انتخابات مجلس یازدهم کمترین میزان مشارکت پس از انقلاب ۵۷ را شاهد بوده اما این کاهش مشارکت هنوز برای حاکمیت دغدغهای جدی محسوب نمیشود.
مقامات جمهوری اسلامی به سبک معمول برخی بهانهها را برای کاهش مشارکت مطرح کردهاند تا دلیل اصلی را بیان نکنند. نگرانی از شیوع ویروس کرونا نیز یکی از بهانههایی است که مقامات برای کاهش مشارکت بیان کردهاند.
اصولگرایان نیز تنها بر پیروزی خود در انتخابات و فتح کرسیهای مجلس مانور میدهند.
از سوی دیگر تحریمکنندگان انتخابات به دلیل فضای امنیتی شدید قادر به برگزاری اعتراضاتی نیستند که بتوانند دیدگاههای خود و نارضایتی از جمهوری اسلامی را تبلیغ کنند.
اعتراضات آبان ماه، تنش شدید بین ایران و آمریکا و تحریمها و به تبع آن افت شدید آمارهای مثبت اقتصادی، ناامیدی از عملکرد دولت و مجلس پارامترهایی بود که بر اساس آنها میشد کاهش شدید مشارکت در انتخابات را پیشبینی کرد.
حتی عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان، نیز به صورت تلویحی احتمال کاهش مشارکت به زیر ۵۰ درصد را منتفی ندانسته بود اما ممکن بود آنان کاهش مشارکت به ۴۲ را پیشبینی نکرده باشند.
در این میان حتی خبرگزاری فارس نیز به کاهش شدید مشارکت در کشور اذعان کرده بود اما دلیل این اتفاق را نه نارضایتی از کل نظام جمهوری اسلامی بلکه نارضایتی از عملکرد دولت دانسته بود. تحلیلی که احتمال دارد برخی از چهرههای اصولگرا نیز مطرح کنند.
با این وضعیت کاهش میزان مشارکت به تنهایی برای رهبر جمهوری اسلامی و نزدیکانش نگران کننده نیست و آنان تصور میکنند به زودی از کنار موضوع انتخابات عبور خواهند کرد.
اینک موضوع اصلی برای آیتالله خامنهای نحوه مواجهه با آمریکا و حل معضل تحریمهاست و او سیاست داخلی و به تبع آن انتخابات مجلس را تابعی از سیاست خارجی میداند. این کاهش مشارکت نیز در کوتاه مدت باعث نخواهد شد که او حاضر به تغییر در سیاست داخلی باشد.
از سوی دیگر گروههای مؤثر در سیاست داخلی از جمله اصلاحطلبان فعلاً قدرتی برای فشار به رهبر جمهوری اسلامی برای تغییر رفتار او ندارند.
برخی از چهرههای سیاسی مخالف حکومت نیز میزان مشارکت اعلام شده توسط جمهوری اسلامی را بیشتر از رقم واقعی میدانند.
وزیر کشور ایران نرخ مشارکت در انتخابات را ۴۲.۵ درصد اعلام کرده است. پیش از سخنان وزیر کشور نیز یکی از صورتجلسههای این وزارتخانه منتشر شده بود که میزان مشارکت را ۴۱.۸ درصد نشان میداد.
هر چند کاهش میزان مشارکت به زیر ۵۰ درصد برای مقامات جمهوری اسلامی قابل پیشبینی بود و برخی از آنان از جمله عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان، به احتمال رخ دادن این موضوع اذعان کرده بودند اما شاید اینکه این میزان به حدود ۴۲ درصد برسد را انتظار نداشتند.
میزان مشارکت در صورت پررنگ نشدن رقابتهای قومی در برخی از استانهای ایران میتوانست بسیار کمتر از این رقم نیز باشد. وزیر کشور میزان مشارکت در استان کهگیلویه و بویر احمد را ۷۲ درصد اعلام کرده است. این استان به جز مجلس اول، در دیگر مجالس ایران نیز میزان مشارکت بالا در انتخابات را شاهد بوده است.
در این میان، میزان مشارکت در استان سیستان و بلوچستان ۶۰ درصد، در استان ایلام ۵۹ درصد و در استان گلستان ۵۶ درصد بوده است.
میزان مشارکت در استان ایلام در دیگر مجالس نیز بالا بوده است. در این استان نیز مانند استان کهگیلویه و بویر احمد رقابتهای قومی تأثیر زیادی در انتخابات مجلس دارد.
استان سیستان و بلوچستان اما وضعیت متفاوتی را در انتخابات متفاوت داشته است. در برخی از دوره ها این استان کمترین میزان مشارکت و در برخی از مجالس مشارکت بالایی را شاهد بوده است.
رقابتهای مذهبی در این استان و وضعیت متفاوت حوزههای انتخابیه میتواند از دلایل مشارکت بالا در این استان باشد.
میزان مشارکت در استان خراسان شمالی نیز ۵۳ درصد، در استان کرمان، ۵۱ درصد و در استان اردبیل ۵۰ درصد بوده است.
به جز این میزان مشارکت در دیگر استانهای ایران زیر ۵۰ درصد بوده است.
پایینترین میزان مشارکت نیز مربوط به استان تهران بوده است. هر چند وزیر کشور میزان مشارکت در شهرستان تهران را نیز ۲۵.۴ درصد اعلام کرده که نصف مشارکت در دوره دهم است.
مشارکت در انتخابات در شهر تهران اما پس از انقلاب ۵۷ به مرور کم شده است. موضوعی که در تحقیقات درباره مشارکت در انتخابات نیز مورد توجه قرار گرفته است. میزان مشارکت در انتخابات در شهرهای بزرگ و افراد دارای تحصیلات بالا و وضعیت اقتصادی مناسبتر معمولاً کمتر از گروههای دیگر بوده است. تنها در برخی از برههها انگیزههای سیاسی و یا توجه به یک نامزد خاص و متفاوت، این وضعیت را تغییر داده است.
از جمله در گزارشی که مرکز افکار سنجی دانشجویان ایران، ایسپا، درباره انتخابات مجلس هفتم تهیه کرده بود، هرچه افراد تحصیلکردهتر باشند، میزان مشارکت آنها در انتخابات کاهش مییابد.
پیش از این کمترین میزان مشارکت مربوط به مجالس اول، هفتم و هشتم بوده است. در این میان شرایط رد صلاحیت نامزدهای اصلاحطلب در انتخابات مجلس دهم شبیه انتخابات مجلس هفتم بود.
در مجلس هفتم حزب مشارکت، پس از رد صلاحیتهای گسترده، انتخابات مجلس را تحریم کرد اما مهدی کروبی و برخی از دیگر چهرهها و گروههای اصلاح طلب در انتخابات مجلس شرکت کردند.
ناامیدی از عملکرد اصلاحطلبان راه یافته به مجلس نیز در دو دوره ششم و دهم تا حدودی قابل مقایسه است. هر چند در مجلس ششم درگیریهای سیاسی شدیدی در مجلس در جریان بود.
اینک ناامیدیهای قبلی از عملکرد اصلاحطلبان در ۲۰ سال گذشته اضافه شده، تا در کنار مؤلفههای دیگر کمترین کاهش مشارکت در ۴۰ سال گذشته را رقم بزند.