لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
سه شنبه ۶ آذر ۱۴۰۳ تهران ۰۳:۰۳

پایانی بر «کن» شصت و دوم


نخل طلایی نماد جشنواره کن فرانسه
نخل طلایی نماد جشنواره کن فرانسه
فستيوال فيلم کن، کانون سينمای جهان در اين روزها بود. فستيوالی که از روز ۱۳ می کارش را آغاز کرد و تا روز يکشنبه در اين شهر ساحلی برقرار بود. فستيوال امسال به دليل حضور دست‌کم چهار برنده پيشين نخل زرين اين جشنواره در بخش مسابقه و همين طور شرکت تعداد زيادی از نام‌های بزرگ، انتظارات بالايی را در بين طرفداران سينما در جهان برانگيخت، اما گويا اين امر چندان هم با واقعيات موجود انطباق نداشت. به هر حال به اين شهر سری زدیم تا با محمد حقيقت، منتقد و نويسنده سينمايی همراه شويم و ببينيم در روزهای پايانی مهم‌ترين فسيتوال سينمايی دنيا، اوضاع بر چه منوال بوده است.

آقای حقيقت لطفا قبل از هر چيز از حضور سينمای ايران در اين جشنواره بگوييد؟

از فيلم‌های ايرانی، فقط يک فيلم در قسمت مسابقه در فستيوال پذيرفته شد که آن هم در بخش نوعی نگاه در افتتاحيه بخش رسمی، روز پنجشنبه گذشته به نمايش درآمد و با استقبال بسيار خوب مطبوعات و مردم و همچنين خريداران فيلم مواجه گشت و البته هنوز هم بسياری، راجع به اين فيلم صحبت می‌کنند اما ديگر هيچ فيلم ديگری از ايران در بخش رسمی وجود نداشت
البته در بازار فيلم فستيوال که هر کسی می تواند فيلم خود را عرضه کند حدود ۱۷ فيلم ايرانی از کارگردان‌های مختلف به نمايش درآمد تا خريدارانی که علاقمند به خريد اين فيلم‌ها هستند آن را ببينند.

تعداد زيادی فيلم کوتاه ايرانی در بخش غير رسمی و جنبی اين جشنواره نيز شرکت کردند. از آنها خبری داريد؟

بله. بخشی در فستيوال وجود دارد به نام بخش فيلم‌های کوتاه که در اين بخش هر کارگردانی مايل باشد می تواند فيلم خود را برای ارائه در بازار فيلم‌های کوتاه ارسال کند که در اين بخش هم تعدادی فيلم کوتاه ايرانی شرکت کرده‌اند.

اما در مورد فيلم‌های شرکت کننده در بخش مسابقه که مهمترين بخش فستيوال کن هم محسوب می‌شود، امسال کارگردانان بزرگی شرکت کردند و به همين دليل است که صاحبنظران و ناظران، اين دوره از جشنواره را مشکل‌ترين دوره در بخش مسابقه ارزيابی کردند.

بله ، همان طور که شما اشاره کرديد کارگردان‌های بسيار مهمی همچون گوئنتين تارانتينو، جين کمپيون و کن لوچ در اين مسابقه شرکت کردند که البته بايد بگويم فيلم برخی از آنان در حد انتظار نبود. برخی از اين فيلم‌ها، فيلم‌های خوبی هستند. فيلم آلن رنه و فيلم تارانتينو فيلم‌های جالب توجهی هستند ولی کماکان فيلم «پالپ فيکشن» تارانتينو که از همين جشنواره جايزه نخل طلايی را دريافت کرد از فيلم اخيرش جالب‌تر است. اگر چه فيلم اخير تارانتينو به نام «هرام‌زاده‌های بی‌نام»، از درونمايه طنزهای تارانتينويی برخوردار است. همچنين فيلم کن لوچ نيز توانست توجه عموم را به خود جلب کند.

اما فيلم يک پيامبر از فرانسه ، بيشترين امتياز را در جدول منتقدين به‌دست آورد و بيشترين ستاره را دريافت کرد.

آيا فيلم‌هايی از کارگردانان به نامی همچون پدرو آلمادووار يا گوئنتين تارانتينو، به همان سبک‌های قديمی آنها ارائه شد يا اينکه تجربه های تازه‌ای را از اين کارگردانان می‌توان شاهد بود؟

نه دقيقا، کمابيش به همان سبک‌های قبلی است. يعنی کار خلاقانه و نويی ارائه نشده، مثلا فيلم تارانتينو درست است که کار جالبی است اما فوق العاده نيست و کماکان بهترين کارش می‌تواند همان داستان‌های عاميانه باشد که قبلا نخل طلا را دريافت کرده است يا حتی فيلم پدرو آلمادووار به نام آغوش‌های شکسته بهترين فيلمش محسوب نمی‌شود.

اما گويا لارس فن ترير در جشنواره امسال خيلی جنجال‌برانگيز شده است با فيلم دجال. که در بخش مسابقه شرکت کرده؟

بله اين فيلم ماجرای زوجی است که کودکشان از بالای آپارتمان سقوط می‌کند و جان می دهد، بعد از اين ماجرا اين دو به يک جنگل و يک اتاقک کوچک می‌روند و بسيار فراتر از حد معمول به آزار يکديگر می‌پردازند. تا حدی که ديدن برخی از صحنه‌های فيلم غير قابل تحمل می‌شود.

سوژه‌ای که از سوی برخی از منتقدين ضدمسيح قلمداد شده است، ناظر به چه بخش‌هايی از فيلم است؟

مردی که شخصيت اصلی فيلم است، کمی به مسيح شباهت پيدا می‌کند و رنج‌هايی که می‌کشد به نوعی به مصائب مسيح شباهت دارد. البته با اين تفاوت که اين رنج‌ها از سوی همسرش به او وارد می‌شود.

جين کمپيون بعد از اينکه در سال ۱۹۹۲ برای فيلم پيانو، جايزه بزرگ کن را به‌دست آورد امسال هم با فيلم ستاره درخشان در بخش مسابقه شرکت کرده است. آيا شما هم اين فيلم را ديده‌ايد؟

بله ، کار بسيار زيبا و کلاسيکی بود. ايشان تنها فيلمساز زنی است که از اين جشنواره جايزه نخل طلا را دريافت کرده، اما فيلم امسال او هم به قدرت فيلم پيانو نبود. اگر چه نظر منتقدان در مورد اين فيلم متفاوت است. برخی به آن ستاره‌های زيادی داده‌اند و بعضی هم آن را فيلم متوسطی قلمداد کرده‌اند.

آيا دراين فيلم هم درونمايه‌های فمينيستی را دستمايه کارش قرار داده است؟

کم و بيش . بيشتر راجع به زندگی شاعرانه زوجی است که طبيعت و شعر را در هم می‌بافند. اين فيلم به سوی طبيعت و شاعرانگی تمايل دارد و به شکل کلاسيک ساخته شده است و نوآوری خاصی که تعجب برانگيز باشد در آن به چشم نمی‌خورد . اگر چه ديگر زمان زيادی برای اعلام نتايج کن باقی نمانده است اما بايد بگويم که تا کنون هيچ فيلمی که همگی در موردش متفق القول باشند و بگويند که اين فيلم شايستگی نخل طلا را دارد ياتکان‌دهنده باشد، ديده نشده است.

معمولا روزهای آخر فستيوال گمانه‌زنی‌‌هايی می‌شود اما ظاهرا هيچ اتفاق‌نظری در محافل رسمی و غير رسمی در اين باره وجود نداشت. در مورد گمانه‌زنی‌های مطبوعات چطور؟آيا آنها در مورد فيلم خاصی نظر ندادند؟

يک بحث هست. با توجه به سن بالای آندره آرنولد و با توجه به اهميتی که در سينمای جهان دارد اما هيچ وقت تا کنون نخل طلايی را دريافت نکرد، مطبوعات اين شرايط را يک شانس برای او قلمداد کردند. از سوی ديگر فيلم يک پيامبر از ژاگ اوديارد بالاترين امتياز را گرفت. عده ديگری به آلمادووار توجه کردند و ‌گفتند که او بارها در جشنواره کن شرکت کرده اما هيچوقت موفق به دريافت جايزه طلا نشده و اين احتمال را دادند که شايد جايزه به او تعلق بگيرد.

در مورد بازيگران چطور؟ نام چه کسانی بيشتر برده شد؟

بازی نقش شارلوت گنزبورگ در فيلم لارس فن تريرکه و همچنين بازيگر مرد فيلم کن لوچ با نام «در بادی که به مرغزار می‌وزد» مورد توجه قرار گرفت.
XS
SM
MD
LG