روزنامه آمریکایی واشنگتن پست در شماره روز یکشنبه ۱۴ مارس، مطالب تازه و منتشر نشدهای از معامله ایران با پاکستان برای خرید دانش و وسایل مربوط به تهیه سانتریفیوژ و تولید بمب هستهای به چاپ رسانده است.
«واشنگتن پست» مینويسد به سندی دست يافته که عبدالقديرخان، پدر بمب هستهای پاکستان، حدود ۲۰ سال پيش نوشته و در آن تلاش دولت ايران برای خريد بمب هستهای از اين کشور را توضيح داده است.
عبدالقديرخان در اين سند میگويد علی شمخانی، از بنيانگذاران سپاه پاسداران ايران، شخصاً برای معامله با پاکستان به اسلام آباد آمد و میافزايد در يک معامله بزرگ، پاکستان نقشه توليد بمب، قطعات سانتريفيوزها برای غنیسازی اورانيوم و فهرست مخفيانه فروشندگان اطلاعات وسايل مربوط به ساختار بمب هستهای را در اختيار ايران قرار داد.
ماه گذشته محمود احمدینژاد، رئيس جمهور ايران، يک بار ديگر گفت ايران خواهان دست يافتن به بمب هستهای نيست و دولت پاکستان نيز گفته بود تا حال از معامله ايران با عبدالقديرخان بیاطلاع بوده است.
رابرت هيوسن، کارشناس نظامی در مرکز اطلاعاتی جينز، در مورد افشای اين سند از سوی «واشنگتن پست» به راديو فردا میگويد: «مقاله واشنگتن پست به طور مشخصی نشان میدهد عبدالقديرخان اطلاعات مربوط به خواست ايران برای خريد بمب را به مراجع اطلاعاتی کشورش منتقل کرده بود و اين خلاف اظهارات دولت پاکستان در تمام اين ۲۰ سال است که ادعا میکرد در اين باره چيزی نمیداند. اين موضوع به خصوص با توجه به تجديد رابطه دوستانه پاکستان با آمريکا باعث خجالت اين کشور شده است. از سوی ديگر ايران هم ديگر نمیتواند مدعی باشد که هدفش از برنامه هستهای، غير نظامی است».
رابرت هيوسن همچنين در اين مورد که اطلاعات جديد چه تأثيری بر پاکستان خواهد داشت، میگويد: «ماجرای عبدالقديرخان در رابطه پاکستان با آمريکا باعث سرافکندگی است. مراجع اطلاعاتی آمريکا در سالهای ۸۰ و ۹۰ توجه زيادی به فعاليتهای او نداشتند و وقتی اطلاعات کاملتری در مورد معامله او با ايران به دست آمد، زمانی بود که آمريکا احتياج شديدی به همکاری پاکستان در مبارزه با تروريسم داشت پس سعی کرد اين موضوع را ناديده بگيرد. اکنون نيز پاکستان کشور ديگری است که سياستهايش با آن زمان فرق دارد و معاملاتی از اين دست با ايران تکرار نخواهد شد».
به گفته روزنامه «واشنگتن پست» اين معامله برای دولت ايران حدود ۱۰ ميليارد دلار خرج برداشته است.
رابرت هيوسن به اين سؤال که «اگر برنامه هستهای ايران برای توليد سلاح نبود، باز هم همين قدر هزينه داشت»، پاسخ میدهد: «به نظر میرسد آن چه به ايران در آن زمان داده شد فقط اطلاعات اوليهای بود که به ايران نشان میداد چطور میتواند سلاح هستهای توليد کند. من معتقدم در آن زمان ايران توانايی توليد سلاح هستهای را نداشت و اکنون نيز مطمئن نيستم تا چه حد اين توانايی را داشته باشد».
رابرت هيوسن درباره هزينه اين اطلاعات اظهار نظری نکرد. با اين حال اين کارشناس مسايل نظامی در مرکز اطلاعاتی جينز در پاسخ به اين سؤال که « آيا اطلاعات اخير توانايی ايران را در توليد بمب هستهای روشنتر نکرده و چه مدت طول خواهد کشيد تا ايران بمب هستهای توليد کند»، میگويد: «تخصص عبدالقديرخان به طور خاص در زمينه سخت افزارهای سانتريفيوژ يعنی ماشينهای غنیسازی اورانيوم است که از طريق آن میتوان اورانيوم لازم را برای بمب تهيه کرد».
وی ادامه میدهد: «عبدالقدير خان طراح سلاح نبود اگرچه بعدها با کسانی که میتوانستند اطلاعات مربوط به اين موضوع را تهيه کنند در تماس بود. او فقط اطلاعات اوليه برای شروع تهيه بمب را در اختيار ايران گذاشت. از اين اطلاعات تا به امروز نيز به طور مؤثری بهره برداری نشده و اين نشان می دهد اطلاعات دسته چندم از عبدالقديرخان و سايرين کامل و جامع نبوده است، درنتيجه اين مسئله گمانهزنی درباره ظرفيت ايران برای توليد بمب را دشوار میکند.»
بیشتر بخوانید:
عبدالقديرخان در اين سند میگويد علی شمخانی، از بنيانگذاران سپاه پاسداران ايران، شخصاً برای معامله با پاکستان به اسلام آباد آمد و میافزايد در يک معامله بزرگ، پاکستان نقشه توليد بمب، قطعات سانتريفيوزها برای غنیسازی اورانيوم و فهرست مخفيانه فروشندگان اطلاعات وسايل مربوط به ساختار بمب هستهای را در اختيار ايران قرار داد.
ماه گذشته محمود احمدینژاد، رئيس جمهور ايران، يک بار ديگر گفت ايران خواهان دست يافتن به بمب هستهای نيست و دولت پاکستان نيز گفته بود تا حال از معامله ايران با عبدالقديرخان بیاطلاع بوده است.
رابرت هيوسن، کارشناس نظامی در مرکز اطلاعاتی جينز، در مورد افشای اين سند از سوی «واشنگتن پست» به راديو فردا میگويد: «مقاله واشنگتن پست به طور مشخصی نشان میدهد عبدالقديرخان اطلاعات مربوط به خواست ايران برای خريد بمب را به مراجع اطلاعاتی کشورش منتقل کرده بود و اين خلاف اظهارات دولت پاکستان در تمام اين ۲۰ سال است که ادعا میکرد در اين باره چيزی نمیداند. اين موضوع به خصوص با توجه به تجديد رابطه دوستانه پاکستان با آمريکا باعث خجالت اين کشور شده است. از سوی ديگر ايران هم ديگر نمیتواند مدعی باشد که هدفش از برنامه هستهای، غير نظامی است».
رابرت هيوسن همچنين در اين مورد که اطلاعات جديد چه تأثيری بر پاکستان خواهد داشت، میگويد: «ماجرای عبدالقديرخان در رابطه پاکستان با آمريکا باعث سرافکندگی است. مراجع اطلاعاتی آمريکا در سالهای ۸۰ و ۹۰ توجه زيادی به فعاليتهای او نداشتند و وقتی اطلاعات کاملتری در مورد معامله او با ايران به دست آمد، زمانی بود که آمريکا احتياج شديدی به همکاری پاکستان در مبارزه با تروريسم داشت پس سعی کرد اين موضوع را ناديده بگيرد. اکنون نيز پاکستان کشور ديگری است که سياستهايش با آن زمان فرق دارد و معاملاتی از اين دست با ايران تکرار نخواهد شد».
به گفته روزنامه «واشنگتن پست» اين معامله برای دولت ايران حدود ۱۰ ميليارد دلار خرج برداشته است.
رابرت هيوسن به اين سؤال که «اگر برنامه هستهای ايران برای توليد سلاح نبود، باز هم همين قدر هزينه داشت»، پاسخ میدهد: «به نظر میرسد آن چه به ايران در آن زمان داده شد فقط اطلاعات اوليهای بود که به ايران نشان میداد چطور میتواند سلاح هستهای توليد کند. من معتقدم در آن زمان ايران توانايی توليد سلاح هستهای را نداشت و اکنون نيز مطمئن نيستم تا چه حد اين توانايی را داشته باشد».
رابرت هيوسن درباره هزينه اين اطلاعات اظهار نظری نکرد. با اين حال اين کارشناس مسايل نظامی در مرکز اطلاعاتی جينز در پاسخ به اين سؤال که « آيا اطلاعات اخير توانايی ايران را در توليد بمب هستهای روشنتر نکرده و چه مدت طول خواهد کشيد تا ايران بمب هستهای توليد کند»، میگويد: «تخصص عبدالقديرخان به طور خاص در زمينه سخت افزارهای سانتريفيوژ يعنی ماشينهای غنیسازی اورانيوم است که از طريق آن میتوان اورانيوم لازم را برای بمب تهيه کرد».
وی ادامه میدهد: «عبدالقدير خان طراح سلاح نبود اگرچه بعدها با کسانی که میتوانستند اطلاعات مربوط به اين موضوع را تهيه کنند در تماس بود. او فقط اطلاعات اوليه برای شروع تهيه بمب را در اختيار ايران گذاشت. از اين اطلاعات تا به امروز نيز به طور مؤثری بهره برداری نشده و اين نشان می دهد اطلاعات دسته چندم از عبدالقديرخان و سايرين کامل و جامع نبوده است، درنتيجه اين مسئله گمانهزنی درباره ظرفيت ايران برای توليد بمب را دشوار میکند.»