فی الواقع اولین بار در عمرم بود که کسی مرا به میخ تشبیه میکرد. بیحرکت مانده بودم تا حضرت آقا بالاخره ولم کردند و در همان حال که دست از من میکشیدند فرمودند: «تو آخرین میخ بودی به تابوت آمریکا!»
نمیدانم حضرت آقا توی چه مودی بودند که فرمودند: همهشان را یک سایز میکنیم! .... قشون کره شمالی را دیدهای؟ این کیم جون عزیز، همهشان را از طول و عرض، یک قواره کرده. حتی مردم توی کوچه و خیابان هم همه یک سایز هستند...
دادگاه تجدید نظر حکم ۲۳ سال زندان برای کیومرث مرزبان، نویسنده و فیلمساز طنزپرداز را تأیید کرد؛ حکمی که ۱۱ سال آن لازم الاجراست. این مطلب روایت طنزی از دادگاه کیومرث مرزبان است.
خندهمان که تمام شد حضرت آقا پرسیدند: «بالاخره تو فهمیدی این پسرک را چطوری گرفتند؟، خودش آمده یا آوردندش؟» عرض کردم «خیر قربان. قضیه خیلی پیچیده است.» فرمودند «من که فکر میکنم روی دعواهای داخلی بودجهاش را قطع کردهاند، پا شده آمده».
حضرت آقا خیلی پکر بودند از موضوع رفتن زنها به استادیوم ورزشی. فرمودند: «عجب حکایتی است. یکی دیگر خودش را آتش زده سوخته، تاوانش را ما باید بدهیم!»
برگی از کتاب مجازی «تفریح المسائل»، -بر وزن «توضیح المسائل»- که مسائل شرعیِ را شعری میکند.
فرمودند: قول میدهم تنها کسی که به من وفادار بماند، همین حجتالاسلام خاتمی است. وگرنه یارو از لندن هم توئیت میفرستد که ما را بگو پاچه چه کسی را میخاراندیم.
بیمقدمه فرمودند: دلم خنک شد علمدار. سنگ قبر قاتل امام جمعه کازون کنده شد. یارو زده امام جمعه را با چاقو کشته، ابراز ندامت هم نکرده، بخشش هم نخواسته، کرکری هم خوانده، اعدام شده، ببین چی حکشده روی سنگ قبرش...
احضار فرمودند. راجع به خودسوزی دختری که میخواسته برود تماشای فوتبال خاطرشان آزرده بود. فرمودند: حالا درست، ولی انصافاً حقش سوختن و کشته شدن نبود.
مصاحبه با یک مقام برجسته درباره آتش گرفتن تانک ایران در مسکو.
پایان شما سرخوشی کشور ماست/ عمّامه که رفت، تاج گل بر سر ماست/ با رفتنتان، زندگی آغاز شود/ چون مرگ شما، تولد دیگر ماست
امروز که وارد شدم، حضرت آقا یواشکی کتابی را که مطالعه میفرمودند زیر تشکچه سُر دادند. من با توجه به جریانات اخیر و مسائل خلیج فارس، جسارتاَ پرسیدم «دائی جان ناپلئون مطالعه میفرمودید؟» حضرت آقا سرشان را بلند کردند، دست چپ مبارکشان را آوردند جلوی چشم من و فرمودند «دروغ چرا؟ تا قبر آ آ آ آ»
برایش نوشتم «آقای خامنهای، از سر راه این ملت مظلوم کنار بروید. لحظهای با این پرسش ساده خلوت کنید که: چه تفاوتی است میان من و حسنی مبارک، یا سرهنگ قذافی و چرا استبداد در مصر و لیبی نامبارک و مذموم است، در ایران و سوریه ستودنی است؟»
عالیجناب علیاکبر ولایتی، مشاور مقام معظم رهبری و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام هشت ماه پیش گفت: «مردم ما باید از یمنیها یاد بگیرند که به عنوان غذا، فقط چند تکه نان خشک میخورند.»
فرموند: یادم میآید آن سالها در مشهد برای من هم فرستادند. آمد، خوش بر و رو بود، جوان بود، گفت شنیدهام شما روحانی نجیبی هستید، میخواهم خدمتتان تَلَمُّذ کنم. مدتی میآمد و میرفت. ولم نمیکرد. عرض کردم انسان باید خودش حواسش جمع باشد.
نجفی، قاتل میترا، نجفی/ شده سرفصل خبرها نجفی/ همه جا آمده با تیتر درشت: نجفی همسر دوم را کشت
دو ماه و نیم پیش که ۱۳ اسفند سال گذشته بود، منِ علمدار در همین خاطرات از قول حضرت آقا گلایه نوشتم که فرمودند: «اولین مجمع استادان زبان فارسی که بود، من آنجا گفتم بیایید به «رادیو» بگوییم «رادیان»، که فارسیتر است، یا به «تلویزیون» بگوییم «تلویزان»، ۱۶ دی ماه ۷۴ بود، ۲۳ سال و یک ماه پیش.»
آقایی آمد نزدیک میکروفن و به هنرمندی که گرم نواختن نی بود، امر کرد که ادامه ندهد! هنرمند را خوش نیامد و گفت «نی، ساز افلاک است، ساز آسمانی است قربان ...». اما افاقه نکرد. آن آقای محترم چیزی در گوش نوازنده گفت که هنرمند نینواز، بله بله گویان، با دلخوری پایین آمد و رفت ...
بیشتر