بحث درباره ولایت فقیه از گفتمانهای غایب در فضای عمومی و رسانهای و آکادمیک ایران است. رسانهها حق انتقاد و به پرسش گرفتن آن را ندارند و هیچ محتوای رسمی جز در مدح و ستایش ولایت فقیه منتشر نمیشود.
اینکه اصل ولایت فقیه یا ولایت مطلقه فقیه در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تا چه حد با تحقق دموکراسی در تناسب است؟ اینکه ولایت فقیه چهقدر پایگاه و پشتوانه انتخاب مردمی دارد و این که اداره همه امور جامعه توسط فقیه تا چه حد پاسخگوی نیازهای جامعه تحولخواه ایرانی است همه اینها پرسشهایی است که تابو بودن بحث درباره ولایت فقیه امکان طرح و بررسی آن را از جامعه ایرانی گرفته.
در تابوی این هفته حجتالاسلام محمد هدایتی دبیر کل جمعیت روحانیون سنتی معاصر، و حجتالاسلام محمدعلی الهی امام و موسس دارالحکمه اسلامی میشیگان، درباره همین موضوع بحث میکنند.
آقای هدایتی برنامه این هفته را با شما آغاز میکنیم. ولایت فقیه نظریهای است که جمهوری اسلامی در ایران بر اساس آن پایهگذاری شد. پرسش اینجاست که چرا رهبری سیاسی یک جامعه را باید یک فقیه به عهده بگیرد؟ اجتهاد در فقه - بر فرض هم که محقق شده باشد - چه ربطی به اداره سیاسی جامعه دارد؟
محمد هدایتی
حجتالاسلام محمد هدایتی از روحانیون سنتی ایرانی، و مدیر شبکه ماهوارهای سلام در ایالات متحده آمریکاست. او دبیرکلی جمعیت روحانیون سنتی ایران معاصر (رسام) را برعهده دارد؛ تشکلی غیر انتفاعی که حامی حکومتی مستقل و آزاد در ایران با نفی هرگونه خشونت، و همچنین مبتنی بر آزادی عقیده برای همه ایرانیان است.
محمد هدایتی: بله بسمالله الرحمنالرحیم. ببینید در واقع موضوع ولایت فقیه یک موضوع پرمناقشه است که وقتی ما تاریخ اندیشه سیاسی را کنکاش و بررسی میکنیم میبینیم که حتی در دنیای مسیحیت از آن یاد شده و پرمناقشه بوده و تحت عنوان تئوکراسی یا حکومت روحانیون یا یزدانسالاری در نوشتهها و گفتهها و تاریخ اندیشه سیاسی مطرح بوده. این نیست که اتفاق نظر باشد روی ولایت فقیه و بخصوص روی ولایت مطلقه فقیه که قدرت حاکمیت و سلطهگری و پادشاهی داشته باشد.
در واقع میتوانیم بگوییم اصل واژه ولایت فقیه در تاریخ شیعه به صورت کلاسیک توسط آقای خمینی در سال ۶۶ در آن نامهای که به آقای خامنهای مینویسد مطرح شد. به طور کلی بین فقها و علمای طراز اول شیعه یک نزاع فکری روی مسئله ولایت فقیه وجود دارد. اینکه منشأش کجاست. از کجا به دست میآید. چه منبعی آن را تأیید میکند، در واقع استنباط است و ما هیچ صراحتی نداریم. ما میگوییم سلمنا، ولایت فقیه را قبول داریم.
خلاصه کنم حرفم را در این قسمت که آنچه که اکثر فقها روی آن اتفاق نظر دارند این است که درباره فتوا دادن حلال و حرام و نماز و روزه و واجبات و اینها اختیار فتوا داده شده به فقیه و همچنین مسئله قضاوت.
پس خلاصه صحبت شما این است که اگر بحث فتوا و حلال و حرام و قضاوت در میان باشد فقیه میتواند ولایت داشته باشد و در غیر از آن که شامل اداره سیاسی جامعه هم میشود از نظر شما چنین جایگاهی معتبر و تصریحشده نیست. آقای الهی نظر شما چیست؟
محمدعلی الهی
محمدعلی الهی، روحانی شیعه ایرانیتبار ساکن آمریکاست. آقای الهی امام و مؤسس دارالحکمه اسلامی آمریکا در میشیگان است.
محمدعلی الهی: خب وقتی به ایده و نظریه ولایت فقیه نگاه میکنید ضمن این که موافق و مخالف داشته و دارد ولی از نظر خود من به عنوان یک شخص عادی فکر میکنم که خیلی خب اگر ما در ایران یا در هر جای دیگر جهان انسانی با همه این مواصفات داشته باشیم بهتر است که رهبری جامعه را به عهده بگیرد یا بایستی حتماً کسی را مثل آقای ترامپ یا نتانیاهو [باشد]؟ آیا فقیه بودن یک معیار است برای محرومیت یک انسان از رهبری و زمام امور؟ مشکل کار در کجاست؟ اگر مشکل در نظریه است خب قابل بحث است و میشود یک دیالوگ یا گفتمان متخصصانه و عالمانه برای بعضی از اصلاحات داشت.
مثل خود قانون اساسی در آمریکا؛ شما نگاه کنید که از ۱۷۸۹میلادی ۲۳۰ سال قبل که این قانون تدوین شده تا همین چند سال قبل تا ۲۰۱۳ که آخرین متممها بود در کنگره دقیقاً چیزی بیشتر از ۱۱هزار متمم جدید برای قانون اساسی آمریکا تدوین شد که البته بعد از بحثهای زیاد بین کنگره و مجلس سنا ۲۷ متمم به قانون اساسی آمریکا اضافه شد.
در قانون اساسی ایران هم شما ملاحظه کردید که یک دهه بعد از انقلاب یک بازنگری شد در قانون اساسی و هیچ اشکالی ندارد که این بازنگری باز ادامه پیدا کند. متممها نوشته شود و در وظایف ولایت فقیه اصلاحاتی بشود کم بشود یا زیاد بشود. خود قانون اساسی جمهوری اسلامی هم این امکان را داده.
آقای الهی گفتید که چه اشکالی دارد و یک فقیه و به دلیل فقیه بودنش چرا نباید بتواند اداره امور جامعه را به عهده بگیرد؟ فکر میکنم این پرسشی است که گروهی از آن سو مطرح میکنند که چرا رهبری یک جامعه باید در انحصار فقیه باشد؟ و غیر فقها نتوانند فرصت برابر برای انتخاب شدن در این حوزه داشته باشند؟
الهی: به هر حال این یک عکسالعملی بود. مسئله انقلاب اسلامی و این جنبش عظیم ملی اجتماعی و قضیه ولایت فقیه عکسالعملی بود به ۲۵۰۰ سال پادشاهی مطلقه و سلطنت مطلقه و تمام مواردی که آمد که فقیه باشد و عادل باشد و متقی باشد و آگاه باشد و شجاع و مدیر و مدبر باشد برای این بود که اتفاق استبداد تکرار نشود؟
آقای هدایتی شما پاسخی دارید؟
هدایتی: ببینید ما بحث نظریمان این است که اصلاً ولایت فقیه در فقه شیعه چه جایگاهی دارد که این را علما بسیار بحث کردهاند و از همان قرن چهار و پنج که مرحوم شیخ طوسی بوده و نظر داشته در این مورد تا علمای متأخر در زمان خودمان.
خب الان ما میبینیم که یک فقیه تمامعیار که بیشترین مولد را در جهان شیعه دارد مثل آیتالله سیستانی در عراق نشسته و هیچ حکومتی هم ندارد و ولایت مطلقه و حکومت فقیه را به هیچ وجه قبول ندارد. حدود ۱۵۰ قبل هم شیخ انصاری هست که این علمای صد سال گذشته ما همه وامدار شیخ انصاری هستند و ایشان بهشدت مخالف ولایت مطلقه فقیه است.
ایشان درباره قانون اساسی گفتند. خب اولاً قانون اساسی را ایشان گفتند یک بار بازنگری شده و باید بازنگری شود. چطور در ۱۰ ساله اول قبل از فوت آقای خمینی، چهارم اردیبهشت یعنی حدود ۴۰ روز قبل از فوت آقای خمینی میبینیم ایشان دستور داده، یعنی از قول ایشان گفته شده. حالا بنده نوشته و دستخطی هنوز ندیدهام. ممکن است وجود داشته باشد که ایشان هیئت بازنگری در قانون اساسی را تعیین میکنند و بعد محدوده مسائل مختلف در تجدید نظر را مشخص میکنند یعنی در واقع آن بحران کسالت جسمی که اصلاً ممکن است آقای خمینی در کما بوده. ما نمیدانیم اصلاً در چه شرایطی بوده که این شورا را تعیین میکند و بعد در نهم اردیبهشت ماه- جالب است پنج روز بعد - به آقای مشکینی که ایشان که رئیس خبرگان است نامه مینویسد و میگوید مرجعیت نیاز نیست برای رهبری.
اگر در دهه اول به بازنگری نیاز است چطور سه دهه گذشته و هیچ نوع بازنگری وجود ندارد و هیچ کس حتی جرئت نمیکند این را مطرح کند که بیایید بازنگری کنید و دربارهاش صحبت کنید. هزاران نفر الان در ایران انتقاد دارند. شکایت دارند از شخص رهبر. به کجا مراجعه کنند؟ این قانون یک قانون مهمل است.
صحبت آقای خمینی که هم صدایش هست و هم تصویرش هست ایشان میگوید به چه عنوان پدران ما حق داشتند که برای ما تعیین تکلیف بکنند؟ گیریم محمدرضا شاه خوب، گیریم آدم بسیار عالی، الان ملت میگویند نمیخواهند. بسیار عالی، بیایید همین حرف آقای خمینی را تطبیق بدهیم.
از طرفی آقای الهی حالا ممکن است بخواهید پاسخ کوتاهی به آقای هدایتی بدهید اما خود شما از جمله گفتید که ولایت فقیه واکنشی بوده به هزاران سال پادشاهی در ایران که به نظر شما سیستم مناسبی برای اداره جامعه نیست. کسانی ممکن است بپرسند چه فرقی میان ولایت فقیه و پادشاهی هست؟ هر دو مطلق به نظر میرسند و هر دو یک فرد را در رأس همه امور قرار میدهند. اساساً ولایت هم که شما بهتر میدانید از نظر لغوی هم حتی یادآور «سلطه» است.
الهی: صحبتهایی که آقای هدایتی میکنند که الان ما خودمان تصمیم بگیریم؛ آیا ما درباره یک انقلاب جدید صحبت میکنیم یا درباره اصلاح امور و ایدهها و اعمال صحبت میکنیم؟ من از کسی دفاع نکردم. نه از رهبری و نه از سیاستها. صحبت من اصول است.
ما الان در آمریکا داریم زندگی میکنیم دیگر. آقای هدایتی شما در کالیفرنیا و بنده در میشیگان. گفته میشود که قانون اساسی آمریکا یکی از بهترین قانونهای اساسی دنیاست. علیرغم تمام آن متممها که من عرض کردم اضافه شده آیا الان کارها و حکومت بیاشکال است در اینجا؟ یعنی الآن شما به آقای ترامپ نگاه میکنید که مجری این قانون اساسی است و این هرج و مرج سیاسی را از خود کاخ سفید گرفته تا سطح جامعه و جهان [میبینید]. بنابراین شما دنبال یک حکومت بینقص هستید. آقای هدایتی شما دنبال حکومتی هستید بدون اشکال که آن اصلا در دنیا وجود ندارد.
ما نمیخواهیم حالا مقایسه بکنیم بین ایران و آمریکا. بله یک سری نظریاتی هست و همه مطالبی که شما فرمودید در ایران مطرح است. در رسانهها مطرح است؛ موافق هست و مخالف هست و ایراداتی هست که آنها هم ایرادات را مطرح کردهاند چه به سیاستهای رهبری و چه به تحولات سیاسی چندین دهه گذشته…
اما آقای الهی من اجازه بدهید که یادآوری کنم که البته این طور که به هیچ وجه نیست. در ایران در رسانهها بحث ولایت فقیه تابوست و حتی اجازه طرح کوچکترین پرسشی درباره ولایت فقیه هم داده نمیشود.
الهی: بله ولی نگاه کنید مطرح میشود. شما یادتان هست زمان خود آیتالله رفسنجانی که حتی ایشان مسئله تغییرات در قانون اساسی و مسئله شورایی بودن ولایت فقیه [را مطرح کردند] و مسائلی که دکتر روحانی، رئیسجمهور مطرح کردند.
من نمیخواهم بگویم که آزادی مطلق هست در آنجا. در هیچ جا وجود ندارد. بنده هم خودم ایراداتی داشته و دارم. مگر شما نامه اخیر آقای کروبی را یا صحبتهای مرحوم رفسنجانی و مهندس موسوی یا آقای دکتر خاتمی و دیگران [در نظر نمیگیرید]؟ یعنی این مسائل مطرح شده و البته من قبول دارم که ظلمها و بیعدالتیهایی هم شده.بیانصافیهایی هم شده. بیمحبتیهایی هم شده…
بسیار خوب آقای الهی اجازه بدهید به بحث ولایت فقیه برگردیم. چون ما نمیخواهیم رفتار سیاسی حکومت در ایران را بررسی کنیم. شاید آقای هدایتی بخواهند پاسخ بدهند که اصلاً ویژگیهایی که شما برمیشمارید یا در قانون اساسی آمده تقوا و عدالت و اینها چهگونه در یک فقیه باید احراز شود؟ این در ایران اصلاً فرآیندی نیست که مردم در تعیین یا انتخابش نقشی داشته باشند. آقای هدایتی؟
هدایتی: بله دقیقاً همین طور است. مردم هیچ نقشی ندارند. مرجع رسیدگی به این که آیا رهبر فاقد این شرایط یا واجد شرایط است این را به عهده خبرگان گذاشتهاند. مجلس خبرگانی که اینها خودشان از فیلتر شورای نگهبان گذر کردهاند. شورای نگهبانی که منصوب رهبر هستند و همه اینها خودشان غیرمستقیم مزدبگیر و کارمند رهبر هستند قرار هست که عملکرد رهبر را نقد کنند.
شما ببینید در این ۳۰ سال گذشته سالی یک بار اینها جمع میشوند و میروند پیش رهبر و میگویند به به بهترین رهبری که ممکن است روی زمین وجود داشته باشد شمایید و برمیگردند و هیچ نقدی وجود ندارد. ببینید شما دوسوم بودجه کشور در اختیار رهبر است و یک سوم در اختیار رئیسجمهور. دوسوم در اختیار رهبر و بیش از صد نهاد تحت نظر و زیر مجموعه رهبر از جمله سپاه است که اینها هیچ کدام به هیچ کس پاسخگو نیستند.
خود آقای رهبر چند روز گذشته مگر نگفتند ما در عدالت در سی سال گذشته پیشرفتی نداشتیم و از درگاه ملت عذرخواهی میکنیم؟ یعنی سی سال ایشان در اوج قدرت و شخص اول مملکت بودند و غیرعادلانه رفتار کردند و نتوانستند عدالت را کنترل کنند. معلوم میشود صلاحیت ندارند ایشان. چرا الان مجلس خبرگان نمیآید ایشان را استیضاح کند و بگوید شمایی که ۳۰ سال حکومت کردی و از درگاه خدا و مردم به خاطر عدالت عذرخواهی میکنی فاقد صلاحیت بودهای. کفایت سیاسی نداشتی باید کنار بروی و کس دیگری بیاید یا شورای رهبری بیاید.
بر مبنای سخن آقای خمینی ببینید مردم چه تشخیص میدهند. مردم انقلاب جدید میخواهند؟ انقلاب جدید. مردم اصلاحات میخواهند؟ اصلاحات. شما اسامی آوردید آقای هاشمی، آقای کروبی، آقای خاتمی... خب همه اینها که صحبت کردند که در حصر هستند، ممنوعالتصویر هستند. مثال آوردند از حکومت آمریکا و ترامپ و این حرفها. جناب الهی ما صحبت از یک حکومت دینی داریم میکنیم. حکومتی که به نام خدا قضاوت میکند. به نام خدا مفسد فیالارض حکم و اعدام میکند. کسی که با این حکومت مخالفت کند محارب با خداست. آقای ترامپ به نام دین حکومت نمیکند.
در روز روشن پانزدهم اسفند ساعت ۱۰ و نیم صبح اتومبیل یک مرجع تقلید، آیتالله العظمی شیرازی را در خیابان قم محاصره مسلحانه میکنند. سه اتومبیل، پسر ایشان را میکِشند و عمامهاش را مقابل مرجع تقلید به زمین میکشند. به خود مرجع تقلید توهین میکنند. این روز روشن و پانزده روز قبل از عید است. بعد آقای خامنهای میآید کنار امام رضا سخنرانی میکند که اینجا حق آزادی بیان است و هر کس میگوید آزادی بیان نیست دروغ میگوید.
خب اشاره شما آقای هدایتی به این که حکومت در ایران به نام دین دارد اعمال میشود من را به این پرسش هم میرساند که از آقای الهی میپرسم. آقای الهی اگرچه اصلاً گروهی از فقها با حکومت اسلامی در زمان غیبت امام معصوم مخالفت میکنند، اما عدهای هم ولایت فقیه را مرتبط با پیشینیه اعتقاد مردم مسلمان به امامان دانستهاند. شما احیاناً از این دیدگاه فکر کنم که دفاع میکنید.
الهی: من اتفاقاً میخواهم همین را عرض بکنم. شما هزار و یک ایراد به آقای خامنهای میگیرید و بعضی از ایرادهاتان هم ممکن است وارد باشد ولی من ندیدم شما یک ایراد از خود آقای شیرازی و فتواهای ایشان، مستحب دانستن قمهزنی و فحش به خلفا و این بدبختیهایی که به خاطر این طور فتواها برای عالم تشیع و اسلام و تفرقه شیعه و سنی [به وجود آمده] و این همه مصیبتها.
خب حالا مسئله اختیارات فقیه؛ خود آقای آیتالله شیرازی اگر ایشان اختیارات دارند و حداقل شما و خودشان که ولایت فقیه مقیده را برای ایشان قائل هستید یعنی اخذ وجوهات شرعیه. آقای خامنهای حالا درست است دسترسی به امکانات مالی کشوری دارند ولی فکر نمیکنم به اندازه آیتالله شیرازی آن همه خمس و وجوهات شرعیه به دست ایشان برسد. شما هیچ وقت سؤال کردهاید که با این همه امکانات دستگاه آیتالله شیرازی چه خدمتی به جامعه ایران میکند؟ این همه فقرا هست.
خب اگر ما به جمهوری اسلامی و رهبری آن ایراد میگیریم خب این همه یک نمونهاش هست دیگر ولی حالا تمام مشکل شما و مشکل دنیا شده ولایت فقیه؟ یعنی هیچ مشکلی در هیچ جای دنیا دیگر وجود ندارد؟ همه کشورها بهشت برین هستند و فقط ایران شده جهنم؟ آقا شما همین ایرادها را میتوانید به آیتالله شیرازی هم بگیرید که چرا میگویید قمهزنی؟…
بسیار خوب آقای الهی…
هدایتی: ببینید اول به یک نتیجه برسیم. ایشان میگویند قانون اساسی میگویند این قانون اساسی ناکارآمد، ناقص و غیرقابل اجرا هست. به نظر من این قانون اساسی موجود ایران پشیزی ارزش ندارد. خود این قانون اساسی توسط رهبر اجرا نشده.
ایشان مرتب مقایسه میکنند حکومت ایران را. ما داریم درباره مسئله ولاین فقیه صحبت میکنیم نه درباره حکومت کفار که مقایسه کنیم. شما میگویید آیا همه مشکلات ولایت فقیه بوده؟ بله تمام مشکلات به خاطر ولایت مطلقه فقیه است که ساخته و پرداخته و بدعت دین است.
اگر شما میگویید در طول تاریخ دو نظر وجود داشته بله وجود داشته ولی یک نظر پنج درصد، یک نظر ۹۵ درصد. فقط تنها کسی را که حاکمان ایران میتوانند روی او انگشت بگذارند مرحوم ملا احمد نراقی است که ولایت مطلقه فقیه را به نوعی قبول دارد تازه ایشان حتی حرف دارد و میگوید مشروط بر اینکه این فقیه عادل باشد نه اینکه بیاید بگوید اولین نماینده خدا روی کره زمین است یا آقای خمینی که بگوید ولایت فقیه همان ولایت رسولالله است. آخر رسولاللهی که علم غیب دارد و معصوم است چگونه ممکن است با کسی که سرتا پا خطاست و بعد ۳۰ سال میگوید من عذرخواهی میکنم ولایتش یکسان باشد؟ در حالی که ما در اینجا در خود مصداق ولایت فقیه هم سخن داریم. بر مبنای نامه آقای خمینی در تاریخ ۱۶ دی ۶۶ آقای خمینی برای آقای خامنهای مینویسد و اولش میگوید جناب حجتالاسلام خامنهای یعنی ایشان مجتهد نیست.
در یک کلمه بحث قمهزنی و شیعه و سنی را آیتالله العظمی وحید خراسانی که الان در قم هستند شدیدتر [بیان میکنند]. در یک کلمه به سمت استبداد دینی رفته… بنده الان آقای خامنهای را به عنوان یک مستبد میدانم. نه تنها اینکه فقط نتوانسته عدالت را اجرا کند بلکه در زندانهایش پر از نویسنده و کسانی است که به حکومت نقد کردهاند و اینها را به نام دین سرکوب و منکوب کردهاند. حکومتی که بر مبنای استبداد و دروغ و حقهبازی و خدعه است...ولایت مطلقه فقیهی که در ایران هست مسئول تمام این ظلمها و جنایتها و فسادها و اعتیادها و ناعدالتیهاست.
الهی: متأسفانه روش آقای هدایتی سرتاسر توهین و بیانصافی است. ایشان گفتند این قانون اساسی پشیزی ارزش ندارد. من فکر میکنم این کمال اهانت به ارواح بزرگانی است که هزاران ساعت وقت خودشان را صرف کردند و این قانون را نوشتند. حالا اگر شما به چند اصل ولایت فقیهاش هم ایراد دارید این قانون ۱۷۷ اصل دارد. یک مقدار انصاف نشان بدهید. بیعدالتی و ظلم و همه اینها چون ولایت فقیه به اسم دین است. حالا شما میخواهید بگویید در جاهای دیگر اگر ظلم و بیعدالتی و فساد و جنایت هست، چون به اسم دین نیست پس دیگر (اشکالی ندارد).
در مورد سؤال شما که [پیشتر] اشاره کرده به انتخاب خب در ایران نسبت به کشورهای دیگر منطقه انتخابات بیشتری برگزار میشود. خود ولایت فقیه هم اگر شما از نظر مکانیسم قانون اساسی نگاه کنید باز باید با رأی مردم باشد. یعنی یا رأی عمومی مثل اتفاقی که در مورد آیتالله خمینی افتاد و یا انتخاب غیرمستقیم از طریق خبرگان. حالا اگر شما انتقادی دارید نسبت به خبرگان یا به یک سری عملکردها؛ یعنی یک سری ایرادها قابل انکار نیست ولس ما بایستی که با احترام صحبت کنیم.
آقای هدایتی به عنوان آخرین پرسش از شما فکر میکنید که دیدگاهی که درباره ولایت فقیه و نقد ولایت فقیه دارید، چقدر در ایران پایگاه اجتماعی دارد؟
هدایتی: عرضم به حضور شما بنده هر چه بگویم متهم میشوم به بیانصافی. چطور اول انقلاب گفتند جمهوری اسلامی آری یا نه؟ یک رفراندم الان تشکیل بدهند. حکومت دینی آری یا نه؟ هر چه مردم خواستند همان را اجرا کنند. اصلاً چرا امام زمان تا الان نیامده؟ چون مردم نمیخواهند. ما نمیتوانیم که سر خودمان کلاه بگذاریم. مردم نمیخواهند. جامعه هنوز قابلیت این را ندارد که قانون الهی و خدایی در آن اجرا شود و ما میخواهیم با زور و تفنگ این قانون را اجرا کنیم و ما میخواهیم با زور و تفنگ این قانون را اجرا کنیم؛ حرفی که مرحوم آیتالله العظمی بروجردی زدند.
در نهایت آقای الهی از شما هم درپایان برنامه میپرسم که پایگاه اجتماعی ولایت فقیه را در جامعه ایران چگونه میبینید؟ پرسش اینجاست که فکر میکنید نهاد چهل ساله ولایت فقیه که پیشینه و پایگاه اجتماعی از گذشته هم در ایران هم نداشته است با تحولات جامعه ایران و در سالهای پیش رو همچنان دوام بیاورد؟
الهی: من فکر میکنم اگر مردم به متن قانون اساسی و به اندیشه بنیانگذاران جمهوری اسلامی نگاه کنند، یعنی با همان دیدگاه اگر نگاه کنند اصل ولایت فقیه به عنوان یک نظریه باز طرفداران زیادی خواهد داشت و اکثریت مردم باز طرفدار آن خواهند بود منتها اگر ما درواقع به اعمال و رفتاری که مشاهده شده مراجعه بکنیم خب مردم ناراحتیهایی دارند و این دو مسئله را باید از هم تفکیک بکنیم. این مردم از دست دین و مذهب و در واقع قانون اساسی نیست که ناراحتیند. ناراحتیشان این است که قانون اساسی درست اجرا نشده. مشکل این است.
سپاسگزارم از حجتالاسلام الهی و حجتالاسلام هدایتی که در بحث این هفته تابو شرکت کردید.