خامنهای در سفر پنجم خود به قم پس از سفر پر سروصدای مهر ۸۹ به این شهر، به دیدار مصباح یزدی رفته است تا به تکریم وی بپردازد، چه به تعبیر ولایتمداران «تکریم حضرت آقای مصباح تکریم «راه حق» و نشان دادن «مصداق» و «الگوی شایسته» است». (الف، ۲۰ بهمن ۱۳۸۹) مصباح یزدی چه اهمیتی برای حکومت خامنهای دارد؟ چه نوع رابطهای میان این دو برقرار است؟ مصباح چه در اختیار حاکمیت میگذارد و چه دریافت میکند؟
خلاقیت و نوآوری در مداحی قدرت
محمدتقی مصباح یزدی علاوه بر تربیت شاگردان مطیع ولایت برای پر کردن مدیریتهای فرهنگی رژیم، برای مداحی خامنهای سنگ تمام گذاشته است و نه تنها همانند روحانیون درباری برای طول عمر ولی فقیه دعا میکند، بلکه وی را فراتر از نقادی نشانده و از نعمات الهی معرفی کرده است: «هیچ انسان منصفی در اصل ولایت فقیه و ولایت آیتالله خامنهای تشکیک نمیکند.... از بزرگترین نعمتهای الهی که خدا برای مسلمانان بعد از غیبت امام زمان مرحمت کرده وجود مقدس رهبر معظم انقلاب است.... آیتالله خامنهای برکات و آثار فراوانی برای جامعه اسلامی دارد.... باید در پیشگاه عظمت الهی سر به خاک بگذاریم و طول عمر بیشتر برای رهبر معظم انقلاب را درخواست کنیم.» (مصباح یزدی، خبر آنلاین، ۱۱ خرداد ۱۳۸۹)
مصباح یزدی از این جهت یگانه و منفرد نیست. خامنهای اصولا دستگاهی مداحپرور دارد و مداحان در این دستگاه ارج و قرب و پاداش میبینند و منتقدان با داغ و درفش روبهرو میشوند.
اما مصباح یزدی در میان روحانیون همعرض با خامنهای در مداحی وی از پنج جهت پیشگام و خلاق بوده و مداحی را در تاریخ سلطهٔ ولایت فقیه در کشور ارتقا داده است: بوسیدن پای ولی فقیه، قسم جلاله خوردن برای عظمت خامنهای، تلقی وی به عنوان برترین نعمت الهی، معرفی وی به عنوان علامهٔ دهر و همهچیزدان، و نشاندن وی در مقامی فراتر از درک عقلی. مصباح هیچ یک از این رفتارها یا توصیفات را برای خمینی به کار نبرده بود. پیش از این یک روحانی روحانی دیگری همسطح خود را نیز این چنین مدح و ثنا نگفته است.
ایدئولوگ تهی از استدلال
خامنهای در توصیف مصباح، وی را فیلسوف و متفکر میخواند: «من جناب آقاى مصباح را نزدیک به چهل سال است مىشناسم و به ایشان ارادت قلبى دارم؛ ایشان فقیه، فیلسوف، متفکر و صاحبنظر در مسائل اساسى اسلام هستند. اگر خداى متعال به نسل کنونى ما این توفیق را نداد که از شخصیتهایى مثل مرحوم علامه طباطبایى یا مرحوم شهید مطهرى استفاده کنند، اما بحمداللَّه این شخصیت عزیز و عظیم، خلأ آن عزیزان را در زمان ما پر مىکنند. وجود شریف حضرت آقاى مصباح (دامت برکاته)، واقعاً از مفاخر زمان ما و از برکات خدا بر ملت و بر حوزهها و بر جوانهاى ماست.» (جملات قصار رهبری، سایت آوینی/رجانیوز)
اما فیلسوف رسمی یا ایدئولوگ جمهوری اسلامی در دوران خامنهای که رسانههای دولتی و شبهدولتی از وی با عنوان علامه (همهچیزدان) یاد میکنند برای بیان دیدگاه خویش در مورد وی نه به استدلال و برهان یا حتی جدل و قیاس، بلکه به سوگند متوسل میشود: «بنده برای هر مسئلهای سوگند نمیخورم، ولی با این حال؛ به خدا قسم، من نعمتی به عظمت نعمت وجودی مقام معظم رهبری در میان خود ندیدهام.... تقوا، روشنبینی، بزرگواری، دوراندیشی، حکمت و... از جمله صفاتی است که خداوند همه را یک جا در وجود مقام معظم رهبری قرار داده است.» (مصباح یزدی، تابناک، ۶ دی ۱۳۸۹)
مخاطبان سپاهی و بسیجی مصباح نباید در معرض استدلال قرار گیرند تا مبادا به استدلال و استدلالطلبی عادت کنند.
برابری خامنهای با همهٔ نعمتهای الهی
اغراق و مبالغه در مداحی مصباح تا آنجا پیش میرود که خامنهای و در واقع استبداد دینی و منابع اقتصادی تحت تملک آن از همهٔ نعمات فراتر انگاشته میشوند: «شخصیت ایشان برای هر مسلمانی، بهخصوص مسلمان ایرانی و بهویژه مسلمان شیعه ایرانی آن قدر نعمت عظیمی است که همه نعمتهای دیگر با آن قابل مقایسه نیست؛ یعنی اگر همه نعمتهای مادی را در یک کفه بگذاریم و این نعمت را در کفه دیگر، ارزش و نفع وجود شخص ایشان بهعنوان یک نعمت برای فرد فرد ما، نه برای کل جامعه از مجموع نعمتهای مادی که خدا به هر فردی میدهد بیشتر است.» (مصباح یزدی، خبرنامه دانشجویان ایران، ۳۰ مهر ۱۳۸۹)
مصباح در جایی دیگر برای این نعمت قیمت تعیین میکند: «امروز هم رهبری مقام معظم رهبری به اندازه میلیاردها دلار برای ما ارزش دارد.» (انتخاب، ۲۹ بهمن ۱۳۸۹)
این اغراقها با اغراقهای شاعرانه در ادبیات مداحی ایران برابری میکند با این تفاوت که زبان شاعران صلهگیر زبانی شاعرانه بود و اغراق را برمیتابید، اما مصباح با زبان نثر سخن میگوید که ظرفیت اغراقگویی آن پایین است و دست مداح را به سادگی رو میکند.
علامه دهر، جامع منقول و منقول و فنون
تصور علامه بودن و همهچیزدانی یک فرد در دنیای امروز بیشتر به شوخی میماند. ثناگویان این شوخی را به منزلهٔ واقعیت به مردمانی که از بسط دانش در جهان امروز بیخبرند عرضه میکنند: «ایشان با هر گروهی که مینشینند و در هر زمینهای که صحبت میکنند، نه فقط حرفی برای گفتن دارند، بلکه گاهی بر متخصصین امر پیشی میگیرند؛ مگر در بعضی مسائل فنی و تخصصی مثل پزشکی یا فیزیک و نظایر آن که از یک شخصیت روحانی توقعی نیست از آنها اطلاع داشته باشد. اما در مسائل اجتماعی و معلومات عمومی که در جامعه مطرح است، در ادبیات، شعر، علم موسیقی ـ یعنی تمیز درست و نادرست و حق و باطل آنـ در ورزش، خطاطی، هنر و اموری از این قبیل سرآمد هستند. در مسائل مدیریتی کشور که برجستگی ایشان خیلی بارز است.» (مصباح یزدی، خبرنامه دانشجویان ایران، ۳۰ مهر ۱۳۸۹)
فراتر از درک عقل
مصباح برای بخشیدن جنبهٔ قدسی و آسمانی به خامنهای شخصیت وی را فراتر از عقل مینشاند. او با این امر به طور تلویحی از این موضع سخن میگوید که وقتی فیلسوفی چون وی از درک خامنهای عاجز است مردم عادی همه باید به پرستش وی بپردازند: «شخصیتهای برجسته زیادی دیدهام، ولی خصوصیاتی که این فرزند پیامبر یعنی رهبر معظم انقلاب دارند در وجود هیچ کس ندیدم و عقل من برای ارزیابی زوایا و ابعاد شخصیتی ایشان کافی نیست.» (مصباح یزدی، فرارو، ۲۴ آبان ۱۳۸۹)
آیتالله ترور
غیر از مداحیهای پیشتازانه و چاکرانه، «فقیه، متکلم، فیلسوف، مفسر و زمانشناس بصیر» جمهوری اسلامی (الف، ۲۰ بهمن ۱۳۸۹) از جهتی دیگر نیز در خدمت رژیم خامنهای بوده است. بنا به گفتهٔ مرتکبان قتلهای زنجیرهای کرمان، مصباح فتوای قتل افراد ناهمرنگ با وفاداران به رژیم را صادر کرده بود. وی همچنین از ارعاب و ارهاب (ترور) مخالفان به نحو نظری دفاع کرده است. وی همچنین مدافع نصب الهی ولی فقیه و عدم نیاز وی به مشروعیت مردمی است.
پاداشها
در برابر این مداحیها و خوشخدمتیها چه نصیب مصباح یزدی شده است؟
۱- معرفی شدن به عنوان فیلسوف رسمی نظام: مصباح سخنران اصلی در مجامع نظامی و امنیتی و یکی از سخنرانان اصلی در همهٔ مجامع مهم فرهنگی نظام در عصر خامنهای بوده است. همچنین بخش دولتی از خریداران اصلی کتابهای مصباح و شاگردان وی بوده است. شاگردان وی امروز در همهٔ دستگاههای فرهنگی و سیاسی نظام حضور دارند؛
۲- اعزام شاگردان وی بدون شرکت در هیچ آزمونی به خارج از کشور (و در مواردی بدون داشتن مدرک دانشگاهی) برای تحصیل در دورههای دکترا با هزینه وزارت علوم و آموزش عالی؛
۳- برخورداری از امتیازات و رانتهای حکومتی؛ هزینهٔ جاری موسسات تحت نظر مصباح مانند اکثر روحانیون قم- غیر از برخورداری از کمکهای حکومتی و دولتی مستقیم- از طریق مجوزهای صادرات و واردات و کارخانهها و شرکتهای مصادرهای و منابع تخصیصی بانکی و دولتی برای شرکتهای تحت مالکیت یا تحت نظر روحانیون تامین میشود. در این میان مصباح با لطف ویژهٔ رهبری و دولت احمدینژاد مواجه بوده است. به دلیل عدم شفافیت در این گونه کمکها، تفصیل و جزئیات آنها مشخص نیست، اما روشن است که هزینههای چند ده میلیاردی این موسسات با خمس و زکات و حتی با بودجههای تخصیصی دولتی در ردیفهای بودجه قابل تامین نیست؛ امکانات مالی اختصاص یافته به موسسات تحت نظر مصباح تا حدی افزایش یافته که میگوید: «روزی کار خود را با یک اتاق و ۲۰ دانشپژوه شروع کردیم، اما امروز ملاحظه کنید خداوند چه امکاناتی را مهیا کرده است که حساب آن از دست ما خارج است.» (خبر آنلاین، ۲۲ دی ۱۳۸۹)
۴- دریافت سالانه دهها میلیارد تومان از بودجههای عمومی برای توسعهٔ تاسیسات زیر نظر مصباح بدون هیچ گونه پاسخگویی به دستگاههای نظارتی. جدول تخصیص اعتبارات هزینهای دستگاههای اجرایی در سال ۱۳۸۸ نشان میدهد که در یک مورد پنج میلیارد تومان بودجه به موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، متعلق به مصباح یزدی، اختصاص داده شده است. این بودجه غیر از ۷. ۲ میلیارد تومانی است که دولت احمدینژاد برای احداث و تجهیز ساختمان به موسسه مصباح داده است. (آمار معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری، نقل از جرس، ۶ دی ۱۳۸۹)
از میزان بودجههای تخصیصی دستگاه رهبری به این موسسه اطلاعی در دست نیست.
-----------------------------------------------------
نظرات مطرح در این مقاله الزاما بازتاب دیدگاه رادیوفردا نیست.
خلاقیت و نوآوری در مداحی قدرت
محمدتقی مصباح یزدی علاوه بر تربیت شاگردان مطیع ولایت برای پر کردن مدیریتهای فرهنگی رژیم، برای مداحی خامنهای سنگ تمام گذاشته است و نه تنها همانند روحانیون درباری برای طول عمر ولی فقیه دعا میکند، بلکه وی را فراتر از نقادی نشانده و از نعمات الهی معرفی کرده است: «هیچ انسان منصفی در اصل ولایت فقیه و ولایت آیتالله خامنهای تشکیک نمیکند.... از بزرگترین نعمتهای الهی که خدا برای مسلمانان بعد از غیبت امام زمان مرحمت کرده وجود مقدس رهبر معظم انقلاب است.... آیتالله خامنهای برکات و آثار فراوانی برای جامعه اسلامی دارد.... باید در پیشگاه عظمت الهی سر به خاک بگذاریم و طول عمر بیشتر برای رهبر معظم انقلاب را درخواست کنیم.» (مصباح یزدی، خبر آنلاین، ۱۱ خرداد ۱۳۸۹)
مصباح یزدی از این جهت یگانه و منفرد نیست. خامنهای اصولا دستگاهی مداحپرور دارد و مداحان در این دستگاه ارج و قرب و پاداش میبینند و منتقدان با داغ و درفش روبهرو میشوند.
اما مصباح یزدی در میان روحانیون همعرض با خامنهای در مداحی وی از پنج جهت پیشگام و خلاق بوده و مداحی را در تاریخ سلطهٔ ولایت فقیه در کشور ارتقا داده است: بوسیدن پای ولی فقیه، قسم جلاله خوردن برای عظمت خامنهای، تلقی وی به عنوان برترین نعمت الهی، معرفی وی به عنوان علامهٔ دهر و همهچیزدان، و نشاندن وی در مقامی فراتر از درک عقلی. مصباح هیچ یک از این رفتارها یا توصیفات را برای خمینی به کار نبرده بود. پیش از این یک روحانی روحانی دیگری همسطح خود را نیز این چنین مدح و ثنا نگفته است.
ایدئولوگ تهی از استدلال
خامنهای در توصیف مصباح، وی را فیلسوف و متفکر میخواند: «من جناب آقاى مصباح را نزدیک به چهل سال است مىشناسم و به ایشان ارادت قلبى دارم؛ ایشان فقیه، فیلسوف، متفکر و صاحبنظر در مسائل اساسى اسلام هستند. اگر خداى متعال به نسل کنونى ما این توفیق را نداد که از شخصیتهایى مثل مرحوم علامه طباطبایى یا مرحوم شهید مطهرى استفاده کنند، اما بحمداللَّه این شخصیت عزیز و عظیم، خلأ آن عزیزان را در زمان ما پر مىکنند. وجود شریف حضرت آقاى مصباح (دامت برکاته)، واقعاً از مفاخر زمان ما و از برکات خدا بر ملت و بر حوزهها و بر جوانهاى ماست.» (جملات قصار رهبری، سایت آوینی/رجانیوز)
اما فیلسوف رسمی یا ایدئولوگ جمهوری اسلامی در دوران خامنهای که رسانههای دولتی و شبهدولتی از وی با عنوان علامه (همهچیزدان) یاد میکنند برای بیان دیدگاه خویش در مورد وی نه به استدلال و برهان یا حتی جدل و قیاس، بلکه به سوگند متوسل میشود: «بنده برای هر مسئلهای سوگند نمیخورم، ولی با این حال؛ به خدا قسم، من نعمتی به عظمت نعمت وجودی مقام معظم رهبری در میان خود ندیدهام.... تقوا، روشنبینی، بزرگواری، دوراندیشی، حکمت و... از جمله صفاتی است که خداوند همه را یک جا در وجود مقام معظم رهبری قرار داده است.» (مصباح یزدی، تابناک، ۶ دی ۱۳۸۹)
مخاطبان سپاهی و بسیجی مصباح نباید در معرض استدلال قرار گیرند تا مبادا به استدلال و استدلالطلبی عادت کنند.
برابری خامنهای با همهٔ نعمتهای الهی
اغراق و مبالغه در مداحی مصباح تا آنجا پیش میرود که خامنهای و در واقع استبداد دینی و منابع اقتصادی تحت تملک آن از همهٔ نعمات فراتر انگاشته میشوند: «شخصیت ایشان برای هر مسلمانی، بهخصوص مسلمان ایرانی و بهویژه مسلمان شیعه ایرانی آن قدر نعمت عظیمی است که همه نعمتهای دیگر با آن قابل مقایسه نیست؛ یعنی اگر همه نعمتهای مادی را در یک کفه بگذاریم و این نعمت را در کفه دیگر، ارزش و نفع وجود شخص ایشان بهعنوان یک نعمت برای فرد فرد ما، نه برای کل جامعه از مجموع نعمتهای مادی که خدا به هر فردی میدهد بیشتر است.» (مصباح یزدی، خبرنامه دانشجویان ایران، ۳۰ مهر ۱۳۸۹)
مصباح در جایی دیگر برای این نعمت قیمت تعیین میکند: «امروز هم رهبری مقام معظم رهبری به اندازه میلیاردها دلار برای ما ارزش دارد.» (انتخاب، ۲۹ بهمن ۱۳۸۹)
این اغراقها با اغراقهای شاعرانه در ادبیات مداحی ایران برابری میکند با این تفاوت که زبان شاعران صلهگیر زبانی شاعرانه بود و اغراق را برمیتابید، اما مصباح با زبان نثر سخن میگوید که ظرفیت اغراقگویی آن پایین است و دست مداح را به سادگی رو میکند.
علامه دهر، جامع منقول و منقول و فنون
تصور علامه بودن و همهچیزدانی یک فرد در دنیای امروز بیشتر به شوخی میماند. ثناگویان این شوخی را به منزلهٔ واقعیت به مردمانی که از بسط دانش در جهان امروز بیخبرند عرضه میکنند: «ایشان با هر گروهی که مینشینند و در هر زمینهای که صحبت میکنند، نه فقط حرفی برای گفتن دارند، بلکه گاهی بر متخصصین امر پیشی میگیرند؛ مگر در بعضی مسائل فنی و تخصصی مثل پزشکی یا فیزیک و نظایر آن که از یک شخصیت روحانی توقعی نیست از آنها اطلاع داشته باشد. اما در مسائل اجتماعی و معلومات عمومی که در جامعه مطرح است، در ادبیات، شعر، علم موسیقی ـ یعنی تمیز درست و نادرست و حق و باطل آنـ در ورزش، خطاطی، هنر و اموری از این قبیل سرآمد هستند. در مسائل مدیریتی کشور که برجستگی ایشان خیلی بارز است.» (مصباح یزدی، خبرنامه دانشجویان ایران، ۳۰ مهر ۱۳۸۹)
فراتر از درک عقل
مصباح برای بخشیدن جنبهٔ قدسی و آسمانی به خامنهای شخصیت وی را فراتر از عقل مینشاند. او با این امر به طور تلویحی از این موضع سخن میگوید که وقتی فیلسوفی چون وی از درک خامنهای عاجز است مردم عادی همه باید به پرستش وی بپردازند: «شخصیتهای برجسته زیادی دیدهام، ولی خصوصیاتی که این فرزند پیامبر یعنی رهبر معظم انقلاب دارند در وجود هیچ کس ندیدم و عقل من برای ارزیابی زوایا و ابعاد شخصیتی ایشان کافی نیست.» (مصباح یزدی، فرارو، ۲۴ آبان ۱۳۸۹)
آیتالله ترور
غیر از مداحیهای پیشتازانه و چاکرانه، «فقیه، متکلم، فیلسوف، مفسر و زمانشناس بصیر» جمهوری اسلامی (الف، ۲۰ بهمن ۱۳۸۹) از جهتی دیگر نیز در خدمت رژیم خامنهای بوده است. بنا به گفتهٔ مرتکبان قتلهای زنجیرهای کرمان، مصباح فتوای قتل افراد ناهمرنگ با وفاداران به رژیم را صادر کرده بود. وی همچنین از ارعاب و ارهاب (ترور) مخالفان به نحو نظری دفاع کرده است. وی همچنین مدافع نصب الهی ولی فقیه و عدم نیاز وی به مشروعیت مردمی است.
پاداشها
در برابر این مداحیها و خوشخدمتیها چه نصیب مصباح یزدی شده است؟
۱- معرفی شدن به عنوان فیلسوف رسمی نظام: مصباح سخنران اصلی در مجامع نظامی و امنیتی و یکی از سخنرانان اصلی در همهٔ مجامع مهم فرهنگی نظام در عصر خامنهای بوده است. همچنین بخش دولتی از خریداران اصلی کتابهای مصباح و شاگردان وی بوده است. شاگردان وی امروز در همهٔ دستگاههای فرهنگی و سیاسی نظام حضور دارند؛
۲- اعزام شاگردان وی بدون شرکت در هیچ آزمونی به خارج از کشور (و در مواردی بدون داشتن مدرک دانشگاهی) برای تحصیل در دورههای دکترا با هزینه وزارت علوم و آموزش عالی؛
۳- برخورداری از امتیازات و رانتهای حکومتی؛ هزینهٔ جاری موسسات تحت نظر مصباح مانند اکثر روحانیون قم- غیر از برخورداری از کمکهای حکومتی و دولتی مستقیم- از طریق مجوزهای صادرات و واردات و کارخانهها و شرکتهای مصادرهای و منابع تخصیصی بانکی و دولتی برای شرکتهای تحت مالکیت یا تحت نظر روحانیون تامین میشود. در این میان مصباح با لطف ویژهٔ رهبری و دولت احمدینژاد مواجه بوده است. به دلیل عدم شفافیت در این گونه کمکها، تفصیل و جزئیات آنها مشخص نیست، اما روشن است که هزینههای چند ده میلیاردی این موسسات با خمس و زکات و حتی با بودجههای تخصیصی دولتی در ردیفهای بودجه قابل تامین نیست؛ امکانات مالی اختصاص یافته به موسسات تحت نظر مصباح تا حدی افزایش یافته که میگوید: «روزی کار خود را با یک اتاق و ۲۰ دانشپژوه شروع کردیم، اما امروز ملاحظه کنید خداوند چه امکاناتی را مهیا کرده است که حساب آن از دست ما خارج است.» (خبر آنلاین، ۲۲ دی ۱۳۸۹)
۴- دریافت سالانه دهها میلیارد تومان از بودجههای عمومی برای توسعهٔ تاسیسات زیر نظر مصباح بدون هیچ گونه پاسخگویی به دستگاههای نظارتی. جدول تخصیص اعتبارات هزینهای دستگاههای اجرایی در سال ۱۳۸۸ نشان میدهد که در یک مورد پنج میلیارد تومان بودجه به موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، متعلق به مصباح یزدی، اختصاص داده شده است. این بودجه غیر از ۷. ۲ میلیارد تومانی است که دولت احمدینژاد برای احداث و تجهیز ساختمان به موسسه مصباح داده است. (آمار معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری، نقل از جرس، ۶ دی ۱۳۸۹)
از میزان بودجههای تخصیصی دستگاه رهبری به این موسسه اطلاعی در دست نیست.
-----------------------------------------------------
نظرات مطرح در این مقاله الزاما بازتاب دیدگاه رادیوفردا نیست.