دنیای ما دیگر پر از کیان و کیانهاست. تو تکثیر شدی توی تک تک لحظههایمان و با هر ثانیهای که بعد از تو میگذرد، چیزی از ما کم میشود.
طنزنوشتهای از جلال سعیدی: سازمان جان! حالا که رئیسی به نیویورک آمده، کاری از دستت برنمیآید دستکم سر به سرش بگذار و با توجه به حساسیتش، موقع ناهار جایی حبسش کن تا نهار تمام شود.
خواب دیدم در کنسرت ابی بودم و او دارد میخواند «خلیجِ... همیشگی... فارس... فارس...». در این لحظه صدا قطع شد و حیاتی پرید روی سن و گفت: ملت مسلمان ایران، روح خدا به قطر سفر کرد!
خبر رسید مرحوم ریشهری به محض ورود به برزخ ناپدید شده. نگران شدیم. بههرحال ایشان بسیار انقلابی بود، در حدی که اوایل انقلاب میخواست فامیلش را از ریشهری به ریروستایی تغییر دهد.
در بیت، با توجه به مظلومیت روسیه در حمله ناتو به اوکراین، هفتسین دفاع مقدس گذاشتهاند که در آن اقلامی مثل سیمچین، سربند، سجاده و سیخ وجود دارد. پرسیدیم که کاربرد سیخ چیست؟
آن کودکی که آن صبح، پرواز آخرش شد/ یادش نبود اصلاً امنیت کذا را/ آه ای برادر من! افسوس خواهر من!/ ناقوس مینوازد، وضعیت فنا را
طنزنوشتهای از جلال سعیدی: گفتیم چرا انقدر شلوغش کردهاند؟ ما در دوران نوجوانی با تفنگ ساچمهای گنجشک هم به سختی میزدیم. هر کسی ساچمه خورده بیاید جایش را نشان دهد تا رسیدگی کنیم.
یکی از حسرتهای همیشگی حضرت امام این است که بعد از یک عمر مجاهدت که موفق شدند رهبر کبیر انقلاب بشوند، دوره رهبریشان فقط ده سال طول کشید و متأسفانه روح خدا فرتی به خدا پیوست.
طنزنوشتهای از جلال سعیدی: مواردی در تأیید و تنویر برنامه وزیر پیشنهادی ارشاد اسلامی در دولت ابراهیم رئیسی
در بیت بحث بود که در روز انتخابات ما را برای رأی دادن به سمت صندوق ببرند یا صندوق را به سمت ما بیاورند. آقای وحید به خاطر کرونا بهشدت نگران بود...
بیشتر