لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
چهارشنبه ۲۳ آبان ۱۴۰۳ تهران ۰۴:۱۲

وبلاگ انتخابات آمریکا

Sorry! No content for ۱ اسفند. See content from before

چهارشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۴

جرج بوش در سخنرانی‌اش گفت که برادرش آدم بسیار افتاده‌ای است و هر چه را نداند از دیگران می‌پرسد.
جرج بوش در سخنرانی‌اش گفت که برادرش آدم بسیار افتاده‌ای است و هر چه را نداند از دیگران می‌پرسد.

برخی می‌گویند انتخابات درون حزبی جمهوریخواهان در ایالت «کارولینای جنوبی» که روز شنبه هفته آینده برگزار خواهد شد، برای کمپین انتخاباتی جب بوش، نبرد مرگ و زندگی است! و او اگر این‌بار نتواند نتیجه قابل قبولی به دست بیاورد، بیش از هر زمانی تحت فشار قرار خواهد گرفت تا قید نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری را بزند و کنار بکشد.

کمپین انتخاباتی جب بوش در حالی به وضعیت احتضار در آمده که در گذشته‌ای نه چندان دور او بخت اصلی جمهوریخواهان برای حضور در انتخابات امسال توصیف می‌شد و در نظرسنجی‌ها با فاصله از رقبایش پیش بود. تا اینکه دونالد ترامپ آمد و نه تنها همه بحثهای مربوط به انتخابات را قبضه کرد، بلکه خیلی سریع جب بوش را به قعر جدول فرستاد.

یکی از نخستین گامهای ترامپ برای پیروزی در انتخابات، تبدیل کردن جب بوش به دشمن شماره یک و نبرد رو در رو با او بود. و در زد و خوردهای کلامی این دو نفر، ناگهان یک جمله ترامپ، چونان برچسبی همیشگی بر پیشانی بوش چسبید! او گفت که جب بوش «انرژی» کافی برای ریاست جمهوری ندارد. و این جمله جادویی نفس کمپین جب بوش را برید.

و حالا که مبارزات درون حزبی جمهوریخواهان برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۶، به ایستگاه سوم رسیده، مجموعه‌ای از عوامل در هم تنیده موجب شده تا جب بوش بیش از هر زمانی زیر فشار باشد.

اول از همه وضعیت او در دو ایالت نخست، بسیار ناامید کننده بوده. او در ایالت آیووا تنها دو و هشت دهم درصد از آرا را به دست آورد؛ حتی کمتر از رند پال (که الان کنار کشیده) و بن کارسون (که در حال حاضر در قعر جدول است).

در ایالت نیوهمشایر نیز بزرگترین پیروزی جب بوش این بود که با فاصله کمی بالاتر از مارکو روبیو چهارم شد؛ با ۱۱ درصد آرا.

در کمپین بوش در حالی این ۱۱ درصد پیروزی توصیف شد که برای کمپین مارکو روبیو، ۱۰ و شش دهم درصد آرا یک شکست بزرگ بود.

فارغ از این دو نتیجه ناامید کننده، مساله احتمال نامزدی احتمالی دونالد ترامپ نیز یکی دیگر از دغدغه‌هایی است که سیاستمداران بانفوذ حزب جمهوریخواه را واداشته تا به فکر راه‌حل باشند.

این گروه از جمهوریخواهان تثبیت شده (که عموما عضو کنگره یا فرمانداران ایالت‌‌ها هستند)، در جریان انتخابات درون حزبی‌شان از سه نامزد حمایت می‌کنند: جب بوش، مارکو روبیو و جان کیسیک.

برخی معتقدند که اگر از میان این سه تن، دو نفر به نفع نفر سوم کنار بکشد، به احتمال زیاد آن نفر سوم از ترامپ آرای بیشتری کسب خواهد کرد. هر سه این نامزدها می‌خواهند که آن نفر سوم باشند و دو نفر دیگر کنار بکشند.

اینکه چه کسی کنار بکشد، به نتیجه مبارزات درون حزبی و وضعیت نامزدها در نظرسنجی‌ها ارتباط دارد.

در نظرسنجی‌ها که وضعیت جب بوش هیچ تعریفی ندارد و عموما پشت سر مارکو روبیو قرار می‌گیرد. می‌ماند انتخابات درون حزبی.

این میان ایالت کارولینای جنوبی، برای شخص جب بوش اهمیت مضاعف دارد. و علت این اهمیت مضاعف هم محبوبیت خانواده بوش در این ایالت است. کارولینای جنوبی از معدود ایالت‌های آمریکایی است که جرج بوش، برادر بزرگتر جب بوش در آنجا همواره محبوب باقی ماند. او اگر در چنین ایالتی نتواند از پس رقیبی مانند روبیو یا کیسک بربیاید، چگونه می‌تواند به نامزدی تبدیل شود که سرانجام توانایی شکست نامزد دموکرات‌ها را داشته باشد؟

شاید مجموعه همین عوامل موجب شد تا جب بوش در آستانه انتخابات کارولینای جنوبی، آخرین تیر خشاب تبلیغات خود را شلیک کند: جرج بوش؛ رئیس جمهور سابق که از فردای روز ترک کاخ سفید خانه‌نشین شد و مهمترین خبر مرتبط با او، نمایشگاه نقاشی‌اش بود.

جرج بوش بعد از ماهها که کمپین تبلیغاتی جب بوش برای گرفتن نامزدی جمهوریخواهان آغاز شده، سرانجام از کنج انزوا خارج شد و در یک سخنرانی تبلیغاتی پرشور برای برادر کوچکترش در این ایالت حاضر شد.

اگر نتیجه انتخابات کارولینای جنوبی همانگونه باشد که نظرسنجی‌های این ایالت تا الان نشان می‌دهند، این احتمال وجود دارد که جب بوش ناچار شود فعلا با رویای ریاست جمهوری خداحافظی کند و پروژه به قدرت رسیدن سومین «بوش» دستکم برای چهار سال و چه بسا برای همیشه به تاخیر بیافتد.

اما در عین حال همین انتخابات کارولینای جنوبی این پتانسیل را دارد که به نقطه عطف کمپین جب بوش تبدیل شود و نه تنها او را به رقابت بازگرداند، بلکه به فرصتی تبدیل شود تا کمپینش اوج بگیرد. برای اینکه چنین اتفاقی بیافتد، جب بوش باید دستکم در این انتخابات سوم شود.

همه چیز در روز شنبه (۲۰ فوریه، اول اسفند) روشن خواهد شد.

حیرت در نوادا

قدم بعدی حزب دموکرات در روز شنبه در ایالت نوادا برداشته خواهد شد؛ جایی که پیش‌بینی می‌شد هیلاری کلینتون به آسانی پیروز شود و خودش را برای انتخابات کارولینای جنوبی آماده کند.

اما نه! در این دوره از انتخابات که ساده‌ترین پیش‌بینی‌ها هم می‌توانند به سرعت غلط از آب در بیایند، پیش‌بینی پیروزی آسان کلینتون در نوادا هم از هر زمانی سخت‌تر شده است.

در واقع هسته اصلی مبارزات درون حزبی دموکرات‌ها، تحت تاثیر پیروزی قابل توجه برنی سندرز در ایالت نیوهمشایر قرار گرفته و موقعیت این سناتور خبرساز را به شکل قابل توجهی تغییر داده است؛ تا آنجا که در آخرین نظرسنجی‌ها، هر دو نامزد در موقعیتی برابر قرار گرفته‌اند و دیگر از پیشتازی خیره‌کننده هیلاری کلینتون خبری نیست!

بر اساس نظرسنجی مشترک «تارگت پوینت / واشنگتن فری بیکن»، هر دوی این نامزدها ۴۵ درصد آرا را در ایالت نوادا به دست خواهند آورد.

نتیجه نظرسنجی شبکه CNN هم کمابیش همین است: هیلاری کلینتون ۴۸ درصد و برنی سندرز ۴۷ درصد.

این آمار اگر در نهایت به واقعیت تبدیل شوند، نشانه بسیار روشنی خواهند بود که سندرز بیش از هر زمانی برای پیروزی در مبارزات درون حزبی دموکراتها شانس دارد، چرا که او در تمامی نظرسنجی‌های ایالت نوادا قبل از انتخابات نیوهمشایر، با فاصله بسیار زیاد از هیلاری کلینتون عقب بود.

به بیان دیگر، گویا تاثیر روانی پیروزی سندرز در نیوهمشایر بسیار بیشتر از آنچه بوده که برخی پیش‌بینی می‌کردند و اگر وضعیتی مشابه در کارولینای جنوبی نیز تکرار شود، آن وقت باید با هیجانی مصاعف منتظر نتایج روز سه شنبه بزرگ (اول مارس، ۱۱ اسفند) بود. هر چند که حتی در فردای سه‌شنبه بزرگ هم پیش‌بینی برنده نهایی دموکرات‌ها دشوار خواهد بود و این احتمال وجود دارد که مبارزات سندرز-کلینتون برای هفته‌های متوالی ادامه پیدا کند.

برنی سندرز (چپ) در کنار هیلاری کلینتون در آغاز مناظره روز پنج‌شنبه
برنی سندرز (چپ) در کنار هیلاری کلینتون در آغاز مناظره روز پنج‌شنبه

کی فکرش را می‌کرد؟! اینکه وسط مناظره نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، یکی نام «مصدق» را به زبان بیاورد و با یادآوری وقایع ۷۰ سال پیش ایران، سیاست‌ خارجی رقیبش را نقد کند ...

برنی سندرز، سیاستمدار چپ‌گرایی که در تلاش است نامزدی حزب دموکرات را در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به دست بیاورد، روز پنج‌‌شنبه در آخرین مناظره‌اش در برابر هیلاری کلینتون، در میان مجادله، استدلال‌هایش را به روایت سرنوشت محمد مصدق در آمیخت و به هیجانی کم سابقه در میان گروهی از ایرانی‌ها که مناظره را دنبال می کردند دامن زد.

چه شد که سندرز رفت سراغ «دکتر مصدق» و وقایع سال ۳۲؟

دعوا بر سر سیاست خارجی بود؛ مساله‌ای که برای هیلاری کلینتون اهمیت ویژه‌ای دارد چرا که مهمترین سابقه او در قوه مجریه، تصدی وزارت امور خارجه آمریکا در دوره نخست ریاست جمهوری باراک اوباما است.

و گویا در جریان مجادله بر سر سیاست خارجی هم خانم کلینتون علاقه ویژه‌ای به صحبت درباره ایران دارد. (او پیشتر هم یک بار وقتی نام «ایرانیان» را به زبان آورد که بسیاری دوستداران ایرانی-آمریکایی او ناامید شدند. او گفت که با اقداماتش «ایرانی‌ها» را با خودش دشمن کرده و به این دشمنی افتخار می‌کند.)

چه کسی با کلینتون دشمن است؟ ایرانی‌ها یا رژیم ایران؟

در نقطه مقابل هیلاری کلینتون، برنی سندرز مصر است که اساسا با سیاست خارجی تهاجمی میانه‌ای ندارد و معتقد است که منافع ملی آمریکا باید از طریق همکاری و یافتن منافع مشترک با دیگران تامین شود. و مشخصا با نام بردن از کشور ایران گفته که هوادار عادی‌سازی روابط با تهران است.

کلینتون در مناظره پنج‌شنبه همین موضع برنی سندرز را هدف حمله قرار داد؛ حمله‌ای که با ضد حمله برنی سندرز روبه‌رو شد. سندرز تشریح کرد که به نظرش ایران «حامی تروریسم در اقصی نقاط جهان» است و به هیچ وجه نمی‌خواهد «همین فردا رابطه با ایران را عادی کند» بلکه معتقد است مساله «عادی سازی روابط با ایران» باید به شکل یک روند گام به گام، اجرا شود.

وقتی بحث دو نامزد بالاگرفت، سندرز در تشریح دیدگاهش مساله «مداخله در امور دیگر کشورها» را مطرح کرد و به سرنگونی صدام حسین در عراق و معمر قذافی در لیبی اشاره کرد. او گفت که معتقد است سرنگونی این دو نفر به خلاء قدرت در کشورهای عراق و لیبی و قدرت گرفتن گروههایی مانند داعش منجر شده است.

و در اینجا بود که سندرز روایتی را نقل کرد که برای برخی از ایرانی‌ها از اهمیت تاریخی فوق‌العاده‌ای برخوردار است: «کودتای ۲۸ مرداد سال ۳۲».

سندرز گفت که در آن زمان، آمریکا در سرنگونی «نخست وزیری که به شکل دموکراتیک انتخاب شده بود» مشارکت کرد و محمدرضا شاه را به ایران برگرداند و چندین سال بعد، به دلیل همین وقایع در ایران انقلاب شد و وضعیت شد به شکلی که امروز هست.

البته او در این نگاه انتقادی به «مداخله آمریکا در سرنگونی محمد مصدق در سال ۳۲» در آمریکا تنها نیست و پیشتر موضعی مشابه هم از سوی کاخ سفید و هم از وزارت خارجه این کشور نیز بیان شده است.

اما شاید مهمتر از این سخنان، آنچه تفاوتهای سیاست خارجی سندرز را با هیلاری کلینتون نمایان کرد، مجادله این دو بر سر هنری کسینجر، وزیر خارجه افسانه‌ای آمریکا در دهه ۷۰ میلادی بود.

هیلاری کلینتون پیشتر گفته بود که کسینجر جمهوریخواه را چونان استادی برای خود می‌داند و از علاقه‌اش به او سخن گفته بود. اما سندرز برای اینکه تفاوتهای بنیادین سیاست خارجی خود را با هیلاری کلینتون به رخ بکشد، به همین مساله اشاره کرد و خیلی خونسرد گفت، هیچ میانه‌ای با دیپلماسی با مدل کسینجر ندارد و آن را بسیار مخرب می‌داند.

قدم بعدی در جریان مبارزات درون حزبی دموکراتها، برپایی گردهمایی حزبی در روز ۲۰ فوریه (اول اسفند) در ایالت نوادا است و پیش‌بینی می‌شود هیلاری کلینتون برنده نهایی آن رقابت باشد.

بعد از نوادا، یک انتخابات درون حزبی در روز ۲۷ فوریه (هشتم اسفند) در کارولینای جنوبی برگزار می‌شود و بعد از آن در روز اول مارس (۱۱ اسفند)، سه‌شنبه بزرگ از راه خواهد رسید. در این روز در حزب دموکرات تکلیف ۱۲ ایالت روشن خواهد شد.

بیشتر

XS
SM
MD
LG