از آقای ولایتی حال آقای پوتین را جویا شدیم. گفت در حال جمع کردن ماجرای این یارو ناوالنی است. گفتیم واقعاً از مرد بزرگی مثل پوتین بعید بود به اینجور آدمها اجازه بدهد نفس بکشند...
آقای محمدی گلپایگانی آمد و از شور و هیجان انقلابیای تعریف کرد که سخنان ما در مورد ممنوعیت واردات واکسن کرونا از غرب وحشی راه انداخته است.
بعد از انجام یکی از مأموریتها برادرمان شیخ حسن نصرالله گفت ما خودمان هم نمیدانستیم نیروهایمان اینهمه جا دارند. بعضی از آنها کمی اذیت شدند اما با این تدبیر کیان اسلام حفظ شد.
آقای جنتی تماس گرفت و بابت شروع مجدد بررسی افایتیپیافسیاچکیوآراس(به سرفه افتاد) یا همان لایحه پولشویی در مجمع تشخیص گله کرد.
در گزارشهای محرمانه آمده بود شایعه شده که ما به ملکوت اعلی پیوستهایم و امت شهیدپرور نگران شدهاند. خودمان هم نگران شدیم و شماره دکتر مرندی را گرفتیم و پرسیدیم حال ما چطور است؟
آقای نمکی آمده بود و بعد از خواندن شعر زیبای «تکی تو نمکی، عهه»، گزارش داد که واکسن ایرانی کرونا مشابه واکسن روسی و چینی است. گفتیم انشاءالله مردم بزنند و بره جایی که غم نباشه.
آقای طائب آمده بود از نقش مؤثر و فداکارانه سپاه در دفع ترور آقای فخریزاده میگفت. چنان با آبوتاب توضیح داد که یک لحظه فکر کردیم ایشان شهید نشده. گفتیم ولی خب، نتیجهاش چی؟
طنزنوشتهای از جلال سعیدی: امروز یک مراسم خودمانی دورهمی داشتیم با کارکنان بیت رهبری تا سالگرد پیروزی بزرگ اسلام بر مسلمین را در آبان ۹۸ جشن بگیریم و پاس بداریم.
بین اعضای بیت بحث بود که آیا ما باید یک واکنشی چیزی به پیروزی این جو بایدن نشان بدهیم یا نه. آقای حجازی متنی نوشته بود. از او پرسیدیم که خب، این نامه تبریکش کجایش است؟
حتماً آگاه هستید که اخیرا چاقوی یکی از جوانان غیور مسلمان تصادفاً به گلوی یک بهظاهر معلم فرانسوی خورده که آنطور که رسانههای دروغپرداز میگویند، تا حدودی منجر به مرگ وی شده است.
بالأخره رضایت دادیم جلسه کرونا در حضور ما برگزار شود. اول قراربود ما را در محفظه شیشهای بگذارند اما گفتیم شبیه مراسم وداع با حضرت امام در یخچال میشود و دشمنان سوءاستفاده میکنند.
آقای محمدی گلپایگانی اصرار داشت که برای مصلحت نظام هم که شده، یک بار دیگر مردم را بگریانیم. اعلام کردیم در این وضعیت قرنطینه که گریه ناقصی داریم، چه کنیم؟
بیشتر