۱۸ سال پس از جنگی که ویرانی، آوارگی و مشکلات اقتصادی را به لبنان تحمیل کرد، حالا این کشور یکبار دیگر در آستانهٔ ورود به یک نزاع منطقهای همهجانبه است.
افزایش قدرت نظامی حزبالله هرچند ممکن است توان بازدارندگی لبنان را افزایش داده باشد، اما همان موشکهای پرتعداد میتواند باعث شود که جنگ به یک بحران تمامعیار در کل منطقه بدل شود.
آنطور که حسن نصرالله، رهبر گروه حزبالله، میگوید، این شبهنظامیان شیعه لبنانی تحت حمایت جمهوری اسلامی ایران از فردای حملهٔ گروه افراطی حماس به اسرائیل در ۱۵ مهر پارسال وارد درگیری با اسرائیل شدهاند؛ گروهی که آمریکا و اتحادیه اروپا آن را سازمان تروریستی میدانند.
در این مدت، اسرائیل و حزبالله بارها با شلیک راکت و فرستادن پهپاد سعی کردهاند به همدیگر ضربه وارد کنند. همچنین در این مدت، اسرائیل در چندین عملیات هدفمند موفق شده چندین نفر از فرماندهان ارشد حزبالله، از جمله آخرین مورد آن فؤاد شکر، را ترور کند.
لیلا الامین، رئیس دفتر سازمان امدادرسانی بینالمللی «مرسی کورپس» که یکی از ۶۰ سازمانی است که به لبنان کمک میکند، میگوید حمله اسرائیل در جنوب بیروت که به کشته شدن یک فرمانده ارشد حزبالله انجامید، باعث شده جلسات متعددی بین سازمانهای بشردوستانه و دولت لبنان برگزار شود.
پس از برگزاری این جلسات، دولت و نهادهای بینالمللی یک طرح جامع با دو سناریو ترسیم کردهاند.
سناریو نخست: تشدید تنش شبیه جنگ ۳۳ روزه
بر اساس سناریو نخست، شکلگیری چنین درگیریای میتواند حدود ۲۵۰ هزار آواره جدید برای لبنان به همراه داشته باشد. رخ دادن چنین بحرانی در این سطح، ماهانه حدود ۵۰ میلیون دلار برای بیروت هزینه خواهد داشت.
سناریو دوم: جنگ تمامعیار
بر اساس سناریو دوم، شکلگیری یک درگیری کنترلنشده به آواره شدن دستکم یک میلیون نفر در لبنان خواهد انجامید. همچنین، اگر یک جنگ همهجانبه در منطقه رخ دهد، هر ۳۰ روز معادل ۱۰۰ میلیون دلار برای دولت لبنان هزینه خواهد داشت و این در حالی است که تنها نیمی از پول مورد نیاز برای پاسخ به درگیری و نیازهای بشردوستانه در اختیار دولت این کشور است.
سایه این ارقام در حالی بر اقتصاد لبنان سنگینی میکند که این کشور همین حالا هم برای مراقبت از ۱۰۰ هزار آواره و ۶۰ هزار نفری که در مناطق درگیری زندگی میکنند، ماهانه ۲۴ میلیون دلار هزینه میپردازد. ضمن اینکه لبنان خود بدهکار است و بهصورت مداوم به دنبال دریافت کمکهای مالی از نهادهای جهانی است.
اقتصاد بیمار، فساد سیستماتیک و بحرانهای درهمتنیده
دههها فساد سیستماتیک اقتصاد لبنان را فلج کرده است. مؤسسات خدمات عمومی به کمکهای بینالمللی متکیاند و لبنانیهایی که زمانی در آسایش نسبی زندگی میکردند، حالا برای زنده ماندن، غذا و کمکهای مالی دریافت میکنند. رخدادهایی چون همهگیری کووید ۱۹، انفجار در بندر بیروت، مشکل زباله و شدتگیری تنشها با اسرائیل باعث شده گردشگری لبنان هم آسیب ببیند.
همچنین مشخص نیست بندر بیروت که پس از انفجار ویرانگر سال ۲۰۲۰ هنوز بهطور کامل بازسازی نشده، در صورت وقوع یک جنگ گستردهتر ظرفیت کافی خواهد داشت یا نه. سیلوهای غلات به کمترین حد رسیده و ظاهراً این کشور تنها برای دو تا سه ماه ذخایر غذا و سوخت دارد.
لیلا الامین در این خصوص میگوید: «لبنان تنها یک فرودگاه دارد و نمیتوان وسایل را از طریق مرزهای زمینی وارد کرد. در این شرایط و در صورتی که مانند سال ۲۰۰۶ فرودگاه بیروت مورد هدف حملات هوایی قرار گیرد، شرایط برای انتقال اقلام مورد نیاز لبنانیها به کشور دشوارتر هم خواهد شد.»
افزایش قدرت حزبالله و احتمال افزایش جنگ؟
در حالی که لبنانیها در سالهای اخیر فقر را با پوست و گوشت خود درک کردهاند، همزمان از شکلگیری یک جنگ تمامعیار در جنوب با اسرائیل نیز نگراناند؛ جایی که حزبالله توانسته انبار سلاحهای خود را تکمیلتر کند.
بر اساس گزارشها، حدود ۱۵۰۰ موشکی که در سال ۲۰۰۶ در اختیار این گروه لبنانی بود، حالا ۱۰ برابر شده، ضمن اینکه تسلیحات پیشرفتهتر ایرانی، چینی و روسی هم به زرادخانه این گروه افزوده شده است.
در چنین شرایطی بسیاری نگراناند این توان افزایشیافتهٔ نظامی حزبالله باعث شود تبادل آتش میان دو طرف از سطح فعلی هم بیشتر شعلهور شود و زمینه را برای شکلگیری یک نزاع گستردهٔ منطقهای فراهم سازد.
بعد از تبادل آتش اخیر و کمسابقه میان حزبالله و اسرائیل در بامداد یکشنبه ۴ شهریور و پایان بینتیجهٔ مذاکرات آتشبس در غزه در عصر همان روز، حالا سایهٔ جنگ گستردهتر منطقهای بیش از همیشه بر سر لبنان و خاورمیانه سنگینی میکند؛ جنگی که بعید است اقتصاد لبنان بتواند از پس هزینههای آن برآید.