تازهترین آمار صندوق بینالمللی پول در خصوص تولید ناخالص سرانه کشورهای گوناگون به قیمت جاری و دلار طی ۴۴ سال حاکی از تحول شگفتآوری است که در طی چهل سال اخیر به وقوع پیوسته است.
برای مثال تولید ناخالص سرانه کره جنوبی که که در سال میلادی ۱۹۸۰ نزدیک ۳۰ درصد پایینتر از ایران بود، در سال ۲۰۱۷ میلادی به بیش از پنج برابر تولید ناخالص سرانه ایران رسیده و این نابرابری در پنج سال آینده نیز بیشتر خواهد شد.
مقایسه تولید ناخالص سرانه ایران و ترکیه نیز این تحول را به شکل دیگری به نمایش میگذارد. تولید ناخالص سرانه ترکیه در سال ۸۰ میلادی نزدیک ۹ درصد پایینتر از ایران بود، اما در سال ۲۰۱۷ به نزدیک دو برابر ایران رسید.
از عوامل پیشی گرفتن اقتصادهای کره جنوبی و ترکیه -بجز کارآمدی بهکارگیری منابع و مدیرت بهینه آن- یکی افزایش سهم آنها در بازرگانی جهانی و دیگری توانایی جذب سرمایه از محیط پر چالش و رقابت اقتصاد جهانی است.
برآورد صندوق بینالمللی پول نشان از افزایش بازهم بیشتر تولید ناخالص سرانه در سالهای آینده است و تولید ناخالص سرانه ترکیه در سال ۲۰۲۳ میلادی به بیش از دو برابر و نیم ایران خواهد رسید. اگر تولید ناخالص سرانه را ملاک رفاه جامعهی ایرانی بگیریم، تولید ناخالص سرانه خانوار ایرانی در سال ۱۹۸۰ میلادی کمی پایینتر از میانگین جهانی بود، اما در سال ۲۰۱۷ میلادی تولید ناخالص سرانه جهان به بیش از دو برابر ایران رسید و این روند در سالهای اینده نیز افزایش خواهد یافت. به همین دلیل میتوان ادعا کرد که تولید ناخالص سرانه جهان از ایران پیشی گرفته و این روند ادامه خواهد داشت.
بنابراین جایگاه ایران نیز در تولید مواهب مادی بینالمللی در مقایسه با میانگین جهانی ضعیفتر شده و خواهد شد. با توجه به اینکه میانگین رشد اقتصادی ایران در ۴۰ سال گذشته و پیش از دولت پیشین از سه درصد فراتر نمیرود، سبقت اقتصادیهای کره جنوبی و ترکیه از ایران شگفتآور نیست.
این آمار همزمان نشان از نوسان شدید تولید ناخالص سرانه طی دوره مورد مطالعه و افتوخيزها و گاه بسيار چشمگير آن است که بیان نابسامانی داخلی در متغیرهای اقتصادی ایران اعم از دسترسی به منابع و همچنین بیثباتی در سیاستگذاریهای اقتصادی است. افت و خیز شدید خصوص تولید ناخالص سرانه ایران را میتوان در نمایه زیر دید.
بنا به طبقهبندی سازمان توسعه صنعتی ملل متحد، ۵۲ کشور دنیا به عنوان کشورهای صنعتی، ۳۲ کشور به مثابه نوظهور صنعتی و ۶۷ کشور در حال توسعه و ۳۹ کشور باقیمانده کمتر توسعه یافته توصیف میشوند.
در میان کشورهای آسیایی کره جنوبی جزو کشورهای توسعهیافته تعریف میشود، حال آنکه ایران رتبه ۲۴ کشورهای در حال توسعه را داراست. این بدان معناست که جایگاه ایران در میان کشورهای در حال توسعه هم مناسب نیست و در سالهای فعالیت دولت پیشین و بخصوص با اجرای تحریمها و سهم بخش صنعت در تولید ناخالص داخلی ایران کاهش داشته است.
عوامل چندی در بازماندن ایران رشد پرشتاب اقتصاد جهانی نقش دارند که به طور فشرده و گذرا میتوان بجز کارآمدی بهکارگیری منابع و مدیرت بهینه آن، به دو عامل مهم در میان آنها اشاره کرد.
یکی از عوامل مهم بازماندن اقتصاد ایران ایران از رشد پرشتاب اقتصاد جهانی سهم ناچیز ایران در بازرگانی جهانی و همچنین ناتوانی در جذب سرمایه جهانی است، حال آنکه کره جنوبی و ترکیه در این عرصه موفق بودهاند.
سهم کل صادرات غیرنفتی ایران در تجارت جهانی بطور در دوره پس از انقلاب از نیم درصد تجاوز نکرده است و در ۱۰ سال اخیر نیز به شدت کاهش پیدا کرده است. اما مهمتر از کمیت، کیفت این صادرات است. اگر از مشتقات نفتی –مانند میعانهای گازی صرف نظر کنیم- این صادرات غالباً از کالاهای سنتی مانند فرش دستباف و خشکبارتشکیل شده که سهم محدودی در زندگی مدرن دارد و بنابراین تقاضا برای آن محدود است.
بخش صنعتی کالاهای صادراتی ایران که بازارهای آن بیشتر منطقهای است، شامل صادارات خواروبار و مواد غذایی و یا خودوررو است و ایران دارای مزیت کیفت، قیمت و خدمات مربوطه هم نیست. و این البته شگفتآور نیست، چون ورود به بازارهای بینالمللی نیازمند پیشزمینههایی است که در ایران وجود نداشته است.
بخشی از پس ماندن روند تولید ناخالص سرانه ایران از جهان ناتوانی در جذب سرمایه خارجی است که آثار آن به شکل کاهش تولید ناخالص داخلی، کوچکتر شدن بازرگانی خارجی و بالاخره افزایش بیکاری و کاهش سطح زندگی خود را نشان میدهد. جذب سرمایه خارجی در جهان پر رقابت سرمایه بینالمللی ساده نیست و زمانبر است و تلاش گستردهای را برای ثبات اقتصادی در داخل و بیرون کشور و همچنین افزایش سرمایه اعتماد بینالمللی و اعتبار را طلب میکند که در شرایط فعلی زیر سؤال است.
به همین دلیل است که برآورد صندوق بینالمللی پول از تولید ناخالص سرانه به قیمت جاری ایران در پنج سال آینده خوشبینانه نیست.