افزایش قیمت ارزهای بین المللی در مقابل ریال ادامه دارد. در آخرین ساعات معاملات ارزی روز شنبه بازار ارز تهران، هر دلار امریکا ۴۰۸۲ تومان معامله شد که نسبت به روزهای گذشته هشت تومان افزایش داشته است.
قیمت یورو نیز در همین بازار ۴۸۰۵ معامله شد که افزایش ۲۰ تومانی را نشان داد. همچنین ربع سکه در همین روز به قیمت ۳۸۹ هزار و هفتصد تومان معامله شد که که نسبت به روزهای پیش از آن نزدیک ۳۰۰۰ تومان افزایش قیمت را به نمایش گذاشت. اما سکههای گرمی بدون افزایش قیمت، معادل ۲۵۴ هزار تومان عرضه شد در حالی که طلا در بازار جهانی ارزان شده است و میانگین قیمت جهانی هر اونس طلا در همان روز هفته جاری معادل ۱۲۷۵ دلار و ۱۳ سنت عرضه شد که بیش از یک دلار ارزان شده است.
مشاهده این تحولات به این پرسش دامن میزند که چرا در شرایط فعلی قیمت ارزهای بین المللی افزایش مییابد.
تورم به عنوان عامل اصلی کاهش ارزش ریال
عوامل چندی میتواند نوسان فیمت ریال در مقابل ارزهای بین المللی را توضیح دهد. عوامل کلان اقتصادی مانند تورم یا عوامل بنیادی مانند عرضه و تقاضا هر کدام در حد خود در تعیین قیمت ارزهای بین المللی نقش دارند.
البته عوامل روانی نیز میتواند با واسطه عوامل بنیادی که از آن یاد شد به نوبه خود بر نرخ ارزهای بین المللی موثر باشند. تاثیر عوامل کلان و بنیادی پایدار اما نقش عوامل روانی سریع و زودگذر است. تداوم کاهش نرخ ریال در مقابل ارزهای بین المللی گویای این نکته است که عوامل کلان و بنیادی نقش بیشتری در کاهش ارزش ریال دارد. در این میان تورم به مثابه شاخص کاهش قدرت خرید پول ملی ایران نقش به سزایی در گرانی ارزهای بین المللی داشته است.
به نظر نمیرسد که نرخ تورم ایران دستکم در بازه زمانی ۵ سال آینده نسبت به تورم بین المللی کمتر شود. بنابراین باید انتظار داشت که قیمت ریال حتی در آینده نزدیک نیز کاهش یابد.
تازهترین آمار بانک مرکزی و همچنین مرکز آمار نشان از تداوم نرخ تورم در ایران- یعنی شاخص کاهش قدرت خرید ریال- دارد که بسیار بالاتر از میانگین تورم در جهان است. بنابراین این افزایش ملایم قیمت ارزهای بین المللی شگفتآور نیست و با توجه به نرخ تورم ایران قابل توجیه است. در نتیجه، تا زمانی که نرخ تورم ایران بالاتر از میانگین نرخ تورم بین المللی است، کاهش ارزش ریال نیز ادامه خواهد یافت.
به نظر نمیرسد که نرخ تورم ایران دستکم در بازه زمانی ۵ سال آینده نسبت به تورم بین المللی کمتر شود. بنابراین باید انتظار داشت که قیمت ریال حتی در آینده نزدیک نیز کاهش یابد. البته دولت- در راستای نمایش ثبات ارزش پول ملی- با تزریق ارز به بازار تاکنون به شکل مصنوعی قیمت ریال را بالا نگه داشته است و اگر از این سیاست حمایتی خودداری میکرد، قطعا ارزش ریال سقوط بیشتری را نشان میداد.
گذشته از اینها خروج سپردهها از بانکها و سرازیر شدن آن به بازار ارز نیز میتواند در کنار تورم مزید بر علت باشد و قیمت ارزهای بین المللی را به سمت بالا سوق دهد. و در نهایت، یک گمانه هم این است که شاید دولت مایل باشد که قیمت ارز گران شود و به همین خاطر از تزریق ارز به بازار کاسته است که این امر به افزایش قیمت ارزهای بین المللی کمک کرده است.
چرا دولت در پی گرانی دلار است؟
دولت در شرایط فعلی مشغول تدوین بودجه سال آینده است و در نتیجه باید نرخ معینی را برای قیمت دلار و تبدیل ارز در نظر بگیرد. یک گمانه این است که در راستای تک نرخی کردن قیمت ارز، دولت تمایل دارد که ارز را گرانتر به بازار بفروشد تا کسری بودجه را کم کند و همزمان از آثار مثبت افزایش قیمت ارز مانند جلوگیری از رانت در بازار ارز، کاهش واردات کالا و رقابتی شدن قیمت کالای صادراتی ایران منتفع شود. چه در صورتی که دولت دلار را ارزانتر از قیمت بازار عرضه کند، رانتی ایجاد میشود که به جیب سوداگران بازار ارز خواهد رفت. افزون بر این پایین بودن قیمت دلار عرضه شده توسط دولت میتواند واردات را تشویق و مانع افزایش صادرات شود. بنابراین گران شدن نرخ دلار عرضه شده دولتی دارای پیامدهای مثبتی است.
به دلایلی که آمد یک گمانه نیز این است که دولت برای تشویق صادرات و کاهش واردات کالا و همچنین تعادل بودجه و ممانعت از رانت در بازار ارز به تدریج به افزایش قیمت دلار رضا خواهد داد و تک نرخی شدن ارز در بازار را خواهد پذیرفت. اما دولت برای اجتناب از تکانههای اقتصادی و سیاسی، گام و گام و پلکانی این گران شدن قیمت ارز را خواهد پذیرفت، و کاهش عرضه ارز دولتی به بازار میتواند نشانه چنین سیاستی باشد.
آیا تنها با گران کردن ارز میتوان کسر بودجه را مهار کرد؟
اولویت دولت ابتدا باید کاهش هزینههای جاری و بویژه پرداخت جاری به نهادهای سیاسی و مذهبی باشد و در غیر این صورت درآمد گران کردن ارز، مجددا به جیب رانت خواران میرود
پرسشی که مطرح است این است که آیا دولت تنها با گران کردن قیمت دلار میتواند کسری بودجه را حل کند و آن را به تعادل برساند. کسر بودجه ایران دارای دلایل گوناگونی است. کسب درآمد به واسطه گران کردن نرخ ارز یک راهکار است اما بهترین راهکار نیست.
مهمترین دلیل کسر بودجه به هرز رفتن منابع آن برای پرداخت رانت به نهادهایی است که بازده مناسبی ندارند، نهادهای رانتی سیاسی و مذهبی که در عین پاسخگو نبودن و فقدان شفافیت منابع عمومی را میبلعند. یکی از دلایل مهم تورم در ایران ساختار نامناسب بودجه و همچنین تغذیه نهادهای رانتی با بودجه عمومی است. گرانی دلار میتواند مزیتهایی را برای اقتصاد ایران به ارمغان بیاورد اما به شرطی که دولت آن را با سیاستهای دیگری از جمله تغییر ساختار بودجه همراه کند.
بنابراین اولویت دولت ابتدا باید کاهش هزینههای جاری و بویژه پرداخت جاری به نهادهای سیاسی و مذهبی باشد و در غیر این صورت درآمد گران کردن ارز، مجددا به جیب رانت خواران میرود و نتایج ملموسی هم از گران کردن ارز به دست نمیآید. به زبان دیگر افزایش قیمت دلار از سوی دولت و همزمان تغذیه نهادهای رانتی با درآمد ناشی از گران کردن دلار، اقتصاد ایران را به دور باطل خواهد انداخت.