت همراه است... در سال ۸۸ بعضى خطاى بزرگى را مرتکب شدند، کشور را در لبه یک چنین پرتگاهى قرار دادند، یک مشکل این چنینى را براى کشور تدارک دیدند.»
چ- در پاسخ یکی از دانشجویان در ششم مرداد ۹۲ گفت:
«من خواهش میکنم اگر چنانچه مسائل سال ۸۸ را مطرح میکنید، مسئله اصلى و عمده را در این قضایا مورد نظر و در مدّ نگاهتان قرار دهید؛ آن مسئله اصلى این است که یک جماعتى در مقابل جریان قانونى کشور، به شکل غیر قانونى و به شکل غیر نجیبانه ایستادگى کردند و به کشور لطمه و ضربه وارد کردند؛ این را چرا فراموش میکنید؟... در انتخابات سال ۸۸، آن کسانى که فکر میکردند در انتخابات تقلب شده، چرا براى مواجهه با تقلب، اردوکشى خیابانى کردند؟ چرا این را جواب نمیدهند؟ صد بار ما سؤال کردیم؛ نه در مجامع عمومى، نخیر، به شکلى که قابل جواب دادن بوده؛ اما جواب ندارند. خب، چرا عذرخواهى نمیکنند؟ در جلسات خصوصى میگویند ما اعتراف میکنیم که تقلب اتفاق نیفتاده بود. خب، اگر تقلب اتفاق نیفتاده بود، چرا کشور را دچار این ضایعات کردید؟ چرا براى کشور هزینه درست کردید؟ اگر خداى متعال به این ملت کمک نمیکرد، گروههاى مردم به جان هم مىافتادند، می دانید چه اتفاقى مىافتاد؟ مىبینید امروز در کشورهاى منطقه، آن جاهایی که گروههاى مردم مقابل هم قرار میگیرند، چه اتفاقى دارد مىافتد؟ کشور را لب یک چنین پرتگاهى بردند؛ خداوند نگذاشت، ملت هم بصیرت بهخرج دادند. در قضایاى سال ۸۸، این مسئله اصلى است؛ این را چرا فراموش میکنید؟»
مدعیات خامنهای را چگونه باید تحلیل کرد؟ هدف او چیست؟
یکم- او تحت فشار اجتماعی و گروههای داخل نظام برای آزادی زندانیان سیاسی و رفع حصر از میرحسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد قرار دارد. برای حل این مسئله باید چارهای بیندیشد. اما کار به این سادگیها هم نیست.
دوم- خامنهای طی سال جاری کوشیده است تا گفتار و رفتار خود را در این زمینه تغییر دهد. اولاً: در انتخابات بارها اعلام کرد که بیطرف بوده و حتی خانوادهاش از رای او اطلاع ندارند. ثانیاً: پس از مهندسی انتخابات- از طریق ممانعت از کاندیداتوری چهرههای شاخص اصلاح طلبان و رد صلاحیت اکبر هاشمی رفسنجانی- آرای مردم را "حق الناس" به شمار آورد و نتیجه انتخابات را پذیرفت.
سوم- هدف او این بود که انتخاباتی با مشارکت اکثریت مردم برگزار شده و وقایع سال ۸۸ هم تکرار نشود. او به این هدف دست یافت.
چهارم- پذیرش نتیجه انتخابات مهندسیشده را مریدانش دال بر این گرفتند که در انتخابات ۸۸ هم تقلبی صورت نگرفته است. میگویند: اولاً: در اینجا با تغییر چند صد هزار رأی میشد انتخابات را به دور دوم کشاند، در صورتی که در سال ۸۸ میبایست تقلبی در سطح ۱۱ میلیون رأی صورت میگرفت. آنان که در ۹۲ حاضر به جابهجایی چند صد هزار رأی نشدند، چگونه در سال ۸۸، ۱۱ میلیون رأی را جابهجا کردند؟ ثانیاً: مدعیان تقلب در انتخابات ۸۸ شواهد و قرائنی را برای اثبات مدعای خود ارائه میکردند و میکنند. همان شواهد و قرائن در این انتخابات نیز روی داده و با این حال هاشمی رفسنجانی آن را «دمکراتیکترین انتخابات دنیا» قلمداد کرده است.
پنجم- خامنهای کوشیده است تا زبان خود را هم تغییر دهد. موسوی و کروبی- و دیگر زندانیان- دیگر سران فتنه قلمداد نمیشوند. اگرچه «نانجیبانه» به کشور «صدمه بسیار» وارد آورده و آن را تا «لبه پرتگاه» پیش بردند، اما دچار «خطا»، «تخلف» و «قانونشکنی» شدهاند. بدین ترتیب، هیچ سخنی از تهمتهایی چون خیانت، جاسوسی، براندازی، انقلاب/کودتای مخملی در میان نیست.
ششم- حال که از نظر خامنهای و اصولگرایان اثبات شد که در سال ۸۸ نیز تقلبی صورت نگرفته، مدعیان تقلب باید پاسخ گویند که چرا به جای رجوع به راهکارهای قانونی به «اردوکشی خیابانی» دست زده و کشور را متحمل هزینههای سنگین کردند؟
هفتم- سپاه و وزارت اطلاعات جلسات خصوصی را شنود کرده و به اطلاع آیتالله خامنهای میرسانند. گفته میشود که سیدمحمد خاتمی در جلسات خصوصی گفته که در انتخابات ۸۸ تقلب صورت نگرفته است. مصطفی تاجزاده گفته است که «تقلب مؤثر» صورت نگرفته است. آیتالله محمد موسوی خوئینیها پس از شنیدن گزارش علی اکبر محتشمیپور و عبدالواحد موسوی لاری در مجمع روحانیون مبارز درباره تخلفات انتخابات ۸۸، در همان زمان با تظاهرات خیابانی مخالفت کرده است. فعالان اصلاحطلب بسیاری از شهرها نیز گفته بودند که آرای خوانده شده واقعی بوده است. عباس عبدی در مقاله «آیا در انتخابات نهم تقلب صورت گرفته است»، راههای اثبات تقلب را نشان داده و گفته است که در انتخابات سال ۸۴ «تقلب مؤثر» صورت پذیرفت، اما به نظر او در انتخابات ۸۸ «تقلب مؤثر» صورت نگرفته است.
خامنهای میگوید، با توجه به این که در جلسات خصوصی اعتراف میکنند که در سال ۸۸ تقلبی صورت نگرفته، چرا «عذرخواهی» نمیکنند؟
هشتم- توپی که توسط فشار اجتماعی، اصلاحطلبان و گروهی از اصولگرایان به زمین خامنهای انداخته شده، او دوباره به زمین طرف مقابل میاندازد. میگوید توپ در زمین شماست. اول تکلیف قانونشکنی از طریق «اردوکشی خیابانی» را روشن سازید. در گام دوم، به دلیل طرح مدعای کاذب تقلب، باید «عذرخواهی» کنید.
نهم- بدین ترتیب، نه تنها راه رفع حصر را مسدود میسازد، بلکه راه انتخاب وزرای منسوب به فتنه و حضور سید محمد خاتمی در مراسم تنفیذ و تحلیف را نیز میبندد.
دهم- در عین حال فشار اجتماعی ادامه دارد. فردای سخنان خامنهای، علی مطهری در هفتم مرداد ۹۲ گفت:
«حرف من این بود که اگر آنها باید عذرخواهی کنند آقای احمدینژاد هم باید عذرخواهی کند این به این معنی نیست که اتهام یا جرم اینها مساوی است. در مواقع دیگر در این موضوع صحبت کردهام. علاوه بر این گفتم باید تکلیف این دو نفر پس از آشتی ملی که در انتخابات اخیر رخ داد، روشن شود و ضرورتی برای ادامه حصر آنها نیست و اصولاً مجازات بدون محاکمه شرعاً و قانوناً مجاز نیست. یا آزاد شوند یا محاکمه، البته در صورت محاکمه باید به طور همزمان به اتهامات آقای احمدینژاد هم رسیدگی شود. وضع فعلی قابل دوام نیست. اکنون که اکثر هواداران اینها با نظام آشتی کردهاند، چه ضرورتی برای ادامه این وضع وجود دارد؟»
موسوی و کروبی و رهنورد -نه خاتمی و دیگر زندانیان- مدعیان اصلی وقوع تقلب در انتخابات بودهاند. حتی اگر خاتمی منکر وقوع تقلب در انتخابات ۸۸ شود، اگرچه به زیان موسوی و کروبی و رهنورد است، اما تغییری در اصل مدعا ایجاد نمیکند. برای اینکه خاتمی هیچگاه از تقلب در انتخابات سخن نگفته است. پس خامنهای نیازمند عذرخواهی موسوی و کروبی و رد تقلب از سوی آنان است.
یازدهم- آیا عذرخواهی موسوی، کروبی، رهنورد، خاتمی و... و انکار تقلب، قطعاً به رفع حصر و ورود آنان به کشتی نجات نظام منتهی خواهد شد؟ از کجا معلوم که همین کنش مبنای طرح اتهام برپا کردن آشوب و قتل قرار نگیرد؟
دوازدهم- خامنهای برای رفع حصر با مشکل دیگری هم دست به گریبان است. طی چند سال گذشته تبلیغات وسیعی صورت گرفته که رهبران جنبش سبز فاقد پایگاه اجتماعی هستند. اگر آنان آزاد شوند و دهها هزار تن به دیدار آنها بشتابند، این کنش چه پیامدهایی خواهد داشت؟ آیا موسوی و کروبی رفع حصر در برابر سکوت را میپذیرند؟ آیا اگر آنان سکوت را بپذیرند، نیروی اجتماعی طرفدار آنان فرصتی برای سکوت کردن آنان پدید میآورد؟ خامنهای به این پرسشها هم میاندیشید و برای آنها نیز باید راه حلی بیابد.
سیزدهم- ایران به شدت نیازمند بهبود روابط با دولتهای غربی- حداقل به منظور لغو تحریمهای فلج کننده اقتصادی- است. سیاست خارجی ادامه سیاست داخلی است. آزادی کلیه زندانیان سیاسی و رفع حصر، موقعیت دولت جدید برای مذاکره و چانه زنی را به شدت تقویت خواهد کرد. مگر آن که خامنهای به دنبال چنین هدفی نباشد.
چهاردهم- شاید راه میانهای هم وجود داشته باشد که بدون انکار تقلب و عذرخواهی، زندانیان آزاد و رفع حصر صورت پذیرد. شاید «جنبش مدنی ضدتحریم» بتواند به عنوان سرآغار آشتی ملی عمل نماید.
مسئله مهمتر این بود که حسن روحانی در سخنرانیهای دوران انتخابات چندین بار وعده داد که اگر به او رأی دهند، موسوی و کروبی را از حصر خارج خواهد کرد، همچنان که آیتالله حسینعلی منتظری را از حصر درآورد.
علی مطهری نیز ماههاست که مدعای مقصر بودن محمود احمدینژاد به اندازه موسوی و کروبی را مطرح میسازد. مدعای او این بود که اولاً: بدون محاکمه نمیتوان کسی را در منزلش زندانی کرد. ثانیاً: دیگر هیچ ضرورتی به ادامه حصر وجود ندارد. مطهری در ششم مرداد ۹۲ در نطق پیش از دستور مجلس خواهان آزادی کلیه زندانیان سیاسی شد و گفت که تنها جرم آنان انتقاد کردن از حکومت بوده است. سپس به موضوع حصر موسوی و کروبی پرداخت و گفت که باید تکلیف آنها روشن شود:
«اگر این دو نفر باید عذرخواهی و توبه کنند آیا نیازی به عذرخواهی و توبه آقای احمدینژاد که هیزم فتنه را با مناظره و رفتارهای بعدی خود فراهم آورد نیست؟! حداقل این است که به آنها اجازه دفاع از خود داده شود. به هر حال مجازات و محروم شدن از حقوق اجتماعی بدون حکم دادگاه شرعاً و عقلاً پذیرفته نیست. امید است رییس جمهوری منتخب این مسئله را با تدبیر حل نمایند که استحکام وحدت ملی در سیاست خارجی و اقتصاد ما تاثیرگذار است».
نطق مطهری صبح ایراد شد و آیتالله علی خامنهای در بعد از ظهر همان روز خواهان عذرخواهی موسوی و کروبی و محمد خاتمی شد. واکنش خامنهای را چگونه باید معنا کرد؟ ابتدا نگاهی به مواضع خامنهای در این زمینه در سال جاری بیندازیم:
الف- در سخنرانی یکم فروردین ۹۲ در مشهد گفت:
«در مسئله انتخابات و غیر انتخابات، همه باید تسلیم رأی قانون باشند؛ در مقابل قانون تمکین کنند. آن حوادثی که در سال ۸۸ پیش آمد ــ که برای کشور ضرر داشت و ضایعهآفرین بود ــ همه از همین ناشی شد که کسانی نخواستند به قانون تمکین کنند؛ نخواستند به رای مردم تمکین کنند. ممکن است رای مردم برخلاف آن چیزی باشد که منِ شخصی مایل به آن هستم؛ اما باید تمکین کنم. آنچه که اکثریت مردم، اغلبیت مردم آن را انتخاب کردند، باید همه تمکین کنند؛ همه باید زیر بار بروند. خوشبختانه سازوکارهای قانونی برای رفع اشکال، رفع اشتباه، رفع شبهه وجود دارد؛ از این راهکارهای قانونی استفاده کنند. این که وقتی آنچه که اتفاق افتاده است، برخلاف میل ما شد، مردم را به شورش خیابانی دعوت کنیم ــ که این در سال ۸۸ اتفاق افتاد ــ یکی از خطاهای جبرانناپذیر است. این تجربهای شد برای ملت ما، و ملت ما همیشه در مقابل یک چنین حوادثی خواهد ایستاد».
ب- در سخنرانی شانزدهم اردیبهشت ۹۲ گفت:
«دشمن تلاش میکند زحمت مردم را باطل کند - همچنان که در سال ۸۸ کردند - این هم یکى از کارهاى دشمنان بود؛ کسانى را وادار کردند که برخلاف قانون، توقعاتى بکنند و بر اساس آن توقعات، سعى کنند مردم را در مقابل نظام قرار دهند؛ که البته به توفیق الهى موفق نشدند ... آنهایی که آن سال آن خسارت را به کشور و به ملت وارد کردند و براى کشور هزینه درست کردند، اگر تسلیم قانون بودند، اینجورى نمیشد. قانون معین کرده است که اگر کسى اعتراضى دارد، بیاید. آن سال گفته شد؛ حتّى ما از شوراى محترم نگهبان خواهش کردیم، آن زمان را تمدید هم کردند که آراء بازشمارى شود؛ گفتیم هر تعداد معقولى و هر صندوقى که بخواهند بازشمارى شود، بازشمارى شود؛ خب، زیر بار نرفتند! کارشان منطقى نبود، معقول نبود؛ براى کشور هزینه درست کردند. خب، کشور بر این مسائل فائق مىآید. نظام جمهورى اسلامى قوى است. این خرابکارىها و انگشت توى چشم کردنها و این مزاحمتها و آزارها، جمهورى اسلامى را که از پا نمىاندازد...جمهورى اسلامى که با این حرفها از پا در نمىآید، منتها براى کشور هزینه درست میشود. راه هزینه درست نشدن، التزام به قانون است».
پ- در سخنرانی بیست و پنجم اردیبهشت ۹۲ گفت:
«سال ۸۸ اشکالاتى که وارد شد، خسارتى که به کشور وارد کردند و نگذاشتند کشور و ملت طعم آرای چهل میلیونى را درست بچشد، به خاطر تخلف از قانون بود. یک عدهاى یا براى خاطر اغراض نفسانى، یا هدفهاى خلاف سیاسى، یا هرچه - حالا در آن زمینه نمی خواهیم قضاوتى بکنیم - از قانون تخلف کردند، خطا کردند، از راه غیر قانونى وارد شدند؛ هم به خودشان صدمه زدند، هم به ملت صدمه زدند، هم به کشور صدمه زدند.»
ت- در سخنرانی چهاردهم خرداد ۹۲ گفت که دشمنان خارجی قصد دارند در انتخابات:
«فتنه به وجود بیاورند؛ کما این که در سال ۸۸ به دنبال آن انتخابات پرشور، فتنه درست کردند».
ث- در سخنرانی بیست و دوم خرداد ۹۲ گفت:
«در سال ۸۸ عدم تبعیت از قانون، لگد زدن به قانون، به کشور لگد زد؛ این را مردم دیدند. یکى از پدیدههاى برجسته امروز این است که مردم نگاهشان، گرایششان قانونگرایى است...سال ۸۸، آن روز هم شور و هیجان بود منتها همراه با فحش و فضیحت! در این شهر تهران - حالا شهرستانها کمتر - مردم در این خیابانها راه می رفتند، یک عدّه به این یک عدّه به آن، یک عدّه علیه این یک عدّه علیه آن، شعار میدادند، حرف میزدند، به همدیگر میپریدند، بعضىها در این بین پیدا میشدند بددهنى میکردند، فحش میدادند؛ در این انتخابات نه، شور و هیجان هست، احساسات هست، امّا بىادبى نیست، بىاحترامى نیست. این خیلى باارزش است».
ج- در سی ام تیرماه ۹۲ خطاب به مسئولان نظام گفت:
«در برخى از کشورها انسان مشاهده میکند، که جابهجایی قدرتها با زورآزمایی، با خونریزى، با خشونت همراه است... در سال ۸۸ بعضى خطاى بزرگى را مرتکب شدند، کشور را در لبه یک چنین پرتگاهى قرار دادند، یک مشکل این چنینى را براى کشور تدارک دیدند.»
چ- در پاسخ یکی از دانشجویان در ششم مرداد ۹۲ گفت:
«من خواهش میکنم اگر چنانچه مسائل سال ۸۸ را مطرح میکنید، مسئله اصلى و عمده را در این قضایا مورد نظر و در مدّ نگاهتان قرار دهید؛ آن مسئله اصلى این است که یک جماعتى در مقابل جریان قانونى کشور، به شکل غیر قانونى و به شکل غیر نجیبانه ایستادگى کردند و به کشور لطمه و ضربه وارد کردند؛ این را چرا فراموش میکنید؟... در انتخابات سال ۸۸، آن کسانى که فکر میکردند در انتخابات تقلب شده، چرا براى مواجهه با تقلب، اردوکشى خیابانى کردند؟ چرا این را جواب نمیدهند؟ صد بار ما سؤال کردیم؛ نه در مجامع عمومى، نخیر، به شکلى که قابل جواب دادن بوده؛ اما جواب ندارند. خب، چرا عذرخواهى نمیکنند؟ در جلسات خصوصى میگویند ما اعتراف میکنیم که تقلب اتفاق نیفتاده بود. خب، اگر تقلب اتفاق نیفتاده بود، چرا کشور را دچار این ضایعات کردید؟ چرا براى کشور هزینه درست کردید؟ اگر خداى متعال به این ملت کمک نمیکرد، گروههاى مردم به جان هم مىافتادند، می دانید چه اتفاقى مىافتاد؟ مىبینید امروز در کشورهاى منطقه، آن جاهایی که گروههاى مردم مقابل هم قرار میگیرند، چه اتفاقى دارد مىافتد؟ کشور را لب یک چنین پرتگاهى بردند؛ خداوند نگذاشت، ملت هم بصیرت بهخرج دادند. در قضایاى سال ۸۸، این مسئله اصلى است؛ این را چرا فراموش میکنید؟»
مدعیات خامنهای را چگونه باید تحلیل کرد؟ هدف او چیست؟
یکم- او تحت فشار اجتماعی و گروههای داخل نظام برای آزادی زندانیان سیاسی و رفع حصر از میرحسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد قرار دارد. برای حل این مسئله باید چارهای بیندیشد. اما کار به این سادگیها هم نیست.
دوم- خامنهای طی سال جاری کوشیده است تا گفتار و رفتار خود را در این زمینه تغییر دهد. اولاً: در انتخابات بارها اعلام کرد که بیطرف بوده و حتی خانوادهاش از رای او اطلاع ندارند. ثانیاً: پس از مهندسی انتخابات- از طریق ممانعت از کاندیداتوری چهرههای شاخص اصلاح طلبان و رد صلاحیت اکبر هاشمی رفسنجانی- آرای مردم را "حق الناس" به شمار آورد و نتیجه انتخابات را پذیرفت.
سوم- هدف او این بود که انتخاباتی با مشارکت اکثریت مردم برگزار شده و وقایع سال ۸۸ هم تکرار نشود. او به این هدف دست یافت.
چهارم- پذیرش نتیجه انتخابات مهندسیشده را مریدانش دال بر این گرفتند که در انتخابات ۸۸ هم تقلبی صورت نگرفته است. میگویند: اولاً: در اینجا با تغییر چند صد هزار رأی میشد انتخابات را به دور دوم کشاند، در صورتی که در سال ۸۸ میبایست تقلبی در سطح ۱۱ میلیون رأی صورت میگرفت. آنان که در ۹۲ حاضر به جابهجایی چند صد هزار رأی نشدند، چگونه در سال ۸۸، ۱۱ میلیون رأی را جابهجا کردند؟ ثانیاً: مدعیان تقلب در انتخابات ۸۸ شواهد و قرائنی را برای اثبات مدعای خود ارائه میکردند و میکنند. همان شواهد و قرائن در این انتخابات نیز روی داده و با این حال هاشمی رفسنجانی آن را «دمکراتیکترین انتخابات دنیا» قلمداد کرده است.
پنجم- خامنهای کوشیده است تا زبان خود را هم تغییر دهد. موسوی و کروبی- و دیگر زندانیان- دیگر سران فتنه قلمداد نمیشوند. اگرچه «نانجیبانه» به کشور «صدمه بسیار» وارد آورده و آن را تا «لبه پرتگاه» پیش بردند، اما دچار «خطا»، «تخلف» و «قانونشکنی» شدهاند. بدین ترتیب، هیچ سخنی از تهمتهایی چون خیانت، جاسوسی، براندازی، انقلاب/کودتای مخملی در میان نیست.
ششم- حال که از نظر خامنهای و اصولگرایان اثبات شد که در سال ۸۸ نیز تقلبی صورت نگرفته، مدعیان تقلب باید پاسخ گویند که چرا به جای رجوع به راهکارهای قانونی به «اردوکشی خیابانی» دست زده و کشور را متحمل هزینههای سنگین کردند؟
هفتم- سپاه و وزارت اطلاعات جلسات خصوصی را شنود کرده و به اطلاع آیتالله خامنهای میرسانند. گفته میشود که سیدمحمد خاتمی در جلسات خصوصی گفته که در انتخابات ۸۸ تقلب صورت نگرفته است. مصطفی تاجزاده گفته است که «تقلب مؤثر» صورت نگرفته است. آیتالله محمد موسوی خوئینیها پس از شنیدن گزارش علی اکبر محتشمیپور و عبدالواحد موسوی لاری در مجمع روحانیون مبارز درباره تخلفات انتخابات ۸۸، در همان زمان با تظاهرات خیابانی مخالفت کرده است. فعالان اصلاحطلب بسیاری از شهرها نیز گفته بودند که آرای خوانده شده واقعی بوده است. عباس عبدی در مقاله «آیا در انتخابات نهم تقلب صورت گرفته است»، راههای اثبات تقلب را نشان داده و گفته است که در انتخابات سال ۸۴ «تقلب مؤثر» صورت پذیرفت، اما به نظر او در انتخابات ۸۸ «تقلب مؤثر» صورت نگرفته است.
خامنهای میگوید، با توجه به این که در جلسات خصوصی اعتراف میکنند که در سال ۸۸ تقلبی صورت نگرفته، چرا «عذرخواهی» نمیکنند؟
هشتم- توپی که توسط فشار اجتماعی، اصلاحطلبان و گروهی از اصولگرایان به زمین خامنهای انداخته شده، او دوباره به زمین طرف مقابل میاندازد. میگوید توپ در زمین شماست. اول تکلیف قانونشکنی از طریق «اردوکشی خیابانی» را روشن سازید. در گام دوم، به دلیل طرح مدعای کاذب تقلب، باید «عذرخواهی» کنید.
نهم- بدین ترتیب، نه تنها راه رفع حصر را مسدود میسازد، بلکه راه انتخاب وزرای منسوب به فتنه و حضور سید محمد خاتمی در مراسم تنفیذ و تحلیف را نیز میبندد.
دهم- در عین حال فشار اجتماعی ادامه دارد. فردای سخنان خامنهای، علی مطهری در هفتم مرداد ۹۲ گفت:
«حرف من این بود که اگر آنها باید عذرخواهی کنند آقای احمدینژاد هم باید عذرخواهی کند این به این معنی نیست که اتهام یا جرم اینها مساوی است. در مواقع دیگر در این موضوع صحبت کردهام. علاوه بر این گفتم باید تکلیف این دو نفر پس از آشتی ملی که در انتخابات اخیر رخ داد، روشن شود و ضرورتی برای ادامه حصر آنها نیست و اصولاً مجازات بدون محاکمه شرعاً و قانوناً مجاز نیست. یا آزاد شوند یا محاکمه، البته در صورت محاکمه باید به طور همزمان به اتهامات آقای احمدینژاد هم رسیدگی شود. وضع فعلی قابل دوام نیست. اکنون که اکثر هواداران اینها با نظام آشتی کردهاند، چه ضرورتی برای ادامه این وضع وجود دارد؟»
موسوی و کروبی و رهنورد -نه خاتمی و دیگر زندانیان- مدعیان اصلی وقوع تقلب در انتخابات بودهاند. حتی اگر خاتمی منکر وقوع تقلب در انتخابات ۸۸ شود، اگرچه به زیان موسوی و کروبی و رهنورد است، اما تغییری در اصل مدعا ایجاد نمیکند. برای اینکه خاتمی هیچگاه از تقلب در انتخابات سخن نگفته است. پس خامنهای نیازمند عذرخواهی موسوی و کروبی و رد تقلب از سوی آنان است.
یازدهم- آیا عذرخواهی موسوی، کروبی، رهنورد، خاتمی و... و انکار تقلب، قطعاً به رفع حصر و ورود آنان به کشتی نجات نظام منتهی خواهد شد؟ از کجا معلوم که همین کنش مبنای طرح اتهام برپا کردن آشوب و قتل قرار نگیرد؟
دوازدهم- خامنهای برای رفع حصر با مشکل دیگری هم دست به گریبان است. طی چند سال گذشته تبلیغات وسیعی صورت گرفته که رهبران جنبش سبز فاقد پایگاه اجتماعی هستند. اگر آنان آزاد شوند و دهها هزار تن به دیدار آنها بشتابند، این کنش چه پیامدهایی خواهد داشت؟ آیا موسوی و کروبی رفع حصر در برابر سکوت را میپذیرند؟ آیا اگر آنان سکوت را بپذیرند، نیروی اجتماعی طرفدار آنان فرصتی برای سکوت کردن آنان پدید میآورد؟ خامنهای به این پرسشها هم میاندیشید و برای آنها نیز باید راه حلی بیابد.
سیزدهم- ایران به شدت نیازمند بهبود روابط با دولتهای غربی- حداقل به منظور لغو تحریمهای فلج کننده اقتصادی- است. سیاست خارجی ادامه سیاست داخلی است. آزادی کلیه زندانیان سیاسی و رفع حصر، موقعیت دولت جدید برای مذاکره و چانه زنی را به شدت تقویت خواهد کرد. مگر آن که خامنهای به دنبال چنین هدفی نباشد.
چهاردهم- شاید راه میانهای هم وجود داشته باشد که بدون انکار تقلب و عذرخواهی، زندانیان آزاد و رفع حصر صورت پذیرد. شاید «جنبش مدنی ضدتحریم» بتواند به عنوان سرآغار آشتی ملی عمل نماید.