چه تصمیم به شرکت در انتخابات گرفته باشید، چه بر این باور باشید که رای دادن فایدهای نخواهد داشت، این پرسش میتواند شما را به خود مشغول کند که سرنوشت اقتصاد و معیشت شما از پس این انتخاب چه خواهد شد؟
پرسشی که برای فعالان بازار ارز و طلا آنقدر اهمیت دارد که نوسانات خود را با تایید و صلاحیت نامزدها و انصراف برخی به نفع دیگری سامان میدهند.
پیوند زدن سرنوشت اقتصاد ایران با انتخابات ریاستجمهوری در تالار شیشهای سهام تهران نیز چنان است که بورس بازان یک چشم به تابلو تغییرات قیمت سهام دارند و چشم دیگر به برنامهها و تحولات نامزدهای انتخابات.
اما واقعاً چه تغییری از پس انتخابات ریاستجمهوری در انتظار اقتصاد ایران است؟ آیا میتوان نسبت به تغییرات محسوس در شاخصهای اقتصادی امیدوار بود؟
مهمترین مسئله اقتصاد ایران، خارج از اختیار رئیسجمهوری
حسن منصور، اقتصاددان ایرانی مقیم بریتانیا، به این پرسش اینچنین پاسخ میدهد: «مسایل اقتصادی ایران مشخص است ولی راه حلهایی که نامزدها پیشنهاد کردند یا عمدتاً نامربوط است یا غیر عملی.»
او ادامه می دهد: «تغییر سیاستهای خارجی در اختیار رئیس جمهوری نیست و به همین دلیل مصالحه با جهان و تقلیل تحریمها منوط به تغییر سیاستهای کلان کشور است که در اختیار رهبر جمهوری اسلامی است. مگر اینکه تغییری در این حوزه با موافقت رهبری صورت گرفته باشد که از آن بی خبریم.»
به گفته این استاد اقتصاد، مهمترین مسئله اقتصاد ایران، تحریمهاست که بسیاری از مشکلات و محدودیتهای اقتصاد ایران از آن ناشی میشود.
آقای منصور در عین حال بر این باور است که انتخاب رئیسجمهوری «معقول» با «سیاستهای متعارف» که اقدامات بی رویه دولت محمود احمدینژاد را متوقف سازد، «قطعاً تغییراتی در حوزه اقتصاد به همراه خواهد داشت.»
شاهین فاطمی، رئیس مدرسه عالی آمریکایی بازرگانی و اقتصاد در پاریس نیز بر این باور است که میتوان تغییراتی را پس از برگزاری انتخابات در حوزه اقتصاد دنبال کرد، هرچند که او نیز، به مسئله پرونده هسته ای، به عنوان مهمترین موضوع اثرگذار بر اقتصاد ایران پافشاری میکند.
آقای فاطمی میگوید: «درست کردن اقتصاد ایران یک مسئله است و اصلاح امور اقتصاد ایران مسئله دیگری است.»
این استاد اقتصاد مقیم پاریس معتقد است که حداکثر کاری که رئیسجمهوری آینده ایران میتواند انجام دهد این است که از آثار سیاستهای آقای احمدی نژاد و دخالتهای بیش از اندازه دولت در اقتصاد، پندی بگیرند و آن سیاستها را ادامه دهند.
اما شاهین فاطمی معتقد است ریشههای تحریمها سیاسی است و برای حل اساسی مشکلات اقتصاد ایران، کشور نیازمند تغییر رویکرد در سیاستهای خارجی است که در این حوزه رئیسجمهوری، دستبسته است.
این اقتصاددان میگوید، اگر رئیسجمهوری آینده بتواند سیاستهای خارجی کشور را به سمت و سوی تعامل با دنیا تغییر دهد، میتوان امیدواریهایی داشت. در غیر این صورت به گفته او «بدون تغییر موضع سیاستهای خارجی، رئیسجمهوری از حل مشکلات اقتصاد ایران عاجز خواهد بود.»
سیما مؤتمن، مدیر موسسه تحقیقات کشورهای در حال توسعه مقیم بریتانیا نیز نظراتی مشابه دارد.
این اقتصاددان میگوید: «در کوتاه مدت تغییر محسوسی مشاهده نخواهد شد.»
خانم مؤتمن، تحریمها را «فلجکننده» توصیف میکند که به گفته او «هم مبادلات بانکی و مبادلات نفتی را شامل شده و در نهایت روی قیمتها اثر فزاینده میگذارد.»
مدیر موسسه تحقیقات کشورهای در حال توسعه ادامه میدهد: «مجموع شرایط امروز ایران باعث میشود که هرگونه سرمایهگذاری به بعد موکول بشود و سرمایهگذاران دچار شک و تردید هستند که آیا میتوانند سرمایهگذاری کنند یا خیر.»
به گفته خانم مؤتمن، در نهایت اگر کسی امروز قصد سرمایهگذاری داشته باشد ترجیح میدهد سرمایهگذاری کوتاه مدت و در حوزههای سوداگری داشته باشد تا اینکه بخواهد سرمایهگذاریهای میان یا بلند مدت در حوزههای تولیدی انجام دهد.
در نهایت این اقتصاددان مقیم بریتانیا، اصلاح وضعیت موجود را در گرو اصلاح مناسبات ایران با دنیا و نحوه تعامل و توافق ایران با کشورهای پنج به اضافه یک میداند.
برنامههایی پر از تکرار مکررات
با این همه برنامهها و رویکرد نامزدهای انتخاباتی به حوزه اقتصاد تفاوتهایی با هم دارد، تفاوتهایی که شاید در همان حوزه محدودی که این اقتصاددانان به آن اشاره کردند، بتواند تغییراتی را رقم بزند.
البته شاهین فاطمی، اقتصاددان ایرانی مقیم پاریس، نگاهی متفاوت به برنامه های نامزدهای انتخابات دارد. او میگوید: «مطالب ارایه شده، تکرار مکررات است. همه یک حرف را میزنند، مبارزه با بیکاری، مبارزه با تورم، برنامه همه آنهاست، اما هیچ نامزدی نمیگوید چگونه میخواهد با تورم مبارزه کرده و اشتغال ایجاد کند، وقتی سرمایهگذاری».
آقای فاطمی ادامه میدهد: «با شنیدن برنامه های نامزدهای انتخاباتی، حتی احساس نکردم که آنها حتی فهم درستی از مسایل اساسی اقتصاد ایران دارند.»
سیما مؤتمن، اقتصاددان و مدیر موسسه تحقیقات کشورهای در حال توسعه نیز معتقد است که نامزدها در برنامه های خود به راهکارهای جذب سرمایهها در حوزههای مختلف توجهی ندارند.
او میگوید: «یکی از مهمترین مشکلاتی که در ایران با ان مواجه هستیم سرمایه گذاریهای بلند مدت تولیدی بسیار کم شده و هرگونه سرمایهگذاری انجام شده در ایران، سرمایه گذاریهایی به شدت کوتاه مدت است؛ این در حالی است که هیچ کدام از نامزدها برنامهای برای اینکه چگونه میخواهند سرمایههای بلند مدت تولیدی را تشویق کرده و افزایش دهند مشاهده نمیشود. »
آن چه اهمیت دارد این است که نامزدها، در برنامههای خود برای جذب سرمایههای کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت چه برنامه هایی دارند و چگونه میخواهند از آنها حمایت کنند، حال آنکه من چنین برنامه های مشخص و روشنی را ندیدم و آنها بیشتر حرف میزنند.
از حسن منصور، استاد اقتصاد در بریتانیا، میپرسم اصولاً به عنوان یک اقتصاددان چه انتظاری از برنامه اقتصادی نامزدهای انتخاباتی دارد و این برنامه باید چه ویژگیهای دارد؟
آقای منصور که چند سالی در دانشگاههای ایران برنامه ریزی تدریس کرده است، میگوید: «برنامه ریزی هم علم، هم فن و هم هنر است. برنامه هم فنون و هم مکانیسم دارد. یعنی باید دید با کدام مکانیسم، با کدام نیرو، با کدام اهرم میخواهید چه کار کنید در چه راستا و چرا و برای این کار بسیج و جمعآوری نیرو بکنید.»
به گفته آقای منصور «با دقت در برنامههای نامزدهای ریاستجمهوری دوره یازدهم، عمدتاً چنین ویژگیهایی وجود ندارد و اصولاً به نظر میرسد اگر آنها انتخاب یا انتصاب بشوند، قصدی برای انجام کاری ندارند چرا که حرفها و برنامه هایشان بیمایه است.»
این اقتصاددان، به جز یکی دو مورد، برنامه بقیه نامزدها را فاقد ویژگیهای یک برنامه منسجم اقتصادی استاندارد میداند.
کورسوهای امید
در مجموع تحولات انتخابات ریاستجمهوری و برنامه های اقتصادی نامزدها، شاهین فاطمی، رئیس مدرسه عالی آمریکایی بازرگانی و اقتصاد در پاریس، را به این جمع بندی رسانده که چندان امیدی به باز شدن گره مشکلات اقتصادی ایران از پس انتخاب شدن یکی از آنها نداشته باشد.
شاهین فاطمی میگوید: «مسائل اقتصاد ایران واقعاً یک مسئله پیچیدهای نیست، دست کم سه بار اقتصاددانان داخل ایران با نوشتن نامههایی به آقای احمدی نژاد این مسایل را یادآوری کردند، اما رویهم رفته نمیتوان چندان امیدوار بود که دولتمردان راه حلی برای مسایل و بحران اقتصادی فعلی داشته باشند.»
به گفته آقای فاطمی «حل این بحران بیش از هر چیز نیازمند سرمایه گذاری برای رفع بیکاری و ایجاد تولید و اشتغال است که بدون تقلیل تحریمها که از رهگذر تعامل ایران با دنیا بر سر برنامه هسته ای حاصل میشود راه دیگری ندارد. که حل آن در حیطه اختیارات آقای خامنهای است.»
سیما مؤتمن، مدیر موسسه تحقیقات کشورهای در حال توسعه در لندن هم بیم و امیدهایی مشابه دارد.
خانم مؤتمن میگوید: «من امیدوارم بتوانیم در زودی به نتیجه مثبتی در مورد تحریمها برسیم، چون این تحریمها در حال فلج کردن تمام اقتصاد ایران هستند.»
با جمع بندی نظرات این اقتصاددانان به نظر میرسد، راه گشوده شدن گرههای کور اقتصاد ایران را نه در برنامه های اقتصادی نامزدها که باید در توان و برنامه آنها در حوزه سیاست خارجی و تعامل با جهان جستوجو کرد.
پرسشی که برای فعالان بازار ارز و طلا آنقدر اهمیت دارد که نوسانات خود را با تایید و صلاحیت نامزدها و انصراف برخی به نفع دیگری سامان میدهند.
پیوند زدن سرنوشت اقتصاد ایران با انتخابات ریاستجمهوری در تالار شیشهای سهام تهران نیز چنان است که بورس بازان یک چشم به تابلو تغییرات قیمت سهام دارند و چشم دیگر به برنامهها و تحولات نامزدهای انتخابات.
اما واقعاً چه تغییری از پس انتخابات ریاستجمهوری در انتظار اقتصاد ایران است؟ آیا میتوان نسبت به تغییرات محسوس در شاخصهای اقتصادی امیدوار بود؟
مهمترین مسئله اقتصاد ایران، خارج از اختیار رئیسجمهوری
حسن منصور، اقتصاددان ایرانی مقیم بریتانیا، به این پرسش اینچنین پاسخ میدهد: «مسایل اقتصادی ایران مشخص است ولی راه حلهایی که نامزدها پیشنهاد کردند یا عمدتاً نامربوط است یا غیر عملی.»
انتخاب رئیسجمهوری «معقول» با «سیاستهای متعارف» که اقدامات بی رویه دولت محمود احمدینژاد را متوقف سازد، «قطعاً تغییراتی در حوزه اقتصاد به همراه خواهد داشت.حسن منصور، اقتصاددان مقیم بریتانیا
به گفته این استاد اقتصاد، مهمترین مسئله اقتصاد ایران، تحریمهاست که بسیاری از مشکلات و محدودیتهای اقتصاد ایران از آن ناشی میشود.
آقای منصور در عین حال بر این باور است که انتخاب رئیسجمهوری «معقول» با «سیاستهای متعارف» که اقدامات بی رویه دولت محمود احمدینژاد را متوقف سازد، «قطعاً تغییراتی در حوزه اقتصاد به همراه خواهد داشت.»
شاهین فاطمی، رئیس مدرسه عالی آمریکایی بازرگانی و اقتصاد در پاریس نیز بر این باور است که میتوان تغییراتی را پس از برگزاری انتخابات در حوزه اقتصاد دنبال کرد، هرچند که او نیز، به مسئله پرونده هسته ای، به عنوان مهمترین موضوع اثرگذار بر اقتصاد ایران پافشاری میکند.
آقای فاطمی میگوید: «درست کردن اقتصاد ایران یک مسئله است و اصلاح امور اقتصاد ایران مسئله دیگری است.»
این استاد اقتصاد مقیم پاریس معتقد است که حداکثر کاری که رئیسجمهوری آینده ایران میتواند انجام دهد این است که از آثار سیاستهای آقای احمدی نژاد و دخالتهای بیش از اندازه دولت در اقتصاد، پندی بگیرند و آن سیاستها را ادامه دهند.
اما شاهین فاطمی معتقد است ریشههای تحریمها سیاسی است و برای حل اساسی مشکلات اقتصاد ایران، کشور نیازمند تغییر رویکرد در سیاستهای خارجی است که در این حوزه رئیسجمهوری، دستبسته است.
این اقتصاددان میگوید، اگر رئیسجمهوری آینده بتواند سیاستهای خارجی کشور را به سمت و سوی تعامل با دنیا تغییر دهد، میتوان امیدواریهایی داشت. در غیر این صورت به گفته او «بدون تغییر موضع سیاستهای خارجی، رئیسجمهوری از حل مشکلات اقتصاد ایران عاجز خواهد بود.»
تحریمهای فلجکننده باعث شده تا سرمایهگذاریها در ایران به سمت سرمایهگذاریهای به شدت کوتاه مدت در حوزههای غیرتولیدی سوق یابد که اصلاح این وضعیت، در گرو اصلاح مناسبات ایران و جهان و توافق با کشورهای پنج به علاوه یک استسیما موتمن، مدیرموسسه تحقیقات کشورهای در حال توسعه در بریتانیا
سیما مؤتمن، مدیر موسسه تحقیقات کشورهای در حال توسعه مقیم بریتانیا نیز نظراتی مشابه دارد.
این اقتصاددان میگوید: «در کوتاه مدت تغییر محسوسی مشاهده نخواهد شد.»
خانم مؤتمن، تحریمها را «فلجکننده» توصیف میکند که به گفته او «هم مبادلات بانکی و مبادلات نفتی را شامل شده و در نهایت روی قیمتها اثر فزاینده میگذارد.»
مدیر موسسه تحقیقات کشورهای در حال توسعه ادامه میدهد: «مجموع شرایط امروز ایران باعث میشود که هرگونه سرمایهگذاری به بعد موکول بشود و سرمایهگذاران دچار شک و تردید هستند که آیا میتوانند سرمایهگذاری کنند یا خیر.»
به گفته خانم مؤتمن، در نهایت اگر کسی امروز قصد سرمایهگذاری داشته باشد ترجیح میدهد سرمایهگذاری کوتاه مدت و در حوزههای سوداگری داشته باشد تا اینکه بخواهد سرمایهگذاریهای میان یا بلند مدت در حوزههای تولیدی انجام دهد.
در نهایت این اقتصاددان مقیم بریتانیا، اصلاح وضعیت موجود را در گرو اصلاح مناسبات ایران با دنیا و نحوه تعامل و توافق ایران با کشورهای پنج به اضافه یک میداند.
برنامههایی پر از تکرار مکررات
با این همه برنامهها و رویکرد نامزدهای انتخاباتی به حوزه اقتصاد تفاوتهایی با هم دارد، تفاوتهایی که شاید در همان حوزه محدودی که این اقتصاددانان به آن اشاره کردند، بتواند تغییراتی را رقم بزند.
البته شاهین فاطمی، اقتصاددان ایرانی مقیم پاریس، نگاهی متفاوت به برنامه های نامزدهای انتخابات دارد. او میگوید: «مطالب ارایه شده، تکرار مکررات است. همه یک حرف را میزنند، مبارزه با بیکاری، مبارزه با تورم، برنامه همه آنهاست، اما هیچ نامزدی نمیگوید چگونه میخواهد با تورم مبارزه کرده و اشتغال ایجاد کند، وقتی سرمایهگذاری».
آقای فاطمی ادامه میدهد: «با شنیدن برنامه های نامزدهای انتخاباتی، حتی احساس نکردم که آنها حتی فهم درستی از مسایل اساسی اقتصاد ایران دارند.»
سیما مؤتمن، اقتصاددان و مدیر موسسه تحقیقات کشورهای در حال توسعه نیز معتقد است که نامزدها در برنامه های خود به راهکارهای جذب سرمایهها در حوزههای مختلف توجهی ندارند.
او میگوید: «یکی از مهمترین مشکلاتی که در ایران با ان مواجه هستیم سرمایه گذاریهای بلند مدت تولیدی بسیار کم شده و هرگونه سرمایهگذاری انجام شده در ایران، سرمایه گذاریهایی به شدت کوتاه مدت است؛ این در حالی است که هیچ کدام از نامزدها برنامهای برای اینکه چگونه میخواهند سرمایههای بلند مدت تولیدی را تشویق کرده و افزایش دهند مشاهده نمیشود. »
آن چه اهمیت دارد این است که نامزدها، در برنامههای خود برای جذب سرمایههای کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت چه برنامه هایی دارند و چگونه میخواهند از آنها حمایت کنند، حال آنکه من چنین برنامه های مشخص و روشنی را ندیدم و آنها بیشتر حرف میزنند.
مسایل اقتصاد ایران واقعاً مسایل پیچیدهای نیستند، دست کم سه بار اقتصاددانان داخل ایران با نوشتن نامههایی به آقای احمدی نژاد این مسایل را یادآوری کردند، اما رویهم رفته نمیتوان چندان امیدوار بود که دولتمردان راه حلی برای مسایل و بحران اقتصادی فعلی داشته باشند.شاهین فاطمی، اقتصاددان مقیم پاریس
از حسن منصور، استاد اقتصاد در بریتانیا، میپرسم اصولاً به عنوان یک اقتصاددان چه انتظاری از برنامه اقتصادی نامزدهای انتخاباتی دارد و این برنامه باید چه ویژگیهای دارد؟
آقای منصور که چند سالی در دانشگاههای ایران برنامه ریزی تدریس کرده است، میگوید: «برنامه ریزی هم علم، هم فن و هم هنر است. برنامه هم فنون و هم مکانیسم دارد. یعنی باید دید با کدام مکانیسم، با کدام نیرو، با کدام اهرم میخواهید چه کار کنید در چه راستا و چرا و برای این کار بسیج و جمعآوری نیرو بکنید.»
به گفته آقای منصور «با دقت در برنامههای نامزدهای ریاستجمهوری دوره یازدهم، عمدتاً چنین ویژگیهایی وجود ندارد و اصولاً به نظر میرسد اگر آنها انتخاب یا انتصاب بشوند، قصدی برای انجام کاری ندارند چرا که حرفها و برنامه هایشان بیمایه است.»
این اقتصاددان، به جز یکی دو مورد، برنامه بقیه نامزدها را فاقد ویژگیهای یک برنامه منسجم اقتصادی استاندارد میداند.
کورسوهای امید
در مجموع تحولات انتخابات ریاستجمهوری و برنامه های اقتصادی نامزدها، شاهین فاطمی، رئیس مدرسه عالی آمریکایی بازرگانی و اقتصاد در پاریس، را به این جمع بندی رسانده که چندان امیدی به باز شدن گره مشکلات اقتصادی ایران از پس انتخاب شدن یکی از آنها نداشته باشد.
شاهین فاطمی میگوید: «مسائل اقتصاد ایران واقعاً یک مسئله پیچیدهای نیست، دست کم سه بار اقتصاددانان داخل ایران با نوشتن نامههایی به آقای احمدی نژاد این مسایل را یادآوری کردند، اما رویهم رفته نمیتوان چندان امیدوار بود که دولتمردان راه حلی برای مسایل و بحران اقتصادی فعلی داشته باشند.»
به گفته آقای فاطمی «حل این بحران بیش از هر چیز نیازمند سرمایه گذاری برای رفع بیکاری و ایجاد تولید و اشتغال است که بدون تقلیل تحریمها که از رهگذر تعامل ایران با دنیا بر سر برنامه هسته ای حاصل میشود راه دیگری ندارد. که حل آن در حیطه اختیارات آقای خامنهای است.»
سیما مؤتمن، مدیر موسسه تحقیقات کشورهای در حال توسعه در لندن هم بیم و امیدهایی مشابه دارد.
خانم مؤتمن میگوید: «من امیدوارم بتوانیم در زودی به نتیجه مثبتی در مورد تحریمها برسیم، چون این تحریمها در حال فلج کردن تمام اقتصاد ایران هستند.»
با جمع بندی نظرات این اقتصاددانان به نظر میرسد، راه گشوده شدن گرههای کور اقتصاد ایران را نه در برنامه های اقتصادی نامزدها که باید در توان و برنامه آنها در حوزه سیاست خارجی و تعامل با جهان جستوجو کرد.