طرفداران پر و پا قرص کتاب های خالد حسينی، نويسنده افغان، که کتاب بادبادک باز او با فروش هشت ميليون نسخه به يکی از پرفروش ترين کتاب ها در سراسر جهان مبدل شد، اکنون با خشنودی به استقبال کتاب جديد او به نام هزار آفتاب شگفت انگيز می روند.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، با وجود اين، خالد حسينی خود دليل اين استقبال گسترده را نمی داند. وی که در کاليفرنيا زندگی می کند، در يک گفت و گوی تلفنی می گويد:« توضيح اينکه چرا يک کتاب به يک پديده تبديل می شود کار مشکلی است.»
وی می افزايد:« افغانستان کشور مبهمی است، اما سوژه هايی که من به آنها اشاره می کنم جهانی هستند. آنها درمورد دوستی، عشق ميان والدين و فرزندان و رستگاری هستند.»
خالد حسينی که در سال ۱۹۶۵ در کابل متولد شد، نخست به ايران و سپس به خاطر ماموريت شغلی پدرش به عنوان يک ديپلمات، به فرانسه رفت، اما سرانجام خانواده او درسال ۱۹۸۰ با دريافت پناهندگی از سوی ايالات متحده آمريکا راهی آن کشور شدند.
با وجود اينکه خالد حسينی تحصيلات خود را در رشته پزشکی به پايان برده است، اما او موقتا اين شغل را برای کار نويسندگی و نيزفعاليت های کمک رسانی به مردم افغانستان کنار گذاشته است.
کتاب بادبادک باز که فيلمی ساخته شده بر اساس آن در ماه دسامبر در آمريکا، استراليا و بريتانيا به روی پرده خواهد رفت و سپس در سال آينده در ديگر نقاط جهان نشان داده خواهد شد، رابطه دو دوست زمان کودکی با پيشينه هايی متفاوت را به تصوير می کشد که نخست با يکديگر بحث و مشاجره می کنند و سپس چند سال بعد درافغانستان تحت حکومت طالبان با يکديگرملاقات می کنند.
اين کتاب که پس از قرار گرفتن درليست پرفروش ترين کتاب های داستانی نيويورک تايمز به مدت ۲۶ هفته، هنوز هم جزو ده کتاب پرفروش به شمارمی آيد، تا کنون چندين بار تجديد چاپ شده است.
اين بار خالد حسينی توجه خود را بر زندگی دو زن با ريشه های فرهنگی متفاوت متمرکز کرده که سرنوشتشان به گونه ای درهم گره خورده است.
خالد حسينی می گويد:«زمانی که ما در کابل زندگی می کرديم، ثروتمند نبوديم اما زندگی راحتی داشتيم. من هميشه از ديدن فقر و نيازمندی مردم رنج می بردم و زمانی که داستان های کوتاه می نوشتم، سوژه های آن هميشه درباره مسئله داشتن و نداشتن بود.»
کتاب بادبادک باز که به چهل زبان مختلف دنيا ترجمه شده است، نه تنها او را به يکی از مشهورترين چهره های افغانستان مبدل کرده است، بلکه در تغييرچهره آن کشور نيز، بويژه درايالات متحده آمريکا، تاثير قابل توجهی داشته است.
خالد حسينی می گويد:« من از سراسر جهان نامه دريافت کردم. در آمريکا مردم می گويند پيش از اين، افغانستان برای ما بن لادن و طالبان بود، اما اکنون بعد از خواندن کتاب تو، ما مردم کشور افغانستان را بهتر درک می کنيم و بيشتر به آنها توجه می کنيم.»
خالد حسينی پس از انتشار موفقيت آميز نخستين رمان خود، تصميم گرفت درباره وضعيت زنان بنويسد. وی می گويد:«من فکر می کنم اين مسئله مهمی است، زيرا آنچه که، خصوصا در دوران طالبان، به سر آنها آمد بی رحمانه بود. اگر چه آنها پيش از آن هم مورد ظلم و ستم قرار می گرفتند.»
خالد حسينی معتقد است که پس از سقوط طالبان تغييرات چشمگيری در افغانستان رخ نداده است. او می گويد:« زندگی درکابل عوض شده است، اما در ديگر نقاط کشور، نه. اين جريان داستانی است که به مسائل روز مربوط می شود.»
مريم و ليلا قهرمانان کتاب هزار آفتاب شگفت انگيز نخست رقيب يکديگرند، اما سپس تصميم می گيرند با هم از کشور و ازدواج های خشونت بار خود فرار کنند.
امروزه خالد حسينی از شهرت خود برای کمک به کشورش استفاده می کند. وی در ماه سپتامبر به نمايندگی از کميسيونرعالی پناهندگان سازمان ملل متحد به افغانستان سفر کرد.
خالد می گويد:«افغانستان يکی از کشورهايی است که بيشترين تعداد پناهنده را دارد. در دهه هشتاد ميلادی تقريبا هشت ميليون نفر به منظوردريافت پناهندگی از کشور فرار کردند. زمانی که مقامات سازمان ملل از من درخواست کردند تا برای آنها کار کنم، از اين بابت بسيار خشنود شدم.»
خالد درجريان سفر خود به افغانستان، برنامه ای را راه اندازی کرد که با کمک آن از جامعه بين المللی درخواست می کند به حمايت خود از افغانستان ادامه دهد.