گابی اشکنازی، رئیس ستاد مشترک ارتش اسرائیل در سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۱، در دولت تازه ائتلافی بزرگ این کشور عهدهدار وزارت خارجه شده است.
اشکنازی که ۶۶ سال دارد، فرزند مادری سوری و پدری بلغاری است. او در حیفا سیاست خوانده و در هاروارد آمریکا مدیریت.
سال ۱۹۷۲ اشکنازی به ارتش اسرائیل وارد شد. او هم در جنگ سال ۱۹۷۳ اسرائیل و اعراب شرکت داشت، و هم نقشی قابل اعتنا در حمله به هواپیمای ربودهشدگان اسرائیلی در فرودگاه انتبه (اوگاندا) در سال ۱۹۷۶ بازی کرده است. این هواپیما را اعضای یک گروه افراطی مسلح آلمانی با کمک جبهه خلق برای آزادی فلسطین ربودند و به اوگاندا بردند که ایدی امین رئیسجمهور جنجالی، زمام آن را بر عهده داشت.
حمله کماندوهای اسرائیلی به هواپیما بدون اطلاع دقیق دولت اوگاندا صورت گرفت و به عنوان موردی برای «مقابلههای موفق» با گروگانگیری از آن یاد میشود. در جریان حمله ناموفق آمریکا برای آزادسازی گروگانها در سفارت آمریکا در تهران در اردیبهشت ۱۳۵۹ و نیز در حمله کماندوهای آمریکایی برای کشتن اسامه بنلادن در ابوتآباد پاکستان در اردیبهشت۱۳۹۰ هم از تجربه انتبه استفاده شده است.
اشکنازی بعدتر در جنگهای لبنان در اوایل دهه ۹۰ و حمله به حزبالله و ساف شرکت داشته و زخمی شده است.
در سالهای ریاست او بر ستاد مشترک ارتش اسرائیل (۲۰۰۷ تا ۲۰۱۱) اولین جنگ گسترده این کشور با حماس در سال ۲۰۰۹ رقم خورد. بر سر اینکه «موفقیت» اسرائیل در این جنگ باید به پای کی نوشته شود (اهود باراک، وزیر دفاع یا اشکنازی، رئیس ستاد مشترک ارتش؟) و نیز ناشی ازبرخی مسائل دیگر مناقشه سختی میان این دو درگرفت که به حجمی از تهدید و پروندهسازی علیه یکدیگر کشید و پای قوه قضائیه و دایره مبارزه با فساد هم به ماجرا باز شد و ... حرف اشکنازی این بود که بعد از جنگ نه لزوماً موفق سال ۲۰۰۶ علیه حزبالله، این من بودهام که با جنگ موفق علیه حماس در سال ۲۰۰۹ «اعتبار خدشهدارشده ارتش را احیا کردهام». اشکنازی بعد از این جنگ محبوبیتش در اسرائیل بیشتر شد و بحث نخستوزیری او هم مطرح شد و ...
سال ۲۰۱۱ که از ریاست ستاد مشترک ارتش اسرائیل کنار رفت، ویدئویی به عنوان دستاورد ریاستش منتشر کرد که دو نقطه عطف داشت، یکی طراحی و مدیریت حمله به تأسیسات اتمی سوریه در سال ۲۰۰۷ و یکی هم طراحی ویروس استاکسنت برای از کار انداختن بخشی از تأسیسات اتمی ایران، آن هم در حالی که اسرائیل هیچگاه رسماً این اقدام را به عهده نگرفته است.
سال ۲۰۱۲ خبری در رسانهها اسرائیل منتشر شد که به موجب آن سال ۲۰۱۰ اشکنازی در برابر پیشنهاد نتانیاهو (نخستوزیر) و اهود براک (وزیر دفاع) برای ارتقای سطح هشدار به سطحی که اسرائیل را آماده جنگ کند و حمله به تأسیسات اتمی ایران را رقم بزند، مقاومت کرده است. مئیر داگان، رئیس موساد هم مخالف این پیشنهاد بود. داگان که سال ۲۰۱۶ درگذشت دو سال پیشتر از بحث حمله به ایران، به عنوان رئیس موساد امضایش را پای اجرای طرح حذف عماد مغنیه گذاشته بود، از مهرههای قدر نزدیک به جمهوری اسلامی در منطقه و از چهرههای اصلی آنچه ایران «محور مقاومت» در منطقه نام گذاشته است.
موافق خروج از برجام و سیاستی سختتر در سوریه
باراک در رابطه با مخالفت اشکنازی با حمله به ایران گفته بود که مخالفت به این برمیگشت که اشکنازی معتقد بود اسرائیل به تنهایی از پس حمله به ایران برنمیآید. روزنامه هاآرتص بعدتر از قول اشکنازی نوشت که ارتش توانش را داشته، ولی شخصاً چنین حملهای را یک اشتباه استراتژیک تلقی میکرده، چون پیامدهایش قابل محاسبه نیست و شاید فعالیت اتمی ایران را صرفاً چند ماه عقب بیاندازد.
او البته این اواخر او منکر مناقشه با نتانیاهو در سال ۲۰۱۰ بر سر حمله به ایران شده و گفته است که ترجیح میدهد در باره این موضوع حرفی نزند چون پرونده هستهای ایران همچنان برای اسرائیل باز است و نباید بحثها محرمانه را به سطح علنی آورد.
با این همه، از هواداران لغو برجام بوده و از دولت ترامپ خواسته بود که این ایده را عملی کند. سال ۲۰۱۸ در مناظرهای در آمریکا گفته بود که بر خلاف برخی از محافل و مقامهای امنیتی اسرائیل که نگرانند لغو برجام ممکن است ایران را به تسریع برنامه اتمی خود سوق دهد، او فکر عواقبش را نمیکند و اسرائیل از آن ظرفیت و پتانسیلهای لازم برخوردار است که بتواند با هرگونه سناریویی در منطقه روبهرو شود.
در این سالهای اخیر که سیاست اسرائیل بیش از پیش جنبههای امنیتی و نظامی به خود گرفته است وزارت خارجه به عنوان پیشبرنده سیاستهای نرمتر کمتر امکان مانور و عمل داشته و حتی با کاهش بودجه روبهرو بوده است. اعتصاب گاه و بیگاه کادر دیپلماتیک اسرائیل از سال ۲۰۱۱ به این سو برای اعتراض به سطح پایین حقوق خود هم نمادی از موقعیت وزارت خارجه در کل سیاستهای اسرائیل تلقی میشود.
اینکه اشکنازی حالا بکوشد جایگاه برتری برای وزارت خارجه در کل سیاستهای اسرائیل رقم بزند خود میتواند محملی برای چالشهای احتمالی در دولت جدید باشد.
اشکنازی گفته است که ورود اخیرش به سیاست و عضویت در ائتلاف آبی-سفید برای ممانعت از شکلگیری دولت ائتلافی حزب لیکود با احزاب راست افراطی و نژادپرست بوده است. با توجه به نقشش در ارتش شاید رسیدن به وزارت دفاع بیشتر برازنده او بود، ولی با حضور چهرههای قدرتری مانند بنی گانتس و موشه یعلون در رأس حزب آبی و سفید، این پست معلوم بود که به اشکنازی نمیرسد.
ولی در سمت وزارت خارجه هم او لزوماً نرمترشدن سیاستهایی را که دولت نتانیاهو تا کنون پیش میبرده، دنبال نخواهد کرد. به خصوص که او سیاستهای نتانیاهو در قبال حضور ایران در سوریه را ضعیف توصیف کرده، نظر معینی نسبت به شکلگیری کشور فلسطینی ندارد و با الحاق مناطق کرانه باختری به اسرائیل هم مخالف نیست. مذاکرات روز چهارشنبه او با مایک پومپئو در اسرائیل هم از هماهنگی کامل درک و نگاههای دو طرف در قبال ایران حکایت داشته است.