آمریکا و پازل خاورمیانه؛ یک سال پس از برجام

دیدار اوباما با ولیعهد سعودی و جانشینش در بهار سال ۹۴

رایط پس از برجام چه تأثیری بر رابطه آمریکا و متحدانش در خاورمیانه گذاشته است؟ آیا آمریکا در حال رویگردانی از خاورمیانه است؟ و آیا برجام سبب شده اسرائیل و عربستان بیش از پیش به هم نزدیک شوند؟ پاسخ‌های باربارا اسلاوین به پرسش‌های رادیو فردا:

باربارا اسلاوین

باربارا اسلاوین مدیر پروژه «آینده ایران» در شورای آتلانتیک و خبرنگار وبسایت المانیتور در واشنگتن است. او به عنوان خبرنگار ارشد دیپلماتیک برای نشریه‌هایی چون واشنگتن تایمز، یو اس ای تودی و اکونومیست، موضوعات متعدد مربوط با سیاست خارجی از جمله جنگ ایران و عراق و روابط اعراب و اسرائیل را پوشش داده و از جمله ۹ بار به ایران سفر کرده است.

وقتی به رابطه آمریکا و خاورمیانه ، یکسال پس از دستیابی ایران و شش قدرت جهانی به برجام، نگاه می‌کنید، به نظرتان این توافق چه تأثیری بر این رابطه گذاشته است؟

به نظرم این توافق یکی از مهم‌ترین بحران‌ها را از میان برداشته است. مسلماً بحران‌های متعددی در این منطقه وجود دارد، اما اگر به یک سال پیش بازگردیم این نگرانی وجود داشت که ایران احتمالاً این توانایی را خواهد داشت که سلاح اتمی بسازد، و این می‌توانست به یک دخالت نظامی از سوی اسرائیل یا آمریکا منجر شود و همچنین این مسئله می‌توانست به اشاعه سریع تسلیحات در منطقه بیانجامد و سعودی‌ها یا اماراتی‌ها، در صدد غنی‌سازی اورانیوم و ساختن سلاح بر آیند.

به نظرم ما همیشه بحران‌هایی که برطرف می‌شوند را فراموش می‌کنیم، وضعیت بدون توافق اتمی می‌توانست بسیار بی‌ثبات‌تر از آنچه که امروز می‌بینیم باشد. مسلم است که امروز ما شاهد مشکل بزرگ رقابت ایرانی و سعودی‌ها هستیم که نمود آن را در یمن یا در سوریه شاهد هستیم که جنگ در جریان است یا در بحرین که وضعیت حقوق بشر هر روز بدتر می‌شود. اما در مجموع به نظرم این خوب است که موضوع ساخت سلاح اتمی توسط ایران برای دستکم یک دهه به کنار گذاشته شده و راه را برای گفت‌وگو درباره سایر موضوعات باز کرده است.

شما به رابطه ایران و سعودی‌ها اشاره کردید. اما از نقطه نظر واشنگتن، این توافق چه تأثیری در روابط آمریکا و عربستان گذاشته است؟ آیا چالش‌های امروز این رابطه را منحصر به برجام می‌بینید یا مشکل جای دیگری است؟

به نظرم برجام یک عامل در این زمینه است اما مسئله گسترده‌تر از این است. همواره رابطه سختی بین باراک اوباما و سعودی‌ها وجود داشته خصوصاً این با آمدن پادشاه تازه عربستان بیشتر شده است. آمریکا، هم سخن‌های مورد اعتماد و دیرینه‌ای را در عربستان چون ملک عبدالله و شاهزاده سعود الفیصل از دست داده است، و هم اکنون ملک سلمان و ولیعهد جوانش است که به نظر می‌آید کنترل اوضاع را در دست دارد.

به نظر نمی‌آید اینها مانند سلف خود، آن رابطه را با آمریکا داشته باشند. من خشنود شدم که محمد بن‌سلمان برای چند هفته به آمریکا آمد، با افراد در وال استریت و «سیلیکون ولی» دیدار کرد و به واشنگتن آمد. امیدوارم او تا حدی با آمریکایی‌ها آشنایی پیدا کرده باشد. تا آنجایی که من می‌دانم او در آمریکا تحصیل نکرده و عربستان را برای مدتی طولانی ترک نکرده بود در نتیجه برای بازسازی این روابط زمان لازم است.

از سوی دیگر من در این زمینه پرزیدنت اوباما را هم برای طرح برخی مسایل خصوصاً در مصاحبه با جفری گلدبرگ، مقصر می‌دانم خصوصاً آنجا که از شریک بودن ایران و عربستان سعودی در منطقه سخن گفت. به نظر من آن خیلی کلمات اشتباهی بود. سعودی‌ها هم اکنون با مشکلات داخلی و اجتماعی دیرینه و کاهش قیمت نفت، به اندازه کافی دچار پارانویا هستند. حال من نمی‌دانم این چه کمکی می‌کند که صحبت از تقسیم منطقه با ایران را هم مطرح کنیم. اما حقیقت این است که رویکرد آمریکا به منطقه تغییر کرده و اوباما و هیلاری کلینتون درباره گردش به سمت آسیا صحبت کرده‌اند و این سعودی‌ها را درباره میزانی که می‌توانند روی آمریکا حساب کنند، دچار تردید کرده است.

البته همه هم با این نظر موافق نیستند که آمریکا از خاورمیانه در حال روگردانی است و می‌گویند که آمریکا بیش از هر زمان دیگری درگیر این منطقه است.

بله اما مثلاً این با حضور ما در زمان تلاش برای بیرون راندن عراق از کویت قابل مقایسه نیست. یا موضوعی که سعودی‌ها خیلی از آن ناراضی بودند و آن حضور صدهزار نیروی آمریکایی در داخل عراق برای سرنگونی صدام و پس از آن حضور در آن کشور به مدت چند سال بود. اگرچه آمریکا هم اکنون در موضوعاتی چون عراق و سوریه دخیل است، اما میزان نیروی نظامی در حال نبرد آمریکا، بسیار کمتر است. مشخص است که اوباما نمی‌خواست درگیری نظامی در سوریه داشته باشد و سرنگونی حکومت اسد تبدیل به اولویت نشده است. در نتیجه منافع و اهداف ما در این مقطع متفاوت از سعودی‌هاست. اوباما این تلاش فزاینده را برای شکل‌گیری یک رابطه با ایران انجام داده است، و این سعودی‌ها مضطرب می‌کند اگر چه به نظرم این می‌تواند به ثبات بیشتر در منطقه منجر شود.

خانم اسلاوین تأثیر توافق اتمی را بر روابط آمریکا با دیگر متحد دیرینه‌اش در منطقه، اسرائیل، چگونه ارزیابی می‌کنید؟

به نظرم آن روابط کمی آرام گرفته است. نتانیاهو هر کاری که می‌توانست برای جلوگیری از توافق انجام داد و شکست خورد. او هم اکنون می‌داند که موضوعات دیگری دارد که باید به آنها رسیدگی کند از جمله موضوع تلاش‌ها برای سلب مشروعیت از اسرائیل یا یک قطعنامه احتمالی سازمان ملل متحد درباره این کشور -اگرچه که به نظرم با وضعیت کنونی خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا احتمال آن کاهش یافته و فرانسه بالطبع بیشتر درگیر آن مسئله است.

اما نتانیاهو در عین حال بسیار مشتاق نهایی کردن یک توافق در زمینه تسلیحات با آمریکاست و توافقنامه ۱۰ ساله در این زمینه هنوز نهایی نشده و دولت اوباما به نوعی با متوقف کردن این توافق، نارضایتی خود را از نتانیاهو نشان می دهد و اسرائیلی ها می خواهند تا پیش از تغییر دولت در آمریکا، این توافق نهایی شود. در نتیجه به نظرم جالب است که توافق اتمی، آنچنان در اولویت این روابط نیست و افراد خیلی کم درباره آن صحبت می‌کنند، درباره سایر اقدامات ایران در منطقه صحبت می‌شود اما وقتی به تهدیدهای امروز در زمینه صلح و ثبات بین‌الملل نگاه کنیم، موضوع اول شاید هم اکنون خروج بریتانیا از اتحادیه و بعد هم موضوع گروه موسوم به خلافت اسلامی و تهدید تروریسم است و نه ایران.

شما اشاره کردید که دولت اسرائیل بیشتر تمایل دارد که این توافق در زمینه تسلیحات در دوره باراک اوباما نهایی شود. ارزیابی شما درباره رویکرد اسرائیل، نسبت به دولت آینده آمریکا چیست؟

خب اسرائیلی‌ها مطمئناً هیلاری کلینتون را خیلی خوب می‌شناسند، و به نظرم با ایده یک رئیس‌جمهور کلینتون دیگر راحت هستند. هیلاری کلینتون اگرچه از اسرائیل انتقاد می‌کند، اما کمی نرمتر از اوباما در این زمینه است و تلاش خواهد کرد که آنها را در مجامع عمومی شرمسار نکند. و اگر ترامپ رئیس‌جمهور شود هیچ‌کس نمی‌داند که او چگونه رفتاری خواهد داشت، او ‌گفته می‌خواهد صلح را ترغیب کند، اما خب در مقابل نتانیاهو هم، هم‌اکنون می‌خواهد تواضع بیش از حد نشان دهد.

هم درباره سعودی‌ها و هم اسرائیلی‌ها دو متحد آمریکا صحبت کردیم. تحولات اخیر در زمینه نزدیک شدن رویکرد این دو متحد آمریکا خصوصاً در مقابل ایران را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

به نظرم این دو از برخی جوانب از هر زمان دیگری به هم نزدیک‌تر شده‌اند. و این زمان خوبی برای اسرائیل است که از این فرصت استفاده کند و تلاش برای دستیابی به صلح با فلسطینی‌ها را احیا کند چرا که آنها حمایت همه‌جانبه سعودی‌ها و بقیه را دارند. گفت‌وگوهای محرمانه طرفین بسیار مفصل است و مطمئنم که تحلیل‌هایشان را درباره سوریه و ایران با هم به اشتراک می‌گذراند. به نظرم فشار به نوعی از روی اسرائیلی‌ها برداشته شده است، آنها با یک تهدید بنیادین از خارج از کشور مواجه نیستند و تهدید اصلی داخلی است و آن نحوه مواجهه با فلسطینی‌ها و اقلیت عرب خودشان است و آن چیزی است که اسرائیل باید به آن بپردازد.