در میان شش نامزدی که شورای نگهبان برای انتخابات ریاستجمهوری امسال تأیید کرد، برخی اظهارات و مواضع مصطفی پورمحمدی، یکی از این نامزدها شگفتیهایی آفرید، به طوری که برخی رسانهها از او به عنوان «پدیده» انتخابات نام بردند.
پورمحمدی تا پیش از انتخابات امسال چندان برای عموم مردم و رسانههای بینالمللی شناخته شده نبود و رأی چندانی نیز در این انتخابات کسب نکرد، اما او از این فرصت بهره برد تا چهره جدیدی از خود ارائه دهد.
پورمحمدی، چه ویژگیهایی داشت، درباره مسائل اصلی مورد بحث در انتخابات چه گفت و چرا اظهاراتش «متفاوت» توصیف شد؟
در اینجا چند ویژگی و موضعگیری این نامزد شکستخورده انتخابات را مرور میکنیم:
۱. تنها «آخوند» و تأیید صلاحیت پس از دو بار رد صلاحیت
مصطفی پورمحمدی ۶۴ ساله و دبیر فعلی شورای عالی جامعه روحانیت مبارز، تنها آخوند یا اصطلاحاً «روحانی» در میان شش نامزد تأیید صلاحیت شده انتخابات بود.
تأیید صلاحیت او از سوی شورای نگهبان، در حالی بود که این شورا پیشتر دو بار صلاحیت او را برای انتخابات خبرگان رهبری رد کرده بود.
اولین بار که پورمحمدی رد صلاحیت شد مربوط به انتخابات سال ۱۳۹۴ بود و دومین بار مربوط به همین چند ماه پیش که، برای نامزدی در انتخابات مجلس خبرگان رهبری ثبتنام کرد.
این در حالی است که علاوه بر داشتن مقام در یک نهاد سیاسی روحانیون (جامعه روحانیت مبارز)، پورمحمدی سابقه طولانی در داشتن مقامات قضایی، امنیتی و دولتی داشته است.
او مدتی رئیس سازمان بازرسی کل کشور، وزیر دادگستری و وزیر کشور بود، و در حال حاضر نیز ریاست مرکز اسناد انقلاب اسلامی را برعهده دارد.
مشخص نیست که شورای نگهبان دقیقاً بر اساس چه مبنایی این دو تصمیم متفاوت را درباره او در عرض چند ماه گرفت، اما در همین دوره، صلاحیت چندین نامزد روحانی دیگر از جمله حسن نوروزی، نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی، را رد کرد.
در قوانین جمهوری اسلامی، شرط رئیسجمهور شدن روحانی بودن نیست، و در سالهای آغازین حکومت جمهوری اسلامی، ظاهراً اعتماد بیشتری به سپردن قدرت اجرایی به غیرروحانیون بود.
اما پس از چند سال، علاوه بر مقام رهبری و ریاست قوه قضائیه که همواره در اختیار یک روحانی است، روحانیان به بسیاری از مناصب دولتی و حکومتی در سطوح مختلف دست یافتند.
تا پیش از این انتخابات، از هشت رئیسجمهور پیشین در جمهوری اسلامی، پنج نفر روحانی بودند که اکثریت آنان را تشکیل میدادند؛ علی خامنهای، اکبر هاشمی رفسنجانی، محمد خاتمی، حسن روحانی و ابراهیم رئیسی.
از نظر مدت زمانی نیز، روحانیون تعداد سالهای بیشتری مقام ریاست جمهوری اسلامی را در اختیار داشتند.
۲. گنجینه «اسرار» و «نماد اطلاعات کشور»
پورمحمدی از همان آغاز ورودش به انتخابات، تأکید داشت که «رازهایی» را درباره جمهوری اسلامی میداند.
در جمهوری اسلامی به معدود کسانی، از جمله احمد خمینی فرزند روحالله خمینی، لقب «گنجینه اسرار» داده شد، اما پورمحمدی تلاش کرد با تأکید بر دانستن مسائلی که از عموم مردم پنهان مانده، ادعا کند که بر مسائل جاری کشور مسلط است.
او هنگام ثبتنام برای نامزدی در انتخابات گفت: «امروز کسی با شما سخن میگوید که فراز و فرودهای سیاست گذاری کشور را میشناسد. کسی که میتواند بگوید در ۴۵ سال گذشته با مسائل پیدا و رازهای پنهان و مشکلات خرد و کلان داخلی و خارجی آشنا است.»
پورمحمدی بر چه اساسی چنین ادعایی را مطرح کرد؟
به نظر میرسد در اختیار داشتن برخی مناصب حساس در دهههای گذشته از سوی او، به ویژه حضور در وزارت اطلاعات و سازمان بازرسی کل کشور، موجب شده که او اطلاعاتی را در زمینههای مختلف به ویژه پروندههای فسادهای اقتصادی در جمهوری اسلامی به دست آورد.
علاوه بر مقامهای امنیتی و اطلاعاتی پیشین، اکنون واگذار کردن مدیریت «اسناد انقلاب اسلامی» به پورمحمدی این توانایی را داده که به اسنادی دسترسی داشته باشد که حتی برخی از مقامات جمهوری اسلامی به آنها دسترسی ندارند.
بر اساس اعلام خود این مرکز، در حال حاضر موجودی مخزن مرکز اسناد انقلاب اسلامی بالغ بر چهار میلیون و ۵۰۰ هزار برگ سند است.
پورمحمدی در جریان مناظرهها و سخنرانیهای انتخاباتی چند مسئلهای را که پیشتر گفته نشده بود نیز افشا کرد یا درباره آن سخن گفت.
به عنوان نمونه، افشاگری پورمحمدی درباره سعید جلیلی مبنی بر اقدام جلیلی برای جلوگیری از تصویب پیوستن ایران به گروه ویژه اقدام مالی (افایتیاف) در دولت حسن روحانی واکنشهای گستردهای در پی داشته است.
یا زمانی که علیرضا زاکانی، یکی از نامزدهایی که بعداً انصراف داد، در یک مناظره از پورمحمدی انتقاد کرد، پورمحمدی گفت که نمیتواند «نصف» کارهایی را که او در دهههای گذشته انجام داده، نمیتواند بگوید.
پورمحمدی همچنین در دیدار با برخی از دانشجویان گفت که در دهه شصت و دورانی که محمدی ریشهری وزیر اطلاعات بود، به اصرار او، به این وزارت خانه رفت.
پورمحمدی تأکید کرد که در هیچ دورهای وزیر اطلاعات نبوده، اما اکنون «نماد اطلاعات و امنیت کشور» است.
۳. توضیحات ناکافی درباره «هیئت مرگ»
پورمحمدی با این که ادعا میکند اطلاعات حساس مختلفی را دارد، اما درباره مهمترین مسئلهای که درباره شخص او مطرح است، یعنی نقش داشتن در اعدامهای دهه شصت، اطلاعات چندانی را فاش نکرد.
یکی از اقدامات پورمحمدی که در دهههای گذشته همواره مورد بحث بوده، نقش او در «هیئت مرگ» است که برای اعدام هزاران زندانی سیاسی در تابستان سال ۱۳۶۷ تشکیل شد.
پورمحمدی در آن زمان نماینده وزارت اطلاعات در زندان اوین بود.
جمهوری اسلامی تاکنون در این زمینه به طور شفاف روشنگری نکرده و خانوادههای قربانیان را برای جلوگیری از تداوم دادخواهیشان، شدیداً سرکوب کرده است.
پورمحمدی در جریان کارزارهای انتخاباتی، چند بار به این ماجرا اشاره کرد اما هربار در دفاع از خود برآمد.
او در یک گفتوگو دربارهٔ نقش خود در اعدام زندانیان سیاسی در دهه شصت، این اعدامها را پروژهٔ «جمهوریاسلامی» و «لحظههای سخت نظام» دانست.
یا در یک برنامه تلویزیونی گفت که سازمان مجاهدین خلق قصد داشت پس از عملیات موسوم به فروغ جاویدان، با مشارکت کسانی که او «زندانیان و دیگران و طرفدارانشان» خواند، «حکومت تشکیل دهند».
چنین ادعایی درباره زندانیان سیاسی هیچ وقت تأیید نشد و فعالان حقوق بشر میگویند که جمهوری اسلامی در حالی آنان را بدون هیچ روند قانونی اعدام کرد که اتهام جدیدی در پرونده خود نداشتند.
همچنین حسینعلی منتظری قائممقام وقت رهبر جمهوری اسلامی از اعدامهای سال ۶۷ تحت عنوان «بزرگترین جنایت در جمهوری اسلامی» یاد کرد.
با وجود شواهد و گزارشهای بسیار در مورد نقش پورمحمدی در این اعدامها، او در جریان تبلیغات انتخابات مدعی شد که در جریان اعدامها، «۳۰ هیئت» در ایران فعال بودند که هر هیئت نیز بین سه تا ۵ عضو داشتند و او «مسئول این کار نبوده و در تیم امنیتی نبوده است.»
پورمحمدی حتی تلاش کرد در این زمینه از خود چهره مثبتی ارائه دهد.
این مقام امنیتی پیشین مدعی شد که او را به نقشآفرینی در پرونده این اعدامها دعوت کردند و گفتند که «کمی کنترل کن که تندروی نشود».
برخی از ناظران و کاربران شبکههای اجتماعی، حتی کاربران طرفدار حکومت، معتقدند که اساسا یکی از اهداف پورمحمدی برای نامزدی در انتخابات امسال، تلاش برای بازسازی چهره و تصویر خود در این زمینه بود.
ابوالفضل فیضیخواه، یک کاربر اینستاگرام درباره پورمحمدی نوشت به نظر او، «اساساً یکی از انگیزههای پورمحمدی برای حضور در انتخابات پاسخش به این حرف و حدیثها بوده.»
۴. اظهارات علیه دولت رئیسی
اما یکی از دلایل شگفتیسازی پورمحمدی، اظهاراتش علیه عمکرد دولت ابراهیم رئیسی بود.
علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی، بارها از ابراهیم رئیسی و عملکرد دولت او حتی پس از مرگش حمایت، دفاع و ستایش کرده است.
خامنهای در آخرین اظهارنظر در این مورد، در آستانه انتخابات در یک سخنرانی گفت که رئیسی «به معنای واقعی کلمه» به مبانی جمهوری اسلامی «اعتقاد قلبی و واقعی» داشت.
رهبر جمهوری اسلامی افزود: «من از سابق که میشناختم ایشان را؛ در این دوره سهساله ریاست جمهوریاش هم که مرتباً با ما دیدار و ملاقات داشت؛ کاملاً محسوس بود که با دل و جان، با اعتقاد حرکت میکند.»
علاوه بر این، نامزدهای اصولگرا در انتخابات به شدت بر تداوم راه رئیسی در دولت آینده تأکید کردند.
در چنین شرایطی، پورمحمدی در پاسخ به سؤالی در این باره این که در صورت پیروزی در انتخابات، چه قدر راه رئیسی را ادامه میدهد، عملکرد دولت رئیسی را زیر سؤال برد.
او در جمع دانشجویان دانشگاه تهران گفت رئیسی را از دیگران بهتر میشناسد و رئیسی «در همه کارهایش موفق نبوده» و همچنین ستایش از او «به این معنی نیست که همه تدابیرش درست بوده است».
پورمحمدی با تأکید بر این که «خیلی از تدابیر دولت رئیسی ضعیف بود و مشکل درست کرد»، ایده «ادامه دادن راه رئیسی» را مورد تمسخر قرار داد و افزود: «شاید اگر ابراهیم رئیسی زنده بود، خودش هم حاضر به ادامه راه خودش نبود».
او برخلاف نظر رهبر جمهوری اسلامی تأکید کرد که نباید در مورد عملکرد رئیسی «تقید داشت».
۵. مدافع مذاکره با «دشمن» و مخالف لایحه «حجاب و عفاف»
دو موضعگیری دیگر پورمحمدی او به شگفتیها در مورد او دامن زد؛ یکی حمایتش از مذاکره با غرب با هدف برداشته شدن تحریمها و دیگری، مخالف او با لایحه جنجالی «حجاب و عفاف» که پس از اعتراضات «زن، زندگی، آزادی» تدوین شد.
پورمحمدی در جریان اظهارات انتخاباتی خود، بر ضرورت توجه حکومت به دیگر مسائل زنان به غیر از مسئله حجاب تأکید کرد.
او گفت: «تأمین نیازهای زنان و دختران و موقعیت شغلی آنها بایستی مورد توجه قرار بگیرد و نباید مسائل زنان را منحصر به حجاب و پوشش کنیم.»
پورمحمدی در سومین مناظره خود گفت: «قرار من با شما بانوان و دختران و جوانان عزیزمان این است: اگر موفق به اعتماد شما شدم، لایحه عفاف و حجاب که مطرح است و مورد بحث است را پس میگیرم.»
هر چند که بعداً، نیره قوی مشاور امور بانوان مصطفی پورمحمدی، در این باره گفت که در صورت پیروزی این نامزد، لایحه حجاب «برای اصلاح و تکمیل» پس گرفته میشود.
همچنین پورمحمدی، هم خودش و هم دخترش که بهعنوان مشاور اقتصادی او در یکی از میزگردهای تلویزیونی حضور داشت، صراحتاً به پیامدهای منفی تحریمها اشاره کردند.
او در این زمینه در یک برنامۀ تلویزیونی گفت: «تحریمها را نمیتوان بهراحتی نادیده گرفت. در اوایل دهه ۹۰ ما با اقتصادهای موفق منطقه همتراز بودیم اما در ۱۰ تا ۱۲ سال گذشته این موفقیت را نداشتیم. ما در داخل دچار خودتحریمی شدهایم و پایههای معیوب را تقویت کردهایم. شاهد افزایش رانتها و اعطای تسهیلات بودیم که باعث فساد شده است.»
پورمحمدی حتی عکسی از خود در دیدار با صدام حسین، دیکتاتور پیشین عراق منتشر کرد که نشان دهد حاضر است با هر کسی که زمانی «دشمن» جمهوری اسلامی بوده، مذاکره کند.
محمد عطریانفر، از اعضای اصلی حزب کارگزاران سازندگی و رئیس پیشین شورای شهر تهران، پیش از برگزاری دور اول انتخابات، درباره پورمحمدی گفت که او در جریان این انتخابات تصویر و رویکرد یک «اصولگرای معتدل بدون حاشیه و بدون پرخاشگری» را ایفا کرد که قرار بود علی لاریجانی، نامزد ردصلاحیت شده آن را دنبال کند.
اما پس از شکست پورمحمدی در انتخابات، احمد زیدآبادی تحلیلگر سیاسی، «رد غلیظ مهر بر پیشانی و پوتۀ سفید روی سرش» را موجب شکست او دانست.
خود پورمحمدی در بیانیهای پس از شکستش به «فرصت کوتاه» خود اشاره کرد و بدون ارائه جزئیاتی گفت «ناگفتهها فراوان» است.