يک مقام سينمايی جمهوری اسلامی ايران خواستار برخورد با آنچه که حضور نامتعارف برخی سينماگران در مجامع جهانی خوانده، شده است.
سعيد رجبی فروتن به خبرگزاری مهر گفته است از آن جا که قانون مشخصی درباره کم و کيف به گفته او برخورد با سينماگران مبنی بر چگونگی حضور در مجامع بين المللی تدوين نشده است، اداره نظارت و ارزشيابی برای مدت مشخصی اين عوامل را از حضور در پروژه های سينمايی منع می کند.
در روزهای گذشته عکس هايی از محمد رضا گلزار يکی از ستارگان سينمای ايران در کنسر ت های گوگوش، ابی و شادمهر عقيلی منتشر شده بود. به همين بهانه با محمد علی سجادی، کارگردان سينما در ايران، گفت و گو کرده ایم.
محمدعلی سجادی تا کنون کارگردانی فيلم هايی چون «بازجويی يک جنايت»، «شيفته»، «جنايت» و اثيری را بر عهده داشته است.
محمدعلی سجادی: اصلا در سينمايی که وجود ندارد و در آن توليدی نمی شود، طبيعتا بايد اين حاشيه ها دامن زده شود. چون اين دوستان از وقتی به سمت معاونت سينمايی آمده اند فقط روی حواشی سينما سرمايه گذاری کرده اند، روی اين بده بستان های جنجال برانگيز و حاشيه ای کار کرده اند، روی دسته بندی ها و يارگيری ها کار کرده اند. به تنها چيزی که فکر نکرده اند به سينما و وضعيت معيشت بچه هاست.
من تصور می کنم حق طبيعی هر آدمی اين است که آزاد باشد و هر جور که دلش می خواهد زندگی کند. شايد در اين شرايط آشفته اين سوال مضحکی باشد ولی چرا بايد آقايان به خودشان اجازه بدهند که به ديگری بگويند آقا اين جوری بپوش اين جوری بکن اين جوری نکن. اين جور برو اين جور نرو . چه کسی به آنها اين اجازه را داده است؟
آقايان الان يک موقعيتی دارند که يک موقعيت بادآورده است و يک شرايط کاملا غير طبيعی است و هيچ ربطی به وضعيت طبيعی ندارد و اين دوستان هيچ رجحان و برتری خاصی ندارند بر اعضا و اهالی سينما و کسبه هنر.
طبيعتا اين عمل يک عمل مذمومی است و کاملا مغاير با خواستی است که مردم در طول اين ۳۰ سال داشته اند. يعنی آزادی.
صحبت آقای رجبی فروتن اين است که بايد يک اساسنامه ای تدوين شود تا در آن اساسنامه روشن شود که هنرمندان بايستی چگونه در مجامع بين المللی ظاهر شوند. شما فکر می کنيد که اساسا اين امکان وجود دارد که يک اساسنامه را برای اين منظور تدوين کرد؟
من فکر می کنم که دوستان در ادامه تداوم راه دن کيشوت حرکت می کنند. يا اينکه در دنيای واقعيت زندگی نمی کنند يا اينکه دارند ما را به بازی و تمسخر می گيرند. کدام قاعده ای می تواند اين کار را بکند؟ چه کسی می تواند به خودش چنين اجازه ای بدهد؟ البته آقايان دارند اين کار را می کنند. کما اينکه دارند تمام بخش های محوری سينما را بيکار و خانه نشين می کنند. بسياری از اهالی سينما دچار افسردگی و مشکلات روحی و روانی شده اند و حالا می خواهند بيايند و بگويند که چطور ظاهر شويد؟
اينها به اين دليل به اعتقاد من دارند اين حد از اين مانورها را اجرا می کنند برای اينکه در اصل قضيه متنی وجود ندارد و دوستان فقط دارند روی حاشيه کار می کنند.
يعنی مثل اينکه در شرايطی که توليد سينمای ايران خوابيده است اين آقايان می خواهند فيلم های فاخر را تهيه و تدارک ببينند. وقتی که کل سينمای ايران به خاطر بحث توليد رو به گرسنگی و تشنگی دارد، همين ميزان، نگاه ماهيتی دوستان را نشان می دهد.
ايشان اشاره کرده اند که در همين راستا اداره نظارت و ارزشيابی هنگامی که می خواهد برای فيلم ها پروانه ساخت صادر کند، عواملی را که در يک اثر سينمايی حضور دارند را به خوبی رصد می کند و اگر به افرادی از اين دست برخورد کرد اسم اين عوامل را به تهيه کننده گزارش می کند تا تهيه کننده هم اسم فرد مورد نظر را از ليست عوامل فيلم خارج کند. اين مسئله اساسا چه تاثيری می تواند روی بدنه سينما و بر حيات صنعت سينما درايران بگذارد؟
همان تاثيری که دوستان از همان نخست، ماموريت شان را بر پايه آن پی گذاری کرده اند. يعنی تعطيلی سينمای ايران که الان هم شاهدش هستيم. ما با يک سينمای نيمه تعطيل و تقريبا ورشکسته روبرو هستيم که در آن فقط عده ای از دوستان دارند با همديگر پينگ پونگ بازی می کنند و بخش اعظمی از اهالی سينما در اين پينگ پونگ هستند.
سعيد رجبی فروتن به خبرگزاری مهر گفته است از آن جا که قانون مشخصی درباره کم و کيف به گفته او برخورد با سينماگران مبنی بر چگونگی حضور در مجامع بين المللی تدوين نشده است، اداره نظارت و ارزشيابی برای مدت مشخصی اين عوامل را از حضور در پروژه های سينمايی منع می کند.
در روزهای گذشته عکس هايی از محمد رضا گلزار يکی از ستارگان سينمای ايران در کنسر ت های گوگوش، ابی و شادمهر عقيلی منتشر شده بود. به همين بهانه با محمد علی سجادی، کارگردان سينما در ايران، گفت و گو کرده ایم.
محمدعلی سجادی تا کنون کارگردانی فيلم هايی چون «بازجويی يک جنايت»، «شيفته»، «جنايت» و اثيری را بر عهده داشته است.
محمدعلی سجادی: اصلا در سينمايی که وجود ندارد و در آن توليدی نمی شود، طبيعتا بايد اين حاشيه ها دامن زده شود. چون اين دوستان از وقتی به سمت معاونت سينمايی آمده اند فقط روی حواشی سينما سرمايه گذاری کرده اند، روی اين بده بستان های جنجال برانگيز و حاشيه ای کار کرده اند، روی دسته بندی ها و يارگيری ها کار کرده اند. به تنها چيزی که فکر نکرده اند به سينما و وضعيت معيشت بچه هاست.
من تصور می کنم حق طبيعی هر آدمی اين است که آزاد باشد و هر جور که دلش می خواهد زندگی کند. شايد در اين شرايط آشفته اين سوال مضحکی باشد ولی چرا بايد آقايان به خودشان اجازه بدهند که به ديگری بگويند آقا اين جوری بپوش اين جوری بکن اين جوری نکن. اين جور برو اين جور نرو . چه کسی به آنها اين اجازه را داده است؟
آقايان الان يک موقعيتی دارند که يک موقعيت بادآورده است و يک شرايط کاملا غير طبيعی است و هيچ ربطی به وضعيت طبيعی ندارد و اين دوستان هيچ رجحان و برتری خاصی ندارند بر اعضا و اهالی سينما و کسبه هنر.
طبيعتا اين عمل يک عمل مذمومی است و کاملا مغاير با خواستی است که مردم در طول اين ۳۰ سال داشته اند. يعنی آزادی.
صحبت آقای رجبی فروتن اين است که بايد يک اساسنامه ای تدوين شود تا در آن اساسنامه روشن شود که هنرمندان بايستی چگونه در مجامع بين المللی ظاهر شوند. شما فکر می کنيد که اساسا اين امکان وجود دارد که يک اساسنامه را برای اين منظور تدوين کرد؟
من فکر می کنم که دوستان در ادامه تداوم راه دن کيشوت حرکت می کنند. يا اينکه در دنيای واقعيت زندگی نمی کنند يا اينکه دارند ما را به بازی و تمسخر می گيرند. کدام قاعده ای می تواند اين کار را بکند؟ چه کسی می تواند به خودش چنين اجازه ای بدهد؟ البته آقايان دارند اين کار را می کنند. کما اينکه دارند تمام بخش های محوری سينما را بيکار و خانه نشين می کنند. بسياری از اهالی سينما دچار افسردگی و مشکلات روحی و روانی شده اند و حالا می خواهند بيايند و بگويند که چطور ظاهر شويد؟
اينها به اين دليل به اعتقاد من دارند اين حد از اين مانورها را اجرا می کنند برای اينکه در اصل قضيه متنی وجود ندارد و دوستان فقط دارند روی حاشيه کار می کنند.
يعنی مثل اينکه در شرايطی که توليد سينمای ايران خوابيده است اين آقايان می خواهند فيلم های فاخر را تهيه و تدارک ببينند. وقتی که کل سينمای ايران به خاطر بحث توليد رو به گرسنگی و تشنگی دارد، همين ميزان، نگاه ماهيتی دوستان را نشان می دهد.
ايشان اشاره کرده اند که در همين راستا اداره نظارت و ارزشيابی هنگامی که می خواهد برای فيلم ها پروانه ساخت صادر کند، عواملی را که در يک اثر سينمايی حضور دارند را به خوبی رصد می کند و اگر به افرادی از اين دست برخورد کرد اسم اين عوامل را به تهيه کننده گزارش می کند تا تهيه کننده هم اسم فرد مورد نظر را از ليست عوامل فيلم خارج کند. اين مسئله اساسا چه تاثيری می تواند روی بدنه سينما و بر حيات صنعت سينما درايران بگذارد؟
همان تاثيری که دوستان از همان نخست، ماموريت شان را بر پايه آن پی گذاری کرده اند. يعنی تعطيلی سينمای ايران که الان هم شاهدش هستيم. ما با يک سينمای نيمه تعطيل و تقريبا ورشکسته روبرو هستيم که در آن فقط عده ای از دوستان دارند با همديگر پينگ پونگ بازی می کنند و بخش اعظمی از اهالی سينما در اين پينگ پونگ هستند.