ایرج خدری عضو پیشین تیم ملی بسکتبال ایران که با قامت ۲۱۵ سانتیمتریاش در رقابتهای قهرمانی آسیا نیز بازی کرد، پس از مصدومیت شدید ناگزیر شد ورزش حرفهای را کنار بگذارد و اینک برای تأمین معاش، به دستفروشی در میدان امام حسین رو آورده است.
خدری نه بیمهای دارد و نه مقرری مشخصی. به دلیل ناتوانی در راه رفتن، روی دستهایش حرکت میکند. بخش خبری شبکه دوم سیمای جمهوری اسلامی، گزارشی از او پخش کرده که در آن، نمیتواند بغض خود را نگه دارد و مقابل دوربین اشک میریزد.
هنگام حضور محمدعلی کلی، بوکسور آمریکایی در ایران، عکسی از خدری در نشریات منتشر شد که با او دارد شوخی میکند و به طرف مشهورترین بوکسور تاریخ گارد گرفته است. کلی نیز با نگاهی تحسینآمیز، قامت این ملیپوش جوان ایرانی را برانداز میکند.
خدری در سال ۱۹۹۰ و رقابتهای جوانان آسیا در ناگویا، تیم ملی را همراهی کرد. بهزاد افرادی، سعید تابشنیا، آلک پتروسیان، سرژیک کبری و کارن مکوندی از دیگر اعضای مشهور آن تیم سبزپوش بودند.
مکوندی دربارهاش میگوید: «اولین بار او را در اردوی جوانان در دانشگاه صنعتی شریف دیدم. بچه بندر بود ولی با همان لهجه جنوبیاش بچهها را سر کار میگذاشت. کودکی بازگوش بود که در بدن بسکتبالیستی غولآسا به دام آفتاده است.»
حالا ۲۲ سال از اردوی دانشگاه شریف گذشته و از آن جوان رعنا، مردی چهل ساله و رنجور باقی مانده. دوربین تلویزیون به خانهاش رفته تا او را که اکنون زمین گیر شده، به تصویر بکشد. ایرج با ته ماندهای از همان شوخ طبعی که کارن مکوندی یادآوری کرد، از فدراسیون بسکتبال تشکر میکند که وقتی به آنها مراجعه کرده برایش چایی آوردهاند!
دیگر هم تیمیهای ملی پوش ایرج خدری در این عکس، حالا کجا هستند؟ کارن مکوندی بازیکن سابق تیم ملی و باشگاه پرسپولیس، در رسانههای حرفهای این ورزش مثل تلویزیون و سایت رسمی NBA به تحلیل بسکتبال مشغول است.
مکوندی همچنین گرداننده مهمترین رسانه مجازی بسکتبال به زبان فارسی، با عنوان «یادداشتهای توپ سرگردان» است.
از دیگر حضار این تصویر، میتوان به یک مهندس ارشد در بزرگترین کارخانه اتومبیل سازی دنیا، یک کارخانه دار، یک مدیر اجرایی در بزرگترین شرکت مخابراتی آسیا، مربی یکی از تیمهای لیگ برتر، مربی تیم بسکتبال پایه، مالک رستوران و... اشاره کرد.
مکوندی میگوید: «به غیر از دو نفر، هیچ کدام از ما تخممرغهای زندگیمان را در سبد لرزان بسکتبال آن روزهای ایران نگذاشتیم. آن روزها کاسه بسکتبال از کاسه هر گدایی خالیتر بود! آن دو نفر هم آنقدر سختکوش بودند که در انتهای زندگی ورزشیشان دستمزدهای چند صد میلیون تومانی نصیبشان شد.»
پایگاه اینترنی شبکه خبر صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران با انعکاس وضعیت اسفناک خدری نوشته است: «مسئولین فدراسیون، ملی پوش سابق را که به دلیل نیاز مالی و زمین گیر شدن در خیابان دستفروشی میکند، به دروغگویی متهم کرده وهدف او را باج گیری از فدراسیون دانستهاند. حتی پا را فراتر گذاشته و میگویند او عضو تیم ملی نبوده! حال آنکه سایت رسمی فدراسیون بسکتبال نیز اسم او را در لیست ادوار گذشته تیمهای ملی آورده است.»
به نوشته این سایت شبکه خبر، اینها «گوشهای بسیار کوچک و قابل بازگویی، از وضعیت اسفبار فرهنگی و اخلاقی» در بسکتبال ایران است.
در همان مصاحبهای که تلویزیون ایران از خدری پخش کرد، محمود مشحون رییس فدراسیون بسکتبال تاکید کرد؛ این فدراسیون هر چه در توان داشته برای خدری و بهبود وضعیت معیشتی او انجام داده. اما ایرج خدری که متاهل است و فرزندی هم دارد، میگوید در میدان امام حسین، در فضایی ۳۰ در ۳۰ سانتیمتر! مشغول دستفروشی است.
کارن مکوندی درباره عمدهترین دلیل وضعیت کنونی هم تیمی سابق خود میگوید: «بیکسی و حساب کردن روی حرف کسانی که حرفشان دو پول سیاه نمیارزد، آن جوان رعنا را اکنون به مردی تبدیل کرده که دوربین تلویزیون ایران او را سوژه ملودرام شبانهاش کرده تا خوراکی باشد برای تحریک حس ترحم بینندگانش.»
در پی پخش این گزارش از صداوسیما و بازتاب آن در رسانههای مکتوب داخلی، تاکنون وزارت ورزش و امور جوانان یا سازمانهای ذیربط که مسئولیت امور مربوط به پیشکسوتان را برعهده دارند، واکنشی نشان ندادهاند.
سازمان تربیت بدنی در دوران ریاست محسن مهرعلیزاده، صندوق حمایت از پیشکسوتان و قهرمانان ورزشی را تشکیل داد. اما این صندوق بعداً با اتهام اختلاس از جانب برخی اعضای خود مواجه شد. دلیل تشکیل صندوق این بود که بر اساس سوابق ورزشکاران، مستمری ماهیانهای به آنها تعلق بگیرد. اما این صندوق همواره از ارائه تعهداتش بازماند.
به تعویق افتادن پرداختها، میزان ناچیز مستمری، ابهام در کلاسبندی عناوین ورزشی و نادیده گرفتن تعهدات، از جمله انتقادات اصلی قهرمانان ورزشی به نحوه مدیریت این صندوق پرماجرا و جنجالی بوده است.
قهرمانان ورزشی با کنایه به عنوان صندوق حمایت از قهرمانان ورزشی میگویند که این صندوق به جای اینکه صندوق حمایت از قهرمانان باشد، صندوق اهانت به قهرمانان شده است.
عباس جدیدی، قهرمان کشتی آزاد جهان، فقط یکی از قهرمانان پرشماری بود که از وضعیت این صندوق انتقاد کرد و به خبرگزاری ایپنا گفت: «خدمات این صندوق شامل حال از ما بهتران است و هیچگاه قهرمانان واقعی و پیشکسوتان زحمتکش، از این صندوق اعلام رضایت نکردند.»
خدری نه بیمهای دارد و نه مقرری مشخصی. به دلیل ناتوانی در راه رفتن، روی دستهایش حرکت میکند. بخش خبری شبکه دوم سیمای جمهوری اسلامی، گزارشی از او پخش کرده که در آن، نمیتواند بغض خود را نگه دارد و مقابل دوربین اشک میریزد.
هنگام حضور محمدعلی کلی، بوکسور آمریکایی در ایران، عکسی از خدری در نشریات منتشر شد که با او دارد شوخی میکند و به طرف مشهورترین بوکسور تاریخ گارد گرفته است. کلی نیز با نگاهی تحسینآمیز، قامت این ملیپوش جوان ایرانی را برانداز میکند.
خدری در سال ۱۹۹۰ و رقابتهای جوانان آسیا در ناگویا، تیم ملی را همراهی کرد. بهزاد افرادی، سعید تابشنیا، آلک پتروسیان، سرژیک کبری و کارن مکوندی از دیگر اعضای مشهور آن تیم سبزپوش بودند.
مکوندی دربارهاش میگوید: «اولین بار او را در اردوی جوانان در دانشگاه صنعتی شریف دیدم. بچه بندر بود ولی با همان لهجه جنوبیاش بچهها را سر کار میگذاشت. کودکی بازگوش بود که در بدن بسکتبالیستی غولآسا به دام آفتاده است.»
حالا ۲۲ سال از اردوی دانشگاه شریف گذشته و از آن جوان رعنا، مردی چهل ساله و رنجور باقی مانده. دوربین تلویزیون به خانهاش رفته تا او را که اکنون زمین گیر شده، به تصویر بکشد. ایرج با ته ماندهای از همان شوخ طبعی که کارن مکوندی یادآوری کرد، از فدراسیون بسکتبال تشکر میکند که وقتی به آنها مراجعه کرده برایش چایی آوردهاند!
دیگر هم تیمیهای ملی پوش ایرج خدری در این عکس، حالا کجا هستند؟ کارن مکوندی بازیکن سابق تیم ملی و باشگاه پرسپولیس، در رسانههای حرفهای این ورزش مثل تلویزیون و سایت رسمی NBA به تحلیل بسکتبال مشغول است.
مکوندی همچنین گرداننده مهمترین رسانه مجازی بسکتبال به زبان فارسی، با عنوان «یادداشتهای توپ سرگردان» است.
از دیگر حضار این تصویر، میتوان به یک مهندس ارشد در بزرگترین کارخانه اتومبیل سازی دنیا، یک کارخانه دار، یک مدیر اجرایی در بزرگترین شرکت مخابراتی آسیا، مربی یکی از تیمهای لیگ برتر، مربی تیم بسکتبال پایه، مالک رستوران و... اشاره کرد.
مکوندی میگوید: «به غیر از دو نفر، هیچ کدام از ما تخممرغهای زندگیمان را در سبد لرزان بسکتبال آن روزهای ایران نگذاشتیم. آن روزها کاسه بسکتبال از کاسه هر گدایی خالیتر بود! آن دو نفر هم آنقدر سختکوش بودند که در انتهای زندگی ورزشیشان دستمزدهای چند صد میلیون تومانی نصیبشان شد.»
پایگاه اینترنی شبکه خبر صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران با انعکاس وضعیت اسفناک خدری نوشته است: «مسئولین فدراسیون، ملی پوش سابق را که به دلیل نیاز مالی و زمین گیر شدن در خیابان دستفروشی میکند، به دروغگویی متهم کرده وهدف او را باج گیری از فدراسیون دانستهاند. حتی پا را فراتر گذاشته و میگویند او عضو تیم ملی نبوده! حال آنکه سایت رسمی فدراسیون بسکتبال نیز اسم او را در لیست ادوار گذشته تیمهای ملی آورده است.»
به نوشته این سایت شبکه خبر، اینها «گوشهای بسیار کوچک و قابل بازگویی، از وضعیت اسفبار فرهنگی و اخلاقی» در بسکتبال ایران است.
در همان مصاحبهای که تلویزیون ایران از خدری پخش کرد، محمود مشحون رییس فدراسیون بسکتبال تاکید کرد؛ این فدراسیون هر چه در توان داشته برای خدری و بهبود وضعیت معیشتی او انجام داده. اما ایرج خدری که متاهل است و فرزندی هم دارد، میگوید در میدان امام حسین، در فضایی ۳۰ در ۳۰ سانتیمتر! مشغول دستفروشی است.
کارن مکوندی درباره عمدهترین دلیل وضعیت کنونی هم تیمی سابق خود میگوید: «بیکسی و حساب کردن روی حرف کسانی که حرفشان دو پول سیاه نمیارزد، آن جوان رعنا را اکنون به مردی تبدیل کرده که دوربین تلویزیون ایران او را سوژه ملودرام شبانهاش کرده تا خوراکی باشد برای تحریک حس ترحم بینندگانش.»
در پی پخش این گزارش از صداوسیما و بازتاب آن در رسانههای مکتوب داخلی، تاکنون وزارت ورزش و امور جوانان یا سازمانهای ذیربط که مسئولیت امور مربوط به پیشکسوتان را برعهده دارند، واکنشی نشان ندادهاند.
سازمان تربیت بدنی در دوران ریاست محسن مهرعلیزاده، صندوق حمایت از پیشکسوتان و قهرمانان ورزشی را تشکیل داد. اما این صندوق بعداً با اتهام اختلاس از جانب برخی اعضای خود مواجه شد. دلیل تشکیل صندوق این بود که بر اساس سوابق ورزشکاران، مستمری ماهیانهای به آنها تعلق بگیرد. اما این صندوق همواره از ارائه تعهداتش بازماند.
به تعویق افتادن پرداختها، میزان ناچیز مستمری، ابهام در کلاسبندی عناوین ورزشی و نادیده گرفتن تعهدات، از جمله انتقادات اصلی قهرمانان ورزشی به نحوه مدیریت این صندوق پرماجرا و جنجالی بوده است.
قهرمانان ورزشی با کنایه به عنوان صندوق حمایت از قهرمانان ورزشی میگویند که این صندوق به جای اینکه صندوق حمایت از قهرمانان باشد، صندوق اهانت به قهرمانان شده است.
عباس جدیدی، قهرمان کشتی آزاد جهان، فقط یکی از قهرمانان پرشماری بود که از وضعیت این صندوق انتقاد کرد و به خبرگزاری ایپنا گفت: «خدمات این صندوق شامل حال از ما بهتران است و هیچگاه قهرمانان واقعی و پیشکسوتان زحمتکش، از این صندوق اعلام رضایت نکردند.»