اکبر هاشمی رفسنجانی نزاع موجود در حاکميت جمهوری اسلامی را مربوط به انتخابات و عوارض آن دانسته و ابراز اميدواری کرده است که «رهبری برای حل مشکلات جاری اقدام کند.»
رئيس مجلس خبرگان و مجمع تشخيص مصلحت نظام گفته است: «از نظر وی راهحل کوتاه مدت، همان پيشنهادهايی است که درخطبههای نماز جمعه تهران مطرح کرد.»
از جمله پيشنهادهای آقای هاشمی رفسنجانی، آزادی زندانيان سياسی، رفع محدوديت ها برای رسانه ها و جلب اعتماد مردم بوده اند.
وی در مورد زير سئوال رفتن دستاوردهای انقلاب اسلامی و مديريت کشور هم گفت: «اشتباه يک حزب، فرد، گروه و جريان قابل جبران است، ولی اگر انقلاب و نظام زير سوال برود اصلاح آن مشکل خواهد بود.»
همزمان، علی سعيدی، نماينده ولی فقيه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، در مصاحبه ای با خبرگزاری «فارس» به اکبر هاشمی رفسنجانی در مورد سرنوشت آيت الله منتظری که از قائم مقامی ولايت فقيه برکنار شد، هشدار داد.
مسعود سفيری، روزنامه نگار در آمريکا، درباره سخنان آقای هاشمی رفسنجانی به « راديو فردا» می گويد:
بايد بين صحبت های آقای هاشمی در نماز جمعه و صحبت اخير او تفاوت قايل شد. آقای هاشمی در نماز جمعه در ميان جمعيت انبوهی صحبت کرد و به طور طبيعی، موضع راديکال تری اتخاذ کرد، به نفع مردم سخن گفت و کمتر از رهبری هزينه کرد.
بنابراين بسياری افراد در تحليل های خود نظر آقای هاشمی را مصادره به مطلوب کردند که او طرفدار جنبش سبز است.
اما صحبت اخير آقای هاشمی در اين راستا است که طبق روال ۲۰ ساله ای که آقای خامنه ای رهبر بوده، آقای هاشمی در شرايط بحرانی همواره دوستی خود را با رهبری نظام به رخ می کشيده است تا بر اختلافات خود با رهبر سرپوش بگذارد.
آقای هاشمی تابع اين نظر است که آقای خامنه ای توسط تعدادی از فرماندهان سپاه و به قول خود آقای هاشمی، بعضی افراد ماجراجو به گروگان گرفته شده است و او تلاش می کند که رهبر را به صف روحانيت بازگرداند و از طريق قدرت ولايت فقيه، اين افراد ماجراجو را خلع سلاح کند تا شرايط مملکت را به اوضاع قبل از انتخابات ۲۲ خرداد بازگرداند. اما به نظر من، آقای هاشمی در اين راه شکست خواهد خورد.
رادیو فردا: شما به چه دلايلی معتقد هستيد که آقای هاشمی شکست خواهد خورد؟
با مواضعی که آقای هاشمی اتخاذ می کند، جايگاه خود را بين مردم به آرامی از دست خواهد داد. درست است کسانی که در خيابان ها کشته شدند و کسانی که فرزندانشان در زندان ها هستند و مسالمت آميزترين خواست هايشان به خشونت کشيده شده، اتخاذ مواضع راديکال را از فردی مانند آقای هاشمی انتظار ندارند، اما به سرعت صفوف از هم جدا خواهد شد، چون او نمی تواند هم در آن جناح توپ بزند و هم در اين جناح پاس کاری کند.
آقای هاشمی رييس مجلس خبرگان است و تنها يک جمله از طرف آقای هاشمی مبنی بر اينکه مشروعيت رهبری با تاييد اين رفتارها ممکن است زير سؤال رود، می تواند به يک زلزله سياسی در کشور تبديل شود، ولی او از ادای اين جمله خودداری می کند.
آقای هاشمی پست کليدی ریاست مجلس خبرگان را به يک پست نمادين تبديل می کند و نمی خواهد از قدرت خود حتی به صورت مصاحبه هم استفاده کند. پس آيا جز شکست راهی هم متصور است.
اگر آقای هاشمی در دعوت خود از رهبری برای تجديد نظر در سياست های فعلی کشور شکست بخورد، ممکن است مواضع راديکال تری اتخاذ کند؟
واقعيت اين است که آقای هاشمی موضع راديکال تری اتخاذ نخواهد کرد و از پتانسيل خود هم بيش از اين استفاده نخواهد کرد. شرايط آن چنان بحرانی خواهد شد که اگر حتی زمانی بخواهد ازاين پتانسيل استفاده کند، ديگر توانايی عملياتی کردن آن را نخواهد داشت و شرايط به نفع آقای هاشمی رقم نخواهد خورد.
می خواهم تاکيد کنم که آقای هاشمی از آقای خامنه ای عبور نخواهد کرد، چون دراين صورت، نظام از داخل دچار فروپاشی خواهد شد.
آيا ممکن است آقای خامنه ای بخواهد آقای هاشمی را کنار بگذارد؟ چون به طور مثال، نماينده ولی فقيه در سپاه پاسداران با اشاره به مناسبات آيت الله خمينی و آيت الله منتظری، به آقای هاشمی هشدار داده است.
به اعتقاد من، آقای هاشمی از طرف رهبری و کسانی که شرايط فعلی را کارگردانی کرده اند، کنار گذاشته شده، اما او هنوز نمی خواهد باور کند که کنار گذاشته شده است.
البته آقای هاشمی تا اين لحظه نقش يک متوازن کننده را بازی کرده است و اين چانه زنی ها می تواند صورت گيرد، ولی نه به عنوان مصالحه با جنبش مدنی، بلکه برای جلوگيری از اعمال خشونت.
اگر آقای هاشمی از صحنه حذف شود، اين توازن وجود نخواهد داشت و تعادل سيستم به هم می ريزد و شايد هدف طراحان حوادث اخير اين است که تعادل سيستم را به هم بريزند و تکليف خود را با جنبش سبز روشن کنند و خشونت پايداری را بر کشور حاکم کنند.