هفته گذشته ترجمه مهدی سحابی از رمان باباگوريو، یکی از آثار ماندگار اونوره دو بالزاک، منتشر شد. بابا گوریو را در کنار رمانهای آرزوهای بربادرفته، زن سیساله و اوژنی گرانده از بهترین آثار بالزاک میدانند.
بالزاک را برجستهترین چهره رئالیزم اجتماعی در رمان و بهترین آثار او را نه فقط از منظر تلفیق خلاقانه و هنرمندانه ارزشهای ساختاری و ادبی با کشش و جذابیت روایی و جلب خوانندگان گسترده، که به علاوه از منظر جامعهشناختی و انسانشناسی در شمار شاهکارهای بزرگ و کلاسیک جهان ارزیابی میکنند.
رمان بابا گوریو را که در سال ۱۸۳۵ در فرانسه منتشر شد نخستین بار محمود اعتمادزاده، بهآذین، در دهه چهل به فارسی ترجمه و در سال ۱۳۳۴منتشر کرد. ترجمه دیگری از این رمان به قلم ادوارد ژورف در سال ۱۳۷۹ منتشر شد، اما در هر دو ترجمه که به ساختار متن اصلی نزدیکاند زبانی معادل با زبان بالزاک در متن اصلی خلق نشده است.
بهآذین از بهترین مترجمان ایران در دهههای چهل و پنجاه بود و چند نسل از کتابخوانان ایرانی آشنایی خود را با بسیاری از نویسندگان بزرگ جهان به او مدیوناند، اما ترجمههای بهآذین که از منظر بافت و محتوا و ساختار به متن اصلی نزدیکاند از منظر زبان، لحن و ضربآهنگ نثر از متن اصلی دور و زبان و نثر متفاوت نویسندگان بزرگی که او آثار آنان را برگرداند، در ترجمه فارسی به زبان، نثر، لحن و ضربآهنگی به تقریب مشابه و یکدست برگردانده شدهاند.
مهدی سحابی از انگشتشمار مترجمان ایرانی بود که میکوشید تا در ترجمههای خود زبانی نزدیک به زبان متن اصلی اثر خلق و زبان، لحن، ضربآهنگ و دیگر شاخصههای ساختاری اثر را در ترجمه فارسی بازآفرینی کند و هم از این روی انتشار ترجمه او از اثری کلاسیک چون باباگوریوی بالزاک را میتوان به فال نیک گرفت و دریغا که بحران صنعت نشر و سانسور انتشار این ترجمه را تا پس از مرگ او به تعویق انداخت.
بالزاک از پیشگامان و استادان بزرگ رئالیزم اجتماعی است. بالزاک در بیش از ۹۰ اثر خود ژانر رمان را متحول و در تقابل با رمانتیسیزم رمان پیش از خود، در خلق چشماندازی تازه در داستاننویسی جهان نقشی کارساز و مهم ایفا کرد.
در آثار بالزاک، جامعه فرانسه پس از انقلاب کبیر و سرمایهداری رقابتی در نخستین سالهای پیروزی بورژوازی در قالب روایتهایی پرکشش و شخصیتهای متنوع و جاندار تصویر میشوند.
بالزاک گرچه در سیاست دل به ارزشهای رمانتیک گذشته و نظام پیش از انقلاب داشت، اما در پرتو خلاقیت هنری و واقعبینی خود بیش و بهتر از هر نویسندهای به دوران خود، ناگزیری شکست نظام و ارزشهای گذشته و ضرورت پیروزی مناسبات سرمایهداری رقابتی را نشان داد و بیش و بهتر از هر نویسندهای تراژدی انسانها را در نظام سرمایهداری و فاجعه زیستن در این نظام ناانسانی تصویر کرد و در این عرصه چندان خلاق بود که آثار او را «پیروزی رئالیزم» و «پیروزی رمان» بر جهتگیری و جانبداری نویسنده لقب دادند.
بالزاک مجموعه بیش از ۹۰ رمان، داستان بلند و کوتاه خود را در قیاس با «کمدی الهی» دانته، «کمدی انسانی» نام نهاد و منتقدان از بهترین آثار او چون گویاترین تصویر «تراژدی انسانی» در نخستین سالهای نظام سرمایهداری یاد میکنند.
بالزاک در رمان باباگوریو در قالب روایت تحول شخصیت اصلی داستان خود، اوژن دو راستیناک که در جوانی رقابت ناانسانی و «جنگ همه علیه همه» را در سرمایهداری رقابتی تجربه میکند، نه فقط جامعه بورژوازی فرانسه دوران خود، که انسانکشی سرمایهداری رقابتی را در نخستین مراحل پیروزی آن تصویر میکند.
بالزاک در سال ۱۷۹۹ متولد و در سال ۱۸۵۰ درگذشت و برخی آثار او از جمله دخترعموبت، اوژنی گرانده، چرم ساغری، زنبق دره، سرهنگ شابر، زن سیساله، گوبسک رباخوار و آرزوهای بربادرفته با ارزشها و روالهای متفاوت به فارسی ترجمه شدهاند.
مهدی سحابی، مترجم باباگوریو، در آبانماه سال جاری، ۱۳۸۸، در ۶۶ سالگی درگذشت. سحابی روزنامهنویسی چیرهدست و مترجمی زیردست بود و آثار باارزشی چون دو رمان بچههای نیمهشب و شرم اثر رمان سلمان رشدی، مكتب ديكتاتورها نوشنه اینیاتسیو سیلونه، دیويد كاپرفيلد اثر چارلز دیکنز، بارون درختنشين نوشته ايتالو كالوينو، انقلاب مكزيک اثر ماريو دميكلی، مرگ آرتميو كروز نوشته كارلوس فوئنتس، رمان بزرگ در جست و جوی زمان از دست رفته و کتاب خوشیها و روزها از آثار مارسل پروست، همه میميرند نوشته سيمون دوبووار، تربيت احساسات اثر گوستاو فلوبر و مرگ قسطی نوشته فردينان سلين را به فارسی زیبا، روان و نزدیک به اصل ترجمه کرد.
بالزاک را برجستهترین چهره رئالیزم اجتماعی در رمان و بهترین آثار او را نه فقط از منظر تلفیق خلاقانه و هنرمندانه ارزشهای ساختاری و ادبی با کشش و جذابیت روایی و جلب خوانندگان گسترده، که به علاوه از منظر جامعهشناختی و انسانشناسی در شمار شاهکارهای بزرگ و کلاسیک جهان ارزیابی میکنند.
رمان بابا گوریو را که در سال ۱۸۳۵ در فرانسه منتشر شد نخستین بار محمود اعتمادزاده، بهآذین، در دهه چهل به فارسی ترجمه و در سال ۱۳۳۴منتشر کرد. ترجمه دیگری از این رمان به قلم ادوارد ژورف در سال ۱۳۷۹ منتشر شد، اما در هر دو ترجمه که به ساختار متن اصلی نزدیکاند زبانی معادل با زبان بالزاک در متن اصلی خلق نشده است.
بیشتر بخوانید:
مهدی سحابی از انگشتشمار مترجمان ایرانی بود که میکوشید تا در ترجمههای خود زبانی نزدیک به زبان متن اصلی اثر خلق و زبان، لحن، ضربآهنگ و دیگر شاخصههای ساختاری اثر را در ترجمه فارسی بازآفرینی کند و هم از این روی انتشار ترجمه او از اثری کلاسیک چون باباگوریوی بالزاک را میتوان به فال نیک گرفت و دریغا که بحران صنعت نشر و سانسور انتشار این ترجمه را تا پس از مرگ او به تعویق انداخت.
بالزاک از پیشگامان و استادان بزرگ رئالیزم اجتماعی است. بالزاک در بیش از ۹۰ اثر خود ژانر رمان را متحول و در تقابل با رمانتیسیزم رمان پیش از خود، در خلق چشماندازی تازه در داستاننویسی جهان نقشی کارساز و مهم ایفا کرد.
در آثار بالزاک، جامعه فرانسه پس از انقلاب کبیر و سرمایهداری رقابتی در نخستین سالهای پیروزی بورژوازی در قالب روایتهایی پرکشش و شخصیتهای متنوع و جاندار تصویر میشوند.
بالزاک گرچه در سیاست دل به ارزشهای رمانتیک گذشته و نظام پیش از انقلاب داشت، اما در پرتو خلاقیت هنری و واقعبینی خود بیش و بهتر از هر نویسندهای به دوران خود، ناگزیری شکست نظام و ارزشهای گذشته و ضرورت پیروزی مناسبات سرمایهداری رقابتی را نشان داد و بیش و بهتر از هر نویسندهای تراژدی انسانها را در نظام سرمایهداری و فاجعه زیستن در این نظام ناانسانی تصویر کرد و در این عرصه چندان خلاق بود که آثار او را «پیروزی رئالیزم» و «پیروزی رمان» بر جهتگیری و جانبداری نویسنده لقب دادند.
بالزاک مجموعه بیش از ۹۰ رمان، داستان بلند و کوتاه خود را در قیاس با «کمدی الهی» دانته، «کمدی انسانی» نام نهاد و منتقدان از بهترین آثار او چون گویاترین تصویر «تراژدی انسانی» در نخستین سالهای نظام سرمایهداری یاد میکنند.
بالزاک در رمان باباگوریو در قالب روایت تحول شخصیت اصلی داستان خود، اوژن دو راستیناک که در جوانی رقابت ناانسانی و «جنگ همه علیه همه» را در سرمایهداری رقابتی تجربه میکند، نه فقط جامعه بورژوازی فرانسه دوران خود، که انسانکشی سرمایهداری رقابتی را در نخستین مراحل پیروزی آن تصویر میکند.
بالزاک در سال ۱۷۹۹ متولد و در سال ۱۸۵۰ درگذشت و برخی آثار او از جمله دخترعموبت، اوژنی گرانده، چرم ساغری، زنبق دره، سرهنگ شابر، زن سیساله، گوبسک رباخوار و آرزوهای بربادرفته با ارزشها و روالهای متفاوت به فارسی ترجمه شدهاند.
مهدی سحابی، مترجم باباگوریو، در آبانماه سال جاری، ۱۳۸۸، در ۶۶ سالگی درگذشت. سحابی روزنامهنویسی چیرهدست و مترجمی زیردست بود و آثار باارزشی چون دو رمان بچههای نیمهشب و شرم اثر رمان سلمان رشدی، مكتب ديكتاتورها نوشنه اینیاتسیو سیلونه، دیويد كاپرفيلد اثر چارلز دیکنز، بارون درختنشين نوشته ايتالو كالوينو، انقلاب مكزيک اثر ماريو دميكلی، مرگ آرتميو كروز نوشته كارلوس فوئنتس، رمان بزرگ در جست و جوی زمان از دست رفته و کتاب خوشیها و روزها از آثار مارسل پروست، همه میميرند نوشته سيمون دوبووار، تربيت احساسات اثر گوستاو فلوبر و مرگ قسطی نوشته فردينان سلين را به فارسی زیبا، روان و نزدیک به اصل ترجمه کرد.