سری برنامههای «سقوط»، در شصت سالگی ۲۸ مرداد، این رویداد را مفصلتر از همیشه خواهد کاوید. در این سلسله برنامهها بازیگران کلیدی دهه ۲۰ و دو سال نخست دهه ۳۰ بررسی خواهند شد.
(در بخش قبلی سلسله مطالب سقوط، از حضور و نفوذ روحانیون در سیاست داخلی ایران - از بدو مشروطه تا جنبش ملی کردن نفت - خواندیم. همچنین دیدیم که چگونه در دهه ۲۰ خورشیدی، آیتالله ابوالقاسم کاشانی آرام آرام به عنوان یک چهره مخالف مطرح شد و سرانجام در انتخابات مجلس شانزدهم وارد مجلس شد و به ریاست این دوره از مجلس رسید. این قسمت به بررسی سازمان زیرزمینی فدائیان اسلام اختصاص دارد.)
در بخش نخست این نوشته، وضعیت محبوبیت شاه در میان مردم در دوران سلطنتش را بررسی کردیم.
در مستند رادیویی «پایان یک رویا» تلاش میکنیم به این سئوال پاسخ بدهیم که آیا انقلاب ایران دزدیده شده یا نه؟
مدت زمان زیادی از پیروزیشان نگذشته بود که بینشان اختلاف افتاد. همدیگر را متهم میکردند و خیلی زود با هم دست به یقه شدند. و قبل از اولین سالگرد پیروزیشان، شروع کردند به کشتن یکدیگر. دوباره عدهای شدند حاکم و عدهای مخالف و اسیر زندان و اعدام و شکنجه. برخیشان میگفتند انقلابشان دزدیده شده است.
مستند رادیویی عشق و نفرت در دو قسمت به بررسی میزان محبوبیت محمد رضا شاه نزد ایرانیان اختصاص دارد. در بخش نخست وضعیت محبوبیت او در دوران سلطنتش بررسی میشود و در بخش دوم، از وضعیت محبوبیت او در ایران امروز خواهیم گفت.
۳۵ سال از پایان سلطنتش میگذرد، ۳۳ سال از مرگش. حالا دیگر کمتر کسی مانند روزهای پرشور انقلاب سال ۵۷، با نفرت از او صحبت میکند. برعکس کم نیستند کسانی که از روزهای حکومتش با حسرت یاد میکنند و جملهشان درباره او با یک عبارت معروف تمام میشود: «نور به قبرش ببارد».
در قسمت پیشین دیدیم که چگونه در آغاز دهه ۵۰ میلادی، نفت ایران به یکی از مهمترین بحرانهای استراتژیک دولت بریتانیا تبدیل شد و توسعه و ابرقدرتی این کشور اروپایی، به کنترل این منبع انرژی گره خورد. اما اصولا از کجا سر و کله انگلیس در ایران پیدا شد و پیش از به قدرت رسیدن مصدق، پیشینه رابطه دو کشور چه بود؟ در این قسمت به این سئوال پاسخ میدهیم.
(در ادامه سلسه برنامههای بررسی بازیگران کلیدی سالهای زمامداری محمد مصدق، از تاریخچه حضور بریتانیا در ایران گفتیم. در این قسمت از روابط ایران با دیگر قدرت غربی موثر در ماجرای ۲۸ مرداد خواهیم گفت: ایالات متحده آمریکا.)
(در قسمت پیشین سلسه برنامه سقوط دیدیم که چگونه نفت در دهه ۲۰ خورشیدی به مساله کلیدی سیاست داخلی ایران تبدیل شد و با پافشاری گروهی از نمایندگان در دورههای چهاردهم، پانزدهم و شانزدهم مجلس شورای ملی، قانون ملی شدن صنعت نفت در آخرین روز سال ۲۹ تصویب شد.)
(در بخشهای پیشین شنیدیم که چگونه در دهه ۲۰ خورشیدی، شرکت نفت انگلیس و ایران، بر اساس قراردادی به جا مانده از پایان قرن ۱۹، کنترل کامل صنعت نفت ایران را در اختیار داشت و از درآمد نقت ایران، میزان اندکی به دولت ایران میرسید. این قسمت به واکنش ایرانیان به این قرارداد، یعنی ملی شدن نفت، اختصاص دارد.)
بیشتر